بررسی چرایی تمرکز انگلیس و کشورهای اروپایی بر خلیجفارس
روباهپیر با ایرانهراسی ازارتجاع عرب سواری میگیرد
محمدرضا مرادی
غرب آسیا در حال تجربه شرایط بسیار حساسی است، شرایطی که بدون شک میتوان از آن به عنوان پوستاندازی منطقه یاد کرد. به طور معمول نظمهای حاکم بر مناطق مختلف به دنبال تحولات و به ویژه جنگها تغییر میکنند و به تدریج شرایط برای ظهور نظم جدید مهیا میشود. در غرب آسیا نیز در شرایط کنونی چنین شرایطی حاکم شده است. در چندین دهه گذشته نظم مورد نظر کشورهای غربی بر منطقه حاکم شده است و بازیگران منطقهای در این نظم تنها تابعی از روابط قدرتی در عرصه بینالملل بودهاند. اما تحولات جهان عرب که از سال 2011 شروع شد فرصتهای لازم را برای محور شدن کشورهای منطقهای مهیا کرد. در این میان تحولات سوریه به عنوان نقطه عطف این نظم شناخته میشود، چرا که بدون شک برندگان و بازندگان این بحران در نظم منطقهای جدید نیز محوریت خواهند داشت. طبق تمامی شواهد موجود ایران یکی از مهمترین برندگان این تحولات بوده است و این به معنای بازنده بودن محور ارتجاع عربی است. از سوی دیگر رئیسجمهور جدید آمریکا نیز بارها اعلام کرده است که تمایل چندانی برای استمرار سیاستهای مداخلهجویانه در منطقه ندارد و بیشتر به دنبال بازسازی اقتصادآمریکا از طریق راهبرد نگاه به درون است. این مسئله باعث شده است تا کشورهای عربی خود را در برابر نفوذ ایران در منطقه تنها ببینند و به ناچار دست به دامان کشورهای اروپایی شدهاند. در این مطلب با توجه به آنچه رفت به بررسی بازگشت انگلیس به منطقه پس از 4 دهه، تاسیس اولین مرکز فرماندهی ناتو در خلیجفارس و دلایل تمرکز اروپاییها بر خلیجفارس خواهیم پرداخت.
بازگشت انگلیس به منطقه
انگلیس پس از چهار دهه غیبت بار دیگر به صورت رسمی به خلیجفارس بازگشته است. این بازگشت پس از آن صورت گرفت که بهطور رسمی پایگاه بزرگ نیروی دریایی انگلیس در بحرین افتتاح شد. این پایگاه اولین مقر نظامی بریتانیا در منطقه خلیجفارس در 40 سال اخیر محسوب میشود. لندن قصد دارد پایگاه دریایی خود را در بحرین به دومین مرکز عملیات نیروی دریایی سلطنتی این کشور پس از پایگاه پورتسموث، در جنوب انگلیس تبدیل کند، بهطوری که کشتیهای جنگی انگلیس برای سوختگیری و تعمیر، نیاز به بازگشت به کشورشان نداشته باشند. به دنبال این اقدام، ترزا می، نخست وزیر انگلیس، نیز که چند ماه پیش جایگزین دیوید کامرون شده است، در نشست اخیر دو روزه شورای همکاری خلیجفارس در بحرین شرکت کرد و مواضع بسیار تندی علیه ایران گرفت.
