مهاجرت؛ پیامدخشکسالی
نگاهي به حس خوب مسئوليت پذيري در آستانه فصل جديد کار و تلاش (بخش پاياني) (گزارش روز)
تعهد به وظيفه بهترين نتيجه (گزارش روز)
مسئوليت پذيري ابعاد و سطوح مختلفي دارد. گاه اين مسئوليت پذيري در خانواده مصداق پيدا ميکند و گاه در تحقق امور مملکتي و خدمت به مردم و جامعه. اما اصل اين است که بدانيم در هر سطح و مقامي که قرار داريم بايد وظايف خود را به درستي و کامل انجام دهيم. چرا که در بدنه اجتماع حلقه ها به هم پيوسته و در هم فرو رفته اند. کوچک ترين کم کاري موجبات اخلال در امور اجتماعي را رقم ميزند. هيچ کس در جامعه نيست که مسئوليتش بي اهميت باشد. خود را دست کم نگيريد. به قول قديمي ها مهم نيست چه کاره اي؟ مهم اين است که هر چه هستي کار و وظيفه ات را به بهترين نحو ممکن انجام دهي و در آنچه هستي بهترين باشي.
گاليا توانگر
آغاز فصل جديد و سال نو ميتواند سر فصل تحولات شگرفي در زندگي ما باشد. يکي از اين دگرگوني ها که اتفاقا ساير تحولات و نتايج مثبت را رقم ميزند، مسئوليت پذير شدن در قبال کارها و وظايفي است که ما عهده دارش هستيم.ناگفته نماند که بذر اوليه مسئوليت پذيري در سنين پايين و در محيطهاي آموزشي کاشته ميشود. احساس مسئوليت بهتدريج بهوجود ميآيد؛ بهطور مثال کودکي که رفتاري مسئولانه دارد و براساس آن از والدينش پاداش ميگيرد، ميآموزد که از اين طريق ميتواند توجه والدينش را بهخوبي جلب کند. چنانچه والدين با او رابطهاي گرم، صميمي و محبتآميز داشته باشند و در عين حال مرکزيت قدرت در خانواده در اختيار والدين باشد، کودک آن رفتار را تکرار ميکند و ادامه ميدهد. اين رفتارها کمکم تبديل به عادات و الگوهاي رفتاري او ميشود و تا سنين بزرگسالي ادامه مييابد.
مسئوليت پذيري شهروندان در کلانشهرها
مسئوليت پذيري يعني پاسخگو بودن در برابر خودمان، كسي يا چيزي.يك فرد با اخلاق، مسئوليت كارها و پاسخگويي در برابر آنها را به عهده مي گيرد.افرادي كه مسئوليتي را قبول مي كنند، كارهاي خود را به موقع و با تمام تلاش انجام مي دهند و در هر صورتي كه در كار خود اشتباه كنند با تمام سعي خود در اصلاح آن مي كوشند.
قاسمي يک دانش آموخته علوم ارتباطات برايمان ميگويد:«مسئوليت پذير بودن افراد جامعه، يكي از ويژگي هاي مثبت آن جامعه محسوب مي شود.
افراد مسئوليت پذير در رويارويي با مشكلات دچار سر در گمي نمي شوند.اين گونه افراد به خاطر انعطاف پذير بودن، تغييرات زندگي را پذيرفته و مشكلات را با صبر و حوصله از سر راه خود بر مي دارند.افراد مسئوليت پذير با اطرافيان و محيط سازگاري بيشتري دارند چون با كسب اين مهارت به استقلال رسيده اند.رشد فكري شخص و شكوفايي استعدادهاي او از ديگر نتايج مسئوليت پذيري است. افراد مسئوليت پذير توان بالايي براي انجام درست و به موقع كارها دارند.بسياري از بي نظمي ها و به هم ريختگي برنامه ها،به خاطر عدم مسئوليت پذيري افراد است.»
