kayhan.ir

کد خبر: ۹۰۲۹۱
تاریخ انتشار : ۲۳ آبان ۱۳۹۵ - ۱۹:۰۱
اتخاذ روش‌های حمایتی و تشویقی برای تکریم سالمندان در ابلاغیه سیاست‌های کلی خانواده-بخش پایانی

چراغ خانه را با تکریم سالمندان‌ روشن نگه داریم


 گالیا توانگر

 در اغلب جوامع شهری، مرز قراردادی ۶٠‌سال، یعنی زمانی که فرد از خدمت باز‌نشسته می‌شود، آغاز سالمندی را نشان می‌دهد. به همین دلیل افراد ۶٠ ساله و بالا‌تر به عنوان سالمندان یک کشور شناخته می‌شوند. اگر چه در بعضی منابع دیگر، ۶۵ سالگی به عنوان مرز مشخص‌کننده در نظر گرفته شده است. روشن است که سن شروع سالمندی اگر چه در قراردادها بالای ۶۰سال در نظر گرفته شده، ولی در برخی موارد افرادی با سنین بسیار کمتر که در آنها زمینه‌های افسردگی و تضعیف روحی و جسمی آشکار است، به نوعی سالمند محسوب می‌شوند. گاه بر عکس افرادی با سنین بالاتر از 60 سال - به رغم سن شناسنامه‌ای خود - و به دلیل برخورداری از سبک زندگی سالم و شاد هرگز یک سالمند دیده نمی‌شود و در برخورد با آنها احساس اینکه فرد مسن فارغ از پویایی را ملاقات کرده ایم،به ما دست نمی‌دهد.
بند 15سیاست‌های کلی خانواده ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری به روشنی بر ترویج سبک زندگی سالم با هدف توانمند سازی سالمندان اشاره دارد. برای تحقق این مهم اولین و موثرترین قدم این است که بپذیریم سالمندی به معنای فصل عزلت نشینی و کناره‌گیری از دنیا نیست.در مقابل مابقی آحاد جامعه نیز باید راه‌های بهره‌برداری معنوی، فکر و تجربی از حضور بزرگ‌ترها در کنار خویش را بیاموزند.
گاهی چه نعمتیه این آلزایمر!
چمدانش را بسته بودیم، با خانه سالمندان هم هماهنگ شده بود. یک ساک هم داشت با یک قرآن کوچک، کمی نان روغنی، آب‌نبات قیچی،کشمش وچیزهایی شیرین، برای شروع آشنایی گفت: «مادر جون، من که چیز زیادی نمی‌خورم یک گوشه هم که نشستم. نمی شه بمونم؟ دلم واسه نوه هام تنگ می‌شه.»
 گفتم: «مادر من، دیر میشه،چادرتون هم آماده‌است، منتظرند.»
گفت: «کیا منتظرند؟ اونا که اصلا منو نمی‌شناسند.»  وادامه داد: «آخه اونجا مادرجون، آدم دق می‌کنه‌ها، من که اینجا به کسی کار ندارم اصلا، اوم، دیگه حرف نمی‌زنم.خوبه ؟ حالا می‌شه بمونم؟» گفتم: «آخه مادر من، شما داری آلزایمر می‌گیری،همه چیزو فراموش می‌کنی.»
گفت: «مادر جون، این چیزی که اسمش سخته رو من گرفتم، قبول تو چی؟ تو چرا همه چیزو فراموش کردی دخترکم؟»
خجالت کشیدم، حقیقت داشت، همه کودکی و جوانی ام و تمام عشق و مهری را که نثارم کرده بود، فراموش کرده بودم. اون بخشی از هویت و ریشه و هستی‌ام بود، و راست می‌گفت، من همه را فراموش کرده ام .زنگ زدم به خانه سالمندان، که نمی‌رویم توان نگاه کردن به خنده نشسته برلب‌های چروکیده و نگاه مهربانش را نداشتم، ساکش را باز کردم ، قرآن و نان روغنی و ... همه چیزهای شیرین دوباره در خانه بودند آب‌نبات قیچی را برداشت،گفت: «بخور مادر جون، خسته شدی، هی بستی و باز کردی.» دست‌های چروکیده‌اش را بوسیدم و گفتم: «مادر جون ببخش، حلالم کن، فراموش کن.» اشکش را با گوشه رو سری اش پاک کرد و گفت: «چی رو ببخشم مادر، من که چیزی یادم نمی‌یاد.یعنی شاید فراموش می‌کنم! گفتی چی گرفتم؟ آل چی... جل الخالق، چه اسم‌هایی می‌ذارن این دکترا، روی درد‌های مردم.»
