بررسی پدیدهای به نام دروغ مصلحتی و میزان ضرورت آن
دروغ با چاشنی «مصلحت»
دروغ یکی از بزرگترین گناهان از نظر عقل و شرع است. از اینرو دروغگو را دشمن خدا دانستهاند. دروغ کلید بسیاری از گناهان و سرچشمه بدیها و دشمنیهاست. با این همه، بسیاری از مردم به سادگی و آسانی دروغ میگویند و آن را با عنوان «دروغ مصلحتآمیز» توجیه میکنند. نویسنده دراین مطلب با مراجعه به آموزههای قرآنی بر آن است تا حقیقت موارد جواز دروغ را تبیین کند تا زمینه هرگونه سوءاستفاده از موارد جواز از میان برداشته شود.
محمد احسان آزادی
نقش مصلحت در دروغ و دروغگویی
دروغ، یا همان سخن ناراست، خلاف حقیقت، قول ناحق (فرهنگ فارسی، ج2، ص 1516) که در عربی کذب گفته میشود، در اصل یک گناه کلامی است. وقتی شخصی از گذشته یا در قالب وعده نسبت به آینده، سخنی ناحق و خلاف واقع بیان میکند، چنین سخنی را دروغ و سخنگو را دروغگو مینامند. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 478،«صدق»)
در ادبیات عربی و فرهنگی قرآنی با توجه به نوع و هدف، شدت و ضعف و مانند آن، واژگانی را برای بیان این مفهوم کذب و دروغ به کار میگیرند که شامل واژگانی چون «زور»، «خرص»، «افترا»، «افک»، «بهتان»، «قذف»، «تهمت» و مانند آنها میشود.
با نگاهی به اهداف و عوامل دروغ میتوان گفت که نقش «مصلحت» در دروغ نقش اساسی را بازی میکند؛ اما این مصلحت به جای آنکه در مسیر انسانیت باشد درمسیر خواستههای نفسانی و هواهای دنیوی و فردی شخص دروغگو است.
اهداف وعوامل ارتکاب دروغ
در قرآن اهداف و عواملی برای ارتکاب دروغ بیان شده که عبارتند از:
1-فریب و نیرنگ: بسیاری از مردم دروغ را برای فریب و نیرنگ دیگران به کار میبرند تا حقیقت خود و یا امر دیگری را نهان سازند و وجه مثبت و مقبولی به موضوع بدهند. (اعراف، آیه 20؛ عنکبوت، آیه 12؛ منافقون، آیه 1)
2-نهانسازی و پنهان کردن مخالفتهای قانونی: از اهداف دروغگو و فلسفه دروغگویی، پنهان کردن جرم است. وقتی انسانی بر خلاف قوانین عقلی، شرعی، عرفی و رسوم و آداب اجتماعی و حتی گروهی و بلکه حتی شخصی عمل میکند، با دروغ میکوشد آن را نهان کند تا این گونه از آثار و عواقب عمل رهایی یابد؛ زیرا میداند در صورت صداقت و راستگویی باید تبعات عمل خویش را نیز بپذیرد و تحمل کند. (یوسف، آیات 17 و 18؛ یوسف، آیات 25 تا 28)
3- انکار حقایق: از دیگر اهداف دروغگویان انکار حقایق است. دروغگو برای این که حقیقتی را نپذیرد و بتواند با آثار و تبعات پذیرش حق مخالفت ورزد، با دروغ میکوشد تا خود را از حقیقت و آثار پذیرش آن در امان نگه دارد. از اینرو مثلا با دروغ حقیقت وحی را منکر میشود تا بتواند دنیای خویش را چنانکه میخواهد بسازد و از هرگونه پیروی از قوانین شرعی و تبعات آن در دنیا در امان ماند. (فرقان، آیه4؛ مجمعالبیان، ج8-7، ص253)
4- حسادت: یکی از عواملی که دروغ را موجب میشود، حسادت نسبت به داشتههای دیگران بویژه دوستان و خویشان و آشنایان است. حسادت عامل بسیاری از رفتارهای زشت و ضداخلاقی و بلکه خطرآفرین چون قتل است. بیگمان داستان حسادت قابیل و نیز برادران حضرت یوسف(ع) نمونهای روشن از نقش حسادت در قتل است. (مائده، آیات30 و 31؛ یوسف، آیات8 و 9) بنابراین، دروغ گفتن برای حسد کننده، یک کار سادهتری است تا بتواند با آن به مقاصد زشت خود برسد و خودش را به ظاهر از آتش حسادت درونی و باطنی راحت سازد. (یوسف، آیات9 و 11)
5- امنیت جانی: از دیگر عواملی که انسان را به دروغگویی میکشاند و مطلبی را برخلاف اعتقادات و باورهایش بر زبان میآورد، رهایی از قتل است. در حقیقت دروغگویی، دژی است که شخص برای رهایی از قتل بدان پناه میبرد و اینگونه امنیت جانی خودش را تضمین میکند. (نحل، آیه106)
6- مقاصد دیگر: امور دیگری چون حفظ مال و آبرو و مانند آن نیز از مسائلی است که شخص را به دروغگویی میکشاند.
