نگاهی به آمار غرق شدگان در دریا و هشدار به مسافران شهرهای ساحلی (بخش نخست)
90 درصد قربانیان در توهم شناگری حرفه ای!
گروه گزارش
این روزها بعد از اخبار مربوط به سوانح رانندگی یکی از دلخراشترین خبرهایی که هر از گاهی از گوشه و کنار مسافرتهای تابستانی به گوش میرسد،آمارهایی است که در خصوص غرق شدگان و یا مجروحان سواحل ،سدها و رودخانهها به گوش میرسد.
زنگ خطری که هر چند از سالها پیش به گوشمان رسیده و تقریبا برای خیلیها واضح است اما همچنان خبرهای تلخی از این دست به گوش میرسد.
طبق آمارهای موجود در نواحی شمالیکشور چیزی حدود 900 کیلومتر نوار ساحلی وجود دارد که از این رقم قابل توجه تنها چند منطقه به صورت کامل سالمسازی شده است.
سالمسازی سواحل به معنای به حداقل رساندن احتمال خطر و حادثه است. مانند فنسکشی در زیر آب و استقرار ناجیان و شناگران مسلط برای کمک به حادثه دیدگان.
همه ساله با فرا رسیدن فصل بهار و تابستان بسیاری از خانوادهها به خصوص آنهایی که دارای فرزندان محصل هستند، فرصت را مغتنم میشمارند و به شهرهای شمالی سفر میکنند.
شمال هم که بدون دریا اصلا معنایی ندارد.دریایی گره خورده به بینهایت آسمان با آفتابی درخشان تابستانی و موجهای وسوسه کنندهای که در ظاهر همه چیز را برای شنا و تفریح در دل روزهای داغ تابستان لذت بخشتر میکند.
هر چند حالا آمارها میگوید به دلیل بیاحتیاطی و عدم تشخیص محل مناسب برای شنا ،چند سالی است که خاطره شیرین و خوش برخی از این مسافرتها به فریاد و اشک و شیون از دست دادن یک عزیز تبدیل میشود آن هم به دلیل یک بیاحتیاطی یا حتی بیاطلاعی از وضعیت آب و هوایی آن منطقه.این در حالی است که اگر افراد و خانوادهها در مناطق آزاد و طرحهای سالمسازی دریا شنا کنند قطعا با مشکلاتی همچون خفگی و مصدوم شدن روبهرو نخواهند شد.
در گزارش امروز و فردای کیهان نگاهی انداختیم به آمارهای تعداد غرق شدگان سال گذشته در مقایسه با امسال و همچنین نکات مهمی در خصوص نحوه کمک به غریق و پرهیز از هر نوع تصمیم گیری هیجانی .
آمارها چه میگویند؟
آمارها نشان میدهد که تعداد جانباختگان غرقشدگی کشور در سال 94 با کاهشی 2/1 درصدی از 898 فوتی در سال93 به 879 فوتی رسید.
تعدادی که هر چند کاهش آن چندان امیدوارکننده نیست اما دست کم میتوان برای سالهای بعد با استفاده از آن برنامهریزیهای بلند مدت زیادی انجام داد.
به گزارش سازمان پزشکی قانونی کشور، در سال گذشته 748 مرد و 131 زن بر اثر غرقشدگی در دریا جان خود را از دست دادند. این در حالی است که تعداد مردان فوت شده بر اثر غرقشدگی در سال 1393، 873 و تعداد زنان 115 نفر بوده است.
در این مدت استانهای خوزستان با 132، مازندران با 116 و گیلان با 105 فوتی بیشترین آمار تلفات غرقشدگی را به خود اختصاص میدهند.
آمار غرقشدگی این استانها در سال گذشته در مقایسه با سال قبل از آن به ترتیب 8/3 در خوزستان و مازندران 15/3 درصد کاهش و در استان گیلان 8/2 درصد افزایش داشته است.
همچنین براساس آمارهای موجود در تابستان سال گذشته 380 نفر بر اثر غرقشدگی جان باختهاند، این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال قبل از آن که آمار تلفات غرقشدگی 449 نفر بود 15/4 درصد کاهش یافته است.
در سال گذشته بیشترین آمار تلفات غرقشدگی با 162 فوتی در مرداد ماه به ثبت رسیده است.
