جبهه مردمی نیروهای انقلاب نماد روح وحدتی که بر جامعه دمیده شده است
سرویس سیاسی -
در شرایط بسیار پیچیده و حساس انقلاب اسلامی که صف طویل جبهه دشمنان انقلاب شامل همه دنیاپرستان، قدرتطلبان و جنایتکاران سرتاسر عالم در تقابلی به شدت نامتقارن، تغییر در باورها و رفتارهای «انقلابی» مسئولان را با حربه نفوذ فکری و سیاسی هدف قرار دادهاند، رهبر معظم انقلاب اسلامی از حدود یک سال پیش تاکنون در سخنرانیهای مختلف خود «گفتمان انقلابیگری» را به عنوان اصلیترین راهبرد مقابله با آفات و چالشهای نظام اسلامی مطرح کردهاند.
در حقیقت رهبری فرزانه از طریق دعوت به تبیین و شفافسازی مرزهای انقلاب، به دنبال حراست از این مرزها در مقابل نفوذ نرم دشمنان و جلوگیری از تحریفگری عناصر «گفتمان غیرانقلابی» غربگرا هستند که هم اینک با شدت تمام در صدد عبور از خطوط قرمز نظام و همآغوشی با آمریکا و تعامل با غرب در مسائل داخلی، منطقهای و جهانی است. جریانی که صراحتا نمیگوید که انقلابی نیست اما از هرآنچه رنگ و بو و پسوند انقلابی داشته باشد، ناراحت است، جریانی که به دنبال مترادف کردن انقلابیگری با افراطیگری است، به جای استقلال به دنبال استبدال است و به جای هزینه دادن به دنبال هزینه کردن است و جریانی که «ری تکیه» تحلیلگر ارشد آمریکایی در نامه اخیر خود به ترامپ از آنها به عنوان دوستان آمریکا در ایران یاد میکند که باید به آنها کمک کرد.
از طرف دیگر تجربه برجام هم در کنار درسهای بزرگ خود برای ملت ایران در اثبات عدم تحقق «اهداف انقلابی اسلامی» با گفتمان «غیرانقلابی غربگرایانه» و دشمنی ایدئولوژیک غرب و آمریکا با ایران، موید درستی مرزبندی میان این دو گفتمان بود و بر همگان ثابت شد سیاستمدارانی که تامین منافع و مصالح ملت را به جای اعتماد به وعده الهی و حفظ روحیه و عملکرد انقلابی، خیالبافانه در معامله کردن بخشی از استقلال کشور با بیگانگان میبینند و اصرار بر مبانی انقلاب اسلامی را هزینهزا میدانند، شایستگی اداره جامعه اسلامی را ندارند و برای عبور از مشکلات و موانع موجود کشور و سرعت بخشیدن به پیشرفت روزافزون ایران اسلامی، حفظ دستاوردهای بزرگ انقلاب و نفوذ چشمگیر آن در منطقه راهی جز کنار گذاشتن آنها از ساختار اجرایی کشور وجود ندارد و باید نقطه پایانی بر این رویه گذاشت.
در چنین فضایی جریان سیاسی جدیدی با نام «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» در پاسخ به این مطالبه عمومی و با حضور دهها تن از چهرههای برخاسته از متن نیروهای مؤمن و انقلابی سراسر کشور متولد شد که گرچه هدف از شکلگیری آن، پشتیبانی و اقدام صادقانه برای حل مشکل اشتغال، معضلات رکود و فساد اقتصادی و اداری و تلاش برای تحقق عدالت اعلام شده است اما فرا اصولگرایی بودن و توسعه آن به همه معتقدان واقعی آرمانهای امام و گفتمان انقلاب اسلامی از همه جناحهای سیاسی کشور نشان میدهد که موسسان این جریان نوظهور مردمی نیز تحقق اهداف مورد نظر را در ضرورت پررنگ کردن مرزبندی خود با تفکر غیرانقلابی و ایجاد وحدت بین انقلابیون برای مقابله با این تفکر جستجو کردهاند.
