نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
حمله به مجلس به دلیل استیضاح وزرای ناکارآمد
سرویس سیاسی ـ
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی با عنوان «به جای مقصرین پلاسکو؛ 2 وزیر روحانی استیضاح میشوند!»، با ادبیاتی فرافکنانه نوشت: «در حالی که افکار عمومی خواستار عذرخواهی و استعفای مسئولان مقصر در رابطه با حادثه پلاسکو هستند به نظر میرسد جریاناتی در مجلس برای در امان ماندن شهرداری از انتقادات فزاینده در این خصوص، برنامهای برای به جریان انداختن موج استیضاح وزیران داشته باشند. در همین رابطه خبرهایی از عزم شماری از نمایندگان برای استیضاح وزرای آموزش و پرورش و راه و شهرسازی به گوش میرسد».
روزنامه قانون نیز دیروز در گزارشی، با تکرار همین ادبیات غیرحرفهای، نوشت: «ديروز اذهان و افكار عمومي درگير فاجعه پلاسكو و قصور مسئولان مرتبط با آن بود كه ناگهان خبري ديگر جايگزين پاسخگويي شهردار تهران شد و آن استيضاح وزير مسكن و شهرسازي روحاني بود. اقدامي كه در ميان اوج دلزدگي مردم از مديريت شهري به نظر ميرسد با اهداف سياسي و براي دور كردن ذهن ملت از فاجعه پلاسكو صورت گرفت».
جالب آنکه طرح استیضاح وزیر راه و شهرسازی از روز حادثه برخورد دو قطار در سمنان و جانباختن 49 تن از هموطنانمان در مجلس مطرح شد، نه در روزهای اخیر. آخوندی، وزیر راه پس از این حادثه دلخراش بدون پذیرش مسئولیت وزارتخانه متبوع خود گفت: «همه کشته شدهها بیمه هستند و نگرانی از این بابت نیست!»
معلوم نیست با کدام دلیل و سند، انگیزه طرح استیضاح این دو وزیر، در امان ماندن شهرداری از انتقادات فزاینده در حادثه پلاسکو عنوان میشود. از این رو چنین ادبیات و رویکرد تکسویه در تحلیل حادثه پلاسکو در مقصر دانستن شهرداری، نه تنها غیرحرفهای بلکه اتفاقا برای فرار از پاسخگویی وزارت کار به عنوان دستگاهی است که اختیار پلمب پلاسکو را داشت.
به علاوه، این دو یادداشت و گزارش در حالی بر علل به جریان افتادن استیضاح وزرای آموزش و پرورش و راه و شهرسازی سرپوش میگذارند که طرح کنندگان استیضاح، دلایل قابل توجهی برای این اقدام دارند. چنانکه طرح استیضاح وزیر راه که پیش از حادثه پلاسکو به جریان افتاده بود، از 12 دلیل از جمله توسعه فعالیت اقتصادی بنگاههای وابسته به وی و نقش فرزندش در قراردادهای این وزارتخانه، مخفی نگه داشتن متن توافق خرید هواپیما حتی از کمیسیون عمران مجلس، عدم شفافیت در قراردادهای شرکت فرودگاههای کشور و عدم معرفی مسکن اجتماعی که در سال اول وزارت جایگرین مسکن مهر اعلام شد و متوقف کردن طرح جامع مسکن برخوردار بود.
همچنین فساد مالی در بانک سرمایه، تأخیر در پرداخت حقوق فرهنگیان و عزل و نصبهای سیاسی در سطوح مختلف از موارد استیضاح وزیر آموزش و پرورش است.
آدرس غلط بزک کنندگان آمریکا
روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد در سرمقاله دیروز با عنوان «دیوانگی ترامپ چه ربطی به روحانی دارد؟»، نوشت: «برخی گروههای داخلی با بهانه قرار دادن تصمیم رئیسجمهور تندرو و بینزاکت آمریکا درحال هجمه به دولت روحانی هستند. «گنه کرد در بلخ آهنگری/ به شوشتر زدند گردن مسگری» نوک پیکان انتقادات در دنیا اکنون به سمت ترامپ است و همه او را نقد میکنند اما عدهای فرصت طلب در داخل، دولت را مورد هجمه قرار میدهند».
