اخبار ویژه
بیاعتقادی برخی مدیران به کنترل منشأ پرداختهای نجومی
رئیس دیوان محاسبات منشأ پرداختهای نجومی را ضعف کنترلهای داخلی یا بیاعتقادی برخی مدیران به این کنترل دانست.
عادل آذر در همایش ملی استانداردهای حسابرس گفت: «بررسیها از اوضاع حسابرسی کشور نشان دهنده این است که در حوزه نظارت مشکل و آسیبهای جدی وجود دارد که موجب وقوع تخلفات مختلفی شده است.»
وی ادامه داد: «طبق نتیجه تحقیقات بینالمللی اگر دستگاههای نظارتی وجود نداشتند تخلفات، انحرافات و فسادها تا 200 برابر افزایش پیدا میکرد.»
عادل آذر هماهنگی دستگاهها برای بهبود استانداردسازی حسابرسیها را الزامی دانست و بیان داشت: «کنترلهای داخلی بطور کامل اجرایی نشده یا مدیران آنها باور ندارند و با استانداردسازی بودجه میتوان شاهد شفافیت صورتهای مالی و کاهش موازیکاری و هدررفت هزینهها بود.»
وی با تاکید بر همراستایی و هماهنگی دستگاههای نظارتی، بیان کرد: «در فرمان 8 مادهای رهبری بر ایفای نقش صحیح دستگاهها تاکید شده است.»
رئیس کل دیوان محاسبات کشور تاکید کرد: «بسیار مطلوب بود که گزارش مشترک با امضای سه قوه برای پرونده حقوقهای نامتعارف ارائه میشد.»
دیوان محاسبات پیش از این با افزایش سقف حقوق مشروع مدیران به 20 میلیون تومان، تعداد مدیران نجومیبگیر و متخلف را 397 نفر اعلام کرد؛ هرچند که طبق قانون حداکثر حقوق پرداختی، 7 برابر حداقل حقوق دریافتی کارگران و کارمندان دولت (7 تا 10 میلیون تومان است).
انتقال بازی منافقانه افراطیون از مرحوم هاشمی به روحانی
افراطیون مدعی اصلاحات مایل به تکرار بازی دوگانه و مزورانه خود با روحانی پس از درگذشت مرحوم هاشمی رفسنجانی هستند.
این طیف هر چند هاشمی را عالیجناب سرخپوش میخواندند اما به تدریج خود را حامی هاشمی جا زدند. همین گروه از روحانی و دولت وی به عنوان رحم اجارهای یاد کردند. نشریات شبهاصلاحطلب با اکراه میگویند مایلند روحانی جای هاشمی را برای آنها بگیرد. روزنامه زنجیرهای بهار در این زمینه به قلم رسول منتجبنیا قائم مقام حزب اعتماد ملی و از دستاندرکاران شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان نوشت: کم نیستند آنهایی که اگر چه دامنه کارنامهشان شبیه آیتالله هاشمی نیست (چرا که او ویژه بود)، اما در اندازههای ایشان قدرت نقشآفرینی دارند. شاید لازم باشد برای پیدا کردن چنین افرادی به نظر شخص آیتالله هاشمی رجوع کنیم. او پس از انتخابات ریاست جمهوری، با پیروزی حسن روحانی به صراحت اعلام کرد که با این انتخاب آرامش گرفته و با خیالی آسوده رخت آخرت به تن میکند. چطور وقتی خود ایشان روی حسن روحانی چنین نظری دارند، دیگران باید از او عقبتر یا جلوتر باشند و چنین القا و تزریق کنند که این اندوه فرای حزن معنوی یک فاجعه تشکیلاتی است. به طور حتم فردی مثل حسن روحانی نمیتواند هاشمی باشد اما حتما شبیهترین فرد به هاشمی است. چون وقتی ایشان سر حال، مستحکم، پرقدرت و سلامت در قید حیات بودند، از بین خیلیهای دیگر انگشت روی حسن روحانی گذاشتند.
