به یاد طلبه بسیجی شهید «سیدمظهر کیهانیان (موسوی)»
میخواهید با ملتی که دینش اسلام و رهبرش خمینی است طرف شوید؟!(حدیث دشت عشق)
روحانی شهید سیدمظهر کیهانیان (موسوی) دوم اردیبهشت 1347 به دنیا آمد. پدر و مادرش از نظر اقتصادی تنها به درآمد کارگری متکی بودند. ولی در تربیت و تعلیم فرزند از هیچ کوششی فروگذار نمیکردند. او را به کلاسهای قرآن مساجد میفرستادند و... سیدمظهر آرام آرام بالید تا پا به مدرسه گذاشت. دوران ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت به پایان رساند. و پا به عرصه مقدس حوزه علمیه «همدان» گذاشت و مدت سه سال به علوم حوزوی و فراگیری آن اهتمام ورزید. او عاشق درس بود و به عنوان یک طلبه ممتاز، مورد احترام طلاب و اساتید. با آغاز جنگ تحمیلی، زمانی که میخواست به جبهه برود، با شگردی خاص رضایت پدر و مادر را گرفت؛ اگر چه با توجه به علاقه زیادش به خانواده، دلش برای آنها تنگ میشد، ولی احساس وظیفه در برابر دین و کشور، این دلتنگیها را توجیه میکرد. هنگام خداحافظی میشد پشت پا زدن به تمام تعلقات دنیوی را در چهرهاش دید. او اعتقاد داشت زندگی در سایه ذلت و خواری هرگز اعتباری ندارد: «هیهات منا الذله.» و چه زیبا راه سرور و مولای خود را ادامه داد و برای یاری دین اسلام از بذل جان هم دریغ نورزید و به جبهههای جهاد رفت. در نبردی جانانه در برابر کفر ایستاد و شهادت و ایثار را به رخ دشمنان کشید. او سرانجام در تاریخ 1365/10/29 از کربلای ایران، شلمچه، پرواز کرد و در جوار مولایش مأوا گرفت.قسمتی از وصیتنامه شهید: ای دشمن اسلام! بدان اگر بدن ما در میدان مینها بسوزد و پودر شود و بعد تمام پودرها را در دنیا پخش کنید، در آن سلولهای سوخته کلمه «لا اله الا الله» و «اسلام دین ماست» را نمیتوانید بگیرید. شما روبه صفتان، خیال میکنید با آهن قراضههای زنگزده، میتوانید با یک ملت طرف شوید؟ آن هم یک ملتی که دینش، اسلام و رهبرش خمینی است؟!