کارنامه گزارش روز کیهان در سال 1392
مجاهدت قلم در خدمت به مردم (گزارش روز)
گالیا توانگر
صفحه گزارشروز ماحصل تلاش صادقانه گروهی است که با ابزار قلم و اندیشه همواره سعی داشتهاند برای مردم بنویسند. هیچ تشویقی برایمان دلگرمکنندهتر از رضایت شما عزیزان نبوده و نخواهد بود.
شاید در خیلی از موارد انعکاسدهنده مشکلات بودهایم، اما اگر همین اقدام هم منتج به تکاپوی مسئولان برای یافتن راهکارها و رفع چالشهای پیش روی مردم شده باشد، ما به بهترین نحو پاسخ خدمت خود را گرفتهایم. چه جایزهای میتواند از این بالاتر باشد که ما رودررو یا تلفنی پس از چاپ گزارش هایمان میشنویم مشکل فلان گروه مردمی و یا بهمان چالش سازمانی حل و فصل شده است.
در سال 92 در مجموع با 259 شماره گزارش تا نیمه اسفندماه در خدمت شما عزیزان بودهایم که به این تعداد شمارگانی را که بعد از نیمه اسفند تا پایان سال به چاپ میرسند، خودتان اضافه کنید. گالیا توانگر با 62 شماره گزارش، صدیقه توانا با 59 شماره، حسن آقایی با 36 شماره، لیلا کریمی با 12 شماره، ایرج نظافتی با 9 شماره و گروه گزارش با 81 شماره گزارش میزبان شما مخاطبین نکتهسنج و آگاه صفحه گزارشروز کیهان بودهاند.
ما تلاشمان بر این است که در صفحه گزارشروز، به روز باشیم. به این معنا که ابتدا بسنجیم مباحث روز مطرح در جامعه حول چه محورهایی هستند؟ در زمان انتخابات تم گزارشهایمان سیاسی میشود. در زمان بازگشایی مدارس و فصل امتحانات بیشتر به چالشهای آموزش و پرورش میپردازیم. روزی دیگر بحث هدفمندی یارانهها و یا سبد کالا داغ است که ناگزیر رویکرد گزارشهایمان اقتصادی میشود.
در خریدهای شب عید به سراغ قشر کارگری میرویم و در گزارشهای اقتصادی مچ واسطهها را میگیریم. به این ترتیب صفحه گزارشروز کیهان عرصه مطرح شدن سوژههای به روز و داغ جامعه ماست. کلکسیونی از موشکافی چالشهایی که پیش روی جامعه امروزمان قرار دارند و باید به درستی حلاجی شده و از زبان مسئولان و اهل فن در هر شاخه راهکارها استخراج شوند. اگرچه بیشتر رسالت مطبوعاتیمان ایجاب میکند که عین حقیقت را درباره چالشهای موجود بنویسیم اما حقیقت بالاتری هم در صفحه گزارشروز کیهان وجود دارد و آن این است که گزارشگران این بخش تلاش دارند تا آنجا که امکان دارد در مواجهه با کارشناسان و اهل فن در هر شاخه راهکارهایی نیز از زبان ایشان استخراج کرده و پیش روی جامعه خود قرار دهند.
چیدمان تلاش و همدلی در سرویس گزارشروز
قبل از هر چیز باید از زحمات جناب حاج آقای شریعتمداری، نماینده محترم ولیفقیه در مؤسسه کیهان تشکر کنیم. ایشان همواره با نگاه استادانه و دلسوزی بیدریغ خویش حامی ما در پیشبرد اهدافمان بودهاند.
