اخوت و وحدت از اضطرار تا تکلیف
رضا رنجبر
نویسنده در مطلب حاضر با اشاره به اختلاف مضر و اختلاف سودمند، اصول الفت و برادری را از دیدگاه قرآن بیان کرده و به برخی اقدامات فقها برای رفع اختلافات میان مذاهب اشاره کرده است.
اخوت و الفت از مفاهیم بشردوستانهای است که ارزش آنها ذاتی بوده و از مفاهیم دیگر به عاریت گرفته نشده است. برای مثال در فقه اگر برای تیمم جایگاه و ارزشی است از روی اضطرار است که به خاطر یافت نشدن آب، نمازگزار به تیمم روی آورده و نماز میگزارد و یا مثلا از باب اضطرار خوردن مردار مجاز میشود و...
***
ضرورت وحدت میان مومنین
ولی درباره الفت میان مسلمانان و مومنین نباید با این دید به مسئله نگریست. مثلا نمیتوان گفت که چون دشمنان اسلام از تشتت و پراکندگی مسلمانان سوءاستفاده میکنند پس به ناچار باید میان مسلمانان شیعه و سنی وحدت و یگانگی و الفت باشد. زیرا مفهوم این سخن این است که اگر دشمنان از این امر سوءاستفاده نکنند اخوت بین مومنین ضروری و لازم نیست. این در حالی است که در متون دینی خود همچون قرآن، بر الفت و اخوت میان مسلمین تاکید شده و آن را از واجبات و ضروریات برشمرده است. آنجا که میفرماید: انما المومنون اخوه. (مومنان با یکدیگر برادرند؛ حجرات/10)
علاوه بر مبانی نظری اخوت و الفت اگر به سیره عملی پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) نیز مراجعه شود برادری و الفت را یک امر محسوس مییابیم. تا آنجا که میان امام معصوم(ع) و خلیفه وقت، علاوه بر اخوت دینی- اعتقادی، رابطه خویشاوندی و فامیلی (دامادی) نیز وجود داشته است. امام معصوم در امور قضایی، اجتماعی و... دست خلیفه وقت را میگیرد و خلیفه در امور با او به مشاوره مینشیند و از راهنماییهای آن امام استفاده میکند و از خدمات او کمال امتنان و سپاسگزاری را دارد و خود چندینبار به این امر اشاره میکند که اگر در امر قضاوت و داوری، راهنماییهای آن امام نبود هر آینه به ورطه گناه و هلاکت میافتاد (1)
سوالی که مطرح میشود این است که چه میشود هرچه از صدر اسلام به زمان کنونی نزدیکتر میشویم این الفت کمرنگتر شده و جای خود را به جای تفرق و تشتت و پراکندگی میدهد. تا آنجا که اذهان عوام، سنی را غیرمعتقد به خدا و پیامبر(ص) و قرآن و...و شیعه را مشرک و یک فرقه من درآوردی عارض بر اسلام معرفی میکنند.
قانون رشد
اختلاف را نباید همیشه یک امر مذموم به شمار آورد چرا که اختلاف گاهی ممدوح است. اگر اختلاف در برداشت و استفاده از یک متن باشد این خود مایه پیشرفت و توسعه و تکامل جامعه علمی- بشری است، چنانکه اختلاف دو متن تفسیری یا فقهی حتی در یک مذهب، امری طبیعی و ممدوح به شمار میآید. «اختلاف امتی رحمه» و این نوع اختلاف را خداوند خود عامل است آنچه در اینباره از قرآن میتوان استنباط کرد اینکه بشریت همواره در تمامی دورانهای زندگی خویش، محکوم قانونی بوده است که آن را «قانون اختلاف» میتوان نامید:
«و اگر پروردگار تو میخواست، قطعا همه مردم را امت واحدی قرار میداد، در حالی که پیوسته در اختلافند، مگر کسانی که پروردگار تو به آنان رحم کرده و برای همین آنان را آفریده است و وعده پروردگارت [چنین] تحقق پذیرفته است [که:] البته جهنم را از جن و انس یکسره پر خواهم کرد.» (هود/ 119)
بر این مبنا باید گفت: اختلاف، همچون واقعیتی خارجی، پیوسته در مراحل گوناگون تاریخی، حضور خود را حفظ کرده و خود معلول قانون دیگری است که خداوند در زندگی انسانی حاکم کرده است و آن قانون رشد و تکامل امتها و افراد به وسیله امتحان و آزمایش است.