ترزا می، در اختتامیه نشست سران شورای همکاری خلیجفارس که سی و هفتمین دوره آن در منامه بحرین برگزار شد، ایران را تهدیدی آشکار برای منطقه خلیجفارس خواند! وی در سخنان خود در این نشست گفت: ما به دنبال شراکت استراتژیک با همپیمانانمان در شورای همکاری خلیجفارس هستیم تا با تهدیدات جدی ایران در منطقه رویارویی کنیم، همکاری استراتژیک با شورای همکاری خلیجفارس برای لندن بسیار حائز اهمیت است و ما تمام تلاش خود را برای ارتقای آن به کار میگیریم. نخست وزیر انگلیس این را هم گفت که نظامیان ما در بحرین برای حفاظت از امنیت خلیجفارس، انگلیس و جهان مستقر هستند و ما به دنبال بالا بردن هرچه بیشتر سطح امنیت در منطقه هستیم. امنیت و ثبات کشورهای شورای همکاری خلیجفارس، امنیت و ثبات انگلیس است. وی تصریح کرد: به منظور تقویت امنیت کشورهای منطقه خلیجفارس از «یک مشارکت امنیتی» حمایت میکند که شامل سرمایهگذاری دفاعی و آموزش نظامی در بحرین و اردن هم بشود. این اظهارات به خوبی نشان دهنده چرایی بازگشت انگلیس به خاورمیانه است. در واقع شاه بیت تمامی اظهارات نخست وزیر انگلیس مقابله با ایران و کوبیدن بر طبل ایران هراسی است. کاری که پیش از این و زمانی که انگلیس از اتحادیه اروپا جدا شده بود، آمریکا انجام میداد!
تاسیس اولین مرکز فرماندهی ناتو در خلیجفارس
اما جدای از بازگشت انگلیس به منطقه، سازمان کشورهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) نیز روز سهشنبه اولین مرکز فرماندهی خود در کویت را تأسیس کرد. این مرکز فرماندهی طی نشستی با حضور «ینس استولتنبرگ»، دبیر کل ناتو و در چارچوب طرح ابتکاری نشست استانبول برای همکاری بین کشورهای عرب خلیجفارس و ناتو تأسیس شده است. وزیر خارجه کویت در سخنرانی خود در این نشست، بر اهمیت تقویت همکاری و تحکیم روابط با سازمانها و هیئتهای منطقهای و بینالمللی با هدف مقابله با چالشهای خطرناک پیشروی کشورهای جهان به ویژه پدیده منفور «تروریسم» تأکید
کرد. دبیر کل ناتو نیز در این نشست مدعی شد که این مرکز منطقهای «با هدف ایجاد همکاری در ثبات منطقه در بلند مدت» تأسیس شده است. وی افزود، این مرکز در تاریخ تأسیس ناتو، در نوع خود اولین مرکزی است که در منطقه خلیجفارس تأسیس میشود و مرکز مذکور برای همکاری بین ناتو و شرکای آن در خلیجفارس در همه زمینهها به ویژه در خصوص جنگ علیه تروریسم مرکزی فعال و پویا خواهد بود. نکته جالب در این مورد این که ناتو با شعار مبارزه با تروریسم به خلیجفارس قدم نهاده است در حالی که این سازمان همواره عامل جنگ در منطقه بوده است. آمریکا نیز در زمان بوش پسر با همین شعارها به منطقه لشکرکشی کرد.
ناتو از ابتدای هزاره سوم همواره در بحرانهای منطقهای نقش منفی ایفا کرده است. پس از آغاز جنگ افغانستان و جنگ عراق در سالهای 2001 و 2003 نیروهای ناتو در چهارچوب جنگ علیه تروریسم، حوزه فعالیتهای خود را به داخل مرزهای این دو کشور نیز گسترش دادند. در مورد بحران سوریه نیز در اوت 2013 آمریکا با پشتگرمی ناتو ادعای استفاده دولت دمشق از سلاحهای شیمیایی را بر سر زبانها انداخت و بیهیچ پشتوانه قانونی از سوی سازمان ملل بر طبل جنگ نظامی کوبید. نقش ناتو در این داستانسرایی بسیار پررنگ بود و ماهها بعد با انتشار گزارشات بازرسان بینالمللی از مناطق شیمیایی شده، ثابت شد که شورشیان در سوریه از سلاحهای شیمیایی استفاده کرده بودند تا به آمریکا و ناتو بهانه واهی برای حمله به سوریه، براندازی «بشار اسد» و بالاخره کنترل ثروتهای نفتی را بدهند.