اين صاحب نظر پديدههاي اجتماعي مسئوليت پذيري را به ويژه در کلانشهرها از ارکان اصلي زندگي مسالمت آميز و پوياي همه شهروندان دانسته و در مورد ويژگيهاي شهروندان مسئوليت پذير ميگويد:«با قوانين و مقرارت شهري كاملا آشناست.حقوق ديگران را محترم مي شمارد.به بزرگ ترها و سالخوردگان احترام مي گذارد.در كار ديگران تجسس و عيب جويي نمي كند.بهداشت فردي را رعايت مي كند.سيگار را تهديدي براي سلامتي خود و ديگران مي داند.نسبت به نظافت محيط شهري خود حساس است.در مصرف انرژي صرفه جويي مي كند.از فرهنگ آپارتمان نشيني بالايي برخوردار است و با مشكلات آن كنار مي آيد.از فضاي سبز، پارك ها و ديگر امكانات شهري مانند اموال خود مراقبت مي كند.از نوشتن يادگاري در اماكن عمومي پرهيز مي كند.»
وي در مورد نتايج مثبت مسئوليت پذيري در شهر و محل سکونت افراد توضيح ميدهد:« آشنايي با حقوق و مسئوليت هاي شهروندي، شرط نخست مسئوليت پذيري شهروند و از وظايف اصلي او مي باشد. هر شهروندي كه نسبت به شهر خود احساس مسئوليت كند در واقع به حقوق خود و ديگران احترام مي گذارد و ديگران او را فردي قابل اعتماد مي دانند.اعتماد شهروندان به يكديگر زمينه را براي گسترش و توسعه شهرها به وجود مي آورد.شهروندان با شركت در كارهاي مشاركتي مي توانند در تامين اقتصاد، كاهش هزينه ها و كاهش ضررهاي ناشي از زندگي شهري موثر باشند.»
چطور نسلي مسئوليت پذير تربيت کنيم؟
مسئوليت امري ارثي نيست بلکه بايد از طريق تجربه آموخته شود و اين حس زماني در کودک پديد ميآيد که به او مسئوليت داده شود. اثربخشي و بازخورد پاسخهاي خويش را دريافت کند و در زمينه راههاي گوناگون که در ساير موقعيت ها مناسب هستند اطلاعاتي داشته باشد.
مونا گل محمدي يک کارشناس امور فرهنگي برايمان توضيح ميدهد:«کودک زماني فردي مسئول به شمار ميآيد که با در نظر گرفتن هدفهاي خويش و نيازهاي سايرين مانند افراد خانواده، مدرسه و جامعه عمل کند. والدين بايد کودک را ياري دهند تا او به اين ارزش ها برسد. والديني که کودکان خود را با حس مسئوليت پذيري بزرگ ميکنند، به موفقيتهايي دست خواهند يافت که آينده کودکشان را تضمين ميکند. کودکي که با حس غيرمسئولانه و انتقادي بزرگ شود، اعتماد به نفس کمتري خواهد داشت. او به همه چيز با ديد منفي مينگرد و در واکنشهاي خود و نحوه واکنش ديگران به خود پاسخهاي غيرمنطقي خواهد داد.»
وي در مورد چالشهاي پيش روي والدين براي مسئوليت پذير تربيت کردن فرزندان ميگويد:«يکي از مشکلاتي که کودکان در يادگيري مسئوليت دارند آن است که برخي اوقات تا زماني که به پاداشي که سايرين قولش را به آنان دادهاند نرسند به خشنودي دروني و شخصي دست نمييابند. پس لازم به تذکر است که به آنان آموزش داده شود که همه پاداش ها را بلافاصله نميتوان دريافت کرد. به تدريج آنان پي ميبرند که انجام مسئوليت و احساسات خوش ناشي از آن، به هم وابسته اند. در آن هنگام است که نياز آنان به پاداشهاي بيروني نظير جايزه و تأييد ديگران کاهش مييابد.»