 طاقت نگاه بزرگوار و اشک‌های نجیب و موی سپیدش را نداشتم در حالی‌که با دست‌های لرزانش، موهای دخترم را شانه می‌کرد زیر لب می‌گفت:«من که ندارم، ولی گاهی چه نعمتیه این آلزایمر!»
از لحن دستوری استفاده نکنید
از بین اختلال‌‌های روانشناختی، افسردگی، به عنوان معمولی‌ترین مسایل احساسی و عاطفی در سنین سالمندی بروز می‌کند و معمولا در این سنین از دست دادن علاقه و انرژی، بیخوابی زیاد، ابراز شکایت و سرزنش خود در قالب افسردگی نمایان می‌‌شود. متاسفانه مواردی مانند  مرگ همسر، اختلال در انجام وظایف و از دست دادن آزادی نیز از دلایل بروز افسردگی در سالمندان است.
همچنین  اختلالات اضطرابی نیز می‌‌تواند در سالمندان همچون هراس، وحشت زدگی و یا حتی علایمی از بیماری‌‌های غدد داخلی، تنفسی، قلبی و عروقی را ایجاد کند که در این مواقع مراجعه افراد سالمند به مراکز بهداشتی و درمانی ضروری است.
مینا حسن زاده یک شهروند با اشاره به اینکه هرگز راضی نمی‌شوم که مادر عزیز خود را به یکی ازاین مراکز نگهداری سالمند بسپارم، می‌گوید: «همان‌طور که مادرم برای من بیدار خوابی‌های زیادی کشیده و با پول خیاطی ما را به جایی رساند،من نیز وظیفه خود می‌دانم که در این سال‌های سالمندی دستگیرش باشم؛ البته نه تنها نگهداری از مادرم را در بهترین شرایطی که از دستم بر می‌آید، وظیفه خود می‌دانم، بلکه با عشق چنین می‌کنم.»
وی به اشتباه بزرگ برخی از فرزندان در قبال نگهداری از والدینشان اشاره کرده و توضیح می‌دهد: «خیلی از ما تصورمان این است که باید در حیطه نگهداری به والد پدر و مادرمان تبدیل شویم و با همان محبتی که نسبت به فرزندانمان داریم، کار نگهداری از والدینمان را انجام دهیم. در حالی که ما هرگز نمی‌توانیم والد پدر و مادرمان باشیم. سالمندان بیش از محبت نیازمند حفظ شأن و جایگاهشان در خانواده‌اند.بنابراین نگهداری از سالمند نیازمند یک سری مهارت‌های رفتاری اکتسابی است که باید از طریق گرفتن مشاوره آنها را به دست آوریم.برای مثال سرای محلات می‌توانند با گذاشتن جلساتی در این زمینه یاریگر خانواده‌ها شوند.»
وی برای مثال به پر کردن اوقات فراغت سالمندان اشاره کرده و می‌گوید: «هر نوع پیشنهادی برای چگونگی گذراندن طول روز و ساعات فراغت سالمند باید با مشورت با خودش و با انتخاب خودش انجام شود. در هیچ زمینه‌ای دستور ندهید. مثلا در ساعتی به زور او را به پارک محله نفرستید. این دستور دادن‌ها  - ولو کوچک و کم اهمیت - بار سنگین عاطفی برای سالمند در پی خواهد داشت و او را به وادی افسردگی و دلزدگی از دنیای پیرامونش می‌کشاند.»
