سکوت و انفعال وزارت خارجه در مقابل گستاخیهای پیاپی روباه پیر
کارشناسان معتقدند که برخلاف تصور غلط برخی از مدیران ارشد دولت یازدهم، برجام نه تنها نقطه پایانی بر چالشها با آمریکا و غرب نبوده بلکه آغاز زنجیرهای از چالشهای طراحی شده توسط دشمن در قبال نفوذ منطقهای و قدرت نظامی و اقتدار ایران است.
سرویس سیاسی-
«با برجام از ایرانهراسی عبور کردیم»، «برجام، ایران هراسی را شکست»، «یکی از آثار مهم برجام، مبارزه با پدیده ایرانهراسی بوده است»، «اگر برجام انجام نمیشد روند ایرانهراسی به گونهای پیش میرفت که مشکلات جدی برای کشور به وجود میآورد، مضاف بر آنکه توان اقتصادی کشور هر روز بر اثر تحریمها کاهش پیدا میکرد.» موارد مذکور بخشی از اظهارات مقامات ارشد دولت یازدهم و مدعیان اصلاحات درباره دستاوردهای برجام است.
دولتمردان و دستگاه دیپلماسی دولت یازدهم از پایان ایران هراسی در پسابرجام سخن گفتند اما آنچه مشخص است اینکه ایران هراسی در پسابرجام وارد فاز گسترده تری شد.در این میان انگلیس نقش ویژهای برعهده داشت.
همزمان برجام را حفظ میکنیم
و ایران را عقب میرانیم
جدیدترین اظهارنظر مقامات انگلیسی که در پازل ایران هراسی قرار میگیرد مربوط به «ترزا می» نخست وزیر انگلیس است.
نخستوزیر انگلیس که در روزهای گذشته برای دیدار با «دونالد ترامپ» رئیسجمهور جدید آمریکا به این کشور سفر کرد، با نمایندگان جمهوریخواه کنگره دیدار کرد.
مِی در بخشی از دیدار با جمهوریخواهان آمریکایی، به توافق هستهای ایران و 1+5 پرداخت؛ توافقی که لندن هم یکی از پایههای آن بود.
وی مدعی شد: توافق هستهای با ایران، بحثبرانگیز بود ولی به هرحال توانست احتمال دستیابی ایران به سلاح هستهای را برای بیش از یک دهه، خنثی کند. این برای امنیت منطقه، بسیار حیاتی و مهم بود.
نخست وزیر انگلیس افزود: ترامپ قول داده که این موافقتنامه بینالمللی که با یک قطعنامه شورای امنیت هم محکمکاری شده را دوباره مورد مذاکره قرار بدهد؛ مذاکره مجدد در خصوص یک موافقتنامه منعقده یعنی نقض توافق حاصله و درانداختن طرحی نو.
ترزا می که ظاهراً با این کار ترامپ مخالف بود، در این خصوص گفت: توافق هستهای با ایران باید به دقت و سختگیرانه مورد نظارت قرار گیرد و هرگونه نقض آن بایست فوراً و با شدت، پاسخ داده شود.
وی در پایان به نفوذ ایران در منطقه غرب آسیا پرداخت و گفت: ایران نفوذی بدخواهانه در منطقه دارد. اولویت ما، عقب راندن ایران در جبههای است که سعی دارد با ورود به آن، نفوذ خود را از تهران تا مدیترانه بگستراند.
خط و نشان روباه پیر برای ایران
در پسابرجام
در آذرماه امسال، نخستوزیر انگلیس در سیوهفتمین نشست سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس در بحرین به تشریح سیاستهای دولت خود پیرامون روابط با کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس و همچنین به نقش ایران در منطقه پرداخت. وی گفت که انگلیس آماده است با کشورهای عضو شورا برای عقب راندن ایران درمنطقه همکاری کند. ترزامیکه اظهاراتش را بهگونهای بیان میکرد که باب میل کشورهای حامیان تروریسم تکفیری باشد از عملکرد ایران با عنوان «اقدامات تهاجمی» نام برد و گفت: «ما باید همراه یکدیگر تلاش کنیم تا اقدامات تهاجمی ایران در منطقه را به عقب برانیم!»