اینها نمونههایی از اهداف و عوامل و انگیزههایی است که انسان را به دروغ میکشاند. از این علل و اهداف و عوامل به سادگی میتوان دریافت که «مصلحت» نقش اساسی را در دروغگویی ایفا میکند؛ زیرا هرکسی به مصلحتی دروغ میگوید.
اما پرسش این است که آیا واقعاً هر یک از این اهداف و علل و عوامل میتواند از نظر آموزههای قرآنی به عنوان مصلحت تلقی شود؟ و این مصلحت میتواند توجیهی برای دروغگوئی باشد؟
مفهوم مصلحت از نظر آموزههای قرآنی
در فرهنگ قرآن، مصلحت باید براساس فلسفه آفرینش انسان و مسئولیت خلافت الهی او تعریف، تبیین، تحلیل و توصیه شود.
واژه مصلحت از کلمه عربی «صلح» گرفته شده است. مصلحت مقابل مفسدت، به معنای صلاح، شایستگی، صواب، نفع، مقتضا و مانند آن به کار میرود. (لغتنامه دهخدا)
عموم مردم وقتی از مصلحت سخن میگویند همان منفعت شخصی یا گروهی را مدنظر قرار میدهند و کمتر کسی است که مصالح عمومی مراد و منظورش باشد. به همین میزان کمتر میتوان افرادی را یافت که وقتی از مصلحت سخن میگویند مرادشان مصالح شرعی و مقاصد دینی باشد.
مصلحتی که در آیات قرآنی مورد تأکید و توجه است، همان مصالحی است که دین برای آن آمده است. بنابراین، مصلحتی فراتر از هدایت و عدالت الهی نخواهد بود بگونهای که حقوق مردم بیملاحظه دین، مذهب، قوم، رنگ، نژاد و جنسیت در آن مدنظر گرفته شود؛ چراکه هدف از دین، ارسال رسولان و انزال کتب الهی و مانند آن چیزی جز عدالت برای همگان نیست. (حدید، آیه25) پس مصلحت شرعی را باید در همان مصلحت عمومی عدالت جستوجو کرد.
بنابراین، هیچ پایه و اساسی برای دروغگویی براساس این نظریه وجود ندارد، زیرا هرگز دروغ تامینکننده عدالت نخواهد بود و مردم را به کمال و مکارم اخلاقی که ماموریت پیامبران از جمله پیامبر گرامی(ص) اسلام است رهنمون نمیشود. در چارچوب این فلسفه و سبک زندگی است که دروغ به عنوان بدترین روش معرفی میشود، زیرا خاستگاه بسیاری از گناهان و کلید شیطانی دروازه بسیاری از معضلات و نابهنجار و مشکلاتی است که بر روی جامعه گشوده میشود. (شعراء، آیات 221 و 222، مجادله، آیات 14 و 19)
اصولا اسلام بر آن است تا هرگونه مفسدتی را بردارد و جامعه را به سمت مصلحت هدایت کند که بر پایه عدالت و صداقت و امانتداری و دیگر اصول اخلاقی انسانی و الهی قرار دارد. از این رو هر فرد مسئولیت دارد تا در حد توان خویش در اصلاح امور فاسد بکوشد (هود، آیه 88) و فساد از جمله فساد اخلاقی مانند دروغگویی را از میان بردارد. بنابراین نمیتوان با امری که خود مفسدت است به اصلاح امور پرداخت. به سخن دیگر نمیشود با دروغی که در ذات خودش فساد و ناحق است، اصلاح و حق ایجاد کرد.
مصادیق مصلحت واقعی
بنابراین، دروغ به هر شکلی و قسمی حرام و گناه است، حال دروغ گفتاری، دروغ در نیت، دروغ در وعده، دروغ در تصمیم و عزم یا دروغ در عمل و رفتار باشد یا از دروغهایی باشد که برای منفعت شخصی یا عمومی گفته میشود.
