kayhan.ir

کد خبر: ۸۴۳۰۱
تاریخ انتشار : ۱۰ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۹:۲۵
پایان المپیک و لزوم ارائه تحلیل علمی و ارزیابی دقیق

حرکت در مسیر پیشرفت ورزش به تحول اساسی نیاز دارد

قطار ورزش ایران روی ریل پیشرفت قرار دارد، اما حرف اصلی بر سر سرعت و شتاب حرکت است. سرعت ورزش در این ریل کند است و راضی‌کننده به نظر نمی‌رسد.


سرویس ورزشی-

المپیک سی‌ویکم که به میزبانی کشور برزیل و شهر ریودوژانیرو پایتخت این کشور برگزار شد، بامداد دوشنبه گذشته (به وقت تهران) با برگزاری مراسم اختتامیه رسماً پایان گرفت و کشورهای شرکت‌کننده به ویژه آنها که پیشرو و صاحب ورزش هستند، از همین روزها، و شاید روزهای خیلی پیش از این و حتی قبل از المپیک ریو به فکر حضور قوی‌تر و بهتر در المپیک بعدی و آینده که قرار است به میزبانی کشور ژاپن (و شهر توکیو) در سال 2020 برگزار شود، افتاده و بعید نیست از همین حالا برای رسیدن به هدف تعیین شده، دست به کار هم شده باشند.
کاروان ورزشی ایران هم به کشور بازگشته است. عملکرد این کاروان به گمان و نظر ما با توجه به واقعیات ورزش راضی‌کننده بود، و البته با توجه به توقعات و انتظاراتی که به طور منطقی از این ورزش می‌رود، مثل همه دوره‌های قبلی، خوشایند و رضایت‌بخش نبود.
روز شنبه در صفحه 9 روزنامه کیهان درباره «پیام المپیک ریو»، مطلبی آورده و به نکاتی اشاره کرده‌ایم، اینجا می‌خواهیم ضمن اشاره‌ای گذرا به اصل و محور آن مطلب به مسائل دیگری درباره ورزش ایران به بهانه پایان المپیک اشاره نماییم. پیش از شروع المپیک نوشته بودیم، المپیک «نمایشگاه بزرگ ورزش جهان» است. در این میدان و طی روزهای برگزاری، قابلیت‌های ورزش جهان در قالب تیم‌ها و رشته‌ها و کشورهای مختلف در پیش چشم جهانیان به چشم می‌آید. در این بازی‌ها، اصل رقابت، موضوع مهمی است و مصاف و مسابقه ورزشکاران کشورهای مختلف، اولا عیار و اندازه ورزش هر کشوری را عیناً و عملاً مشخص می‌سازد و معلوم می‌دارد، فراتر از شعارها و حرف‌ها و مصاحبه‌ها و... هر کشوری از چه رتبه و جایگاهی در ورزش دنیا برخوردار است و فاصله آن با دیگران تا چه حد است. ثانیاً این بازی‌ها و میدان وسیع المپیک فرصت و مجال مناسبی است برای اینکه هر کشوری، وضعیت فعلی و امروزی ورزش را با وضعیت چهار ساله گذشته محک بزند و ببیند طی این چهار سال فاصله میان آن و این المپیک، آیا پیش رفته؟ درجا زده یا عقب رفته است؟!
تحلیل علمی و ارزیابی دقیق
ارزیابی مورد اول، با نمایش هنرنمایی و رقابت میان ورزشکاران در روزهای برگزاری بازی‌ها مشخص می‌شود و جدول نهایی رده‌بندی مدال‌ها، به تنهایی گویای خیلی چیزها و اثبات کننده خیلی مسائل است و نیاز به هر توضیح اضافه‌ای را مرتفع می‌سازد اما درباره نکته دوم، یعنی مقایسه عملکرد فعلی با عملکرد گذشته به ویژه چهار سال گذشته و محک زدن و سنجش عیار و کارآمدی برنامه‌ها و روش‌ها و اقدامات در عرصه مدیریت، هر کشوری که دقیق‌تر، دلسوزانه‌تر، علمی‌تر و آینده‌نگرتر، به تحلیل و ارزیابی نشست، می‌تواند به نتایج مثبتی هم دست یابد که برای آینده ورزش آن کشور، بدون تردید کارساز و موثر خواهد بود و هر کشوری که به جای روش علمی و ملی، روش انحرافی و شخصی و باندی و جناحی و... را در پیش گرفت و مسئولان و رسانه‌ها و کارشناسان آن این فرصت را به عرصه‌ای برای تصفیه حساب و کوبیدن و کوباندن یکدیگر تبدیل کردند، نتیجه‌اش ناگفته پیداست و معلوم است این‌گونه برخورد مخرب و رواج این گونه تحلیل‌های کینه‌توزانه و برخوردهای خودخواهانه و غیرملی، چه حاصلی برای ورزش آن کشور خواهد داشت! با پایان گرفتن بازی‌های المپیک‌ ریو، مسئولان ورزش باید با کمک گرفتن از کارشناسان واقعی، منصف، فکور و صاحب تحلیل خیلی سریع دست به یک ارزیابی دقیق درباره آنچه که به عنوان نتایج کاروان ورزشی ایران اعزامی به ریو رخ داد، دست بزنند و به اصلاح معایب و تقویت نقاط مثبت برنامه‌های قبلی بپردازند و برای المپیک آینده، و حضور بهتر و موفق‌تر در آن دست به کار شوند. حاشیه‌روی و دعواهای شخصی و تحلیل‌های مغرضانه که از آن رنگ و بوی بازی‌ها و رقابت‌های سیاسی به شکل تأسف‌باری، حال مخاطب حقیقت‌یاب و منصف را به هم می‌زند، دردی را دوا نمی‌کند و ما اگر آنچنان که ادعا داریم، برای کشورمان دلسوزی می‌کنیم و «ملی» فکر می‌کنیم، پس باید در عمل هم «ملی» و با توجه و رعایت «منافع ملی» عمل نماییم.
روند بدون تغییر
متأسفانه این نکته خیلی ساده و بدیهی، در خیلی اوقات و مقاطع رعایت نشده، و دعواهای شخصی و درگیری‌های باندی و غوغاهای رسانه‌ای و... جای تحلیل‌های درست و منطقی و علمی را گرفته و... چرخیدن در ورزش بر یک پاشنه، حتماً معلول این علت هم هست. همان‌طور که در جمله قبلی اشاره شد، به گمان ما در ورزش ایران سال‌های سال است که بر یک پاشنه ثابت می‌چرخد و نتایج ورزش ایران در میادین مختلف، از جمله ادوار گذشته المپیک، با اندکی تغییرات و کمی پس و پیش تقریباً یکسان و ثابت بوده و چه از لحاظ فنی و فرهنگی (اخلاقی و رفتاری) و چه از حیث کمی و کیفی تفاوت محسوس و فاصله قابل ملاحظه‌ای میان امروز ورزش ما، دیروز آن و این دوره المپیک از دوره‌های قبلی مشاهده نمی‌شود. این واقعیت این نکته مهم را به ما یادآوری و گوشزد می‌کند که تا روند فعلی اداره و مدیریت و برنامه‌ریزی ورزش که از دیرباز شروع شده و تاکنون ادامه داشته، همچنان ادامه پیدا کند، در آینده هم اتفاق خاصی برای ورزش ما رخ نخواهد داد و تغییر واقعی و محسوسی در آن رخ نخواهد داد. ما اگر واقعاً خواهان این هستیم که وضعیت ورزش ما از این حالتی که سال‌ها در آن جا خوش کرده تغییر پیدا کند، نتایج تقریباً ثابت آن دچار تحول شود و بهبود یابد، مثلاً ورزش از حالت 2، 3 رشته‌ای خارج شود و به سوی «چند رشته‌ای» و در نهایت قرار گرفتن در میان کشورهای پیشرو و صاحب ورزش حرکت کند و اگر می‌خواهیم از این محدوده تنگ و پایین «مدال‌آوری» عبور کنیم و به مدال‌ها و عناوین بیشتری در ورزش دست یابیم، باید ابتدا در دیدگاه و نحوه نگرش به مقوله ورزش و بعد از آن در روش‌های مدیریت و اداره ورزش تحول و تغییر ایجاد کنیم وگرنه تأکید می‌کنیم در آینده و المپیک بعدی و المپیک‌های بعدی اتفاقات و نتایج تقریباً مشابه- شاید با اندکی تغییر در عدد و رقم- برای ورزش ما تکرار خواهد شد، نتایجی که همان‌طور که در آغاز این نوشته آوردیم، با توجه به «واقعیات» و وضعیت گرفتار شده ورزش در آن، قابل قبول و راضی‌کننده است، اما هرگز پاسخگوی توقعات به حق و مطابق با امکانات و داشته‌های مادی و انسانی و پتانسیل پیشرفت ورزش ایران نیست.
مخالفان و موانع تغییر «وضع موجود»
اگر مسئولان ارشد و برنامه‌ریزان و تصمیم‌گیران اصلی ورزش کشور نیز با این نظر کم و بیش موافق باشند، باید برای ایجاد تغییرات اساسی در روش اداره و مدیریت ورزش درنگ نکنند و هرچه زودتر دست به اقدام بزنند. این کار البته و بدون تردید و همان‌طور که بارها بر آن تأکید و تصریح شده است، مخالفان و موانعی را پیش روی خود دارد. در واقع این‌گونه نیست که همه عوامل و شرایط مادی و ذهنی برای دست زدن به تغییرات اساسی در ورزش از پیش فراهم باشد و همه کسانی که دم از پیشرفت ورزش می‌زنند، واقعاً  و در عمل هم خواهان رخ دادن این اتفاق باشند.
