تازهترین خیانت فتنهگران وطنفروش؛ آقای ترامپ! ایران را تحریم کنید!
شبکه خبری آمریکایی از تقلای ضدانقلاب برای دیدار با رییس جمهور منتخب آمریکا و ترغیب وی به اتخاذ سیاست سخت و تحریم علیه ایران خبر داد.
سرویس سیاسی-
شنبهشب، خبری توسط شبکه خبری فاکسنیوز منتشر شد که نشان میداد برخی از جریانات ضدانقلابخارجنشین حامی براندازی جمهوری اسلامی ایران دست به ارسال نامهای برای رئیسجمهور منتخب آمریکا زده و خواستار اعمال فشارهای بیشتر بر ایران شدهاند. به نوشته فاکسنیوز، گروهک نفاق هم از محتوای این نامه حمایت کرده است.
در این نامه ضمن سرزنش دولت فعلی آمریکا بهخاطر عدم حمایت از «فتنه 88»، داعش و جمهوری اسلامی ایران به عنوان دو روی یک سکه معرفی شدهاند و تاکید شده داعش و جمهوری اسلامی هردو باید «جایگزین» شوند. این نامه حملاتی را متوجه نیروهای جبهه انقلاب اسلامی نموده و از ترامپ خواسته تا در توافق هستهای 23 تیرماه 94 بازنگری کند. تحریمهای سختتر علیه بخشهایی در ایران، عدم تعامل با جمهوری اسلامی ایران و استفاده از تمام ابزارهای موجود برای مقابله با فعالیتهای منطقهای ایران از جمله خواستههای امضاکنندگان نامه است.
گفتنی است متن انگلیسی نامه به ترامپ با متن فارسی که در سایت یکی از امضاءکنندگان منتشر و بعد حذف شد، متفاوت بوده و در متن فارسی، توصیه به تحریم حذف شده است!
از فعال فتنه 78
تا اعضای گروهک تروریستی منافقین
30 نفر از ضد انقلاب نامه فوقالذکر را امضا کردهاند که نامهایی چون احمد باطبی، فعال مشهور فتنه 78، سیاوش صفوی و امیرحسین اعتمادی از اعضای گروهک موسوم به دانشجویان لیبرال در میان آنها هستند.
علی صفوی از اعضای برجسته گروهک منافقین در مصاحبه با فاکس نیوز محتوای نامه فوق را تکرار کرده و از ترامپ خواسته تا با ادعای نقض حقوق بشر و حمایت از تروریسم، تحریمهای شدیدتری علیه ایران وضع کند.
به نوشته فاکسنیوز، این گروهک در زمان حمله عراق به ایران، از طریق ارائه اطلاعات به آمریکا کمک کرده و در انتشار اسرار هستهای ایران هم نقش داشته است.
به نوشته این منبع خبری، اینک برخی امیدوارند دولت جدید آمریکا با گسترهای از مخالفان نظام ایران از سلطنتطلبان گرفته تا لیبرالها تعامل برقرار نماید.
به گزارش فارس، یک منبع نزدیک به تیم ترامپ که مایل به افشای نامش نبود در این زمینه به فاکس نیوز گفت، مشاوران ارشد ترامپ چون «نیوت گینگریج»، «رودی جولیانی» و «جان بولتون» مستحکمترین روابط را با گروهک تروریستی منافقین دارند.
این شبکه خبری مینویسد که البته هنوز واکنش ترامپ برای برقراری چنین نشستی با مخالفان ایران مشخص نیست.
«لیزا دفتری» تحلیلگر فاکس نیوز در این زمینه مدعی شد، دیدار با اعضای مخالف نظام ایران گامی مثبت برای ترامپ است و او میتواند تحلیل مناسبی از احوال مردم ایران داشته باشد.
کاسبی با تحریم مردم ایران
«کاسبان تحریم»؛ این عبارتی بود که از سال 88 و پس از شدت گرفتن تحریمهای بینالمللی به رهبری آمریکا علیه کشورمان، به طور گسترده از سوی رسانههای ضدانقلاب برای توصیف و برچسب زدن به جریان ارزشی و انقلابی مورد استفاده قرار گرفت و استقامت مردم در برابر زورگویی واشنگتن، به بهرهبردن از تحریمها و منفعت شخصی افراد تعبیر شد.
