کد خبر: ۸۶۸۴۳
تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱۳۹۵ - ۲۰:۳۴
گفت‌وگوی منتشرنشده با زنده‌یاد پروفسور دهرمیندرنات:

شاعری‌ام برای تبلیغ ایمان بود!

پروفسور دهرمیندرنات، هم شاعر بود و هم استاد بازنشسته‌ علوم سیاسی، هم روزنامه‌نگار و هم فعّال فرهنگی.


او که فرزند یکی از وزرای سابق هندوستان بود، نزدیک به 70 سال در فضای جدّی فرهنگ و ادب و رسانه‌ هندوستان حضور فعّال داشت و از نخبگان و شخصیت‌های مؤثّر و نام‌دار این کشور به شمار می‌آمد.
زنده‌یاد دهرمیندرنات که چند روز پیش با این جهان فانی وداع کرد، هم خود و هم اجدادش ارادت ویژه‌ای به بزرگان اسلام و مخصوصاً اهل بیت عصمت و طهارت (ع) داشتند.وی سال قبل در دیدار شاعران با مقام معظم رهبری نیز حضور داشت و رباعی فارسی پدرش گوبی نات تقدیم به امام حسین (ع) را خواند.
 این شاعر هندی در آخرین مراسم انجمن ادبی بیدل در دهلی نیز شعری برای امام خمینی خواند. خبرگزاری فارس گفت‌وگویی را با ادیب یاد شده، منتشر کرده است که سه سال پیش از درگذشت این پیر فرزانه با وی انجام شده است.
گوشه‌ای از آن گفت‌وگو را می‌خوانید:
* جناب پروفسور! چقدر با شعر فارسی و شاعران فارسی‌زبان آشنا هستید؟
- برای کسی که زبانش اردوست، دانستن زبان فارسی بسیار مهم است. چون زبان فارسی در ارتقای زبان اردو نقش مهمّی داشته است.
من خودم مشتاق آموختن زبان فارسی هستم. بنده در دوره‌ آموزش زبان فارسی در خانه‌ فرهنگ ایران در دهلی نو ثبت نام کردم و گواهی‌نامه نیز گرفتم امّا متأسّفانه نتوانستم به خوبی این زبان را بیاموزم. دلیلش شاید این بود که من در آن هنگام سرگرم تألیف یک کتاب بودم و علل دیگری هم وجود داشت که در اختیار من نبود. خلاصه، این موارد باعث شد که من نتوانم به هدف مورد نظرم در این مورد برسم. برای همین، اغلب، ترجمه‌های کتب فارسی را مطالعه کرده‌ام. پدربزرگ و پدر و عموی من به زبان فارسی شعر می‌سرودند. فضای خانه‌ ما هم فضایی ادبی بود. در صحبت‌هایی که با خانواده‌ام داشتم، همیشه آنها اشاراتی به اشعار فارسی داشتند که این اشارات در اعماق ذهن من جای گرفته است. در کتابخانه خانگی ما، تعداد کتابهای فارسی به صدها جلد می‌رسید. خودم نیز علاقه شدیدی به شعر فارسی داشتم و به همین سبب اکثر اوقات کتابها را ورق می‌زدم و از طریق ترجمه‌های اردو، از اشعار فارسی آن کتاب‌ها لذّت می‌بردم و استفاده می‌کردم.
مثنوی‌های امیرخسرو، جنگ‌نامه‌ نعمت ‌علی‌خان و اشعار فارسی دکتر محمّد اقبال را به این شکل مطالعه نمودم. ولی به مرحله‌ کمال نرسیدم. مجموعه‌ اشعار علامه اقبال را ورق‌گردانی می‌کردم و آنچه خوشم می‌آمد را می‌خواندم. همچنین اشعار فارسی شاعران ایرانی، مثلاً حافظ، سعدی، عمر خیّام و مثنوی مولانا رومی، و نیز قصاید خاقانی، قاآنی، ظهیر فاریابی، پند و نصایح باباطاهر، فریدالدّین عطّار و... را مطالعه نموده‌ام و درباره‌ این بزرگان ادب فارسی سخنرانی‌های گوناگون شنیده‌ام. و باید اعتراف کنم که امروز هم بنده به اشعار فارسی، عشق و علاقه‌ خاصّی دارم و متوجّه مطالب هم می‌شوم و اشعار زیادی هم حفظ نموده‌ام. من آرزومندم که بتوانم به زبان فارسی حرف بزنم و مطالب خود را به این زبان
