نقش بسمالله درهستی
انسان در دنیا باید از اسباب مادی و معنوی برای کارهایش استفاده کند. البته اکثریت مردم تنها با اسباب مادی آشنا هستند ولی قرآن تلاش دارد تا مردم را افزون بر اسباب مادی با اسباب معنوی نیز آشنا کند و بگوید اینکه گفته شده است: ابی الله ان تجری الامور الا باسبابها؛ خداوند ابا میورزد که امور جز از راه اسبابش جریان یابد، به معنای آن نیست که تنها به اسباب مادی اکتفا کنید، بلکه میتوانید از اسباب معنوی هم یاری بجوئید.
به عنوان نمونه خداوند میفرماید از اسباب مادی شفا و درمان دردها، عسل است: «پروردگار تو به زنبور عسل «وحی» (و الهام غریزی) نمود که: «از کوهها و درختان و داربستهایی که مردم میسازند، خانههایی برگزین! سپس از تمام ثمرات (و شیره گلها) بخور و راههایی را که پروردگارت برای تو تعیین کرده است، به راحتی بپیما! از درون شکم آنها، نوشیدنی با رنگهای مختلف خارج میشود که در آن، شفا برای مردم است؛ به یقین در این امر، نشانه روشنی است برای جمعیّتی که میاندیشند.» (نحل، آیه 69)
اما این طور نیست که اکتفا به این سبب مادی شود، بلکه میتوان از اسباب معنوی چون قرآن نیز برای شفای دردهای جسمی و روحی و مادی و معنوی استفاده کرد؛ زیرا خداوند در آیات قرآن از جمله 57 سوره یونس و 44 سوره فصلت قرآن را شفاء دانسته و در آیه 82 سوره اسراء میفرماید: وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا؛ و ما آنچه را براى مؤمنان مایه درمان و رحمت است از قرآن نازل مىکنیم، ولى ستمگران را جز زیان نمىافزاید.
از نظر قرآن، بسیاری از امور چون نماز، روزه، زکات، انفاق، تقوا، ایمان، دعا، صدقه و مانند آنها نیز از اسباب امور است و مثلا برای افزایش برکات و روزی میتوان از تقوا و ایمان استفاده کرد. (اعراف، آیه 96)
اگر کسی واقعا ایمان بیاورد، باید اتومبیل را همانطوری که با بنزین به حرکت درمیآورد، بتواند با بسمالله به حرکت درآورد. همانطور که کشتی را با برداشتن لنگر و اهتزاز بادبان به حرکت درمیآورد و با کشیدن بادبان و انداختن لنگر کشتی را از حرکت بازمیدارد، بتواند با بسمالله این کار را بکند؛ زیرا هر دو سبب هستند، یکی مادی و آن دیگری معنوی؛ بلکه سبب معنوی قویتر است. البته بسیاری از انسانها نمیتوانند این مطلب را درک کنند بلکه تنها مومنان هستند که این مطلب را درک میکنند و مانند حضرت نوح(ع) به جای لنگر و بادبان با بسمالله کار میکنند: بِسْمِاللَّهِ مَجْرَاهَا وَ مُرْسَاهَا؛ بسمالله عامل حرکت و لنگر کشتی نوح بود. (هود، آیه 41)
انسان باید به جایی برسد که با «بسم الله» به عنوان اهم اسباب الهی کارهای جهان را مدیریت کرده و انجام دهد.
به قول شاعر:
به بسمالله الرحمن الرحیم است که عارف در مقام «کن» مقیم است
یعنی عارف و خداشناس حقیقی با هستی همان کار را میکند که فرمان الهی «کن» در هستی میکند.
کرامت سید مرتضی
در حالات جناب سیدمرتضی گویند که در کاظمین نزدیک کرخه منزل داشت و همانجا کلاس درس ایشان تشکیل میشد. یکی از شاگردان او باید از بغداد میآمد. وی مجبور بود از دجله بگذرد تا در کلاس درس استاد حاضر شود و چون میخواست به درس سیدمرتضی بیاید باید صبر میکرد تا موقع صبح پل سیاری را بر روی رودخانه قرار دهند، هنگامی که پل را میانداختند و این شخص میآمد؛ یا درس تمام میشد و یا مقداری از وقت آن میگذشت. مشکل خود را با استاد درمیان گذاشت. استاد روی کاغذ چیزی نوشت و آن را پیچانده، در پارچهای بسته به او داد و گفت: هیچ وقت این نوشته را باز نکرده همراه داشته باش، دیگر احتیاج به سوار شدن قایق نداری. شاگرد به دستور استاد عمل کرد و با کمال تعجب دید وقتی پا روی آب میگذارد در آب فرو نرفته و مانند زمین خشک، میتواند از روی آب حرکت کند و به موقع به درس استاد برسد. تا اینکه روزی با خود گفت: این کاغذ را باز کنم و ببینم در آن، چه نوشته است. چون آن را باز کرد دید نوشته: بسمالله الرحمن الرحیم، دوباره آن را پیچید و در جیب خود قرار داد. روز بعد طبق روال هر روزه خواست از روی آب عبور کند اما به محض اینکه پا بر روی آب گذاشت پایش در آب فرو رفت و متوجه شد که دیگر نمیتواند از روی آب عبور کند. (داستانهایی از زندگی علما، ج 1، ص 15)