پس این دنیای پرزرق و برق و دیرپای، در عین حال کوره امتحان و آزمایش آدمی و فرصت عمل برای دستیابی به کمال روحی و معنوی او نیز هست:
«آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردهایم، رها میشوند و مورد آزمایش قرار نمیگیرند؟» (عنکبوت/2)
«همانکه مرگ و زندگی را پدید آورد تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید، و اوست ارجمند و آمرزنده.» (ملک/2)
ولی اختلافی که محصول آن کینه و دشمنی و نفرتآفرینی باشد آن اختلاف مذموم است. اگر در شب وفات خلیفه دوم مراسم... راه میاندازند و یا در ماه محرم در ایام سوگواری امام حسین(ع) مراسم جشن ازدواج به عنوان جواب متقابل به حریف، برپا میکنند، این باعث ایجاد نفرت، کینه و دشمنی است و مذموم است.
اینکه «مومنان با هم برادرند» (حجرات/10)، اینکه «به ریسمان خدا همگی چنگ بزنید و پراکنده نشوید» و اینکه «به یاد آورید نعمت خداوندی را که بر شما ارزانی داشته است، آنگاه که دشمن یکدیگر بودید.» و آفریدگار دلهای شما را به هم پیوند داد و به نعمت وی با هم برادر گشتید.» (آل عمران/2) و... اینها همگی متقن و قطعآور هستند ولی اگر به جای این مبانی، چند خبر ضعیف را ملاک عمل خود قرار دهیم و آنها را در رادیو و تلویزیون و جراید و مجلات مخصوصا در ایام عزاداری حضرت فاطمه زهرا(س) مطرح کنیم بیش از پیش بر حجم شکاف و فاصله میان مسلمانان خواهد افزود.
هدف از الفت و نزدیکسازی مذاهب به یکدیگر، آمیختن فرق اسلامی در یکدیگر نیست، زیرا اختلاف در تفسیر آیات و بالاخره اختلاف در فقه مبتنی بر قواعدی است که خداوند متعال، اجتهاد در آن قواعد را تجویز کرده و خوشبختانه روسای مذاهب اهل سنت، مردم را از تقلید بازداشته و در میان شیعیان باب اجتهاد باز است.
فتوای تاریخی شیخ جامعالازهر محمود شلتوت بیش از هر چیز گام موثری در نزدیکسازی و الفتآفرینی بین مسلمانان میباشد او مینویسد:
[«آئین اسلام هیچیک از پیروان خود را ملزم به پیروی از مکتب معینی نکرده است بلکه هر مسلمانی میتواند از هر مکتبی که به طور صحیح نقل شده و احکام آن در کتب مخصوص به خود مدون گشته، پیروی کند و کسی که مقلد یکی از مکتبهای (چهارگانه) باشد میتواند به مکتب دیگری (هر مکتبی که باشد) منتقل شود.مکتب جعفری معروف به مذهب امامی اثنیعشری مکتبی است شرعا پیروی از آن مانند پیروی از مکتبهای اهل سنت، جایز میباشد. بنابراین سزاوار است که مسلمانان این حقیقت را دریابند و از تعصب ناحق و ناروائی که نسبت به مکتب معینی دارند دوری گزینند. زیرا دین خدا و شریعت او تابع مکتبی نبوده و در انحصار مکتب معینی نخواهد بود. بلکه همه (صاحب مذهبان) مجتهد بوده و اجتهادشان مورد قبول درگاه باریتعالی است و کسانی که اهل نظر و اجتهاد نیستند میتوانند از هر مکتبی که مورد نظرشان است تقلید کرده و از احکام فقه آن پیروی نمایند و در این مورد فرقی میان عبادات و معاملات نیست.
امضاء - محمود شلتوت (2)
گام دیگری که در تقریب مذاهب مفید واقع شد، فتوای حضرت امام(ره) بود که در مورد جواز اقتداء به امام جماعت اهل سنت و شرکت در نماز جماعت آنان بود. قبل از انقلاب شیعهها و ایرانیها در مراسم حج با یک وضع اسفبار، در هنگام اقامه نماز گروه گروه از مسجد بیرون میآمدند و در نماز شرکت نمیکردند و این بسیار به ضرر شیعیان تمام میشد. ولی بعد از فتوای حضرت امام، اکنون این وضع از بین رفته و تجلی وحدت اسلامی در مساجد مکه و مدینه به وضوح احساس میشود.(3)
بنابراین نگرش به وحدت و یکپارچگی مسلمانان را باید تصحیح کنیم (به عنوان یک تکلیف و واجب اولی نه به عنوان یک حکم از روی اضطرار و ناچاری)... و در این زمینه هماهنگی همه ارگانها، سازمانها، نهادها، نیروهای دولتی و مردمی و... یک امر ضروری مینماید.