حالا،حدود هشت سال از فتنه 88 و قضایای مربوط به آن میگذرد و سردمداران خارجنشین آن که هر روز در برابر سازمانهای بینالمللی تجمع میکردند و بر آتش بیآبرو کردن ایران در افکار عمومی جهان میدمیدند، دست به قلم شده و برخلاف رویکرد پنهان خود در این سالها، علنا خواستار افزایش تحریمهای ضدایرانی از سوی رئیسجمهور جدید ایالات متحده شدهاند.
کاسبی با تحریم مردم ایران و دریافت کمک هزینههای مالی برای راهاندازی سایتها و رسانههای ضدایران بخشی از پروژههایی است که این افراد در یک دهه اخیر در آن مشغول بودهاند و قطعا با کاهش تحریمها علیه کشورمان، نان آنها آجر خواهد شد.
نامه سران فتنه به وزیر خارجه آمریکا
برای تشدید تحریمها
در سال 88 نامه ای از سوی سران فتنه به هیلاری کلینتون- وزیر امور خارجه وقت آمریکا- ارسال شد و سران فتنه در نامه مذکور خواستار اعمال تحریمهای بیشتر علیه مردم ایران از سوی آمریکا شده بودند.
«مایکل لدین»، عضو ارشد نومحافظه کاران امریکایی و مسئول پرونده سیاست داخلی ایران در بنیاد دفاع از دموکراسی (FDD) در واشینگتن، روز 20 مرداد 1388 در سایت «فوربس»نامهای منتشر کرد که گفت نامه سران جریان معترض در ایران(سران فتنه) به هیلاری کلینتون است. لدین می گوید این نامه به واسطه یکی از دوستان «چاک شومر»، سناتور آمریکایی که در «وال استریت» کار می کرده و با طرفهای ایرانی مرتبط بوده، به واشنگتن فرستاده شده است.این نامه در پاسخ به دو سوال طرف امریکایی نوشته شده که از جریان فتنه خواسته بودند روشن کند دقیقا برای دفاع از فتنه 88 چه باید بکنند و چه نباید بکنند.
نقش فتنه 88 در افزایش رژیم تحریم ها
پرسشی که در سالهای اخیر در افکار عمومی شکل گرفت این بود که علت واقعی اعمال رژیمی از تحریمها علیه ایران- پس از سال 88- که آمریکاییها خود آن را سنگینترین تحریمهای طول تاریخ میخوانند، چه بوده است؟
رژیم تحریمهای فعلی ایران، ریشه در قطعنامه 1929 شورای امنیت دارد که 25 خرداد 1389 (ژوئن 2010) صادر شد. تمام تحریمهای یکجانبهای که اکنون بهعنوان تحریمهای موثر علیه ایران از آنها یاد میشود (تحریمهای انرژی و مالی) در واقع براساس زیرساخت حقوقی که در این قطعنامه ایجاد شد، اعمال شده است. اما این قطعنامه اساسا نه یک قطعنامه هستهای است و نه با هدف واکنش نشان دادن به سیاستهای هستهای ایران اعمال شده است. قطعنامه 1929 که دقیقا در سالگرد فتنه 88 تصویب شد، محصول تعامل راهبردی آمریکا و متحدانش درباره نحوه کمک به فتنه 88 در ایران –که رو به افول نهاده بود- و یکی از خروجیهای بازنگری استراتژیک آمریکا در سیاست خود درباره ایران پس از فتنه 88 است.
با وجود ظاهرسازی بیسابقه آمریکا، اروپا و رژیم صهیونیستی درباره هدف قطعنامه 1929 و تلاش به ظاهر وسیع برای مرتبط نشان دادن آن با سیاست هستهای ایران، مرور روند تحولات و مطالعه مجموعه اظهارات و تحلیلهای منابع و مقامهای غربی در فاصله زمانی فروردین 89 تا روز تصویب قطعنامه، حاوی نشانههای بسیار روشنی است در این باره که هدف اصلی این قطعنامه ایجاد نوعی دیالکتیک (رفت و برگشت/ بده بستان) با جریان فتنه در ایران بوده است.
در همین زمینه «جان بولتون» که تا زمان صدور قطعنامه 1835 نماینده آمریکا در سازمان ملل و مذاکرهکننده ارشد در تدوین تحریمها بود، به روشنی گفت: «این ناآرامی های ایران در سال 88 بود که گزینه تحریم ایران را که بیش از دو سال از دستور کار خارج شده بود، مجددا به روی میز برگرداند».