ایرج نظافتی، دبیر سرویس گزارشروز کیهان در مورد همراهی مدیرمسئول محترم کیهان و حاج آقا شایانفر، رئیس محترم مرکز پژوهشهای کیهان با اهالی این سرویس توضیح میدهد: «علیرغم مشغله و دغدغه حاج آقا شریعتمداری و آقای شایانفر در باب مسائل روزنامه بهویژه در موضع سیاسی هرگاه برای گرفتن مشورت در باب سوژهای با این دو عزیز صحبت کردم، با روی گشاده و لبخند پذیرایمان شدهاند و خیلی مسلط بر سوژه بحث کرده و نظر دادهاند.» نظافتی میگوید: «در کل هماهنگی منسجم و خوبی بین مدیرمسئول و ما وجود دارد که شاهد برکات این رابطه استاد و شاگردی در نوشتههایمان هستیم.»
دبیر سرویس گزارش روزنامه کیهان به این که در دل سرویس مذکور یک گروه همدل شکل گرفته، مباهات کرده و میگوید: «دغدغه من در سرویس این است که گزارشها به بهترین نحو تهیه شوند و خوب و به موقع نیز انعکاس پیدا کند. در سرویس گزارش تلاش فردی معنایی ندارد و هرچه هست گروهی و جمعی است. حتی اگر در برخی مواقع یکی از اعضا مشکلی پیدا کنند این مشکل به بقیه ما نیز سرایت کرده و به چالش گروهی تبدیل میشود که هر یک خود را برای رفع آن سهیم میدانیم. اینگونه همدلیها ارزشش از هر چیز بالاتر است. در برابر جزئیترین تا کلیترین مسائل بچهها، نمیتوانم بیتفاوت باشم و هر طور شده باید آن چالش را رفع کنیم. منظورم این است که در سرویس گزارشروز در دل تکتکمان احساس مسئولیت موج میزند.»
دبیر سرویس گزارشروز به ستون گزارش خبری که در حاشیه صفحه گزارشروز از سال 92 جا گرفت، اشاره کرده و میگوید: «ما این ستون را افتتاح کردیم تا همه بچههای سرویس از اطرافشان و جامعه سوژه بگیرند و در مورد مسائل روز جامعه بیشتر ریز شوند و قلم بزنند. این ستون در حال حاضر افتتاح شده و چشم انتظار تلاش گروهی ما و نیز همراهی مردم برای شکوفایی هرچه بیشتر است. امیدواریم در سال 93 ستون گزارش خبری با جدیت بیشتری چه از سوی اهالی سرویس گزارش و چه مخاطبین ما (مردم) روبهرو شود و روبهسوی بالندگی داشته باشد.»
وی کارنامه درخشان صفحه گزارشروز در جشنوارههای سال 92 را ورق زده و میگوید: «همیشه صفحه گزارشروز یک پای ثابت منتخبین جشنوارههای مطبوعاتی و ادبی بوده است. این گواه این است که در سرویس عرصه برای رشد هرچه بیشتر اعضا فراهم شده و اعضای این سرویس نیز با هوشمندی و پشتکار فعالیت خود را دنبال میکنند.»
لازم به ذکر است که امسال گالیا توانگر توانست در دو بخش از جشنواره بینالمللی- ادبی امام رضا(ع) و نیز در جشنواره ترافیک و رسانه حائز رتبههای برتر شود. ضمنا صدیقه توانا نیز جزو منتخبین جشنواره وقف قرار گرفت.
از داستان زندگی مردم گزارش مینویسم
اگر محمدسعید مدنی را یاور اصلی صفحه گزارشروز معرفی کنیم، انصافا سخنی به گزاف نگفتهایم. او مردی دلسوز و مهربان است که با حمایتهای بیدریغ خود در جمع اعضای شورای سردبیری همواره برکات حضورشان شامل حال سرویس گزارش شده است.
مرتضی صفارهرندی، را به حساسیت ویژه اش در زمینه نکات ویرایشی صفحه میشناسیم. به راستی اگر تشویقها و گاه نکتهسنجیهای او نمیبود، آیا تا این حد راهگشایی و خاطرجمعی میداشتیم؟
محمد ایمانی، مرد در آرامش و دانای شورای سردبیری نیز همواره در جلسات مشترک سرویس و شورای سردبیری با جدیت خاصی حضور داشته و ما را از راهنماییهای بیدریغ خویش بهرهمند ساخته است.