لیبی نیز مهمترین مثال دخالتهای ناتو است. لیبی دهمین تولیدکننده نفت در جهان است. ناتو و آمریکا به این کشور حمله و قذافی را برکنار و کشور را به حال خود رها کردند.. اکنون از لیبی تنها یک نام وجود دارد و کشور عملا چند پاره شده است و داعش بر بخشهایی از این کشور مسلط است. پس از گذشت دوسال از انقلاب لیبی و سقوط حکومت دیکتاتور «معمر قذافی»، ثروت نفتی لیبی توسط آمریکا و ناتو کنترل میشود. آمریکا و متحدانش به ویژه انگلیس و فرانسه، تحت پوشش قطعنامه سازمان ملل درباره «منطقه پرواز ممنوع» و «حفاظت از غیرنظامیان» لیبی به این کشور وارد شدند، اما اکنون غیرنظامیان بیشتری زیر «حفاظت» آمریکا و ناتو جان خود را از دست میدهند تا در زمان حکومت قذافی! در واقع ناتو نیز با شعار مبارزه با تروریسم به خلیجفارس برای اولین با به صورت رسمی اردو کشی کرده است.
اما واقعا دلیل اصلی این اقدامات اخیر در منطقه چیست؟ چرا خلیجفارس بار دیگر برای استعمار گران قدیمی این همه مهم شده است؟
پیروزی ترامپ
پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باعث نگرانی برخی شیخ نشینهای خلیجفارس شده است. ترامپ بارها در سخنان خود تاکید کرده که دوران حمایت مجانی از کشورهای عربی تمام شده است و ما نباید به خاطر آنها هزینه کنیم. از سوی دیگر ترامپ در شعارهای انتخاباتی خود به صراحت تاکید کرده است که نوع نگاه وی برای احیای دوباره آمریکا «خیزش از درون» است و این امر احتمال دارد نقش خارجی آمریکا را کمرنگ کند. اگر این مسئله هم رخ ندهد، مواضع ترامپ از تمرکز او بر دریای چین جنوبی و تلاش برای محدودسازی چین خبر میدهد.
در این میان در صورتی که ترامپ نگاه به درون را به عنوان استراتژی آتی آمریکا انتخاب کند و یا توجه کاخ سفید را از غرب آسیا کم کند و به شرق آسیا و چین بپردازد، کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس که موجودیت و بقای خود را منوط به حمایتهای آمریکا میدانند با چالش امنیتی جدی مواجه خواهند شد، چرا که کمرنگ شدن حضور آمریکا در منطقه به معنای تنها شدن این کشورها است که هیچ عمق راهبردی و توان نظامی خاصی ندارند. از این رو این کشورها به دنبال شریک جدیدی هستند.
انگلیس نیز این مسئله و نگرانی را به خوبی درک کرده و سعی دارد در صورت ممکن جای خالی آمریکا را در این مورد پُر کند. به همین دلیل ترزا میدر سخنرانی خود در نشست شورای همکاری خلیجفارس تاکید کرد، انگلیس در مقدمه هرگونه پروژهای برای دفاع از ثبات و امنیت شرکایش در شورای همکاری خلیجفارس خواهد بود. از سوی دیگر ناتو نیز با تاسیس اولین مرکز فرماندهی خود در خلیجفارس پیام سیاست خارجی ترامپ را به خوبی دریافت کرده است.