البته ترامپ تندرو و بینزاکت دقیقا در مسیر همان اوبامایی مودب! و باهوش!- به تعبیر مقامات ارشد دولت یازدهم- قدم میگذارد که روحانی و تیم مذاکرهکننده به او اعتماد کردند. شرایط امروز بطور واضح، نتیجه ضعف و انفعال دستگاه دیپلماسی دولت یازدهم و تیم مذاکرهکننده کشورمان و اعتماد بیجا به وعدههای سرخرمن آمریکا است. چنانکه اگر وزارت امور خارجه در برابر نقض ابتدایی برجام با تصویب قانون محدودیت ویزا در دولت اوباما برخورد قاطعی میکرد، امروز ترامپ جرات نمیکرد که زیاده خواهی خود را به این حد برساند و ورود اتباع هفت کشور از جمله ایران به آمریکا را به مدت 90 روز ممنوع کند.
در روزهای گذشته مقامات ارشد آمریکا از جمله سخنگوی کاخ سفید و رئیس دفتر ترامپ به صراحت اعلام کردهاند که «فرمان اجرایی ترامپ برای ممنوعیت ورود اتباع هفت کشور، براساس فهرستی است که دولت اوباما تهیه کرده بود».
اصلاحطلبان؛ همچنان دلخوش به غربیها
مردم سالاری نیز دیروز در گزارشی با عنوان «پیام پسا برجامی پاریس»، نوشت:
«سفر دوشنبه وزیر امور خارجه فرانسه به تهران با پیام مهمي مبنی بر تعهد و پایبندی پاریس و دیگر اعضای اروپایی گروه 1+5 به توافق هستهای همراه است؛ پیاميکه در واکنش به مواضع ضد برجامي رییسجمهوری تازه آمریکا طرح شده است».
روزنامههای حامی دولت این روزها به مناسبت ورود وزیر امور خارجه فرانسه به کشور، تلاش میکنند سیاست و رویکرد اعضای اروپایی 1+5 را کاملا متضاد با آمریکا نشان دهند. چنانکه روزنامه ایران نیز در شماره دیروز طی گزارشی نوشت: «بی تردید برجام و لزوم حفظ آن از سایه خطرات احتمالی مخالفان یکی از مهمترین محورهای مشترک همکاری ایران با کشورهای اروپایی از جمله فرانسه به حساب میآید».
این در حالی است که فرانسه در طول مذاکرات هستهای با بازی کردن نقش پلیس بد و زیادهخواهی از ایران، موجب طولانی شدن روند مذاکرات به نفع طرف غربی شده بود. همچنین در مجموع اعضای اروپایی 1+5 در طول مذاکرات هستهای در همراهی با آمریکا و فشار بر ایران وحدت نظر داشتند. از این رو توقع تعهد و پایبندی پاریس و دیگر اعضای اروپایی گروه 1+5 به توافق هستهای از سفر وزیر خارجه فرانسه به ایران که با انگیزه بازاریابی برای شرکتهای فرانسوی انجام میشود، دور از واقعیت است و سرابی بیش نیست.
جالب است حامیان دولت از وزیر خارجه فرانسه که دیروز برای شرکت در نشست کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و فرانسه وارد تهران شد و حدود 50 شرکت فرانسوی در این نشست که امروز برگزار میشود شرکت میکنند، انتظار پایبندی به توافق هستهای را دارند. چند روز پیش یک دیپلمات فرانسوی گفته بود: «توسعه روابط بازرگانی میانهروها را در ایران تقویت میکند. ما میخواهیم آنها را تقویت کنیم تا به مردم نشان دهیم که توافق برای آنها خوب است تا اینکه تندروها نتوانند بگویند که هیچ چیز از این [توافق] عاید ما نشده است». این اظهار نظر نیز مؤید اغراض اقتصادی و سیاسی فرانسویها از سفر به ایران است. دن اسمیت، مدیر موسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم چند روز پیش گفته بود: «جدایی اروپا از آمریکا سخت است چرا که DNA اروپاییها وابسته به آمریکاست».
