نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
رئیسجمهور برای وصله ناجور خود فکری کند
سرویس سیاسی-
روزنامه آرمان در شماره دیروز خود در گفتوگویی با محمدرضا انصاری، نایب رئیساتاق بازرگانی با عنوان «برجام محترم میماند» با اشاره به رویکرد دولت ترامپ نسبت به برجام نوشت: «ما حرکت بسیار ارزشمند و ناتمامی به نام برجام داریم. باید ببینیم که با برجام چطور برخورد میکنند. فعلا با دو کنش متفاوت روبهرو هستیم. یکی آن بود که گفته شد برجام را قبول ندارند و خواهان مذاکره دوباره هستند و دیگری گفته وزیر خزانهداری انتخاب شده از سوی ترامپ است که برجام و آنچه امضا شده را محترم میخواند. من فکر میکنم که این گفته اجرا میشود و برجام محترم خواهدبود.»
موضوعی که معمولا این روزنامهها از آن غافل هستند این است که برجام محصول همفکری هر دو حزب جمهوریخواه و دموکراتها بوده و هر دو حزب سرمایهگذاری زیادی برای آن کردند. لذا هم جمهوریخواهان و هم دموکراتها در ذات خود حامی برجام هستند.آمریکاییها میدانند که توافق بهتری نمیتوانند با ایران به دست بیاورند، چراکه تمام اهداف و نیات هستهای آنها در برجام تحقق یافته بدون اینکه دستاوردی برای طرف مقابل یعنی ایران داشته باشد. به عقیده کارشناسان، موضع آمریکا در دوران ترامپ در خصوص برجام متفاوت از دموکراتها نخواهد بود و فشارها و تحریمها تشدید خواهد شد. همانگونه که پس از برجام تحریمهای جدید علیه ایران اعمال شد و تحریمهای قبلی لغو نشد، به نظر ميرسد ترامپ نیز با حفظ برجام، خط مشي بسيار سختگيرانهتري در قبال موضوع هستهاي ايران در پيش خواهد گرفت.
اشک تمساح برای حقوق شهروندی
همچنان در روزنامههای زنجیرهای مسیر بهرهبرداری سیاسی از هر اتفاق و حادثه دنبال میشود و در این مسیر آسمان و ریسمان را به هم میبافند و معمولا با کلمات پر طمطراق آن را آرایش میکنند. بر همین منوال روزنامه آرمان در مصاحبه با علی صوفی از مدعیان اصلاحات نوشت: «درباره مجتمع بزرگی مانند پلاسکو باید خیلی قاطعتر عمل میشد. من تمام ضعف را در این میبینم که به حقوق شهروندی اعتنای لازم نمیشود. به هرحال در مواردی که ممکن است خطراتی متوجه شهروندان شود و حقوق شهروندی پایمال شود، جان انسانها ارزشی را که باید داشته باشد ندارد. به نظرم ایراد شهرداری این است که ظرافت و دقت در کارهای آن وجود ندارد».
گروکشی روزنامه مدعی اطلاحطلبی
روزنامه اعتماد در سرمقاله خود در شماره روز گذشته پیرامون حادثه تلخ پلاسکو به استدلالی عجیب پرداخته است که به خوبی مواضع این روزنامههای زنجیرهای را بیان میکند. در حالی که مردم هنوز دلشکسته و داغدار حادثه پلاسکو هستند این روزنامه در سرمقالهای با عنوان «آسیاب به نوبت»! به این حادثه پرداخته که نهایت بهرهبرداری سیاسی است.
در بخشی از این سرمقاله آمده: « به قول معروف آسياب به نوبت است. حدود دو ماه پيش حادثه تاسفآور قطار در مسير سمنان به مشهد رخ داد، كافي است برخورد رسانههاي اصولگرا را با آن حادثه مرور كنيد، اكنون هم حادثه ديگري در تهران و تحت مديريت شهردار تهران رخ داده و نحوه برخورد آنان را با اين مورد مقايسه كنيم.»
