kayhan.ir

کد خبر: ۹۱۱۲
تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۸:۵۳
روایتی از اربعین‌های انقلاب اسلامی -16 (پاورقی)

در آستانه تحول شگفت (پاورقی)


Research@kayhan.ir
 محسن حسینی نهوجی

 نمی‌دانم چه چیزی باعث شد که القاء درونی‌ام را به عنوان تصمیم طلاب انقلابی اعلام کنم. هیچ کس نیز با این موضوع مخالفتی ابراز نکرد. انگار این پیشنهاد، ایده همه طلاب بود. اصلا ذهن کسی، به سمت کار دیگری گرایش نداشت. گویا یک توافق بدیهی بود که قبلا بین همه آنان درباره آن گفت‌وگو شده بود! چنانچه در مورد راهپیمایی سکوت مطلق و عدم تعرض و درگیری و سپس تجمع در منازل مراجع معظم تقلید، یکی پس از دیگری و سخنرانی و اعلام موضع هر مرجع یک مدیر ستادی ورزیده و مجرب، پیگیر، برنامه‌ریزی و اجرا می‌شد و همه دستیاران با او همکاری می‌کردند، حداقل یک روز طول می‌کشید تا با نمایندگان طلاب مدارس گفت‌وگو کنند و مثلا نظر طلاب مدرسه حقانی، مدرسه‌خان، مدرسه رضویه، مدرسه حجتیه، مدرسه کرمانیها، مدرسه آیت‌الله گلپایگانی و سایر طلابی که به صورت آزاد در دروس حوزه شرکت می‌جستند، اخذ گردد و با بررسی نقاط قوت و ضعف آن‌ها، پیشنهاد برتر را مدرسین و فضلا به استحضار مراجع عظام تقلید برسانند وآنگاه تصمیم واحد مورد توافق مراجع به دست آید. یک روز هم باید کار تبلیغاتی و فراخوانی صورت می‌گرفت، تا طلاب اقدام به چنین کاری نمایند. تازه معلوم نبود طلابی که هر یک از شهرها و روستاهای مختلف با سطوح تحصیلی ابتدایی، متوسطه و تحصیلات عالی وارد حوزه شده مشخص نبود هر یک در حوزه تا چه سطحی تحصیل کرده‌اند؟ مقدماتی، سطح، خارج و به شیوه سنتی قدیم یا سیستم و کتب جدید و در کدام مدرسه تحصیل کرده‌اند؟ به کدامیک از جریانات سیاسی و حوزوی گرایش دارند و مطالعات کتب غیردرسی و سیاسی اجتماعی آنان در چه سطحی قرار دارد؟، درخصوص راهپیمائی مذکور چه موضعی بگیرند! بنابراین با توزیع روزنامه و آگاهی طلاب از مقاله در عصر روز 17 دی، روز 18 و 19 دی به بررسی شیوه عکس‌العمل و نظرخواهی طلاب وتصمیم واحد مراجع معظم وتبلیغ و فراخوان سپری می‌شد و در روز 20 دی ماه راهپیمایی مورد نظر صورت می‌گرفت. در حالی که طلاب انقلابی پس از اطلاع از نشر چنین مقاله‌ای فرصت‌سوزی نکرده، با پخش و انتشار سریع خبر، همه مردم شهر را در جریان موضوع قرار داده، پس از نماز مغرب و عشاء در مسجد اعظم موضع خود را اعلام کردند. موضوع شگفتی که کمتر به آن پرداخته شده، علی‌رغم ناراحتی و خشم، طلاب انقلابی بدور از رفتارهای احساسی، نوعی آرامش و طمأنینه و ظرفیت سبک و سنگین کردن نوع عکس‌العمل را در خود احساس می‌کردند. طلابی که انتظار می‌رفت با دسترسی به امکانات انفجاری و تخریبی وسیعی که به دست آورده‌اند، حداقل دفتر حزب رستاخیز که حفاظت چندانی  از آن نمی‌شد، و چند کیوسک پلیس راهنمایی و چند بانک را به آتش بکشند، تا شدت خشم خود را نشان دهند.(1) نه تنها در عمل، حتی با تهدید هم، چنین نیتی بروز ندادند. بلکه در حالت کاملا عجیبی که علی‌رغم وقوف حاضران آن لحظات شگفت، کسی را یارای توصیف آن نیست، یک کشش درونی، تحت سلطه یک دست غیبی، انگار تمامی اذهان را مسخر نموده، تحت کنترل و هدایت خود به یک سو می‌کشاند.
فضلا و مدرسین محترم، که خود نیز تحت سیطره آن اراده غیبی قرار گرفته، وسیله‌ای برای اجرای امر بودند، نیمه شب 17 دیماه، جلسه‌ای در بیت آیت‌الله حسین نوری همدانی با حضور آیت‌الله وحید خراسانی، آیت‌الله سبحانی، آیت‌الله ناصر مکارم، آیت‌الله مؤمن، آیت‌الله طاهری خرم‌آبادی و آیت‌الله علی مشکینی، آیت‌الله محمدی گیلانی و پیگیری حجت‌الاسلام موسوی تبریزی، تشکیل دادند. بنابر نقل آقای سیدحسین موسوی تبریزی، که در مسجد نو روبه روی قبرستان شیخان، کتاب فقهی شرح لمعه تدریس می‌کرد، برخی از بزرگان مثل آیت‌الله مکارم و آیت‌الله وحید خراسانی با تعطیل کردن درس‌ها چندان موافق نبودند و پیشنهادشان، دفاع از شخصیت و جایگاه امام خمینی و تبیین اعتراض و مخالفت علماء و حوزه علمیه به اراجیف مقاله کذائی در پایان درس بودند. حضرات آیات نوری، طاهری، مؤمن و مشکینی و نیز خود آقای موسوی که بر اثر مراجعه طلاب از قصد و عزم جدی طلاب برای به تعطیل‌کشاندن درس‌ها و تجمع در بیوت مراجع عظام مطلع شده بود، موافق تعطیل کردن کلیه دروس در روز هیجدهم و بیان اعتراض به مقاله، در پایان درس‌های روز نوزدهم بوده‌اند. با تصویب پیشنهاد دوم، چند تن از حاضران جلسه مذکور، عهده‌دار مطلع نمودن حضرت آیت‌الله گلپایگانی و حضرت آیت‌الله نجفی مرعشی و سیدکاظم شریعتمداری، شده بودند. (2)
راهپیمایی منضبط و توأم با سکوت، بدون حمل هرگونه پرچم و پلاکارد و عکس، بدون کوچک‌ترین تعرض و درگیری، هرگونه بهانه‌ای را از دژخیمان، برای ممانعت یا سرکوب آن، سلب می‌کرد و نتایج مثبت فراوانی را در برداشت. از یک سو باعث احساس امنیت و آرامش راهپیمایان و در نتیجه مشارکت برخی از مردمی که به علل مختلف در شرایط درگیری نمی‌توانستند حضور یابند، می‌شد و از سوی دیگر زمینه لازم را برای تداوم حرکت در منزل مراجع، یکی پس از دیگری فراهم می‌ساخت.
منابع در دفتر روزنامه موجود است