چرا من هنوز انقلابیام؟
احمدرضا هدایتی
اگرچه همه انقلابها در ظاهر اهداف خاصی را دنبال میکنند و با اینکه معمولا این اهداف جنبه رسمی و از پیش تعیین شده دارند، اما گاهی از ثبات لازم برخوردار نیستند، در پارهای از موارد نیز هدف انقلابیون در طی مراحل بروز انقلاب آشکار میشود و به همین دلیل به خصوص در اینگونه موارد اهداف اعلام شده بارها دستخوش تغییر و تحول اساسی میشود، اما نکته مشترک در همه انقلابهای روی داده در جهان این است که تقریبا در همه آنها، اهداف اولیه و اصلی به تدریج و تحت تاثیر شرایط داخلی و بینالمللی به فراموشی سپرده شده است.
علاوه بر این، بررسی محتوایی بیشتر این انقلابها بیانگر این واقعیت است که معمولا انقلابیون متناسب با موقعیت جغرافیایی، سیستم حکومتی و گرایش فکری مردم و احزاب کشورشان، به یکی از قدرتهای بزرگ شرقی یا غربی وابستهاند و یا حداقل تحت تاثیر مبانی اعتقادی آنها شکل گرفتهاند.
کالبدشکافی چهار انقلاب بزرگ جهان شامل؛ انقلاب بلشویکی (اکثریت) شوروی سابق، انقلاب کبیر فرانسه، انقلاب کوبا و انقلاب آمریکا یا انقلاب چین، الجزایر و نیکاراگوئه و بهخصوص انقلابهای رنگی (مخملی) معاصر در کشورهای اروپای شرقی، مرکزی و آسیای مرکزی از جمله؛ انقلاب چکسلواکی، صربستان، گرجستان، اوکراین و قرقیزستان به خوبی و به صورت کاملا آشکار، این وابستگیها را نشان میدهد.
در واقع این انقلابها یا با رویکرد لیبرالیستی و کاپیتالیستی، یا رویکرد کمونیستی و سوسیالیستی یا سایر ایدوئولوژیهای جهانی متولد شدهاند و عمدتا مباحث مادی و اومانیستی و نگاه ملیگرایانه و ناسیونالیستی بر فضای عمومی آنها حاکم بوده و یا صرفا سرنگونی و حذف یک حکومت دیکتاتور که مورد خشم و غضب مردم واقع شده، مورد نظر بوده است و لذا با اینکه در برخی از این رخدادها، مسائلی مانند؛ آزادی، عدالتخواهی یا حقوق بشر مستمسک قرار گرفته است، اما مسائل معنوی و جهانبینی توحیدی در آنها هیچ جایگاهی نداشته است.
این در حالی است که اولا اهداف انقلاب اسلامی از سالها قبل از وقوع این رخداد بزرگ از سوی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) و یاران ایشان مشخص و احیای دین و ترویج ارزشهای معنوی و الهی و در واقع حاکمیت دین خدا در جهت تعالی مادی و معنوی انسان، هدف قرار گرفته بود و به تعبیر دیگر انقلاب اسلامی ایران ریشه مذهبی و خدایی داشت، ثالثا این انقلاب هیچگونه وابستگی به هیچیک از کشورهای صاحب قدرت و حتی احزاب داخلی نداشته و لذا همواره بر نفی تفکر و سلطه شرق و غرب تاکید داشته است، رابعا پیوسته از نعمت رهبری واحد و هوشمند (ولایت فقیه) و پشتوانه قوی و حضور گسترده آحاد جامعه توام با شور و شعور انقلابی برخوردار بوده است و در نهایت اینکه متعلق به طیف و قشر خاصی نبوده، بلکه به تبعیت از سیره و شیوه رهبر خود، از دل تودههای عمدتا محروم و مستضعف جامعه شکل گرفته است.
مجموعه این اهداف و بهرهمندی از ویژگیهایی چون؛ تغییر بنیادین در نظام قبلی، برخورداری از ماهیت دینی و آمیختگی دین با سیاست در طول حیات انقلاب، وجود پایگاه مردمی و وحدت و همدلی بیبدیل بین مردم، مسئولین و ارکان انقلاب، نفوذ و نقش معنوی ولایت در رهبری و هدایت انقلاب، مقبولیت توام با مشروعیت دینی، جامعیت انقلاب اسلامی در ابعاد مختلف آن، روحیه ایثار و شهادتطلبی مردم، عدالتخواهی و استقلالطلبی، پایبندی به اصول و ارزشهای انقلاب، سازشناپذیری و عدم وابستگی به شرق و غرب، تلاش برای استقلال همهجانبه و خودکفایی اقتصادی و در نهایت ایستادگی و مقاومت وصفناشدنی و بیوقفه در برابر انواع توطئههای تحمیلی از سوی دشمنان داخلی و خارجی انقلاب در سختترین شرایط، این انقلاب را از سایر انقلابهای جهانی کاملا متمایز و از آن تصویری متفاوت و منحصربفرد ترسیم نموده و انقلاب اسلامی ایران را به بزرگترین رخداد سیاسی- مذهبی جهان و الگویی عملی برای ملتهای تحت ستم تبدیل نموده است.