آمریکاپرستی به سبک زنجیرهایها
روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «شورش لیبرالیسم علیه دموکراسی» ضمن برشمردن آمریکا به عنوان مدرنترین دموکراسی جهان، آن را ملجأ پناهندگان معرفی کرد و نوشت: «دويستوپنجاه سال قبل ايالتهاي متحد امريكا را پديد آوردهاند، ١٠سال پس از آن هم نخستين دموكراسي مدرن جهان را تاسيس كردهاند و از آن زمان تا به امروز، ايالتهاي متحد «خانه»، «پناهگاه» و «سرزمين فرصتها» براي هر كس روي زمين بوده كه فكر ميكرده بايد شانس خود را در جاي ديگري بيازمايد».
این یادداشت در حالی ارادت خود به کعبه آمالش آمریکا را ابراز کرده که این کشور حتی این شیفتگان را اصلا جزو انسان حساب نمیکند!
اگرچه نویسنده انتخاب ترامپ را شورش لیبرالیسم علیه دموکراسی میخواند اما در جایی از متن نوشته است: «اكنون پرزيدنت ترامپ با چرخش يك قلم، درهاي سرزمين مهاجران را به روي مهاجران هفت كشوري بسته كه برخي از آنها مانند شهروندان سوري بيش از هر جاي ديگري نيازمند سخاوت جهان هستند».
این در حالی است جنگ سوریه با حمایت آمریکا و متحدان منطقهای این کشور آغاز شده و هنوز هم تروریستها با سلاحهای آمریکایی در حال جنگ علیه حاکمیت ملی و تمامیت ارضی و به خاک و خون کشیدن این کشور هستند. کسانی مانند «نوام چامسکی» در کتاب «سلطهجوییهای یک امپراتوری» به جنایات یک قرن اخیر آمریکا پرداختهاند. چامسکی هم در این کتاب و هم در کتاب «یازده سپتامبر» به این نکته اذعان میکند که بزرگترین جنگهای تاریخ معاصر را ایالات متحده رقم زده یا در آنها نقش تعیینکننده داشته است.
چامسکی با یادآوری هدف قرار دادن داروسازی «الشفا» در سودان که تنها مرکز تولید داروی ضد مالاریا در این کشور است، آن را با حمله به عراق مقایسه میکند. در هدف قرار دادن داروسازی «الشفا» دولت کلینتون گفته بود که در آنجا سلاحهای شیمیایی تولید میشود و سپس عذرخواهی کرد همانگونه که در عراق جرج بوش با بهانه تولید سلاحهای کشتار جمعی اشغال این کشور را رقم زد و در پایان هیچ یافت نشد.
شفافیت عالی دولت یازدهم در حواله دادن مشکلات به دولت قبل!
روزنامه شهروند دیروز در گفتوگویی نوشت: «دولت فعلی چرا گزارشی از پرت منابع و بینظمیهای مالی و سرمایهگذاری دولت قبلی ارایه نداده است». در این گفتوگو همچنین ضمن تأکید بر لزوم شفافسازی در اقتصاد ایران، آمده است: «چرا باید کشورهایی که دریافتکننده کمک از داراییهای ملت ایران هستند، به خوبی در جریان رقم و جزئیات این کمکها قرار داشته باشند اما این اطلاعات برای مردم ایران محرمانه تلقی شود».
این ادعا در حالی است که دولت زحمت انتشار جزییات مذاکرات هستهای، قراردادهای جدید نفتی، آمار چکهای برگشتی در سایت بانک مرکزی، متن قراردادهای پژو و ایرباس، روند بررسی پرونده کرسنت، گزارش کیفیت بنزین وارداتی و ... را به خود نداده است.