همچنین در سال گذشته مطابق دیگر سالها بیشترین آمار تلفات غرقشدگی مربوط به رودخانهها بود. در این مدت 224 نفر شامل 187 مرد و 37 زن در رودخانهها جان خود را از دست دادند که بیشترین حجم تلفات غرقشدگی یکساله را در بر میگیرد.
مطابق آمارهای سازمان پزشکی قانونی کشور در این مدت پس از رودخانهها، دریا با 199 فوتی (173 خارج از محدوده طرح، 26 نفر در محدوده مجاز)، استخر با 128، کانال 88، دریاچه مصنوعی و سد 71، چاه 25 و دریاچه طبیعی با 18 نفر فوتی بیشترین آمار تلفات غرقشدگی را داشتهاند. 126 نفر نیز در سایر مکانها بر اثر غرقشدگی جان باختهاند.
مذاکرات برای گسترش
طرحهای سالمسازی
شاید شنیدن اینکه نوار ساحلی شمالی با وجود اینکه هر ساله پذیرای تعداد بالایی از مسافر است اما بازهم بالاترین آمار غرق شدگان را دارد کمی عجیب باشد.
اینکه همه ساله با وجود هشدارهایی که در این زمینه داده میشود اما متاسفانه به دلیل نبود مدیریت یکپارچه اقدام به خصوصی صورت نمیگیرد.اما سالمسازی سواحل یا همان ایمنسازی به چه معناست ؟ و چرا باید فقط در این مناطق شنا کرد ؟
یکی از فعالان جمعیت امداد و نجات که علاوه بر وظیفه نجات غریقی، در طرحهای شناسایی و سالمسازی سواحل هم مشارکت میکند در گفت و گو با گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «شاید در اولین جمله بشود سالمسازی سواحل را با شناخته شدن مترادف دانست. به بیان ساده، ساحلی که سالمسازی شده یعنی کاملا شناسایی شده و هر گونه خطر احتمالی در آن از بین رفته است.»
کریم محمدی نیا در ادامه تصریح میکند: «متاسفانه سواحل بسیار فریبنده هستند. مثلا ممکن است قبلا در یک محدودهای مناطق مسکونی وجود داشته و زمانی که خانهها به دلیل پیش روی آب از بین رفتهاند و ساحل به روی این مناطق مسکونی آمده باشد اما هنوز چاههای آن منزل پر نشده است. یعنی در ظاهر یک ساحل کم عمق است اما زیر همین عمق کم چاههای 20 متری وجود دارد که ممکن است هر کسی را غرق کند. یا مثلا سواحلی که در آنها موج گرداب وجود دارد. بنابراین مهمترین پیش شرط ورود به آب در سواحل دریاها،سالمسازی آن ساحل و استقرار تیمهای امداد و نجات و ناجیان غریق در آن مناطق است.»
وی در ادامه میافزاید: « به نظر من نمیتوان به این آمارهایی که در خصوص کاهش تعداد تلفات اعلام میشود چندان بسنده کرد. الان شرایط جوری شده زمانی که شناگر با جریان آب ساحلی درگیر میشود فقط و فقط کمی خوش شانسی او را نجات میدهد یعنی اگر دریا مواج نباشد و یا بادهای شدیدی نوزد ممکن است که شناگر این شانس را داشته باشد که دوباره به سطح آب بازگردد و از غرق شدن نجات پیدا کند، در حالی که هیچ وقت و در هیچ جا آمار این افراد اعلام نمیشود! الان در بسیاری از سواحل واقعا وضعیت نگرانکننده است. نه سواحل سالمسازی شدهاند و نه ناجیان غریق به اندازه کافی در این مناطق حضور دارند و نه حتی اطلاع رسانی خوبی به مردم صورت میگیرد. مثلا در ایام تعطیلات نوروز یا حتی تابستانی با این حجم بالا تراکت و بروشور درباره معرفی جاذبههای مختلف چاپ میشود و در اختیار مسافران قرار میگیرد اما هیچ وقت درباره امنیت یا خطر ساحلهایی که آن منطقه یا شهر ممکن است داشته باشد، اطلاع رسانی نمیشود.»
ضرورت مشارکت تمام
دستگاههای دولتی
یکی از راهکارهای جلوگیری از افزایش آمار غرق شدگان در دریا همکاری و همراهی تمامی دستگاههای اجرایی و امدادی در کنار یکدیگر است.احمدرضا پیرارشاد یکی از افراد نجات غریق در استان مازندران به گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «به نظر من استانداری به کمک مدیریت بحران و هلال احمر باید با جدیت بیشتری نسبت به قبل درباره طرحهای سالمسازی دریا مشارکت کنند. البته در حال حاضر هم اقدامات خوبی با مشارکت اورژانس و تیمهای امداد و نجات برای کمک رسانی به موقع به آسیب دیدگان صورت گرفته است اما این اقدامات هنوز هم کافی نیست و باید گسترش بیشتری پیدا کند.»