وی میافزاید: «به انصاف حسن روحانی در طول دوران ریاست جمهوری خود نشان داد که هاشمی نیست، اما شبیهترین فرد به هاشمی است که به درستی از سوی خود او انتخاب شده و به شایستگی با کمک نیروی جوانی و هوش ذکاوت شخصی قدم در مسیری گذاشت که حتما از آقای هاشمی با آن سن و سال خستگی از راه ممکن نبود. رفتن هاشمی باری را از روی دوش خود برداشت، زیر سنگینی آن پیر شده بود. اما همین بار را در زمان حیات علنی به روی دوش حسن روحانی گذاشت و او نیز شایستگی و لیاقت این مهم را داشت. بنابراین آنهایی که عنوان میکنند نبود آیتالله، یک فاجعه سیاسی و تشکیلاتی و حزبی است بدانند که نه تنها اینگونه نیست بلکه فرصت مناسبی است اجماع روی فردی صورت گیرد، که پیشتر انتخاب شده است. آنان که تا دیروز پشت هاشمی بودند، امروز گزینهای بهتر از روحانی نخواهند داشت. اوست که میتواند همان لباسی را بر تن کند و همان مسیری را برود که هاشمی نه تنها 38 سال بلکه به درازای 82 سال پیمود.»
این لحن عوامفریبانه در حالی است که همین مدعی اصلاحطلبی دستکم 3 بار در 5 ماه گذشته خواستار فشار و باجخواهی علنی از روحانی شده است.
وی 13 مرداد 95 در روزنامه اعتماد، حمایت اصلاحطلبان را از روحانی نه با نگاه شایستهسالاری بلکه سخت بودن راضی کردن وی به انصراف! عنوان کرده و نوشت: «کسانی که عامل پیروزی یک فرد هستند باید سهمی در اداره امور داشته باشند... این درست نیست که از شخصیتی حمایت شود اما او به هیچوجه خود را وامدار نداند. از این رو قبل از آن که اصلاحطلبان به تصمیم برسند آقای روحانی باید جلساتی را با شخصیتهای بزرگ اصلاحطلب برگزار کند و حلقه افراد نزدیک به او با اصلاحطلبان جلساتی داشته باشند تا به یک توافق و تعامل مشخص و مکتوب برسند.»
منتجبنیا همچنین 19 مرداد 95 در مصاحبه با روزنامه آرمان و در پاسخ پرسشی که اصلاحطلبان در زمینه انتصابات مدیران در دولت چه انتظاری از آقای روحانی دارند، گفت: «دولت اول ایشان به صورت ائتلافی و براساس سلیقه شخصی آقای روحانی تعیین شده است. بدون شک اصلاحطلبان به عنوان مهمترین جریان حامی آقای روحانی باید در انتصابات دولت دوم ایشان دخالت داشته باشند.»
قائم مقام حزب اعتماد ملی ضمن بیان اینکه «ما در این زمینه با روحانی مذاکره خواهیم کرد» میگوید: اصلاحطلبان باید در دولت آینده سهم بیشتری داشته باشند و درصد قابل توجهی از کابینه ایشان را تشکیل بدهند، این مسئله شامل وزرا، معاونان و همچنین استانداران میشود و در همه این زمینهها باید تغییرات جدی صورت بگیرد.
وی همچنین 25 آبان 95 در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «اصلاحطلبان چک سفید امضا به روحانی ندادهاند و قصد ندارند مانند سال 92 بدون گرفتن امتیاز، از وی حمایت کنند. بنده عنوان کردم که اصلاحطلبان قصد ندارند به همان شکل که در سال 92 از آقای روحانی حمایت کردند در سال 96 نیز حمایت کنند. سخنان بنده در این زمینه کاملا مستدل و با حساب و کتاب بود، به شکلی که بسیاری از دوستان اصلاحطلب همان سخنان بنده را تکرار میکنند. تاکنون بیش از 10 تن از شخصیتهای برجسته جریان اصلاحات به صراحت عنوان کردهاند که به هیچ عنوان در انتخابات ریاست جمهوری 96 به آقای روحانی چک سفید امضا نمیدهیم و ایشان باید با اصلاحطلبان وارد مذاکره جدی شوند. ما خواهان مذاکره جدی با آقای روحانی هستیم و در این زمینه هیچگونه شک و تردیدی وجود ندارد.»
