دولت طبقات مستضعف را دریابد نه اشراف «هایکلاس» را(خبر ویژه)
کاش دولتمردان در همین ایام نیمنگاهی به مرز عراق میداشتند تا عمق توصیه بنیانگذار جمهوری اسلامی درباره محرومان را بفهمند.
داریوش سجادی همکار سابق نشریات اصلاحطلب در این باره نوشت: همزمانی مصوبه منع فروش هواپیمای مسافربری به ایران توسط نمایندگان کنگره آمریکا با راهپیمایی میلیونی مراسم اربعین حسینی در ایران و عراق میتواند مایه عبرت برای کارگزارانی باشد که در تمشیت ملکداری بین مطلا و طلا یا قائل به تمایزی نیستند و یا قادر به تمایزی نیستند!
هرچند با توجه به فرسودگی سیستم ناوبری هوائی، دولتمردان را میبایست نسبت به نوسازی ناوگان هوائی کشور موظف محسوب کرد و هرچند مصوبه کنگره نیز شاخصی است از تفرعن و شیرین عقلی نمایندگان مجلس آمریکا. اما با توجه به قاعده «اهم فیالاهم» نیز نمیتوان این جفا را از تدبیرکنندگان دولت «تدبیر و امید» نادیده انگاشت که در برزخ تخیر بین دوگانه «مطلا و طلا» جانب گوهر ناب را رها کرده و بیحزمانه از دغدغههای «خرمهرههای صحنه» جانبداری میکند!
قدر مسلم آن است که مسافرت هوائی خارجی به قاعده امری لوکس با مسافرانی لوکس محسوب میشود که به رغم مشکلات معیشتی و اقتصادی گسترده و مبتلابه کشور تامین مطالبات این بخش از جامعه نمیتواند و نباید اولویت حکومت باشد. خصوصا آنکه این اقشار عموما آنقدر تمکن مالی دارند تا زمان آپدیت شدن ناوگان هوائی کشور پروازهای خارجی خود را از طریق شرکتهای هواپیمائی خارجی تعقیب کنند.
دولتمردان اگر نیمنگاهی به وصایای بنیانگذار جمهوری اسلامی میداشتند در آن صورت عنایت به این بداهت مییافتند که: «آنها که تصور میکنند سرمایهداران و مرفهان بیدرد با نصیحت و پند و اندرز متنبه میشوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک میکنند آب در هاون میکوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحتطلبی، بحث دنیاخواهی و آخرتجویی دو مقولهای است که هرگز با هم جمع نمیشوند و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند... ما باید تمام تلاشمان را بنماییم تا به هر صورتی که ممکن است خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم.»
دولتمردان تدبیر و امید را تنها کافی بود در ایام اربعین حسینی نیمنگاهی به مرز سومار و چذابه میداشتند تا آنگاه به عمق توصیه بنیانگذار جمهوری اسلامی تفطن مییافتند!
تودههای مومن و کمتمول و بلکه بیتمولی که برای یگانه «سفر خارجهشان» نه دغدغه ایرلاین «های کلاس» دارند و نه دلمشغول صندلی «فیرست کلاس»اند و با پای پیاده نذر سفر دارند و دست بر قضا در این سفر بیشتر مصیبت کشیدن را دالی بر فضیلت بیشتر سفرشان دانسته و بدان اقتفا ارسی خود را نیز واگذاشته و «برهنه پا» عزم سفر میکنند. همان که به تعبیر امام خمینی اثبات کردهاند تا آخر خط میمانند.