به اعتقاد این فعال جمعیت امداد و نجات، نصب سکوهای دید کافی، تجهیز امدادگران، تجهیز آمبولانسهای به روز و از همه مهمتر سالمسازی تمام خطوط ساحلی میتواند از جمله اقدامات مثمرثمر در اینزمینه باشد.
چرا دریا این همه قربانی میگیرد؟
یکی از علامت سوالات بزرگی که همیشه در ذهن عموم مردم باقی است، این است که چطور حتی ماهرترین شناگران هم قربانی دریا میشوند و در بسیاری از شرایط قادر به نجات خود از آب نیستند؟
یک نجات غریق پیشکسوت در این باره میگوید: «در واقع بررسیها نشان داده است که امواج دریا با حرکت به سمت ساحل تقریبا همیشه حجم زیادی از آب را به طرف خشکی منتقل میکنند. این حجم وسیع از آب باید دوباره به داخل دریا برگردد و به همین دلیل در نقاطی از ساحل، به صورت تقریباً غیرقابل پیشبینی، درون آب دریا آبراهههایی به طرف دریا ایجاد میشود که در آن آب با سرعت زیادی بر خلاف جهت امواج (یعنی از سمت ساحل به سمت دریا) جریان دارد. این جریانها کاملاً از امواج آب متفاوت بوده و به آنها جریانهای ساحلی، جریانهای شکافنده (Rip Currents)، یا جریانهای مرگبار گفته میشود که در بسیاری نقاط جهان و به ویژه در سواحل دریای خزر، تلفات جانی بسیاری را به بار میآورند.»
وی دامه میدهد: «برای درک بهتری از قدرت این جریان باید گفت که سرعت آن معمولاً از رکورد سرعت شنای المپیک نیز بالاتر است؛ بدین معنی که حتی بهترین قهرمان شنای المپیک نیز نمیتواند بر خلاف آن شنا کرده و به طرف ساحل برگردد. عرض جریان شکافنده بین ۳ تا بیش از ۶۰ متر، و طول آن به داخل دریا بسیار متفاوت است.»
بیشتر غرق شدگان چه کسانی هستند؟
90 درصد غرق شدگان در دریا و رودخانهها کسانی هستند که کلاس شنا رفته و ادعا میکنند شنا را یادگرفته اند!
اینها را بهمن پرورش شناگر، غواص و ناجی غریق با تجربه کشورمان میگوید که سالهاست در زمینه نجات قربانیان سواحل و دریاچهها فعالیت میکند.
او درباره روال طبیعی شنا در این مناطق به گزارشگر کیهان میگوید :« متاسفانه با وجود اینکه بارها و بارها در این خصوص هشدار داده ایم اما هنوز هم خیلی از مردم تصور میکنند هر کسی که یک دوره ده جلسهای شنا را در استخر یاد گرفته باشد میتواند با همان آموختهها در عمیقترین و ناشناختهترین آبها هم شنا کند. در صورتی که این فکر اولین گام به سوی مرگ است. آب برخی از سدها یا مردابها به نوعی است که حتی خود غواصان با همه آن تجهیزات حرفهای و کامل هم گاهی نمیتوانند از پس امواج آن بر بیایند و خیلی زود اعلام میکنند که آنها را بالا بکشند آنوقت چطور عدهای بدون شناخت کافی درون سدهای خطرناک شیرجه میزنند؟»
این غواص پیشکسوت میگوید: «به نظر من قبل از برگزاری دورههای شنا در استخرها جا دارد که یک جلسه کامل به توضیح این مفاهیم پرداخته شود. باید برای کسانی که اولین جلسات آموزش شنا را سپری میکنند این موضوع روشن شود که هر آبی مناسب شنا حتی برای یک شناگر حرفهای نیست. عمق استخر در نهایت 5 متر است آن هم با یک آب شفاف و نسبتا راکد. واقعا چطور میتوان شنا را در این آب آموخت اما در دریای مواج و یا مردابهایی پر از ریشه گیاهان و جلبک و ... این آموختهها را پس داد؟!»