دروغ تنها زمانی مجاز میشود که ضرورت و اضطراری ایجاد شده باشد. شکی نیست که در هنگام ضرورت، برخی از امور که حرام و گناه است، حلال و مجاز میشود. این حلیت و جواز تنها در محدودههای خاصی است. به این معنا که هم از نظر زمانی محدود است و هم از نظر مقدار و میزانی که مجاز به مخالفت است. از این رو گفته شده: الضروره تبیح المحظوره، ضرورت محظور و نهی شده را مجاز و مباح میکند. اما در عین حال گفته شده است: الضروره تتقدر بقدرها، ضرورت به میزان و مقدارش جایز و مباح میشود. پس اگر جوازی برای دروغگویی است در یک محدوده مشخص و بسته و زمان ضرورت است.
موارد اضطراری جواز دروغ
اما این ضرورت و اضطراری که دروغگویی را مجاز میشمارد و به اصطلاح مصلحتآمیز است کدامها هستند؟
1-اصلاح ذات بین: یکی از ضرورتهایی که دروغگویی را مجاز میکند، زمانی است که میان دو نفر بهویژه همسران اختلافی پیش آمده که موجب طلاق میشود. پس در این مورد میتوان دروغ گفت. امام صادق(ع) درباره جواز دروغ برای اصلاح بین مردم فرموده است: «ان الله احب الکذب فی الاصلاح... و ابغض الکذب فی غیر الاصلاح، خداوند دروغ گفتن را در مورد اصلاح بین مردم دوست دارد.» (میزان الحکمه، عنوان 3466، حدیث 17474).
2-دفع شر ستمگران: امام صادق(ع) درباره این ضرورت فرموده است: «الکذب مذموم الا فی امرین: دفع شر الظلمه و اصلاح ذات البین، کذب بد است مگر در دو مورد: با دروغ شر ظالمی را از خود یا از دیگران دفع کند یا با دروغ بین دو نفر اصلاح ایجاد کند». (همان، حدیث 17476)
3. دروغ برای دفع ضرر جانی، عرضی و مالی سنگین و غیرقابل جبران: انسان به خاطر ضرر جانی، ناموسی و مالی سنگین میتواند دروغ بگوید. مراد از ضرورت ضرر مالی این است که ضرر چنان سنگین است که تحمل آن دشوار باشد. اما ضررهای ناچیز موجب جواز دروغ نیست.
بنابراین، اگر مراد از مصلحت همان منفعت باشد چنین امری موجب نمیشود تا بتوان به عنوان ضرورت دروغ را مجاز دانست. از این رو مراجع تقلید در استفتاهای خویش میفرمایند: «دروغ مصلحتی» به معنای رایج نزد مردم- که در واقع «دروغ منفعتی» است- حرام است. موارد جواز دروغ در اسلام مشخص است؛ از جمله آنها وجود مصلحت اهم مثل حفظ جان مؤمن و یا رفع نزاع بین دو مسلمان است. (امام، استفتاعات، ج 2، گناهان کبیره، س4؛ و منابع دیگر.)
پس فلسفه و حکمتی که باعث میشود برخی از اقسام دروغ جایز شمرده شود، وجود مصلحت برتری، همچون حفظ منافع معنوی مؤمنین، سلامت و امنیت جامعه ایمانی و خانواده است که در آن موارد بر مفسده دروغگویی ترجیح مییابد. در این صورت اگر دروغ گفتن باعث حفظ یک مصلحت مهمتری در بین میشود مثل آنکه اگر دروغ گفته شود باعث میشود با افشاء نکردن راز یک مومن جان یا مال و یا آبروی او حفظ گردد، در این صورت دروغ گفتن اشکال ندارد. (ر.ک؛ ترجمه جامعالسعادات، مرحوم نراقی، ج2، بحث دروغ- اصول کافی، ج 2، بابالکذب- میزان الحکمه، ج 117 ص 5119 با ترجمه فارسی، عنوان 457)
از نظر اسلام گاه حتی راست گفتن بدتر از دروغ گفتن است؛ زیرا شری را موجب میشود که نمیتوان از ضرر آن در امان ماند. امام رضا(ع) میفرماید: همانا شخصی در حق برادر مسلمانش سخن راستی میگوید که با این گفتار، او را گرفتار میکند، پس نزد خدا از دروغگویان است و همانا شخصی در حق برادر مسلمانش دروغی میگوید که با آن دروغ، از او دفع ضرر میکند؛ پس نزد خدا از راستگویان است. (وسایل شیعه، ج12، ص 255، 16239)
امام صادق(ع) میفرماید: هر مسلمانی که از او درباره مسلمان دیگری بپرسند و او راست بگوید و بدین ترتیب زیانی به آن مسلمان برساند، از دروغگویان به شمار خواهد رفت وهر که درباره مسلمانی از او بپرسند و او دروغ بگوید و بدین ترتیب به آن مسلمان نفعی برساند، نزد خداوند از صادقان شمرده خواهد شد. (میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج9، ص 95)