دولت یازدهم در حالی شعار شفافیت میدهد که شمار زیادی از قراردادها و مسائلی که نیاز به شفافیت داشت را مخفی نگه داشته و در این زمینه به دولت محرمانهها شهرت پیدا کرده است. گرچه دولت روحانی در این زمینه که مشکلات را به گردن دولت قبل بیندازد، شفافیت خوبی داشته است! همچنین با روی کار آمدن دولت یازدهم طرح شبنم و ایران کد که کالای اصل را از قاچاق متمایز میکرد، حذف و این اقدام به نفع قاچاقچیان تمام شد.
موج سواری بر مراسم تشییع برای فرار از مطالبات اقتصادی مردم
روزنامه آرمان همچنین در گفتوگویی نوشت: «مردمی که درصدد شاد کردن روح آیتا...هاشمی هستند باید در انتخابات سال ۹۶ همان روش و منش ایشان را دنبال کنند و با یک وحدت جمعی حمایت خود را از آقای روحانی ادامه بدهند... مردم که با علاقهمندی زیاد در مراسم تشییع پیکر آیتا...هاشمی حضور پیدا کردند، میدانند که خواست آیتا...هاشمی حمایت از آقای روحانی بود، بنابراین بر همین اساس، آرای آقای روحانی در انتخابات ۹۶ افزایش خواهد داشت. در اردیبهشت ۹۶ مردم به صحنه خواهند آمد و با رای دادن به آقای روحانی نشان خواهند داد که راه آیتا...هاشمی را ادامه میدهند».
پیش از این نیز یکی از استانداران دولت یازدهم گفته بود: «تشییع پیکر آیتا... فرصت ارزشمندی برای دولت روحانی است که روحانی باید از این فرصت بیشترین بهره را برای ادامه خدمتگزاری خود به مردم ببرد!»
اصلاحطلبان با وجود اینکه خود را داغدار درگذشت آیتا... هاشمی رفسنجانی میدانند، طی سه هفته اخیر که از فوت ایشان گذشته، به طرز ناشیانهای به دنبال کاسبکاری سیاسی و سوءاستفاده انتخاباتی از این حادثه هستند. البته روزنامه آرمان در این زمینه بیشتر مسبوق به سابقه است. چنانکه دوشنبه هفته پیش نیز نوشت: «بر این باورم که اندوه بیمثال ملت ایران در ضایعه فوت نابهنگام آیتا...هاشمی به انرژی متراکمی تبدیل خواهد شد و در دور بعدی به آرای روحانی (که نامزد مورد حمایت هاشمی بود) خواهد افزود».
روزنامه بهار نیز دیروز در گفتوگویی که با محمد علی نمازی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران منتشر کرده، نوشت: «آنچه که به نظر میرسد این است که در نبود آقای رفسنجانی و اینکه آقای روحانی بتوانند از این فرصت به نحو مطلوب استفاده کنند میتوانند پیروز میدان باشد».
همچنین در روزهای گذشته یکی از روزنامههای زنجیرهای نوشته بود: «مطمئن باشید جوانان و مردمی که میگفتند چون روحانی خیلی خوب کار نکرده به او رای نمیدهیم، بعد از فوت هاشمی با تمام وجود به روحانی رای میدهند!».
وعدههای بر زمین مانده، تعطیلی کارخانهها و مراکز تولیدی، افزایش بیکاری و گرانی کالاهای اساسی و اقلام خوراکی به حدی ملموس و آشکار است که کار روزنامههای زنجیرهای را به جایی رسانده که به جای ارائه راهکار برای حل مشکلات مردم از هر اتفاقی برای سرپوش گذاشتن بر کارنامه پر از خالی دولت و بهرهبرداری انتخاباتی استفاده میکنند. حتی اتفاقی چون مراسم تشییع.
روزنامههای زنجیرهای پیش از این تاکید کرده بودند که با توجه به نارضایتی مردم از بر زمین ماندن مطالبات اقتصادی، باید از فضای احساسی به وجود آمده از فوت هاشمی برای اهداف انتخاباتی بهره برد.