الفبای سیسال نوشتن
آقای حسن آقایی یکی از پیشکسوتان روزنامه کیهان و ازافراد باسابقه درسرویس گزارش است.
آقایی میگوید: «حدود سیودو سه سال است در تحریریه روزنامه کیهان فعالیت نوشتاری دارم. بدو اشتغالم در سرویس شهرستانها بود باچند حوزه مشخص خبری شهرستانها بعد به اضافه تدوین خبرهای ارسالی که عمدتا دستنویس و تنظیم گزارشهای ارسالی.
در کنار آن فعالیت، بیش از 15 داستان در ارتباط با دفاع مقدس، در صفحهای به نام «بلندای قامت اسلام» که در سرویس دیگری (احتمالا سرویس مقالات بود) نوشتم.
پس از چند سالی کار، سردبیر محترم وقت خواستند به سرویس اجتماعی منتقل شوم (این سرویس پیشترها «حوادث و شهری» نامیده میشد.) در آنجا بدوا با داشتن تعدادی حوزه معین خبری از جمله سازمان هواپیمایی کشوری، سازمان هواشناسی، هواپیمایی «هما»، راهآهن، شرکت رجاء، اتوبوسرانی و تاکسیرانی بودند که همواره جدای از خبرهای رسمی این دستگاههای سازمانی، پیشنهاد مصاحبه و گزارشهای خبری را با طرح چند سؤال عملیاتی میکردم. در همین راستا نیز یادداشتهایی تحت عناوین گوناگون شامل، گذری نظری، نکتهها وگفتهها، جلوههای زیبا (ستون ثابت و پرخواننده) و بعضا نیمصفحهای تحت عنوان «سالهای خاکستری» مینوشتم. این مطلب سرگذشت سخت و تحقیرآمیز کسانی بود که به طور غیرقانونی قصد رفتن به آن سوی آبها داشتند اما در میانه راه دچار بدترین شکل آوارگی توسط قاچاقچیان مسافربر شده بودند و حباب خیال رفتنشان در قایقهای شبانهرو و نگهداریشان در دخمههای احشام، شکسته شده بود. منبع تحریر سرگذشت آن افراد کاملا موثق و رسمی بود. حتی یکی دو نفر از آنها پساز پشیمانی و آمدن به وطن، به روزنامه آمده، توضیحاتی درباره دربهدریشان در نیمه رفتن به آن ور آب شرح میدادند. در سرویس اجتماعی هم در کنار کارهای معمول نوشتاری، چند ده داستان کوتاه نوشتم که در صفحه مربوطه چاپ شدند.»
آقایی در ادامه گفتارش میگوید: «حالا چند سالی است در سرویس گزارش وقتم فقط صرف تهیه و تولید گزارش میشود و تاکنون هیچ تغییری در عشق و دلبستگی ام به روزنامهنگاری (از جنس داستان و گزارش) حاصل نشده است.
آقایی لحظهبه لحظه حضورش در کیهان را لبریز خاطرات دانسته و واقعا خاطرات حضورش در این روزنامه به یک تاریخ زنده و مستند میماند چرا که با چند دوره تغییر مدیریتها و سیاستهای مختلف در این روزنامه همراه بوده است.
وی روزی را در دهه 60 به خاطر میآورد که او را به خاطر قلم زیبای تحلیلی- توصیفیاش به ساختمان وزارت امور خارجه فراخوانده و از وی خواستهاند با قلم توصیفیاش به تشریح مباحث و چالشهای زندگی اتباع بیگانه بپردازد. اینگونه بوده که پا به عرصه گزارش روز گذاشته است.
نمونهای از توصیفات بدیع این نویسنده و گزارشگر را درباره پاییز با هم میخوانیم:
«پاییز در راستی و درستی خود ساز و نوایی نهانی و آشکار دارد. با خوشنماییهای شکوهانه و دلانگیز خاطرههای ماندگار بر لوح ذهن انسانها نقش می زند...
