فراوانی پروندههای قضائی نتیجه بیتوجهی به الفبای دین(خوان حکمت)
هر كدام از ائمه(عليهم السلام) نور و ذات مقدسياند كه در زمان ومکان خودشان خلافت الهي را به خوبي انجام دادند، سعي كردند كه دين را از آسيب سياست اموي و مرواني و عباسي حفظ كنند اوّلاً؛ جامعهاي تربيت كنند كه قرآني و عترتي باشد ثانياً؛ مردان الهي را به بار بياورند كه به نوبه خود خليفهًْالله باشند ثالثاً؛ و الگوي جوامع بشري باشند، رابعاً. كار امام صادق(ع) در سختترين دوران عباسي بود؛ يعني بعد از انتقال قدرت اموي و مرواني به عباسيان و اقتدار شديد عباسيان، آنها سعي كردند هم مذهبتراشي كنند، هم قرآن را به رأي خود تفسير كنند، هم رواياتي كه تازه زنده شده است بعد از عمربن عبدالعزيز، اسرائيليات فوج فوج به روايات راه پيدا كردند آنها را مفسّر قرآن قرار بدهند و جبريه را بپرورانند كه حكومت آنها را تأئيد ميكند و آزادانديشان معتزله و امثال معتزله را سركوب كنند و اهل بيت عصمت و طهارت(عليهم السلام) را با بدترين وضع تحت شكنجه قرار بدهند؛ وجود مبارك امام صادق در چنين عصري بود.
استدلال بر امامت در دعای عصرغیبت
حضرت سعي كرد افرادي را تربيت كند كه به اين اصولي كه عرض مي شود آشنا شوند. اوّلاً آمد قرآن را با عترت نه با روايت، قرآن را با عترت و عترت را با قرآن همتاي هم قرار داد. يك وقت ما حرف خدا را از كلام خدا به نام قرآن ميشنويم، يك وقت حرف خدا را از انسان كامل معصوم مثل اين دوازده امام ميشنويم كه از هر خطا و از هر خطيئه مصون و محفوظند ميشنويم.
فرمود عترت آن سهمي را دارد كه قرآن همان سهم را دارد، اين قرآن و عترت را، جايگاه عصمت را،جايگاه معصوم بودن را، حرف امام را كاملاً تبيين كرد؛ گاهي با استدلال براي متفكّران، گاهي به صورت دعا براي افراد عادي تبيين كرد. وقتي زراره از وجود مبارك حضرت سؤال ميكند که ما اگر عصر غيبت را ادراك كرديم چه دعايي بخوانيم؟ همين دعايي كه اختصاصي به نماز يا تعقيب نماز ندارد ؛ در بين نماز، بعد از نماز، قبل از نماز، در جميع حالات اين دعا از دعاهاي نوراني امام صادق(ع) است فرمود: شما اين مطلب كلامي را به صورت دعا در بين مردم منتشر كنيد و در عصر غيبت بگوئيد: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي»؛[1] اين يك مسئله عميق كلامي است و به قول اهل كلام، برهان لِمّ در آن هست؛ اين را به صورت دعا آورد كه ما در هر حالي چه در نماز، چه قبل از نماز، چه بعد از نماز، چه در راه رفتن بخوانیم، بعضي از دعاهاست كه جزء تعقيبات است، اين جزء تعقيبات نيست، جزء تعليمات است.
آيا امام و رهبران الهي وكيل مردم و منتخب از طرف مردمند كه سقفي و سقفيهها و امثال ذلك بر آن باور هستند يا نه، امام وكيل مردم نيست ،نماينده مردم نيست، خليفهًْالله است، وليّ الله است، چه اينكه غديريها بر آن هستند؛ اين مطلب عميق كلامي را وجود مبارك امام صادق به صورت دعا وظيفه همه ما قرار داد، به ما فرمود بخوانيد :خدايا! ما امام را به عنوان وكيل نميشناسيم، امام نماينده ما نيست، ما امام را انتخاب نميكنيم، ما اهل سقيفه نيستيم، ما سقفي نيستيم، ما تحت ولايت اماميم، امام جانشين پيغمبر است، پيغمبر جانشين شماست، خليفه را بدون مستخلفعنه نميشود شناخت.اگر پيغمبر نماينده ما بود، منتخب ما بود و ما به او رأي ميداديم ،او ميشد نبيّ، حرف ما را بايد بزند؛ اما پيغمبر، نماينده شماست ،خليفه شماست، خليفه ،حرف مستخلفعنه را ميزند نه حرف ما را، نه حرف مستخلفعليه را! اگر خليفهاند، يك؛ و خليفه حرف مستخلفعنه را ميزند، دو؛ نه حرف مستخلفعليه را، سه؛ از طرف خدا وليّ بر مستخلفعنه هست، چهار؛ ما تا مستخلفعنه را نشناسيم خليفه را نميشناسيم، «اَللّهُمَّ عَرِّفْني نَفْسَكَ» اين برهان مسئله است.