وحدتی که از همان ابتدا به مذاق روزنامههای زنجیرهای اصلاحطلب و شبکه سلطنتی بیبیسی خوش نیامد و با تعابیری همچون «قربانی کردن اصولگرایی»، «ترفند دوقطبی انقلابی و غیرانقلابی»، «پوستاندازي با همان تفكر»، «تبديل پوشالي تهديد به فرصت»، «راهبرد انقلابيبازي»، «ائتلاف برای شکست» و امثالهم تلاش کردند اینگونه القا کنند که این همافزایی در میان نیروهای اصیل و واقعی انقلاب اسلامی تنها نوعی صحنهآرایی شتابزده با هدف زدودن غبار برجای مانده از عنوان اصولگرایی و قرار گرفتن زیر عنوان جدید «جریان انقلابی» برای ورود به انتخابات 96 است.
این رسانهها که با شیوه نادرست و هیجانی و معطوف به هجمه خبری و پروپاگاندای رسانهای همواره سعی در دستاوردسازی برای دولت یازدهم به ویژه از روز بعد از اجرای برجام داشتهاند و در پی انحراف افکارعمومی و گمراهسازی آن با توجیه رسیدن به هدف با هر وسیلهای بودهاند، حال با بینتیجه ماندن برجام احساس میکنند دست خالی هستند و گرهای از مشکلات ملت ایران باز نشده و نتیجه اعتماد به آمریکا بر مبنای گفتمان غیرانقلابی حتی کشور را به سالهای قبل از شروع برجام برگردانده و عملا به این نتیجه رسیدند که نمیتوانند کاری را برای جذب اعتماد مردم انجام دهند طبیعی است که از این اتفاق خوشحال نباشند و مصرانه این حرکت را به صفآرایی جریان اصولگرایی برای حضور صرف در انتخابات محدود کنند اما به گفته عزتالله ضرغامی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی این مشارکت سیاسی گسترده و فراجناحی در قالب وحدت میان نیروهای انقلاب به مراتب از بحث ریاستجمهوری مهمتر است و صرفاً ابزاری و برای عبور از انتخاباتها نیست.
بدون تردید نیروهای اصیل انقلاب اسلامی به این نتیجه رسیدهاند که ادامه این روند بر اساس گفتمان غیرانقلابی اشرافیتطلب عزت ملی و استقلال کشور را با خطرات به مراتب جدیتری مواجه خواهد کرد چرا که اصرار به منافع فردی و باندی با ماحصل فیشهای حقوقی نجومی، فساد 8 هزار میلیاردی در صندوق ذخیره فرهنگیان و دیپلماسی ذلت دولتمردان، فاصله آحاد ملت به عنوان رکن رکین نظام مردمسالار دینی با حاکمیت را روز به روز عمیقتر کرده و از سوی دیگر چنددستگیهای بیحاصل و وحدتشکن پیش از آنکه به حفظ منافع و همافزایی نیروهای انقلاب بینجامد تبدیل به رودررویی و آسیب به کلیت نظام اجتماعی و منافع ملی خواهد شد.
و اکنون با ندای وحدتبخش اعلام موجودیت جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی، هرچند که با مطلوبیتهای نهایی مورد انتظار دلسوختگان انقلاب هنوز فاصله دارد، موجب آرامش و اطمینان جامعه اسلامی شدهاند که خوشبختانه با حمایت تمام قد جریانات سیاسی و انقلابیون سراسر کشور مواجه شده و در همان بادی امر بسیاری از فرهیختگان دینی و علمی و شخصیتها به این دعوت وحدتآفرین لبیک گفتند و بر این حرکت بنیادین برای یک تغییر بزرگ مهر تأیید زدند.
امروز با همه اختلافات و مشکلات داخلی جامعه که ناشی از مدیریت گفتمان غیرانقلابی است، روح وحدتی دمیده شده تا همه نیروهای انقلاب با همه ظرفیتهای خود و با همافزایی فکری و عملی با «مشارکت همه آحاد مردم» و طرح اقتصاد مقاومتی، بتوانند مشکلات جامعه اسلامی را برطرف نمایند. به امید آن روز.