این فرزند وظیفه شناس در قبال نگهداری والده خود برایمان می‌گوید: «هرگز در جلو بچه‌ها به والدینتان -حتی برای نشست و برخاستش- از لحن دستوری استفاده نکنید.همیشه بر همان پله همیشگی فرزندی بایستید و غرور را به خود راه ندهید.»
ورزش شنا در حفظ تعادل سالمند
موثر است
بین میزان سلامت عمومی و علائم جسمی، روانی و اجتماعی در ساکنان منزل و آسایشگاه‌ها تفاوت معنی داری وجود دارد. سالمندان ساکن در آسایشگاه‌ها در مقایسه با اقامت در کنار خانواده به نسبت بیشتری مبتلا به افسردگی می‌شوند به طوری که حدود 3 درصد سالمندان در خانواده افسرده می‌شوند در حالی که 25-15 درصد ساکن خانه‌های سالمندان از افسردگی رنج می‌برند.یکی از راه‌های پیشگیری از افسردگی در دوران سالمندی این است که از سال‌ها قبل‌تر مسیر ورزش را در پیش گرفته و غذای خود را سالم کنیم. مطالعات نشان داده‌اند آن دسته از سالمندانی که در دوران جوانی ورزش می‌کرده‌اند خطر افتادگی شان در پیری به مراتب کمتر است. افتادن در افراد سالمند باعث شکستن استخوان‌ها، آسیب دیدگی مغزی و آسیب دیدگی‌های شدیدتر می‌شود و بعد از ریکاوری غالبا این افراد نمی‌توانند توانایی حرکتی خود را بازیابند. یک سوم افرادی که 63 سال به بالا سن دارند هر ساله افتادن را تجربه می‌کنند.احمد حسینیان یک مربی ورزش باشگاهی برایمان توضیح می‌دهد: «برای آن دسته از سالمندانی که دچار ضعف بدنی نیستند، ورزش شنا را توصیه می‌کنم. در شنا فرد سعی می‌کند که هماهنگی بدن خود را حفظ کند و روشن است که چنین فردی در حفظ تعادلش موفق‌تر خواهد بود.سالمندانی که قادر به حفظ تعادل خود هستند، از خطر افتادگی تا حدود زیادی دور می‌شوند و آسیب جدی نخواهند دید.»
طراحی زندگی شاد برای سالمند
تا صحبت از سالمند می‌شود همه خیال می‌کنند باید برای پدر بزرگ و مادر بزرگ لباس‌های تیره هدیه داد. چنانچه اوقات تلخ بد قلق‌اند، این رفتار کاملا طبیعی است و یک سالمند همین‌گونه است.در حالی که بدخلقی‌ها و گلایه‌های یک سالمند به هیچ وجه طبیعی نبوده و گواه افسردگی شایع همین سن است. اگر جلو افسردگی یک سالمند گرفته نشود شاید از لحاظ روحی و جسمی کارش به جاهای باریک بکشد.
