نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
آنهایی که با پول و رانت لیست میبندند مدعی تخصصگرایی شدند!
روزنامههای زنجیرهای به جای ارائه راهکار برای پیشگیری از حوادث مشابه پلاسکو و هشدار نسبت به تکرار حوادث مشابه، در میدان ناجوانمردانه مناقشه و تسویه حساب سیاسی حضور فعالی پیدا کردهاند.
سرویس سیاسی ـ
آرمان، دیروز همانند دیگر روزنامههای زنجیرهای با انتشار مطالبی با عناوین «خداحافظی قالیباف با بهشت؟»، «استعفای شهردار کافی نیست» و «مدیریت شهری نباید سیاسی شود»، در پی هجمه سیاسی به شهرداری و نادیده گرفتن سهم و نقش دیگر دستگاهها در حادثه پلاسکو است.
این روزنامه در حالی توپ را در زمین شهرداری میاندازد که به عدم تخصیص بخش مهمی از بودجه شهرداری توسط دولت اشارهای نمیکند. با این حال شهرداری بارها به پلاسکو اخطار ایمنی داده است. این روزها هم فیلمی از جلسه شهردار تهران در اردیبهشت سال 93 با اعضای شورای شهر در شبکههای مجازی دست به دست میشود که در آن قالیباف به اعضای شورای شهر در مورد ساختمان پلاسکو هشدار میدهد.
در حالیکه افکار عمومی از حادثه دردناک پلاسکو متاثر است و کارشناسان به ارائه راهکارهایی برای پیشگیری از وقوع اینگونه حوادث تلخ میپردازند، همچنان عدهای به دنبال ماهیگیری سیاسی از این رویداد هستند.
روزنامه مردم سالاری نیز در صفحه 7 شماره دیروز، با چند مطلب و گزارش و به بهانه حادثه پلاسکو همچنان به تسویه حساب سیاسی مشغول است، اگرچه این روزنامه در آغاز مطلب خواسته است تا خود را فارغ از این موضعگیریهای سیاسی نشان دهد. این روزنامه نوشت:
«حادثه پلاسکو را نباید با نگرشی سیاسی بررسی کرد. در این موضوع تردیدی نیست. اما سکوت در قبال مسئولی که نقش اصلی را در بروز این حادثه دارد، به معنای تضییع حق شهروندان است. محمدباقر قالیباف شهردار تهران باشد یا هر فرد دیگری، در قبال این حادثه باید پاسخگو باشد.»
مردمسالاری در حالی نقش دیگر دستگاهها در این حادثه را نادیده یا بسیار کم در نظر میگیرد که دو روز قبل، مدیر مسئول همین روزنامه در گفتوگو با فارس از عدم تشکیل جلسات ساماندهی پایتخت به ریاست رئیسجمهور خبرداد و گفت: «بنده از طرف مجلس برای عضویت در شورای ساماندهی امور پایتخت انتخاب شدم که در این 9 ماه پیگیریهای زیادی داشتیم اما هنوز این جلسات برگزار نشده است».
بنابراین مدیریت و ساماندهی پایتخت از چنان اهمیتی برخوردار است که نه تنها، فقط بر عهده شهرداری نیست بلکه برای آن شورای ساماندهی با ریاست رئیسجمهور و دبیری وزیر راه و شهرسازی پیشبینی و تصویب شده است.
همچنین مدتی پیش، نوذر پور، معاون امور شهرداریهای سازمان شهرداریها و دهیاریهای وزارت کشور در گفتوگو با روزنامه ایران از ابلاغ سند آسیب شناسی کلانشهرها خبر داد و گفته بود: «الان شما حوزه آتشنشانی را در نظر بگیرید، یکی از وظایف بازرسان وزارت کار، بررسی ایمنی کارگاههای سطح شهر است؛ همه ما هنوز حادثه آتشسوزی خیابان جمهوری را که موجب مرگ دو زن شد به خاطر داریم، در آن حادثه مأموران آتشنشانی بارها نا ایمن بودن کارگاه را اعلام کرده و حتی رونوشت آن را هم به وزارت کار داده بودند، با این حال وزارت کار برای خود هیچ الزامی قائل نشده بود تا این کارگاه را پلمب کند. آنها گزارش را گرفته و در برنامهشان گذاشته بودند تا یک روزی به آن بپردازند(!)»
وی خاطر نشان کرده بود: «براساس این سند، دولت وزارت کار را موظف کرده به محض ارائه گزارش آتشنشانی، این مسئله را در اولویت کاری بازرسیاش قرار دهد این حکم است و نمیتوان از آن سرپیچی کرد».
به لیست امید فلهای رأی دهید
اما در شورای شهر مراقب تخصصها باشید!