... نسیم به لطافت رؤیا گیسوان پرپشت اما درهم ریخته درختان را چندی این سو و آن سو میکشد، آفتاب ولرم چتر خودرا چندان باز نمیکند. آبی آسمان گاه سربی و گه خاکستری میشود... نرم نرمک هجوم غارتگرانه تندباد پولکهای تنپوش درختان را تاراج میکند و رگهاشان به لرزش میافتند و به زیر نگاه میکنند که از گامها خشخش به گوش نیمجانشان میرسد... و سرانجام باران میبارد و خاکشان میشوید و... در میان این حالات این صورتگر قهار پاییز تمام عیار و کمال و رنگین را بر بوم زندگی تصویر میکند. «مورخه 92/7/10»
وی در جدیدترین گزارش خود در باب آلودگی هوا در لید گزارش چنین مینویسد:
«تور بافت خورده انواع عناصر آلودگی هوا در برابر شوتهای کوتاه و بلندمدت تخصصی دستگاههای مربوط و اجرایی، ساکت مانده و دروازه آلایندگی هوا هنوز باز نشده است!
طی سالهای متوالی نظرات کارشناسی مسئولان و مردمی بسیاری در قالب راهکارهای رهایی تهران پایتخت و شهرهای بزرگ از عوامل آلاینده عملیاتی و مطرح شده لیکن همچنان چندگونگی خطوط قرمز آلودهکننده هوا پابرجاست.
ظاهرا برای رویت هوای پاک فقط باید در انتظار وزش باد و ریزش باران بود، ولی بواقع امر، مردم باید پیشگام ایجاد آسمان آبی شوند چرا که خیلی از علل وجود آلودگی هوا از طریق کمتوجهی نسبت به مسئولیت شهروندی صورت میگیرد.
اوایل سالهای پشتسر رفته که دود عوامل آلاینده هوا به مشام همگانی خورده، دستگاههای حفظ محیط، سلامت، ایمنی و... شاید گمان نداشتند آلودگی هوا چندان سرسخت و زمانگیر باشد، لیکن با وجود همه اقدامات مهندسی و کنترلکننده حول محور بازدارندگی و یا کاهش این پدیده آسیبرسان، تاکنون مهر تاریخ سرآمدن آلودگی هوا ساخته و پرداخته نشده است. «92/12/5»
رفع مشکلات مردم برایم در اولویت است
صدیقه توانا یکیدیگر از گزارشگران موفق صفحه گزارش روز کیهان وجانشین دبیرسرویس گزارش که امسال منتخب جشنواره وقف نیز بوده است، همواره شاکر خداوند متعال است که توانسته به واسطه قلمش گوشهای از دردها و مشکلات اقشار مختلف مردم را به روی کاغذ بیاورد.
توانا برایمان میگوید: «دیدن وضعیت زندگی جانبازان شیمیایی که با هزار زخم برجا مانده از دوران دفاع مقدس همچنان بدون هیچ چشمداشتی تنها در پی درمان دردهای خود هستند و یا سالمندانی که با هزار رنج و درد پیری در صف طویل دارو به انتظار نشستهاند لحظهای برایم جای درنگ نمیگذارد. باید سریع دست به قلم شوم و به حد توانایی خویش قدمی هرچند کوچک برای رفع چالشهای زندگیشان بردارم. وقتی یکی از ایشان تلفن میکند و از حل مشکلی از کولهبار مشکلاتش به واسطه انعکاس آنها در گزارش اخیرم خبر میدهد، گویی دنیا را به من دادهاند. از فرط شادی در پوست خودم نمیگنجم. حقیقتا خدا را شکر میکنم که فرصت طلایی استفاده درست از قلم و اندیشه را به من بخشیده است.»
وی ادامه میدهد: «از حاجآقا شریعتمداری، اعضای محترم شورای سردبیری و نیز دبیر سرویس زحمتکش گزارش روز جناب آقای نظافتی تشکر میکنم که همواره ما را در مسیر تهیه گزارشها راهنما و حامی بودهاند. خیلی از مواقع شده که این عزیزان کارشناسانی مجرب و متعهد نیز برای تکمیل بهتر گزارشهایمان به ما معرفی کردهاند که انصافا کمک موثری بوده است.»