نخستوزیر انگلیس که در جمع پدرخواندههای گروههای تکفیری مثل داعش و النصره سخن میگفت، اظهار کرد: «ما باید همچنان به مقابله با دولتهایی که نفوذ آنها بیثباتی منطقه را مشتعل میکند ادامه دهیم.»
وی در ادامه افزود:«بنابراین میخواهم به شما اطمینان دهم که من به وضوح تهدیدی را که ایران متوجه منطقه خلیج[فارس] و در بُعدی وسیعتر، متوجه خاورمیانه میکند مشاهده میکنم».
نکته قابلتوجه این است که نخستوزیر انگلیس در جمع این شورا از عبارت «خلیج» به تنهایی استفاده کرده است اما رسانه بیبیسی فارسی (رسانه دولتی انگلیس) برای آنکه بیش از این مورد نفرت مردم ایران قرار نگیرد از واژه «خلیجفارس» استفاده کرد.
امید بستن به همراهی انگلیس برای ستاندن حق ایران از آمریکا!
افکار عمومی منتظر بود تا پاسخ مناسبی از سوی دستگاه دیپلماسی و مقامات ارشد دولت یازدهم در خصوص این اظهارات گستاخانه اتخاذ شود ولیکن در حالی که نخستوزیر انگلیس چنین اظهارات خصمانهای را علیه ایران بیان کرد، با فاصله زمانی کوتاه، شرکت ملی نفت کشورمان با حضور سفیر انگلیس، با شرکت انگلیسی شل تفاهمنامه نفتی امضاء کرد!
نکته مهم و قابل تامل دیگر در این ماجرا، موقعیت زمانی اظهارات نخستوزیر انگلیس است. در حالی که آمریکاییها با تمدید تحریمهای 10 ساله برجام را بصورت فاحشی نقض کرده بودند، برخی از دولتمردان و حامیان دولت در اظهاراتی عجیب- و برخلاف گذشته که آمریکا را کدخدا و اروپا را آقا اجازه میدانستند- مدعی شدند که باید با همکاری سایر اعضای 1+5 به این اقدام آمریکا پاسخ گفت! امید بستن به همراهی کشورهایی مانند انگلیس برای ستاندن حق ایران از آمریکا و محکوم کردن عهدشکنی واشنگتن بسیار عجیب و قابل تامل است و مشخص نیست این دسته با کدام عقل و منطق چنین نظریاتی را ارائه میکنند!
رفتار خصمانه انگلیس هیچ تغییری نکرد، اما سفارت این کشور بازگشایی شد
در شهریورماه سال 94 سفارت انگلیس در تهران پس از 4 سال رسماً بازگشایی شد و فیلیپ هاموند وزیر خارجه وقت انگلیس در سفر به تهران گفته بود؛ اکنون لحظهای تاریخی برای روابط انگلیس و ایران است.
گفتنی است پس از فتنه 88 و همدستی سران و عوامل وطنفروش فتنهسبز با دشمنان قسمخورده ملت، اسناد و مدارک متقن و معتبری از دخالت سفارت انگلیس در آن ماجرا حکایت میکرد. دستگیری بعضی عوامل مرتبط با سفارت انگلستان که به نقشآفرینی در حوادث پس از انتخابات و خطدهی و جریانسازی آنها مشغول بودند، خشم و انزجار عمومی را از سیاستهای روباه پیر بیش از پیش کرد.