در فاصله فروردین تا خرداد 1389، همزمان با شروع و تقویت گفتمان تحریم در محافل غربی، یکی از نگرانیهایی که آشکارا ابراز میشد این بود که جنبش سبز در ایران در حال افول است و باید برای جلوگیری از این موضوع راهی پیدا کرد. این امر به تدریج به یکی از قدرتمندترین انگیزههای اعمال تحریمهای اقتصادی شدید علیه ایران تبدیل شد.«کنث کاتزمن» کارشناس ارشد تحریمها و مشاور کنگره آمریکا موضوع را اینگونه جمعبندی کرده است: «موقعیت سیاسی داخلی ایران به دنبال انتخابات جنجالی ژوئن(بهار سال 88)اکنون عاملی جدید در محاسبات به شمار میرود. اگرچه جنبش اپوزیسیون در چند ماه گذشته تا حدودی خاموش شده است اما این مسأله هنوز یک عامل تعیینکننده است و شما در لایحه کنگره علیه ایران قطعا شاهد آن هستید». در همین حال «استوارت لوی» معاون وقت وزارت خزانهداری آمریکا در امور تروریسم و اطلاعات مالی گفت: «مهمترین اتفاقی که رخ داده این است که آمریکا تصور میکند تحریمها با اوضاع سیاسی آشفته ایران ترکیب خواهد شد و این چیزی است که آمریکا به آن امید بسته است».
شواهد و قراین متعددی درباره ارتباط فتنه 88 و تحریم های فلج کننده علیه ملت ایران وجود دارد که از حوصله این متن خارج است.
در مجموع می توان گفت فتنه 88 یک گزینه بسیار مهم به نام «بیثباتی داخلی» در سبد خالی شده گزینههای آمریکا علیه ایران قرار داد و طبیعی بود که آمریکاییها به هیچوجه نمیخواستند بدون امتحان کردن این گزینه، به دیپلماسی در مقابل ایران ادامه بدهند. وقتی «جان بولتون» درباره از روی میز کنار رفتن گزینه تحریم به مدت دو سال سخن میگوید، در واقع به این رویدادها اشاره دارد. نگاهی به این روند تاریخی، هیچ تردیدی در این باره باقی نمیگذارد که فتنه اولا گزینه تحریم را که از روی میز برداشته شده بود مجددا به روی میز آورد و ثانیا ماهیت تحریمها را از حوزههای هستهای و عدم اشاعه دور کرده و به سمت تحریمهای فلجکننده ناظر به زندگی اقتصادی روزمره مردم نزدیک کرد. در واقع سادهاندیشی محض است اگر کسی تصور کند خیانت فتنه 88 صرفا آتش زدن تعدادی سطل آشغال در یکی، دو شهر ایران بوده است. خیانت اصلی فتنه آن بود که استراتژی فشار بر ایران را که ناکارآمدی آن اثبات شده و تا حد قابل توجهی از روی میز برداشته شده بود، مجددا هم احیا کرد و هم به سمت خطرناکترین حوزههای اقتصادی سوق داد.
واکنش کاربران فضای مجازی
به نامه وطنفروشها
نامه شماری از عناصر ضدانقلاب به رئیس جمهوری آمریکا برای اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران واکنشهای کاربران فضای مجازی را در پی داشت:«در سالروز کربلای4 فرستادن نامه به ترامپ یعنى اگه اینا تو جنگ ایران عراق بودن صد در صد طرف صدام رو میگرفتن»، «به عنوان فعال مدنی، نامه نوشتند به ترامپ که ایران رو تحریم کنه! واقعا اینجور شبه آدمها فرقی هم با امثال داعش و النصره دارند یا نه؟»،«یه روزی هم منافقین با صدام متحد شدند و به خاک ایران حمله کردند.خائنها از بین نمیرن؛ از شکلی به شکل دیگه تبدیل میشن»،«همیشه وطن فروش هایی بودند که دست غواصهای زمانه خودشون رو که به خط دشمن زدند رو میبندند...»و البته این چنین فاش نامهنگاری کردن، بلاهت این جماعت را نیز میرساند. بودهاند کسانی که پیش از اینها، خواستار تحریم ایران شده باشند اما نه چنین رسوا، بلکه از طرقی دیگر و پنهانتر.