اصول الفت و وحدت
لازم به ذکر است که برای رسیدن به آن الفت و اخوت اصولی وجود دارد که میتوان آن اصول را این چنین خلاصه کرد:
1- اصل توحید:
«پس هر کس به طاغوت کفر ورزد و به خدا ایمان آورد به یقین به دستاویزی استوار، که آن را گسستن نیست، چنگ زده است و خداوند شنوای داناست.» (بقره / 256)
2- اصل پیروی از پیامبر اسلام:
«(پیامبر) و از سر هوس سخن نمیگوید. این سخن به جز وحیی که به او میشود نیست.» (نجم / 4)
«هر کس از پیامبر فرمان برد، در حقیقت، خدا را فرمان برده و هر کس رویگردان شود، ما تو را برایشان نگهبان نفرستادهایم.» (نساء / 8)
«ای کسانی که ایمان آوردهاید از خدا اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر را نیز پیروی کنید، پس هرگاه در امری اختلافنظر یافتید، آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید... (نساء / 59)
3- اصل موازین اخلاقی: (عهد و پیمان - امر به معروف و نهی از منکر - عدل و قسط - همکاری و تعاون در کارهای خیر...):
« و چون با خدا پیمان بستید، به پیمان خود وفا کنید و سوگندهای خود را پس از استوار کردن آنها مشکنید...» (نحل / 91)
« همان کسانی که چون در زمین به آنان توانایی دهیم، نماز برپا میدارند و زکات میدهند و به کارهای پسندیده وا میدارند و از کارهای ناپسند باز میدارند و فرجام همه کارها از آن خدا است.» (حج / 41)
« ای کسانی که ایمان آوردهاید، پیوسته به عدالت قیام کنید.» (نساء / 135)
«و در نیکوکاری و پرهیزگاری با یکدیگر همکاری کنید و در گناه و تعدی دستیار هم نشوید.» (مائده / 2)
فقه و تقریب:
اساسیترین هدف تقریب، وحدت اسلامی است ولی در کنار آن میتوان آثار دیگری را نیز مشاهده کرد. از رهگذر تقریب و تضارب افکار، فقه اسلامی رشد و تکامل مییابد و بر غنای آن افزوده میشود.
این جریان عملا در ادوار مختلف فقه (شیعه و اهل سنت) روی داده است. فقهای مذاهب از دیرباز در کنار هم زیسته و نظرات فقهی و اسلوبهای استنباط را به بحث و بررسی گرفتهاند. امروزه نیز همین نیاز احساس میشود. (4)
برای مثال در میان دورههای نهگانه فقه شیعه، دوره چهارم که معروف به «عصر کمال و اطلاق اجتهاد» است، یکی از ویژگیها و امتیازات آن این امر میباشد که در مجامع علمی، آراء شیعه در کنار آراء اهل سنت قرار میگرفت و چه بسا جلسات بحث و مناظره بین دانشمندان این دو فرقه تشکیل میشد. فقهای شیعه برای پاسخ به این نیاز، به تدوین کتابهایی در فقه مقارن دست زدند، یعنی آراء فقهی شیعه و اهل سنت را در کنار هم قرار دادند و با استدلالی مناسب با منطق اهل سنت در مقام اثبات نظر شیعه برآمدند.کتاب «مسائل الخلاف» تالیف شیخ طوسی (قده) در واقع در همین زمینه تالیف شده است و در دورههای قبل (عصر سوم) کتابهای: «الاعلام فیما اتفقت علیه الامامیه من الاحکام مما اتفقت العامهًْ علی خلافهم» تالیف شیخ مفید و «الانتصار» و «مسائل الخلاف» هر دو، تالیف سیدمرتضی علمالهدی(ره) در همین زمینه نگاشته شده بود.(5)
بحثهای تطبیقی - فقهی میان مذاهب اسلامی در عصر حاضر بخصوص در زمینه عبادی، معاملات، احوال شخصیه و تشویق به چاپ و انتشار کتب و جزوهها در این موضوعات، میتواند همچون گذشته پیامآور یکپارچگی میان مسلمانان باشد. در این صورت به تنگ و باریک بودن شکاف دهان گشوده خیالی موجود که میان پیروان اهل بیت(ع) و اهل سنت و دیگر مذاهب اسلامی فاصله انداخته است پی خواهیم برد، چه کمتر فتوایی را از علمای مذاهب اسلامی میتوان یافت که دانشمندی از میان علمای پیروان اهل بیت بدان قائل نباشند. عکس مسئله نیز - هر چند در سطح محدودتر - صادق است. ارجاع روایات فقهی شیعه به منابع و مآخذ اهل سنت و مقایسه آنها با هم میتواند پیوندهای مستحکمی میان مذاهب اسلامی را به ارمغان آورد.(6)
* مرکز آموزش و پژوهش سازمان تبلیغات اسلامی
1- شرح نهجالبلاغه، ابن ابیالحدید، ص18، چاپ دارالجیل، بیروت.
2- همبستگی مذاهب اسلامی - ترجمه بیآزار شیرازی، ص 310-311
3 و 4- وحدت اسلامی از دیدگاه قرآن و سنت، آیت... سیدمحمد باقر حکیم، ص 191.
5- تاریخ فقه و فقها، دکتر ابوالقاسم گرجی، ص 177.
6- وحدت اسلامی از دیدگاه قرآن و سنت آیتا... حکیم، ص 198