روزنامه بهار در یادداشتی با عنوان «لازمه تخصص گرایی برای نجات کلانشهرها» نوشت: «مردم علی الخصوص در کشورهای در حال توسعه به هیچ وجه نباید از تخصصهای لازم نامزدهای شورا در انتخاب هایشان غفلت کنند. شاید برخی چهرههای معروف همچون ورزشکاران و یا هنرمندان و یا برخی چهرههای مقتدر همچون نظامیان و سیاستمداران بیشتر از سایرین به چشم آمده و صدای بلندتری داشته باشند، ولی مدیریت کلانشهرها عرصه بلندپروازی این افراد نیست».
این در حالی است که رسانههای مدعی اصلاحات در جریان انتخابات مجلس شورای اسلامی که به مراتب مهمتر از شورای شهر است، با سیاسی کاری و رفتار باندی و حزبی از مردم خواستند که به صورت فلهای به لیست 30 نفره امید رای دهند و الهه کولایی بعدها فاش کرد لیست امید با پول و رانت بسته شده است.
موج سواری بر یک مراسم تشییع
همچنین روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «بر این باورم که اندوه بیمثال ملت ایران در ضایعه فوت نابهنگام آیتا...هاشمی به انرژی متراکمی تبدیل خواهد شد و در دور بعدی به آرای روحانی (که نامزد مورد حمایت هاشمی بود) خواهد افزود... شاید اصولگرایان بتوانند با بزرگ کردن برخی مطالبات معیشتی مردم بخشی از آرای روحانی را به خود اختصاص بدهند... تا زمانی که ...انرژی متراکم اکثریت مردمی که داغدار هاشمیاند، به جناب روحانی معطوف باشد، نگرانی قابل اعتنایی برای انتخاب مجدد ایشان وجود ندارد».
وعدههای بر زمین مانده دولت، تعطیلی کارخانهها و مراکز تولیدی، گرانی کالاهای اساسی و اقلام خوراکی و افزایش بیکاری، کار به اصطلاح اصلاحطلبان و داغداران فوت مرحوم هاشمی رفسنجانی را به نقطهای رسانده که به جای خدمت به مردم، حل مشکلات آنها و تلاش برای پیشرفت و آبادانی کشور، از احساسات مردم بهرهبرداری سیاسی کرده و آن را انرژی متراکمی برای رأی آوردن روحانی میدانند!
خسارت تعطیل شدن دستاوردهای هستهای
فرصتی برای بازسازي تجهيزات هستهاي!
روزنامه اعتماد در صفحه 2 در ستونی با عنوان «منافعي كه برجام به همراه داشت»، نوشت: «طي روزهاي اخير و در آستانه سالگرد اجرايي شدن برجام عدهاي تلاش ميكنند تعمدا نيمه خالي ليوان را ببينند و بر اين موضوع كه هيچ اتفاقي با انعقاد برجام رخ نداده پاي بفشارند».
گفتنی است، اتفاقا با انعقاد برجام اتفاقات بسیاری افتاده از جمله اینکه تورم، رکود، گرانی و بیکاری افزایش داشته و دستاوردهای هستهای با بتن ریزی قلب رآکتور اراک، کاهش چشمگیر منابع اورانیوم و برچیده شدن چندین هزار سانتریفیوژ از دست رفته و آمریکاییها نه تنها تحریمها را برنداشتند بلکه پولهای ایران را هم غارت و تحریمهای دیگری را اضافه کردند.
نویسنده در ادامه مصادیق نیمه پر لیوان را اینگونه برشمرده است که برجام «فرصت بازسازي و بهروزرساني برخي تجهيزات مرتبط با امور هستهاي را فراهم كرد!»
جالب است، دستاورد «تقریبا هیچ» برجام به گفته سیف، رئیس کل بانک مرکزی، حامیان برجام را به این نقطه رسانده که خسارت تعطیل شدن بسیاری از دستاوردهای هستهای و زحمات شبانه روزی دانشمندان را فرصتی برای بازسازي و بهروزرساني برخي تجهيزات مرتبط با امور هستهاي میدانند!
در ادامه نویسنده مدعی شده که «کنترل تورم» و «ورود یک فروند ایرباس» به کشور نیز از مصادیق موفقیت برجام است.
البته درباره تورم، نیز نباید فراموش کرد که آقای روحانی ملاک تورم را جیب مردم دانسته بود.
حمله به صدا و سیما
با ژست حمایت از مرحوم هاشمی
روزنامه شرق در گزارشی نوشت: «باید آشتی سازمان صداوسیما با پیکر بیجان آیتالله هاشمی را به دستاندرکاران این سازمان تبریک گفت و امیدوار بود پس از پایان دوره ریاست ایشان بر مجمع تشخیص مصلحت نظام، این نهاد ملی و اسلامی که ریشه در فقه روزآمد شیعه و اندیشههای اجتهادی امام راحل دارد، دیگر مانعی سر راه خود برای معرفی هرچه بهتر برای افکار عمومی و جهانیان نداشته باشد».
