تقدیم به آتشنشانهایی که شهید شدند
سلام؛ شهدای سختکوش و مجاهد میدانهای سخت!
یاسین سجادی
انگار با ریزش ساختمان پلاسکو، انصاف و جوانمردی سیاستبازان هم زیر آوارها مفقود شده است. دختری گریان در جنوب تهران منتظر خبری از پدرش است که آیا میآید یا نمیآید؟ و عدهای سیاست باز هم در شمال تهران منتظر خبری از استعفای فلانی هستند که آیا میرود یا میماند..!؟ گرچه آتشنشانها همه سنگتمام گذاشتند ولی انگار آتش غصب قدرت و غضب شهوت که در دامن برخی سیاستبازان افتاده است دیگر مهارشدنی نیست.
لحظه به لحظه شعلههای آتش عنودان، حسودان و رقیبان سیاسی در حال شعلهور شدن است و عدهای هم که انگار غیابی با سلفیبگیران آتش پلاسکو عقد اخوت بستهاند در حال بازنشر این عقدههای سیاسی در فضای مجازیاند...
البته این در حالی است که رسانههای غربی و کانالهای ضدانقلاب تا ساعتها هیچ خبری از حادثه پلاسکو مخابره نکردند تا اینکه به یک باره سوار موج شدند و حربه حمله به مسئولین و اختلافافکنی را به کار بستند.
زمانه زمانه عجیبی است! چندی پیش تشییع آن مرد بزرگ و امروز آتش پلاسکو محملی میشود برای عقدهگشایی سیاستبازان... آتش مهار نشود کاخ پلتیک هم فروخواهد پاشید. حریمها دریده شده است و شاید آرزوی آن نامرد خبیث پلتیک، اکنون سلفیگرفتن با این سیاستبازان و روشنفکرنمایان باشد.
دوستان فارغ از بازیهای سیاسی برای دختر کوچولوی آتشنشان دعا کنید. او از پدر، املاک یا حقوق نجومی نمیخواهد او از بابا فقط خودش را میخواهد! فقط خودش! خود خودش... دعا کنید تا فرشته کوچولو دوباره بنویسد: بابا آمد.
چرا در ابتدا و پایان این یادداشت کوتاه سلام میکنم؟ چون همیشه باید به این تلاشهای سختکوشانه و جهادگونه سلام و درود فرست؛ چون این مردان در مکتب عشق درس ایثار و شجاعت را به همگان آموختند.
راه شهدای آتشنشان حادثه پلاسکو و همه شهدا، پررهرو باد.