حمله به شهرداری
به بهانه فاجعه پلاسکو
روزنامه شرق در شماره دیروز نیز حمله به شهرداری به بهانه فاجعه پلاسکو را ادامه داده و در سرمقاله خود با عنوان «مسئولیت شهرداری در پلاسکو» تاکید کرد: «رعایتنشدن ضوابط بلندمرتبهسازی در هر نقطه از شهر یا احداث مجتمعهای عظیم تجاری در نقاطی که از نظر معیارهای شهرسازی در درستی آنها تردیدهای جدی وجود دارد و... از بخش عظیمی از مقررات و ضوابط شهری از قبیل طرح جامع، طرح تفصیلی، نحوه استقرار واحدهای صنفی در سطح شهر تقریبا اثری باقی نمانده است. فاجعه پلاسکو با همه دردناکی و تیرگی آن، میتواند فریاد بیدارباشی باشد برای همه دستگاههای اجرائی و تقنینی کشور که با اراده سیاسی و کارشناسی استوار، برای احیای نظم حقوقی این شهر، تهرانی را که هر لحظه بر لبه تیغ تیز حادثه گام برمیدارد از خطرات فاجعهبار روزمره برهانند.» حملات زنجیرهایها به شهرداری در حالی است که کواکبیان چند روز قبل تصریح کرده بود رئیسجمهور 3 سال است که جلسات ساماندهی پایتخت را برگزار نمیکند.
موج سواری زنجیرهایها
پس از حادثه قطار هفتخوان بود که درخواستها برای استعفای وزیر راه و شهرسازی با هجمه شدید روزنامههای مدعی اصلاحطلبی مواجه شد. روزنامه بهار در گزارش تیتر یک خود با عنوان «زمانی برای طرح پرسشهای اساسی؛ مقصرکجاست؟» بار دیگر دایره اتهامات درباره حادثه پلاسکو را به سمت شورای شهر و شهردار تهران سوق داد و به نقل از رحیمی نماینده اصلاحطلب مجلس نوشت : «سیاسیبودن شورا بر وقوع حادثه پلاسکو حتما تاثیر دارد. اگر شورای شهرترکیبی از تخصصهای مختلف باشد اثرگذاری بیشتری هم در مدیریت شهر و هم در نظارت بر عملکرد شهرداری خواهد داشت. با توجه موجی که از سوی مردم تهران در فضاهای مجازی و غیرمجازی برای استعفای قالیباف به راه افتاده است باید منتظر بمانیم تا ببینیم که آیا سرهنگ کهنهکار ردای شهرداری تهران را کنار گذاشته و دل به بازیهای انتخاباتی سال 96 میدهد.»
نکته جالب توجه این است که تقریبا نیمی از اعضای این دوره شورای شهر تهران را اصلاحطلبان تشکیل دادهاند.
وصله ناجور
روزنامه زنجیرهای قانون در یادداشتی، حسین فریدون برادر رئیسجمهور را وصله ناجور برای وی خوانده و نوشته است: «حسنروحاني در اولين روزهايي كه براي رياستجمهوري شال و كلاه ميكرد، با پرچم مبارزه با فساد، رانتخواري، ايستادن در برابر دروغگويي و نابخردي وارد ميدان شد... مدتهاست كه برخي تلاش ميكنند تا وصلهناجوري را به قباي رياستجمهوري روحاني بچسبانند. وصلهاي كه شايد بيشتر از دشمنان روحاني، بتواند شيخ ديپلمات را زمينگير و در ميان بدنه اجتماعي طرفدار او، تصويري مخدوش از رئیسجمهور ارائه كنند. ماجرا از اين قرار است كه حسين فريدون، نه در جايگاه حقوقي دستيار ويژه روحاني، بلكه در قالب حقيقي «فريدون» اتهاماتي را يدك ميكشد كه ميتواند به نفع مخالفان اعتدال و شخص روحاني تمام شود.»
قانون در ادامه نوشته است: «افكار عمومي منتظر هستند تا اگر اين ادعاها صحت ندارد، رئیسجمهور و دولت واكنشي نشان داده و به مدعيان پاسخ دهند و اگر هم حق با آنهاست، قدم در مسير احمدينژاد و يارانش نگذارند و خط قرمز را به جاي اطرافيان، مردم بدانند و متهمان را به دست خود راهي محكمه كنند؛ چرا كه دوستداران شخص رئیسجمهور ، علاقه ندارند اتهامات فردي مانند فريدون، به حساب حسن روحاني نوشته شود زيرا اين خدعه، همان حربه جديد دشمنان اعتدال است.»
نگرانی برای سبد رأی روحانی
و نه برای مردم
محمدجواد حقشناس فعال سیاسی اصلاحطلب نیز طی یادداشتی در روزنامه قانون به تاثیر حواشی فریدون بر سبد رای روحانی پرداخت و نوشت: «ابتدا بايد نسبت آقاي حسين فريدن با دولت مشخص شود و به نوعي دولت جنس رابطه خود با شخص فريدون را تعريف كند و در ادامه وارد باقي ماجراها و حواشي شد. دليلي ندارد دولت در يك موضعي خود را قرار دهد كه هم از نظر روانشناسي اجتماعي و هم از لحاظ مباحث حقوقي و افكار عمومي خود را زير سؤال ببرد. دولت مي تواند به سادگي و با شفافسازي تعيين كند اين شخص چه سمتي در دولت دارد و بر اساس آن جايگاه، به ابهامات لازم پاسخ دهد.»