پیامبر اکرم(ص) به حضرت علی(ع) وصیت فرمود: «انالله احب الکذب فیالصلاح و ابغض الصدق فیالفساد؛ همانا خداوند دروغ به مصلحت وخیر را دوست دارد و از راستی که فساد در پی داشته باشد، متنفر است» (حر عاملی، وسائلالشیعه، ج12، ص 252، ح 16229)
امام صادق(ع) نیز فرموده است: «الکلام ثلاثه صدق و کذب و اصلاح بینالناس؛ کلام سه قسم است؛ راست و دروغ و کلامی که باعث حل اختلاف بین مردم میشود.» (کلینی، کافی، ج2، ص 341، ح16)
آثار دروغگویی در دنیا و آخرت
چنانکه گفته شد دروغ از گناهان کبیره است که خداوند عذاب دوزخ را به دروغگو وعده داده است. از این رو انسان میبایست خیلی احتیاط کند و به دام مصلحت و ضرورتهای دروغین نیفتد؛ زیرا گاه انسان گمان میکند که ضرورت و یا مصلحتی است که میبایست دروغ بگوید، در حالی که یا مصلحت و ضرورتی ندارد و یا مصلحت و ضرورت به این اندازه نیست که آدم پیه دروغ و تبعات آن را به تن بمالد.
در حدیثی از امام باقر(ع) آمده است: انالله عز و جل جعل للشر اقفالا، و جعل مفاتیح تلک الاقفال الشراب، والکذب شر من الشراب؛ خداوند متعال برای شر و بدی، قفلهایی قرار داده که کلید آن قفلها شراب است (چرا که مانع اصلی زشتیها و بدیها عقل است و مشروبات الکلی عقل را از کار میاندازد) سپس اضافه فرمود: دروغ از شراب هم بدتر است. (اصول کافی ج 2 ص 339).
از نظر قرآن آثاری برای دروغ است که هر انسانی باید احتیاط کند و تنها به احتمال ضرورت و مصلحت، اقدام به دروغ نکند. پس در هنگام شبهه و احتمال میبایست از دروغ پرهیز کرد. برخی از این آثار عبارتند از: 1. بیمار دلی: از آثار دروغ این است که انسان دچار بیماریهای روانی و روحی میشود و قلب گرفتار اضطراب و تشویش شده و آرامش از او سلب خواهد شد. هرچه دروغ و دوروئی در انسان افزایش یابد، بیماردلی نیز به همان میزان افزایش یافته و ناراحتی روحی و روانی او تشدید میشود. (بقره، آیات 8 و 10)
2. زیان و ضرر: انسان گمان میکند با دروغ به منفعتی میرسد و سودی میبرد، ولی اگر خوب دقت کند، دروغ هرگز سودی پایدار به دنبال ندارد، بلکه در نهایت دروغ به جای آنکه منفعتزا باشد، منافع او را از میان برده و او را دچار زیان و ضرر میکند. این ضرر و خسران، هم دنیوی و هم اخروی خواهد بود. (غافر، آیه 28)
3. مصداق ظالم: دروغگو به سبب دروغ از جاده عدالت بیرون رفته و از مصادیق ظالم خواهد بود و آثار ظلم و ستم در دنیا و آخرت گریبانگیر او خواهد شد. (آلعمران، آیه 94؛ انعام، آیات 21 و 93)
4. محرومیت از رستگاری: انسان دروغگو از رستگاری دنیوی و اخروی محروم خواهد شد. (یونس، آیه 63؛ نحل، آیه 116)
5. محرومیت از هدایت الهی: کسانی که دروغ میگویند از تقوا بیبهره خواهند بود چنانکه از هدایت وحیانی که اهل تقوا از آن سود میبرند نیز بهرهای نخواهند برد. (زمر، آیه3؛ غافر، آیه28)
6. روسیاهی در آخرت: انسان دروغگو در قیامت روسیاه محشور خواهد شد و همگان از چهره سیاهاش میفهمند که دروغگوست. (زمر، آیه60)
7. بدعت: دروغگو در نهایت گرفتار بدعت در دین میشود و به خدا و پیامبرش افترا میزند که اموری را به عنوان دین مطرح میکند که از دین و شریعت نیست. (نحل، آیه 116)
چهره قیامتی و برزخی دروغگویان
انسان در جهان حاضر، ماهیت خود را برای ابدیت میسازد. انسانها در قیامت به چهرههایی برانگیخته می شوند که خودشان در دنیا از خودشان ساختهاند. کسانی که چشم بصیرت و برزخی دارند چهرههای مردم را در همین دنیا میبینند که چگونه هستند؛ چنانکه در روایات است که وقتی ابوبصیر به اعجازی، مردم را در حج دید، آنان را چون جانورانی یافت.