بنویسم.
* آکادمی شیعه و مجلس فکر و آگاهی چه جوایزی به شما داده‌اند؟
- آکادمی شیعه و مجلس فکر و آگاهی برای خدمات اجتماعی من به بنده نشان سپاس عطا کردند. علاوه بر این به خاطر خدمات ادبی من نیز از من تجلیل شد. آکادمی حمد و نعت هم به خاطر تحقیقات ادبی من درباره‌ ادب نعتیه از من تقدیر کرد.
* لطفاً درباره‌ کتاب‌های خودتان هم توضیح دهید. موضوع آنها چه بود و برای چه آنها را چاپ کردید؟
در خانه‌ ما بزرگان برای کودکان دعا می‌کردند که«: ان شاء الله دینت روشن باشد و قلمت روان!». خدمت به جامعه توسّط قلم، به من به ارث رسید. من همیشه مواظبم که حرف حق بزنم و حقّ نوشتن را ادا کنم. مشاغل من تاکنون بسیار متنوّع بوده است. مطالعه‌ کتاب و آشنایی با شعر و ادب زبان‌های مختلف، از ابتدای زندگی از اهداف من بود. علاوه بر این، در خانه هم پدر محترمم و عموی گرامی‌ام هر دو شاعران مشهوری بودند و برای همین هم شوق شاعر بودن از کلاس ششم در من ایجاد شد. عمو جان در موسیقی هم دستی بر آتش داشتند و برای کودکان نمایش‌نامه می‌نوشتند. من هم گاهی در این نمایش‌ها بازی می‌کردم. موضوع این نمایش‌ها در جهت اصلاح جامعه بود...علاوه بر این، علاقه به داستان نوشتن در دوران دانش‌آموزی به سراغ من آمد و از همان دوران داستان هم می‌نوشتم. من تقریباً پنجاه و پنج داستان و یک نمایش‌نامه‌ تک‌پرده‌ای نوشته‌ام. در موضوعات مختلف هم کتاب‌هایی به قلم من چاپ شده است.
به خاطر همین بعد از ۸۰ سال عمر، بنده به این معروف شده‌ام که با قلمم به عامه‌ جامعه خدمت می‌کنم. وقتی که من بعد از 13 سال تدریس علوم سیاسی در دانشگاه، بازنشسته شدم، مشهورتر شدم و زندگی برایم نه به یک بارِ گران، بلکه به فرصت و وسیله‌ای برای به کار بردن صلاحیت‌هایی که تاکنون کسب کرده‌ام تبدیل شد.
 همیشه برترین سرنوشت بشر و زاویه‌ دیدی که به نفع انسانیت باشد را مدّ نظر داشتم. همیشه حمد و نعت و مناقب و قصاید و مراثی و سلام نوشته‌ام و خوانده‌ام.
مجموعه‌ این آثار با نام «انوار عقیدت» توسّط خانه‌ فرهنگ جمهوری اسلامی ایران در دهلی نو منتشر شده است. برای انتشار این کتاب، من تا عمر دارم مدیون جناب استاد دکتر علیرضا قزوه هستم. شخصی به نام عرفان ترابی نیز گزیده‌ای از اشعار مرا در کنار آثار بزرگان دیگر در کتاب «صحیفه‌ نور» چاپ کرده است. شعر من از رادیوهای هندوستان نیز بارها پخش شده و خودم هم بارها در مجالس و محافل شعرخوانی شرکت نموده‌ام و سروده‌های ناقابلم را پیشکش علاقه‌مندان کرده‌ام. مجموعه‌های شعرم - مجموعه‌ غزل «حدیث دل» و مجموعه‌ نظم «نگارستان»- اکنون زیر چاپ هستند.