وي ادامه ميدهد:«مسئول بودن، به اين معني است که کودک ناگزير خواهد بود تصميماتي بگيرد که زحمت دارد. بنابراين کودکي که از وي خواسته ميشود وظايفي را انجام دهد، ممکن است اغلب مجبور شود که آن کارها را به جاي فعاليت ديگري که سرگرم کننده يا خوشايندتر است انجام دهد و اين کار موجب بلاتکليفي يا دلخوري او از پذيرش مسئوليتهاي آتي شود. در اين زمان والدين بايد به کودکان بياموزند که چگونه دست به انتخابهايي بزنند که حتي ممکن است با انگيزه آني، يا خوشحالي لحظهاي تعارض داشته باشد. بسياري از کودکان خردسال رفتارهايي را بروز ميدهند که در پي انگيزه آني و زودگذر و ناشي از احساس ايمني و اطمينان است. احساس امنيت، کودک را بر آن ميدارد تا بي آن که نگران پيامدهاي دردناک باشد احساساتش را ابراز کند.»
شناسايي بي مسئوليت ها و بايکوت آنها!
شهر زاد قرباني که خود را يک روانشناس مثبت گرا معرفي ميکند،مسئوليت پذيري را يکي از ارکان مثبت گرايي دانسته و ميگويد:«احتمالا شما نيز تا به حال با افرادي مواجه شده ايد که به دقت وظايفشان را انجام ميدهند ونيازي به تذکر ديگران ندارند، از طرف ديگر حتما اشخاصي را هم مشاهده کرده ايد که به وظايف خود اهميتي نميدهند و براي مسئوليتي که به عهده دارند هيچ ارزشي قائل نيستند. ما غالبا براي توصيف دست? نخست از واژه مسئوليت پذير استفاده کرده و دست? دوم را انسانهايي بي مسئوليت قلمداد ميکنيم. اگرچه اين تعريف از مسئوليت پذيري اشتباه نيست،اما روان شناسان تعريف دقيق تري از اين ويژگي ارائه داده اند.سرتو (1989) مسئوليت پذيري را يک الزام و تعهد دروني از سوي فرد براي انجام مطلوب هم? فعاليتهايي که بر عهد? او گذاشته شده است، تعريف ميکند و معتقد است که مسئوليت پذيري از درون فرد سرچشمه ميگيرد.فردي که مسئوليت کاري را بر عهده ميگيرد، توافق مينمايد که يک سري فعاليت ها و کارها را انجام دهد و يا بر انجام اين کارها توسط ديگران نظارت داشته باشد.»
اين روانشناس در باب مثبت انديشي افراد با مسئوليت توضيح ميدهد :« آنها اعتقاد دارند که همه چيز بايد درست انجام شود. فرد مسئوليت پذير معناي اين جمله را به خوبي ميداند؛از رسيدگي به حسابهاي مالي گرفته تا دستيابي به هدفهاي مقام مافوق، و طرز تميز کردن زير سيگاري ها، همه کارها بايد درست انجام شود. افراد مسئوليت پذير صرفه جو هستند. آنها از دور انداختن چيزهايي که برايشان فايدهاي دارند و يا قبلاً داشتهاند و يا احتمالاً خواهند داشت خودداري ميکنند.از شکست نميهراسند،بلکه از آن درس ميگيرند. روابط اجتماعي مطلوبي دارند و براي ديگران ارزش قائلند. در گروههاي اجتماعي بيشتر شنونده هستند تا گوينده. ميدانند که هيچ مشکلي به خودي خود و با گذشت زمان حل نميشود،بنابراين به جاي کنار گذاشتن آن در صدد پيدا کردن راه حل مناسب بر ميآيند.»