در سال 90 مجلس شورای اسلامی با تصویب ماده واحدهای دولت را به کاهش سطح روابط با انگلیس در حد کاردار ملزم کرد و فصل نوینی در روابط تیره آن دولت با کشورمان آغاز شد. از آن زمان انگلیس به خیال آنکه تعطیلی سفارتش در ایران ضربهای مهلک به کشورمان وارد خواهد کرد، همه اتباع خود را فراخواند و مدعی خسارت و غرامت شد و با همین بهانه سفارت آن کشور در ایران تعطیل شد.
اما در شهریور 94 بدون اینکه کوچکترین تغییری در سیاستهای ضد ایرانی انگلیس ایجاد شود، سفارتخانه این کشور در ایران بازگشایی شد. در همین مقطع این سؤال در افکار عمومی ایجاد شد که کدام حمایت و کدام روی خوش در ماجرای مذاکرات هستهای از دولت انگلیس مشاهده شد که اینگونه فرش قرمز توسط دولت یازدهم زیر پای آنها پهن شد؟! آیا تغییر رفتار محسوس و حسن نیتی از آن کشور دیده شد!؟ ذکر این نکته خالی از لطف نیست که رسانههای انگلیسی هم از گشایش مجدد سفارت کشورشان در ایران شگفتزده شده بودند به گونهای که گاردین نوشت: «بازگشایی سفارتخانه انگلیس در تهران گامی رو به جلو محسوب میشود اما فیلیپ هاموند باید به رویدادهایی از قبیل کودتای تحت حمایت انگلیس در تهران در سال 1953 اذعان کند(!)»
اکنون باید پرسید، مقامات دولت یازدهم، به اندازه گاردین دغدغه عذرخواهی و اصلاح رفتار انگلیس را داشتهاند یا صرفاً و به سیاق گذشته از سفر یک مقام اروپایی به ایران ذوق زده شده بودند!؟
برجام، عامل افزایش فشار
و امتیازگیری از ایران
در حال حاضر نفوذ و اخلال و فرصتطلبی برای خیانت، شیوههای پیچیدهتری پیدا کرده است. بازداشت مشاور ارشد بانکی در تیم مذاکرهکننده به اتهام جاسوسی- در شهریور 95- مجددا به ما یادآور شد که چرا عضو تیم مذاکرهکننده انگلیس، رئیسبعدی سرویس جاسوسی MI6 بود، چرا مدیر اطلاعات در سرویس جاسوسی فرانسه به عنوان سفیر در پسابرجام به تهران فرستاده شد، چرا ارنست مونیز وزیر سابق انرژی آمریکا پس از توافق تصریح کرد «این توافق، بخشی از پروژه امنیتی آمریکا برای خاورمیانه است» و چرا عضو اسبق تیم مذاکرهکننده به جرم ارائه اطلاعات به بیگانگان محکوم شد؟
جان ساورز رئیسسرویس جاسوسی انگلیس شهریور 94 در مصاحبه با سیانان گفت: «ما نیاز به قدری صبر استراتژیک داریم تا به تحولات در ایران ظرف 10-15 سال برجام فرصت توسعه و تکامل بدهیم. این احتمال وجود دارد که ماهیت انقلابیگری ایران در دوره 15 ساله برجام تغییر کند و به کشوری عادیتر و نرمالتر تبدیل شود. ما باید این احتمال را تقویت کنیم». واکنش منفعلانه دولت یازدهم به اقداماتی چون غارت 2 میلیارد دلاری اموال ایران، قانون محدودیت ویزا، تمدید قانون آیسا، تصویب دهها طرح ضد ایرانی در کنگره آمریکا و دیگر اقدامات ناقض برجام این پیام را به دشمن مخابره کرده است که دولت ایران برجام را تحت هر شرایطی حفظ خواهد کرد.
کارشناسان معتقدند که برخلاف تصور غلط برخی از مدیران ارشد دولت یازدهم، برجام نه تنها نقطه پایانی بر چالشها با آمریکا و غرب نبوده بلکه آغاز زنجیرهای از چالشهای طراحی شده توسط دشمن در قبال نفوذ منطقهای و قدرت نظامی و اقتدار ایران است.