البته اجرای اهداف انقلاب به علل مختلف از جمله؛ سنگاندازی و توطئه مستمر دشمنان این نظام الهی از یکسو و کمکاری و ضعف مبانی فکری و اعتقادی برخی از مسئولین از سوی دیگر و همچنین عدم آمادگی افکار عمومی جامعه برای پیادهسازی دقیق اهداف مورد اشاره، در مقاطع گوناگون انقلاب با فراز و فرود مواجه بوده و به شکل کامل محقق نشده است اما در عین حال هرگز تغییری در اصول و مبانی اساسی آن ایجاد نشده است.
بنابراین؛ بیان رهبر معظم انقلاب اسلامی که در تاریخ 25 بهمن ماه سال 1391 فرمودند: «من انقلابیم» و تاکیدات مکرر ایشان بر حفظ روحیه انقلابی در سایر بیانات از جمله؛ در جریان تبیین پنج شاخصه اصلی انقلابیگری در سخنرانی تاریخ 95/3/14 در مرقد مطهر امام خمینی(ره)، ناظر بر چند نکته اساسی است که مهمترین آنها عبارتند از:
اول اینکه؛ چون هنوز همه اهداف انقلاب اسلامی محقق نشده و حرکت در مسیر دستیابی به آنها همچنان ادامه دارد، لذا در واقع انقلاب پایان نیافته است و انقلابی بودن مفهوم خود را از دست نداده است.
دوم اینکه؛ کسب کامل اهداف انقلاب مستلزم روحیه و رویکرد انقلابی، یعنی کوشش و تلاش ویژه و مضاعف، توام با شور و نشاط انقلابی برای دستیابی به اهداف تعیین شده است.
سوم اینکه؛ تا هنگامی که انقلاب اسلامی بر اصول و ارزشهای الهی و انسانی خود پایبند است، دشمنی نظام سلطه و استکبار برای سقوط آن ادامه خواهد یافت و لذا مقابله با این تهدیدات، نیازمند حفظ روحیه انقلابی (انقلابیگری، انقلابی بودن و انقلابی ماندن و...) در جامعه است.
چهارم اینکه؛ اصول و ارزشهای انقلاب همچنان پابرجاست و نفی آن، نقض غرض انقلاب و مغایر با خواسته و انتظارات مردمی است که در پیدایش آن سهم و نقش اساسی داشتهاند.
به این ترتیب؛ تا مادامی که هدف نهایی انقلاب که همانا ایجاد «دولت و جامعه اسلامی» و در نهایت «تمدن نوین اسلامی» است محقق نشود و جهان اسلام در اوج سعادت مادی و معنوی قرار نگیرد، انقلابی بودن و انقلابی عمل کردن مفهوم خود را از دست نخواهد داد و این نکتهای است که کارشناسان آزاداندیش و دوستان انقلاب نیز بر ضرورت توجه به آن صحه گذاشتهاند.
به عنوان مثال؛ «مارک گلین» فعال سیاسی و مخالف سیاستهای دولت آمریکا در این رابطه میگوید: «آتش انقلاب ایران باید حفظ شود زیرا این انقلاب تنها به ایران مربوط نمیشود بلکه نجات انسانیت از دست شیاطینی است که آن را احاطه کرده است.»
وی ادامه میدهد: «آمریکا و صهیونیستها نمیتوانند تاب آن را بیاورند که انقلاب ایران در کشورهای دیگر خاورمیانه همچون اردن و مصر تکرار شود. آنها این احتمال را میدهند که انقلاب ایران در دیگر کشورهای خاورمیانه گسترش پیدا کند و این کشورها آمریکا را از کشورهای خود بیرون کنند و به آن بگویند که از اینجا گم شو و بیرون برو به همین دلیل است که اوباما وانمود میکند که تسلیم ایران شده است و به ایران میگوید بیا با یکدیگر وارد گفتوگو شویم و با هم باشیم. من فکر میکنم که آتش این انقلاب باید حفظ شود و این یک وظیفه است زیرا این انقلاب تنها به ایران مربوط نمیشود، بلکه این انقلاب مربوط به زنده نگه داشتن و نجات انسانیت در مقابل شیاطینی است که آن را احاطه کردهاند.»
کلام آخر اینکه؛ همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها به شکل مستقیم یا غیرمستقیم تاکید کردهاند؛ تحقق آرمانهای والای انقلاب اسلامی نیازمند، رفتار انقلابی، عمل انقلابی و رویکرد جهادی است.