وی میافزاید: بدون شک حمایت اصلاحطلبان از آقای روحانی در سال 96 مانند سال 92 نخواهد بود و تفاوتهای معناداری خواهد داشت. جریان اصلاحات در سال 92 برای حمایت از آقای روحانی در یک مضیقه زمانی قرار داشت. در انتخابات ریاست جمهوری اصلاحطلبان با کنارهگیری آقای عارف فقط سه یا چهار روز برای تصمیمگیری زمان داشتند و به همین دلیل چارهای جز حمایت از آقای روحانی برای ما باقی نمانده بود. این در حالی است که اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 زمان بسیاری دارند و به هیچ عنوان در مضیقه زمانی قرار ندارند.
منتجبنیا میگوید: اصلاحطلبان و آقای روحانی باید در زمینه انتصابات در دولت آینده مذاکره کنند. این خلاف رویه است که جریان اصلاحات به صورت کامل از آقای روحانی حمایت کنند اما ایشان پس از اینکه به پیروزی رسیدند به هر شکل که تمایل داشتند در زمینه انتصابات عمل کنند و از هر تفکر و جریانی که خود تشخیص دادند در دولت آینده استفاده کنند. انتصابات آقای روحانی در دولت اول براساس انتظار جریان اصلاحات نبوده و با آنچه ما تصور میکردیم فاصله داشته است.
اعتراض لفظی به تحریمهای جدید و... دیگر هیچ!
نشست کمیسیون مشترک برجام که به درخواست ایران و برای بررسی نقض برجام توسط آمریکا با تمدید قانون آیسا تشکیل شده بود، با صدور یک بیانیه مطبوعاتی به کار خود خاتمه داد.
به گزارش رجانیوز، در این نشست نمایندگان کشورمان ضمن ارائه شرحی از بدعهدیهای آمریکا در یک سال اخیر، با ارائه مستندات حقوقی تمدید قانون آیسا را مغایر با تعهدات آمریکا در قالب برجام دانستند.
هیئت آمریکایی نیز با تاکید مجدد بر پایبندی کامل این کشور به برجام، عنوان کرد که با اقدامات انجام شده از سوی دولت، هیچ تاثیر عملی بر قانون مزبور مترتب نبوده و لذا نفس تصویب این قانون در کنگره آمریکا مشکلی برای تعهدات برجامی این کشور ایجاد نمیکند.
نمایندگان سایر دولتهای عضو کمیسیون نیز با جدی قلمداد کردن نگرانی ایران، خواستار اقدامات آمریکا در جهت بلااثر ماندن این قانون و شفافسازی کامل در این زمینه شدند.
بر اساس اخبار منتشره اولا آمریکا نپذیرفته که برجام را نقض کرده است؛ این مسئله به معنی فرو رفتن هرچه بیشتر در مکانیزم حل اختلاف برجام خواهد بود که نتیجه آن تنها بازگشت تمامی تحریمهایی است که لغو مشروط شدهاند؛ ثانیا در برابر وضع تحریمهای جدید، همپیمانان آمریکا تنها به یک بیانیه مطبوعاتی اکتفا کرده و در نهایت نیز نگرانیهای ایران را تنها جدی! تلقی کردند.
معجزه؛ کاهش 18 درصدی درآمد نفت به نسبت سال گذشته!
در حالی که دولت افزایش درآمدهای نفتی را دستاورد مهم و چشمگیر برجام میخواند، گزارش آمار بانک مرکزی تصریح کرد: «نیمی از درآمد پیشبینی شده نفت در 8 ماهه اول امسال محقق نشد»!
بر اساس گزارش بانک مرکزی، درآمدهای حاصل از فروش نفت خام طی هشت ماهه امسال به 270/4 هزار میلیارد ریال رسید که حدود 45 درصد کمتر از مقدار پیشبینی شده در بودجه است.
به گزارش خبر آنلاین، درآمد محقق از فروش نفت خام طی 8 ماهه امسال حدود 18 درصد کمتر از مقداری است که در مدت مشابه سال گذشته محقق شده بود. طبق مصوبه بودجه سال 95 طی هشت ماهه نخست امسال باید 491/2هزار میلیارد ریال درآمد از محل فروش نفت خام حاصل میشد.