ابوبصیر از دوستان روشندل امام باقر(ع) در یکی از سالها در مراسم حج به همراه آن امام طواف میکرد. او میگوید: از زیادی صداها و تکبیرهای حجاج به شگفت آمدم و به امام عرضه داشتم: «ما اکثر الحجیج و اکثر الضجیج؛ چقدر حاجی زیاد شده است و سر و صداها چقدر بیشتر شده.»
در این موقع امام(ع) فرمود: «یا ابابصیر! ما اقل الحجیج و اکثر الضجیج؛ ای ابابصیر! چقدر حاجی کم است اما سر و صدا زیاد است.» آیا میخواهی راستی گفتهام را ثابت کنم و خودت با چشم خویش حقیقت گفتار مرا ببینی؟
عرض کردم: چطور ممکن است ای مولای من؟!
فرمود: «جلوتر بیا!» من به امام باقر(ع) نزدیک شدم. دست مبارک را بر چشمهایم کشید و چند جمله دعا کرد. در این حال من بینایی خود را باز یافتم. امام فرمود: ای ابابصیر! حالا به حاجیان طوافکننده بنگر. هنگامی که به جمعیت نگاه کردم، بسیاری از مردم را به صورت میمون و خوکهایی دیدم که در گرد کعبه در حالت حرکت بودند و افراد با ایمان و حاجیان حقیقی در میان آنان مانند نوری در ظلمات میدرخشیدند. عرض کردم: «ای مولای من! درست فرمودی و حقیقت گفتار شما بر من ثابت شد، «ما اقل الحجیج و اکثر الضجیج؛ چقدر حاجی کم و سر و صدا زیاد است.» آنگاه حضرت لبهای مبارک را به حرکت درآورد و با خواندن دعائی، چشمهای من به حالت اول برگشت. (مناقب، ج4، ص200، بحار، ج46، ص261)
1. صورت حیوانی دروغگو:
انسانی که دروغ میگوید در آخرت صورت انسانی خود را از دست میدهد و به شکل حیوانی مرکب از خوک و خر خواهد شد. رسول خدا(ص) به حضرت زهرا(س) فرمود: در شب معراج زنی را دیدم که سرش مانند خوک و بدنش مانند بدن الاغ بود و سببش فتنهانگیزی و دروغگوییاش بوده است. (گناهان کبیره، شهید آیتالله دستغیب)
2. بوی گند و تعفن دروغگو در قیامت:
دروغگو به واسطه دروغ، بوی دهانش در قیامت گندیده است. ملائکه از بوی گندش فرار میکنند. بوی گند دهان دروغگو تا به عرش میرسد. (همان)
3. عذاب ویژه دروغگو در قیامت:
دروغگو به عذاب مخصوصی معذب میباشد چنانکه در کتاب دعوات راوندی، حدیثی طولانی از رسول خدا(ص) روایت نموده که آن حضرت مشاهدات خود را در معراج بیان کرده که از آن جمله فرمود: دیدم مردی که بر پشت خوابانیده شده و دیگری بر سرش ایستاده و در دستش مانند عصائی از آهن که سرش کج باشد، بود پس بر یک طرفش میآمد و با آنچه در دستش بود بر رویش میزد، از طرف دهان تا قفایش را قطعه قطعه میکرد و همچنین به بینی و چشمش میزد تا قفای آن، آنگاه به طرف دیگر میآمد و همین کار را تکرار میکرد و هنوز از این طرف فارغ نشده، طرف دیگر صحیح و به حال اول برمیگشت و با او همان کار اول را میکرد.
پرسیدم: علت عذاب این شخص چیست؟ به من گفتند: این مردی است که صبح وقتی از خانهاش بیرون میرود دروغی میگوید که زیانش به آفاق میرسد و تا روز قیامت بر او چنین عذابی است. (همان)