اما ويژگي افراد بي مسئوليت کدامند که بتوان از طريق مشاهده آنها افراد اين چنيني را شناسايي کرد و لااقل مسئوليتهاي کليدي را به آنها نسپرد؟ وي پاسخ ميدهد:«بي هدفند.قادر به تصميم گيري درست نيستند.روابط انساني ناسالم دارند.فقط نسبت به احساسات خود حساسند.احساس امنيت ندارند. پريشان خاطرند.عزت نفس پاييني دارند.به ارزش ها بي توجه هستند.به نيازهاي ديگران بي توجهند.ديگران را مقصر ميشمرند.توقع تاييد و تمجيد دارند.اهمال کارند.به وظايف خود عمل نميکنند.بي اراده اند.براي وقت خود و ديگران ارزش قايل نميشوند.نامرتبند.آن قدر به صحبت ادامه ميدهند که گاه نکته اصلي را فراموش ميکنند.در افسوس گذشته و حسرت آينده اند.چون در خلوت خويش خود را حقير مي دانند قادر به خنديدن نيستند.به وعدههاي خود عمل نميکنند.بيهوده دليل تراشي ميکنند. از ترس اشتباه اقدام به انجام کاري نميکنند.گاه با سرعت و گاه کند حرکت ميکنند.از افراد برتر از خود خشم و نفرت دارند.وابسته اند.فقط منتظر رسيدن نوبت خود براي حرف زدن هستند.مي گويند متاسفم اما در آينده اشتباه خود را تکرار ميکنند.در هر شکست خود را ميبازند.از کنار مشکل گذشته و حل نشده آن را رها ميکنند.انجام اکثر کارها برايشان کسالت آور است و براي انجام کارها انگيزه ندارند.»
برکت در خدمتگزاري صادقانه و مسئولانه
بايد توجه داشت که معمولا افرادي ميتوانند مسئوليتهاي بزرگ اجتماعي،فرهنگي و سياسي را به دوش بکشند که حس مسئوليت پذيري در وجودشان نهادينه شده وبه تجربه ثابت شده باشد که آنها مسئوليت را صرفا براي گرفتن صندلي ها و يا کسب نتيجه در کارنامه شخصي خود نپندارند. مسئولان واقعي خود را نديده و هر چه ميکنند و به ثمر ميرسانند به شوق خدمتگزاري محض است.
حجت الاسلام محمد کاظم راشد يزدي استاد حوزه و دانشگاه از رفسنجان در باب برکات خدمتگزاري مسئولانه به مردم ميگويد:«برخورد با رويگشاده و رفتار خوب با اربابرجوع موجب رحمت ميشود و خير و برکت در خدمتگزاري به مردم است و اين برکت به نسلهاي بعدي هم ميرسد.کساني که روي کرسي خدمت نشسته اند،هواي مردم را داشته باشند،زيرا ملاک کار،مردم هستند.انسان واقعي کسي است که از رنج ديگران رنجور و براي شادي همنوع خود خوشحال باشد و تا ميتواند براي ديگران شادماني به وجود آورد.»
وي با بيان اينکه هر انقلاب چهار رکن دارد که اساسيترين رکن آن مردم هستند و خدمت به مردم عبادت است، تصريح ميکند:«هر مسئولي در قبال مردم وظيفه دارد، انسانيت را به تمام معنا نشان دهد. ايثار و از خودگذشتگي از شاخصههاي انسان است و مسئولان با صداقت و با انجام درست کارها در برابر خواسته مردم ايثار و از خودگذشتگي ميکنند.»
حجت الاسلام راشد يزدي ادامه ميدهد:« امام خميني (ره) زماني که خبرنگار يکي از خبرگزاريهاي خارجي از ايشان پرسيد، چرا مردم شما را دوست دارند در جواب فرمودند:زيرا من خدمتگزار مردم هستم، لذا همه مسئولان در هر پست و مقامي که هستند، بدانند هر کس خدمتش به مردم بيشتر باشد، بزرگياش بيشتر است. در جمهوري اسلامي خدمت به مردم در رأس کارها است.هرمسئولي که خود را از مردم بداند و براي مردم کار کند در قلب آنها جاي دارد.»