گفتنی است امتیازات ادعا شده در برجام برای ایران (تعهدات غرب برای برداشتن تحریمها) از 27 دی ماه سال گذشته اجرایی شده است.
اسرائیل: برجام خوب بود اگر ایران در سوریه پیروز نمیشد
یک مقام ارشد نظامی رژیم صهیونیستی با تأکید بر اینکه ایران مهمترین تهدید برای این رژیم است، گفت: تهدید اصلی در سوریه، قوت گرفتن ایران و حزبالله در این کشور پس از خروج قدرتهای بزرگ است.
«شائول اویاز» در گفتوگو با رادیو بینالمللی فرانسه گفت: در حالی که جنگ در نقاط مختلف منطقه ادامه خواهد یافت، پیشبینی نظامیان اسرائیلی برای سال جدید میلادی، به صورتی محتاطانه امیدوارکننده است، زیرا براساس این پیشبینیها، نیروهای نظامی اسرائیل ممکن است بتوانند سال 2017 را در حالی به اتمام برسانند، که وادار به انجام عملیات رزمی بزرگی نشده باشند.
این مقام رژیم صهیونیستی تصریح کرد: امروز، محتملترین نحوه آغاز جنگ این طور است که هیچ یک از دو طرف، خواهان آغاز جنگ نبودهاند، اما به علت تحرکاتی که منجر به تشدید تنشها شود، ممکن است ما ناگهان خود را وسط جنگ با طرف مقابل بیابیم. در نتیجه، اسرائیل باید مراقب پیامدهای ناخواسته حرکات خود در رابطه با همسایگان یعنی حزبالله در شمال، حماس در غزه و تشکیلات خودگردان در کرانه باختری باشد.
اسرائیل باید همچنین مراقب کشورهایی که به مراتب دورتر هستند و مهمترین آنها ایران است، باشد.
وی در ارزیابی اطلاعاتی و امنیتی از تهدیدات متوجه اسرائیل در سال 2017 برای خبرنگاران گفت: محتملترین منبع بیثباتی برای اسرائیل از کرانه باختری خواهد آمد. تهدیدی که آسانتر از تمام تهدیدها ممکن است ناگهان جرقه بخورد، از سوی حماس در غزه خواهد آمد و قویترین نیرو در برابر ما حزبالله لبنان است، ولی تا زمانی که ما اسرائیل وارد حیطه تحرکات منجر به تشدید تنشها و درگیریها نشویم، احتمال آغاز جنگ پایین خواهد بود.
این مقام نظامی رژیم صهیونیستی در رابطه با اوضاع سوریه گفت: نگرانی و بیم اسرائیل در خصوص سوریه، درباره مستقر ماندن ایران و حزبالله در این کشور است، به خصوص وقتی روسیه و سایر قدرتهای جهانی جا پای خود را در سوریه کاهش دهند.
وی افزود: به عقیده من، اسرائیل مزیتهای کافی و قدرتمند برای این که از پس بشار اسد برآید، در اختیار دارد ولی نگرانی ما از این بابت است که ایران و حزبالله لبنان در سوریه وقتی ابرقدرتها خاک این کشور را ترک کنند به طرز فزایندهای احساس اعتماد به نفس بیشتری کنند و این پایان خوبی برای داستان سوریه نخواهد بود؛ دقیقاً مانند عراق که چنین اتفاقی افتاد.
این مقام رژیم صهیونیستی تخمین زد؛ حدود 8 هزار نیروی حزبالله امروز در سوریه حضور دارند، نیروهای حزبالله در سوریه بسیار قوی شدهاند و دارای تسلیحات نظامی پیشرفته هستند.
وی خطاب به مقامات روس گفت: اگر خواهان برقراری ثبات در خاورمیانه هستید و همچنین میخواهید از دستاوردهای خود در سوریه محافظت کنید، باید از حزبالله چشم برندارید.
این مقام صهیونیستی درباره ایران گفت: برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) که بین تهران و قدرتهای جهانی به امضا رسید، فوریت تهدید هستهای را کاهش داده اما حرکات ایران در سوریه، لبنان و غزه و همچنین در رابطه با برخی از گروههای تروریستی در کرانه باختری، تهدیدی دائمی و حاضر برای اسرائیل به حساب میآید.