هستند افراد و گروه‌ها و جریاناتی که حتی اگر ظاهراً به خواهان پیشرفت بودن وانمود کنند اما قلباً و در باطن با این اتفاق موافق نیستند و اصولاً «تغییر» را برنمی‌تابند، چون آنان در «وضع موجود» صاحب‌نام و نان و حتی پست و عنوان و کیا و بیا شده‌اند، به همین دلیل و به طور طبیعی، چون آنها «منافع شخصی» را بر «منافع ملی» ارجح می‌دانند با لطائف الحیل و در عمل مقابل هرگونه تغییر اساسی و اصلاح واقعی- و نه ظاهری و صوری- با تمام قوا مقاومت می‌ورزند و با توجه به ابزاری که در اختیار دارند و نفوذی که در تشکیلات تأثیرگذار ورزش- مثل فدراسیون‌ها و علی‌الخصوص رسانه‌ها- دارند، مانع از ایجاد تغییرات لازم که می‌تواند پاسخگوی مطالبات مردمی و توقعات به حق جامعه از ورزش باشد، بشوند. با این همه اگر قرار باشد ورزش ما در مسیر پیشرفت حرکت دلخواه به سوی مقصد داشته باشد، این اتفاق، یعنی تغییرات اساسی و تحول در برنامه‌ریزی علی‌رغم همه مخالفت‌ها و مانع‌تراشی‌ها باید صورت پذیرد. به نظر ما در عصر کنونی و مقطع فعلی می‌توان انتظار حرکات آغازین و تحول‌آفرین را که منجر به تغییر وضعیت ورزش و ورود آن به فاز و مرحله‌ای تازه بشود، داشت چرا که در حال حاضر بر مسند وزارت ورزش و مدیریت کلان آن، افرادی قرار دارند که اکثراً از جنس و خانواده ورزش هستند، وزیر محترم متخصص امر ورزش است که با زوایای آشکار و پنهان ورزش، با آدم‌ها و جریانات مثبت و منفی فعال در ورزش، با واقعیات ورزش ایران و جایگاه آن در ورزش دنیا، با ضعف و قوت‌های مادی و غیرمادی ورزش کشور و... آشنا است و برای کار کردن در ورزش و نه برای میهمانی و اتلاف وقت و روزمرگی و... آمده است. اکثر- و نه همه- همکاران ایشان هم تقریباً از جنس و تیپ و شخصیت خود ایشان هستند و البته همان طور که قبلاً هم بارها نوشته، کسانی هم هستند که ظاهراً همکار وزیر ورزش و هستند، اما باطناً و در عمل با همان جریانات اختاپوسی و مخالف با پیشرفت ورزش و برهم خوردن «وضع موجود» همراهی و همنوایی می‌کنند ضمن اینکه اصولاً برای انجام کارهای بزرگ، «کوچک» هستند و... که با اندکی توجه و دقت چهره و عملکرد این افراد، روشن و دستشان «رو» می‌شود.
دیدگاه و روش المپیکی
با این تفاصیل است که عرض می‌کنیم اگر قرار است در ورزش اتفاقی ملموس رخ دهد، اگر می‌خواهیم در آینده ورزش کشورمان بالاتر و بهتر از وضع فعلی باشد، باید دست به تغییرات اساسی در نحوه مدیریت و اداره ورزش بزنیم، طرحی نو در ورزش اندازیم، نگاه و روشمان را «المپیکی» کنیم، و موانع فکری، ذهنی، عینی، فیزیکی و... را رفته رفته کنار بزنیم، مردان مرد، مدیران لایق و کارآگاه و دارای انگیزه کار و خدمت برای مردم را به میدان فرا بخوانیم و آدم‌های آویزان، دودوزه‌باز، نالایق و... را هرچه بیشتر از دور و بر ورزش دور کنیم.
بی‌انصافی است اگر نگوییم، ورزش ما در «ریل پیشرفت» قرار دارد، اما حرف اصلی بر سرعت و شتاب حرکت است. سرعت ورزش در این ریل کند است و راضی‌کننده نیست، عوامل مختلفی در این‌باره دست‌اندرکار هستند و به شکل مانع و به دلایل مختلف سنگ‌اندازی می‌کنند،... که بالاتر اشاره شد، اما این موانع برداشتنی است، سرعت و شتاب حرکت ورزش به سمت پیشرفت شدنی است. اگر عزم و اراده‌ای انقلابی و مدیریتی علمی و جهادی در ورزش به کار افتد و... و البته دیگر تشکیلات و دستگاه‌های ذی‌ربط و تأثیرگذار در این اتفاق، (مثل دولت، مجلس، رسانه ملی، وزارت ارشاد و...) نقش و وظیفه خود را در قبال ورزش عملی سازند و همان‌قدر که همراه و همگام با مسئولان و مدیران متعهد و دارای نیت و عزم «تغییر و تحول» هستند، با جریانات مخالف تغییر و طرفدار حفظ وضع موجود از در مخالفت و دفع وارد شوند.