گاهي دعا ميكنيم خدايا عاقبت امور ما را ختم به خير كن و به ما بهشت بده، اين دعاست؛ اما دعای امام صادق مسئله عميق كلامي است، برهان در آن هست،«اَللّهُمَّ عَرِّفْني نَفْسَكَ» چرا؟ براي اينكه من اگر خدا را نشناسم، خليفه او را نميشناسم، آنكه از طرف خدا ميآيد ،وقتي من او را ميشناسم كه مستخلفعنه او را بشناسم، منوبعنه را بشناسم ؛ آیا شما در دعاها چنين برهان عقلي فلسفي پيدا ميكنيد؟ در دعای خدايا گناهان مرا بيامرز، پدرومادر مرا بيامرز! برهان نيست؛ «اَللّهُمَّ عَرِّفْني نَفْسَكَ» من اگر تو را نشناسم پيغمبر را نميشناسم ،چون پيغمبر از طرف تو ميآيد و خليفه توست «فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ»؛ خدايا! توفيقي بده نبوّت را بشناسم، نبيّ را بشناسم؛ چون امام، خليفه نبيّ است نه وكيل مردم، امام در غدير مشخص ميشود نه در سقيفه؛ من امام را وقتي ميشناسم كه پيغمبر را بشناسم «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي».[2] اين امام، هم از یک طرف هشام را تربيت ميكند، هم از آن طرف همه ما را با دعا ميپروراند. اين دعا يك مسئله استدعايي نيست، استدلال است.در دعای خدايا گناهان مرا بيامرز، پدران مرا بيامرز! استدلال نيست؛ اما در دعای خدايا به من فهم بده، عقل بده، استدلال بده،برهان بده، كارهاي كلامي به من بده! من توحيد را بشناسم، نبوّت را بشناسم، امامت را بشناسم، استدلال هست. فرمود اگر زمان غيبت را درك كرديد اين كار را بكنيد.
بیزاری امام معصوم ازبی اعتمادی میان مسلمانان
درست است كه همه ما در اثر ارتباط به خاندان وحی اميد بهشت داريم؛ ولي نسوختن و جهنم نرفتن هنر نيست؛ بسياري از افرادند كه جهنم نميروند، بچهها و ديوانهها جهنم نميروند، كفارمستضعف دورافتاده کشورهای کفر كه هيچ دسترسي به اسلام ندارند جهنم نميروند؛ نسوختن، هنر نيست، به بهشت رفتن هم هنرِ والا نيست، بهشت رفتن جزء هنرهاي مياني است؛ اما ميبينيد امام صادق(ع) از ما چه توقعي دارد، وجود مبارك امام صادق فرمود شما در شهري كه زندگي ميكنيد نگذاريد جمعيت شما در دستگاههاي قضايي فراوان باشد، در مسجد و حسينيه كم باشد :«مَنْ كَانَ الرَّهْنُ عِنْدَهُ أَوْثَقَ مِنْ أَخِيهِ الْمُسْلِمِ فَأَنَا مِنْهُ بَرِيء»[3] فرمود شما در جامعه زندگي ميكنيد، تجارت داريد، اقتصاد داريد، رهن داريد، بيع داريد؛ ولي مهمترين عامل پيشرفت و موفقيت و هماهنگي شما، قول شما و شرافت شما و عزّت شما و اعتماد شما باشد. اگر كسي به ديگري بدهكار بود و خانه خود را (به عنوان وثیقه)در رهن او قرار داد و اين رهن مهمتر از قول او بود ،او شيعه خاص من نيست. شما بايد طوري زندگي كنيد كه قول شما مهمتر از رهن گذاشتن خانه شما باشد؛جامعه را اين زندگي حفظ ميكند نه دستگاه قضايي.
کثرت پروندههای قضائی
نتیجه بیتوجهی به بدیهیات دین
الآن اين پانزده ميليون پرونده كه در دستگاه قضايي است شايد مثلاً پنج درصدش يك سلسله پروندههاي حقوقي علمي باشد؛ نظير رژيم حقوقي درياي خزر و امثال ذلك، آن چهارده ميليون و نيمش، جزء الفباي دين است، كسي چك بيمحلّ كشيده، دروغ گفته، اجاره را نمیدهد، خلاف گفته، اينها جزء بديهيات دين ماست. اين الفباي دين است كه چهارده ميليون پرونده شد، اين چهارده ميليون براي 28 ميليون است براي اينكه هر پروندهاي به هر حال دو طرف دارد، پرونده يكطرفه كه نيست، اين سي ميليون هر كدام سه، چهار نفر وابسته دارند جمعاً ميشود هفتاد، هشتاد ميليون؛ هفتاد، هشتاد ميليون، گير اين پروندهها هستند، گير عمل نكردن به دستورات ابتدايي امام صادق هستند.اينها جزء ابتدائيات است.
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (دامت بركاته) در جلسه درس اخلاق در ديدار با جمعی از طلاب و دانشجويان، قم؛ 7/5/1395
خوان حکمت روزهای یک شنبه منتشر میشود.
مرکز اطلاع رسانی اسرا
______________________
1و2. الکافی(ط ـ الإسلاميهًْ)، ج1، ص337. 3. المحاسن، ج1، ص102.