آذرمنصوري عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران نیز در این روزنامه نوشته است: «راهكار دولت در ايامي كه حجم اتهامات روز به روز در حال افزايش است شفافسازي و رفع ابهام از همه اتهاماتي است كه به اين شكل بر آن وارد مي شود. اين موضوع نبايد به گونه اي شكل گيرد كه دولت از برنامهها و اقدامات اصلي خود عقب بماند. در دوره دوم انتخابات رياست جمهوري كه دولت آقاي روحاني در آن حضور دارد، نوع رويكرد، بيش از آنكه سلبي باشد، بايد به صورت ايجابي شكل بگيرد. به اين معنا كه چهار سال از عمر اين دولت ميگذرد و با توجه به دست آوردها و برنامه هاي اجرا شده در اين زمان، دولت به معرفي دستآوردهاي خود بپردازد و برنامه هاي خود نسبت به چالشهاي باقي مانده و مشكلات پيش روي كشور كه در جهت تحقق اهداف سند چشمانداز جمهوري اسلامي ايران است را، اعلام كند.»
عبدا... ناصري عضو شوراي مركزي بنياد باران نیز در یادداشتی در این زمینه تاکید کرد: «اين اتفاقات و اتهامات مطرح شده به نزديكان رئیسجمهور به ضعف موجود در تيم رسانهاي دولت بر ميگردد كه به خوبي نتوانسته افكار عمومي را در خصوص آنچه واقعيت دارد توجيه و روشن كند. از طرفي جريان رقيب آقاي روحاني بعد از اينكه رئیسجمهور ، يكي از حاميان اصلي خود يعني آيت الله هاشمي رفسنجاني را از دست داد اين فشارها را افزايش داد. به طور طبيعي اين نوع حملات در آستانه انتخابات به شخص رئیسجمهور افزايش پيدا خواهد كرد. بهترين فرد براي پاسخگويي به اين اتهامات شخص خود رئیسجمهور است.»
برجام و معمای دستاوردها
روزنامه وقایع اتفاقیه در یادداشتی با عنوان «برجام و معمای دستاوردها» این بار عدم دستیابی به دستاوردهای تعیین شده از سوی دولت برای توافق هستهای و برجام را به دلیل فقدان حضور فعال نخبگان با رویکردهای مختلف در فضای گفتوگو و تضارب آرای علمی و دیدگاه مختلف دانست و نوشت: «کميت و کيفيت اثرگذاري برجام بر وضعيت سياست خارجي کشور در يکسال گذشته بهشدت متأثر از حلقههاي مفقوده تدوين راهبردهاي کلان ملي (حضور فعال نخبگان با رويکردهاي مختلف و تدوين راهبردها در فضاي گفتوگو و تضارب آرای علمي و ديدگاههاي مختلف در عرصه عمومي و دور از اتاقهاي دربسته و تصميمهاي محفلي و بدون پشتوانه ملي) و امکانات باز برای تأثيرگذاري رقبا و دشمنان خارجي است.»
این در حالی است که در یک سال گذشته دولت با هرگونه اظهار نظر یا نقدی علیه برجام به شدت برخورد کرده و منتقدان برجام را بیسواد، متحجر و تندر و افراطی و... خطاب کرده است. در ادامه یادداشت مذکور دلیل عدم تبدیل برجام به یک مدل یا راهبرد کلان در حوزه سیاست خارجی را به علت تداومِ فقدانِ راهبردهاي کلان ملي مبتنيبر اجماع نخبگان عنوان شده و نوشته است: «درحاليکه برجام در تصوري، راه بازشده برای ايجاد يا احيای هژموني ايران بر منطقه قلمداد ميشد و در تصوري ديگر، دريچهاي گشوده بهمنظور حضور قويتر و غنيتر ايران در مناسبات و رويههاي نهادينهشده جهاني تعبير ميشد؛ در عمل نتوانسته به يک پيشران در سياست خارجي کشور (در هر يک از دو تصور پيشگفته) تبديل شود.»
مدل سازی از محصولی با هزینههای سنگین، آن هم در شرایطی که طرف غربی تاکنون چند اقدام در نقض آن، انجام داده و همواره سعی در خنثی کردن همان اندک امتیازات داده شده دارد، رویه خطرناکی است که نباید به سادگی از کنار آن عبور کرد.