توانا در یکی از گزارشهای میدانی خود با سوژه رنجهای زندگی جانبازان شیمیایی مینویسد:
«اگر تا چند روز قبل از تهیه این گزارش از نزدیک با برادران جانباز اعصاب و روان، ایثارگران شیمیایی و مصدومیتهای جسمی از ناحیه پا و برادرانی که یکی از چشمهای آنها تخلیه شده بود، همچنین ایثارگری که به خاطر جراحات شیمیایی خون بالا میآورد و دائم ماسکهای متعدد دمدستش بود، برخورد نمیکردم و پای درددل آنها که فقط عضو کوچکی از بخش عظیم جامعه ایثارگری بودند و به نمایندگی حاضر به مصاحبه شده، نمینشستم شاید کمتر کسی مثل من باور میکرد که علیرغم همه ادعاها و بوقها و تبلیغات، ایثارگران از جمله مظلومترین و با کمال تاسف محرومترین اقشار جامعه هستند. کوچکترین دلیل بر این ادعا، ارائه لوایح ضعیف با حذف پارهای مواد در خصوص تسهیلات رفاهی و درمانی ایثارگران در لایحه بودجه 93 به مجلس است که این جای بسی تامل دارد... شایعات و اخبار غلوآمیز درباره امکانات دریافتی و سهمیهها و... درباره جانبازان و ایثارگران آنچنان در جامعه پراکنده شده است، اما متاسفانه حقیقت امر چهره دیگری دارد!» (مورخه 92/10/17)
جور دیگر باید دید!
«بوی آبگوشت فضا را پر کرده است. صدای چرخها از طبقهبالا میآید. رد بوی دیزی را که میگیرم به پلهای کمعرض و طویل (رابط دوطبقه) میرسم. کتانیهای گردگرفتهام از خاک کارگری- که همهجای سالن این تولیدی خوش نشسته- را روی پله اول میگذارم و عزم میکنم خودم را به دریچه زندگی کارگران تولیدپوشاک برسانم.
گویی این پلهها آدمی رااز فضای شلوغ کوچه «برلن» به آرامش زندگی کارگری میکشانند. آرامشی که از صبر برمیخیزد و پشت آن سوزش دردناک هزار زخم مخفی است. آرامشی که باید به صبوری و سکوت تعبیرش کنیم.»
سه مرد جوان کاپشندوز مشغول چرخکاری روزانه هستند. هر کدامشان روزانه 3 تا 4 کاپشن مردانه میدوزند. از صبح زود تاغروب آفتاب، تنها صدای چرخ نوای زندگی آنهاست تا باعرق جبین نان زن و بچه بدهند و چرخ زندگیشان بگردد. هر کدامشان ماهانه بین 600 تا 800 هزار تومان حقوق میگیرد و بیمهشان هم رد میشود.
سرکارگر که برای خودش استاد کاری در صنف کاپشندوزی به حساب میآید، میگوید: «مدلها را یا از ژورنال میگیریم و یا اگر برایمان یک نمونه بیاورند، عین آن را تحویلشان میدهیم.»
روی کارهایشان مارک تولیدی ایرانی هم نمیزنند! «مورخه 92/9/30»
آنچه در بالا آمد لید یکی از گزارشهای من است.
اگر بگویم بچههای سرویس گزارش روز با سوژههایشان زندگی میکنند، قدم میزنند، به خانه میروند و حتی خوابشان را میبینند، اغراق نکردهام. گزارش روز در ثانیه به ثانیه زندگی، اندیشیدن، قدم زدن و حتی خوابهایمان جاری است.
ما دراین نوشتنها از دردهای خصوصی به دردها و دغدغههای بزرگتری میرسیم و به همین اندازه فراخی روح و گستردگی دید مییابیم. اینها برای برندهشدن در جشنواره زندگی ضرورت دارد.