این روزها تخریبگران هاشمی در سالهای دهه هفتاد چنان عزادار و کاسه داغتر از آش شدهاند که احتمالا سابقه خود در کینه توزی نسبت به مرحوم هاشمی و نسبت دادن انواع تهمتها و القاب ناروا را به وی که عالیجناب سرخ پوش تنها یکی از آنها بود، خوب به یاد میآورند. سؤال این است، چگونه طیف به اصطلاح اصلاحطلب در برههای مرحوم هاشمی را آماج حملات خود قرار میدهند و در برهه دیگر به شدت از وی حمایت و طرفداری میکند تا جایی که امروز حمله به صدا و سیما با ژست حمایت از مرحوم هاشمی را سکه رایج بین خود کردهاند؟
بهانهگیری آمریکا موضوع جدیدی است؟
شرق همچنین در یادداشتی به آغاز ریاست جمهوری ترامپ در آمریکا پرداخت و توصیه کرد نباید بهانه به دست وی داد!
در این یادداشت آمده است: «شخصیت بیپروا و پیشبینیناپذیر دونالد ترامپ، تمایل او به قدرتنمایی و نمایش اقتدار خود و آمریکا، روحیه تهاجمی و همچنین وعدههای انتخاباتی او مبنی بر ایجاد درگیری با ایران در صورت بروز تنش میان قایقهای تندرو ایران و ناوهای آمریکایی در خلیج فارس، عواملی است که نمیتوان آنها را به آسانی دستکم گرفت. ضمن اینکه ترکیب تیم سیاست خارجه و امنیتی او - بهویژه در شورای امنیت ملی - و سوابق ایرانستیزی افراد منصوبشده در پستهای کلیدی- همگی از احتمال افزایش بهانهسازی طرف مقابل حکایت دارد».
این یادداشت طوری وانمود کرده که انگار پیش از این سیاستمداران آمریکایی در برابر جمهوری اسلامی و آرمانهایش انسانهای عادلی بودهاند که جز لطف و محبت به ما نداشتهاند. در حالی که تلاش برای براندازی، بهانهگیری و ضربه زدن، سیاست همیشگی آمریکا در قبال ایران بوده است. از این رو این روزنامه در حالی از بهانه گیری ترامپ ابراز نگرانی کرده و نسخه انفعال در برابر آمریکا را میپیچد که تجربه ثابت کرده غرب و آمریکا تحت هیچ شرایطی حاضر به ترک بهانهگیری، تهدید و تحریم ایران نیستند. به عنوان نمونه حتی با وجود دهها امتیاز نقد در برجام و انجام تمام تعهدات از سوی ایران، هنوز از رفع تحریمها خبری نیست و آمریکا از بهانهگیری و زیادهخواهیهای خود دست برنداشته است.
کدام بن بست؟
روزنامه وقایعه اتفاقیه نیز در یادداشتی با عنوان «برجام، پايان راهبرد تسليم و شکست ايران بود»، نوشت: «برجام پايان شکست بنبست راهبردي جمهورياسلامي ايران است؛ بنبستي که يک طرف آن جنگ و طرف ديگرش، تسليم بود».
دولت و حامیانش مدتهاست برای سرپوش گذاشتن بر شکست برجام، سعی در القای این گزاره دارند که اگر برجام نبود جایگزین آن جنگ بود! این ادعا در حالی است که آمریکاییها با وجود انگیزه بالا، حتی توان مداخله نظامی در سوریه بحرانزده را نیز نداشته و ندارند و طرح این ادعا که اگر توافق هستهای انجام نمیشد آمریکا به ایران حمله میکرد، تلاشی مذبوحانه و ناشیانه با هدف دستاوردسازی برای برجام است و هیچ مبنای عقلی و منطقی ندارد.
برخورد بیسابقه دولت با مفسدان اقتصادی
با معوقه نامیدن اختلاس 8 هزار میلیاردی!
روزنامه ایران نیز طی مصاحبهای با دبیر ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی، نوشت: «اساساً مدیران ارشد بانکی معتقدند که در تاریخ جمهوری اسلامی، برخورد دولت یازدهم با بدهکاران بانکی بیسابقه است. میتوان تحقیق کرد که کدام دولت در وصول مطالبات تا این قدر جدی بوده است؟ درخواست ما این است که با مسائل این گونه برخورد نشده و برخورد با مفاسد اقتصادی سیاسی نشود».
با معوقه نامیدن اختلاس 8 هزار میلیاردی در صندوق ذخیره فرهنگیان از سوی رئیسجمهور، تأخیر بسیار زیاد دولت در ارسال لیست بدهکاران بانکی به قوه قضاییه و فساد اقتصادی مدیرانی که به سفارش برادر رئیسجمهور نصب شدهاند یا وامهای میلیاردی گرفتهاند، دولت یازدهم البته که در تاریخ جمهوری اسلامی، برخوردش با بدهکاران بانکی بیسابقه! و در وصول مطالبات تا این قدر جدی بوده است! و این برخورد با مفاسد اقتصادی اصلا هم سیاسی نیست!