پاکی چشم و برکات آن
* محمدمهدی رشادتی
پیامبر اکرم(ص) فرمود: کل عین باکیه یومالقیامه الا ثلاث اعین: عین بکت من خشیهالله و عین غضت عن محارمالله و عین باتت ساهره فی سبیلالله. همه چشمها روز قیامت گریانند مگر سه چشم: 1) چشمی که از ترس خدا گریه کرده است. 2) چشمی که به خاطر نگاه نکردن به حرام بسته شده است. 3) چشمی که برای رضای خدا شب را تا به صبح بیدار مانده است. (فرهنگ سخنان پیامبر اکرم(ص)، ص267) از جمله گناهان خطرناک نگاههای حرام است. منشأ این ناهنجاری و بیماری، در اصل بیتقوایی و از نظر روانشناختی صفت تنوعطلبی و خواستههای سیریناپذیر دل است که چنانچه مهار نشود، پیامدهای ناگواری در پی خواهد داشت.
آسیبهای نگاه حرام
نگاه حرام از حیث فردی و اجتماعی آسیبهای فراوانی به جای میگذارد، از جمله: در دنیا ابتدا موجب افزایش هوسها و تحریک شهوتها میشود و سپس فساد و گناه در پی داشته و کمکم زمینههای فروپاشی خانوادهها را فراهم میسازد. از لحاظ روانشناختی غفلت از خدا و حسرت دائمی در شخص پیدا میشود و در آخرت نیز گرفتار خشم خدا و پر شدن چشمانی گناهکار از آتش خواهد شد. و به این ترتیب به فرموده امیرالمومنین(ع) انسان در دام شیطان قرار میگیرد. العیون مصائدالشیطان. (میزانالحکمه، ج2 ص999)
برخی بزرگان ما آنقدر تمرین کرده بودند که چشم به هنگام برخورد با نامحرم خود به خود فرو میافتاد. شهید مطهری از مرحوم شیخ عبدالکریم حائری نقل میکند که من حتی اگر در خواب هم نامحرم ببینم، چشم میپوشم. حجتالاسلام مسعود عالی مینویسد: از یکی از شاگردان آیتالله حاجآقا رحیم ارباب شنیدم که میگفت: آقای ارباب قسم میخورد که من حدود نود سال عمر از خدا گرفتم و یک نگاه حرام در زندگی نداشتم. این چشمها روز قیامت خوش و خندان هستند: ضاحکه مستبشره (عبس/ 39)
منظور از چشمپوشی از حرام، هر نگاه حرامی است. داخل خانه مردم را هم بیاجازه نباید نگریست. نامه یا دفتر خاطرات خصوصی کسی را نیز بدون اجازه نمیتوان خواند. کسی داشت نامهای به دوستش مینوشت. دید شخصی که کنار اوست، دارد زیرچشمی نگاه میکند، نویسنده بدون اینکه چیزی بگوید، نوشت: دوست عزیزم، میخواستم یک مطلبی برایت بنویسم، ولی چون فضولی دارد نگاه میکند، دیگر نمینویسم. آن شخص کناری عصبانی شد و گفت: چرا تهمت میزنی؟ (سرنوشت انسان، ج2 ص278)
آیتالله مجتهدی تهرانی میگوید: «من به خانوادهام میگفتم که: ما پنجاه سال پیش به مدت شش سال در یک خانهای مستاجر بودیم. در این مدت هرگز من زن صاحبخانه را ندیدم نه عمدا و نه سهوا. شما هم باید اینطور باشید اگر در خانهای نامحرمی هست، دقت کنید دقت کنید.
در حدیث داریم: نگاه به نامحرم تیری است از تیرهای شیطان اگر کسی از ترس خدا روی برگرداند، خداوند به او ایمانی میبخشد که شیرینی آن را در قلبش مییابد. البته نگاه نکردن به نامحرم فقط شامل مردها نمیشود بلکه زنها نیز باید به مردان نگاه نکنند.» (در محضر مجتهدی ج1 ص178)
در روایتی پیامبر(ص) میفرماید: غفوّا ابصارکم ترون العجایب. چشمهای خود را از حرام فرو بندید تا شگفتیها ببینید. (میزانالحکمه ج2 ص999)
پاداش اجتناب از حرام
نقل میکنند: در مدینه مرد پارچهفروشی که از او بوی خوشی همیشه به مشام میرسید، میگفت: روزی یک زن و کنیز همراه او به بهانه تحویل پارچهها و گرفتن پول آن مرا به خانه خود بردند. بعد از پذیرایی، زن حجاب از سر برداشت. بسیار زیبا بود. کنارم نشست و با نهایت نرمش مرا به خود دعوت میکرد. نزدیک بود تسلیم او شوم که ناگاه الهامی از غیب این آیه را برایم تلاوت کرد: و اما من خاف مقام ربه و نهیالنفس عن الهوی فان الجنه هی المأوی. و اما کسی که از مقام پروردگارش ترسید و نفس خود را از هوس دور ساخت، بهشت جایگاه اوست. (نازعات/40) به خود لرزیدم و تصمیم گرفتم دامن آلوده نکنم. لذا به خواستهاش بیتوجهی کردم. دست و پایم را بستند و آنقدر زدند تا خون از بدنم جاری شد. نقشهای کشیدم. فریاد زدم راضی شد. به بهانهای به دستشویی رفتم و خود را به نجاست آلوده کردم. آنها از من فراری شدند و من نیز از درب فرار کردم. در کنار آبی بعد از شستوشوی خود و لباسهایم، ناگاه شخصی آمد و لباسهای نیکویی به من داد که بپوشم و بعد بوی خوشی به آنها مالید و گفت: ای پرهیزگار، چون پا روی نفس خود نهادی و از آتش دوزخ ترسیدی تو را از این بلا نجات دادیم. دل خوشدار که این لباس هرگز کهنه و چرک نمیشود و این بوی خوش هیچ وقت از بین نمیرود. لذا از آن روز تاکنون نه لباسم چرک شده و نه بوی خوش آن برطرف گردیده است. (هزار و یک حکایت اخلاقی، ص 370)
علی(ع) میفرماید: هرگاه یکی از شما زنی را دید و از او خوشش آمد، برود و با همسر خود همبستر شود. زیرا آنچه دیده است در همسر خود او نیز هست. شیطان را به دل خود راه ندهد و چشم خود را از آن زن برگرداند و اگر زن ندارد دو رکعت نماز بخواند و بسیار حمد خدا گوید و بر پیامبر و آل او صلوات فرستد و آنگاه از خدا مسئلت کند که از فضل خویش عطایش فرماید. خداوند از روی مهر و رأفت خود نیاز او را برطرف خواهد کرد. (میزانالحکمه، همان ص 1001)