اکبر محبی یک کارشناس ارشد روانشناسی در‌باره چگونگی فراهم آوردن محیط شاد و نشاط بخش برای سالمندان می‌گوید: «سعی کنیم هرروز با تلفن و پیامک به یادشان باشیم ونوه‌ها را که موجب شادی ونشاطند، بیشتر به خانه آنها ببریم.به خاطراتشان بها دهید و تشویقشان کنید که آنها را نوشته و یا ضبط کنند. واقعا نمی‌دانید در این مسیر چه شور و شوقی می‌یابند! آیا نمی‌شود با یک انتشاراتی برای چاپ این خاطرات صحبت کنید؟حتما می‌شود و اگر این برنامه تا انتها دنبال گردد، زندگی سالمند را هدفی تازه و رنگی دوباره می‌بخشید.»وی ادامه می‌دهد: «برای ورزش هیچ وقت دیر نیست.البته میزان و نوع حرکات ورزشی بسته به توانایی بدن سالمندتان دارد. یک سالمند تنها می‌تواند دقایقی در فضای سبز راه برود در حالی که دیگری توانایی بیشتری داشته و قادر به دویدن است.»این روانشناس در تکمیل صحبت هایش می‌گوید: «باید تکنولوژی را به زندگی سالمندتان وارد کنید. شاید دیر یاد بگیرد ولی این مسئله باعث می‌شود که احساس تک افتادن از جوان‌تر‌های خانواده اش را نداشته باشد.یکی دیگر از فاکتورهایی که باید وارد زندگی سالمندتان شود رنگ است.چه عیبی دارد که برای مادر بزرگتان روسری رنگ شاد بخرید و تعطیلات آخرهمین هفته از بخواهید برای رفتن به سینما همراهی‌تان کند؟»
چگونگی حفظ شان سالمند در خانه؟
در گفت وگو‌ها سالمند را شرکت دهید. درباره آنها طوری صحبت نکنید انگار دراتاق نیستند. تا حد امکان هنگام صحبت کنار سالمند بنشینید و بلند و واضح صحبت کنید. طوری که صحبت شما را درک کند،اما فریاد نزنید. وقتی با سالمند صحبت می‌کنید نسبت به زبان بد بخصوص حالت چهره آگاهی داشته باشید. برای مثال اگر سخن محبت‌آمیز را با اخم بگویید، احساس خوبی در سالمند ایجاد نخواهد کرد. به سالمند زمان کافی بدهید تا به سؤالتان پاسخ دهد. برخی سالمندان به آسانی گیج می‌شوند و برخی به زمان بیشتری برای پاسخ‌گویی نیاز دارند.سالمندان ذخایر تجربه هستند و باید همواره به آنان ارج نهاد. بی‌شک حفظ شان و احترام سالمندان نشانه توسعه فرهنگی در جامعه است.
زهرا نعمتی یک شهروند درباره ضرورت احترام گذاشتن به سالمندانی که درخانه نگهداری  می‌شوند، می‌گوید: «وقتی که بچه بودم هروقت کار خوبی انجام می‌دادم، از زبان بزرگترها این دعا را می‌شنیدم که الهی پیر بشی! اما حالا که بزرگ شده ام می‌دانم که یکی از چالش‌های پیری این است که زمانه و آدم‌ها تو را فراموش می‌کنند.اینکه از طرف کسانی که تمام عمر دوستشان داشته‌ای، فراموش شوی، بزرگ‌ترین آسیب هاست.»
وی ادامه می‌دهد: «یکی از پیامدهای فراموشی سالمندان این است که در تصمیم‌گیری‌ها آنها را کنار می‌گذاریم. حرف‌های مهم را یواشکی مطرح می‌کنیم تا مجبور نشویم به طور واضح برای سالمند توضیح دهیم.حتی اگر بخواهیم حرف خوبی را مطرح کنیم معمولا با اخم می‌گوییم که باعث می‌شود سالمند دوچندان احساس ناراحتی و نادیده گرفته شدن پیدا کند. بنابراین اندک‌اندک سالمند اگر چه در خانه حضور دارد؛ولی به انزوا کشیده می‌شود که این موضوع اصلا به نفع اوضاع روحی‌اش نیست. ضمن اینکه برای برخورد سالمند‌آزاری در خانه هیچ‌کس مقابله‌ای نمی‌کند و این وضع را برای سالمندانی که خدای نکرده مورد بی‌حرمتی قرار می‌گیرند، بدتر خواهد کرد.»
نعمتی در تکمیل صحبت هایش می‌گوید: «تا وقتی که والدینتان در کنار شما هستند، هر چه از دستتان بر می‌آید برایشان انجام دهید،چرا که وقتی دیگر در کنارتان نیستند، به شدت حسرت این روزها را خورده و در دل می‌گویید؛ کاش این کارها را برایشان انجام می‌دادم. فراموش نکنید که هیچ چیز نمی‌تواند جای خالی والدین را پر کند، چون شما تنها یک پدرو مادر دارید که نمی‌تواند جایشان را افراد دیگری پر کنند.»