نفوذ ایران در منطقه
ایران در چند سال اخیر توانسته است با استفاده درست از تحولات جهان عرب و کمکهایی که به کشورهای منطقه برای مقابله با تروریسم کرده خود را به عنوان کشوری قدرتمند و پرچمدار مبارزه با تروریسم در بین ملتهای منطقه معرفی کند. اکنون به صورت قطع میتوان گفت هیچ مسئلهای در منطقه بدون موضع ایران قابل حل نیست. این در حالی است که جبهه غربی- عربی در چند سال گذشته به دنبال نابود کردن محور مقاومت بودند. در واقع زمانی که کشورهای غربی به این نتیجه رسیدند که نمیتوانند به صورت مستقیم وارد نوعی نبرد نظامی با ایران شوند متحدان ایران را تحت فشار گذاشتند. در این راستا در 5 سال گذشته تمام تلاش ارتجاع عرب بر این امر استوار بوده است تا سوریه به عنوان متحد ایران نابود شود، در عراق نیز طرح چند پاره کردن کشور کلید خورد، یمن نیز به عنوان کشوری که مهمترین جنبش آن یعنی انصارالله خود را پیرو محور مقاومت معرفی کرده است در دو سال گذشته هدف حملات همه جانبه عربستان قرار گرفته است، لبنان نیز به مدت 30 ماه با کارشکنی سعودیها بدون رئیسجمهور بود و این کشور وارد نوعی بحران سیاسی شده
بود.
اما اکنون تمام این توطئهها به سودِ ایران در حال به نتیجه رسیدن است. در سوریه با وجود آنکه دشمنان این کشور در 5 سال گذشته تنها راه حل این بحران را نظامی میدانستند و سقوط بشار اسد را بسیار محتمل میدیدند حال بر لزوم حل بحران سوریه از طریق مذاکره تاکید میکنند، مذاکراتی که در آن هم خبری از آمریکا نیست. اما در چند ماه اخیر پیروزیهای ارتش سوریه باعث شده تا حلب به عنوان مهمترین عرصه نبرد در بحران سوریه آزاد شود و کشورهای حامی راه حل نظامی در سوریه عقب نشینی کرده و ناچار به پذیرش بشار اسد شوند. ترکیه در این مورد مهمترین مثال است. این کشور همه تلاشهای خود را به کار برد تا تروریستها در سوریه بتوانند دولت این کشور را ساقط کنند اما اکنون با عقبنشینی بسیار محسوس در کنار ایران و سوریه قرار گرفته است و در حال بررسی راه حلهای سیاسی برای حل بحران سوریه است. در عراق نیز کمکهای ایران باعث شد تا تروریستها که سودای تصرف بغداد را در سر داشتند از تمام مناطق اشغال شده عقبنشینی کنند و اکنون تنها در بخشهایی از غرب موصل حضور دارند.
بحران ریاست جمهوری لبنان نیز پیروزی بزرگی برای ایران بود چرا که عربستان پس از دو سال و نیم مجبور شد که میشل عون گزینه مورد نظر حزب الله را برای ریاست جمهوری بپذیرد. در بحران یمن نیز عربستان با تمام تلاشهای خود نتوانسته است که یک قدم انصارالله و انقلابیون این کشور را وادار به عقب نشنی کند. این در حالی است که طرح حمله برق آسا و پیروزی فوری برای یمن در نظر گرفته شده بود اما اکنون شهرهای جنوبی عربستان به عرصه خودنمایی موشکهای بالستیک انصارالله یمن تبدیل شده است و عربستان در باتلاق یمن خود را گرفتار
میبیند.
ایران هفتمین قدرت جهان
در این مورد نیز اخیرا گزارش جالبی منتشر شده است. پایگاه «امریکن اینترست» در گزارشی تحت عنوان «هشت قدرت بزرگ 2017» به قدرتهای برتر جهان پرداخته و در این گزارش ایران را در شمار هشت قدرت برتر دنیا و در رده هفتم معرفی کرده است. در این گزارش در قسمت مربوط به ایران آمده است: «جنگهای نیابتی بین ایران و عربستان در سال 2016 بیشتر از هر موقع دیگری در جریان بود و همینطور که به پایان سال 2016 و ابتدای سال 2017 نزدیک شدیم ایران در این جدال بهتر عمل کرد و پیشی گرفت. با این که عربستان دارای نیروی نظامی و ارتش قدرتمندی است اما نتوانست با ایران در طول این 16ماه گذشته مقابله
کند.»
این گزارش ضمن اشاره به گسترش نفوذ ایران در خاورمیانه میافزاید: «تهران از انتخاب «میشل عون» در لبنان و رشد قابل ملاحظه حزب الله بهرهمند شد و از سوی دیگر عربستان با چشیدن طعم شکست در لبنان تمام کمکهای مالی خود را به بیروت قطع کرد.» این رسانه در ادامه آورده است: «در سوریه متحدین شیعی به بشار کمک کردند تا «حلب» را از داعش پس بگیرد. ایران همینطور برنده جدال عراق بود و توانست اوضاع را به نفع خودش در آنجا به کنترل در آورد.»
نتیجه
خلیجفارس در چند ماه اخیر شاهد تحولات مهمی بوده است. البته این منطقه به دلیل ویژگی استراتژیکی که دارد همواره کانون تحولات بوده است. چند ماه پیش انگلیس پایگاه دریایی جدید خود را در بحرین افتتاح کرد. این پایگاه نظامی دریایی اولین پایگاه دائمی این کشور در خلیجفارس طی 40 سال گذشته است این خبر از آنجا حائز اهمیت است که انگلیس همواره به عنوان یکی از کشورهای بحران ساز در منطقه مطرح بوده است.
بنابراین علامت سؤالهای زیادی در این مورد مطرح شد. بیشتر کارشناسان معتقد بودند که با توجه به نگاه ترامپ در سیاست خارجی( که بیشتر تاکید کرده است که از کشورهای عربی در صورت دریافت پول حمایت میکند) بنابراین کشورهای عربی دست به دامان انگلیس شدهاند. از سوی دیگر ناتو نیز اولین مرکز فرماندهی خود در خلیجفارس را تاسیس کرد.
بازگشت کشورهای اروپایی به خلیجفارس را کارشناسان از دو جنبه بررسی کردهاند. از یک طرف برخی معتقدند عدم تمایل جدی ترامپ به مسائل خلیجفارس باعث شده است تا کشورهای عربی خود را در برابر ایران تنها ببینند و دست به دامان کشورهای اروپایی شوند و همچنین کشورهای اروپایی سعی دارند از فرصت کاهش تمرکز آمریکا در منطقه برای بازگشت به خلیجفارس استفاده کنند. از سوی دیگر برخیها نیز معتقدند دلیل اصلی بازگشت کشورهای اروپایی به خلیجفارس تلاش برای سدِ نفوذ ایران در منطقه است. ایران در چند سال گذشته توانسته است در پروندههای مهم منطقهای به پیروزی برسد. در سوریه و عراق با وجود هزینههای زیاد محور ارتجاع عرب اما تروریستها موفق نشدند که به اهداف خود برسند. در یمن نیز عربستان به نیابت از غرب به این کشور حمله کرد اما اکنون در باتلاق این کشور گرفتار شده است. در لبنان نیز با وجود کارشکنیهای 30 ماهه عربستان در نهایت گزینه مورد حمایت حزب الله به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد. در واقع در تمام این پروندهها ردپای نفوذ معنوی ایران دیده میشود. کارشناسان غربی تمام این پیروزیها را پیروزی ایران بر محور ارتجاع عربی میدانند.
بنابراین نفوذ ایران روز به روز در منطقه در حال افزایش است و این مسئله باعث نگرانی کشورهای مرتجع عربی شده است.
در پایان میتوان نتیجه گرفت که فاصله گرفتن آمریکا از خلیجفارس باعث شده است تا کشورهای اروپایی برای مقابله با ایران حضور خود در منطقه را پررنگتر کنند. از این رو انگلیس پس از 4 دهه غیبت به منطقه بازگشته است و ناتو نخستین مرکز فرماندهی خود را در کویت تاسیس
کرد.