پنجه قاچاق کالا بر گلوی اقتصاد ملی
گالیا توانگر
بنده به مسئولین گفتهام که آقاجان! وقتی شما آن باند قاچاقچی را پیدا میکنید و آن جنس کلان قاچاق را که چند هزار تُن وزن آن است، وارد کشور میکنید، این جنس را جلوی چشم همه آتش بزنید؛ ضربه بزنید به قاچاقچی، به جنس دارای مشابه داخلی. خب معلوم است وقتیکه جنس خارجی وارد شد - چه از مبادی ورودی قانونی مثل گمرک و امثال اینها، چه از مبادی قاچاق که متاسفانه خیلی هم زیاد است- تولید داخلی میخوابد. وقتی تولید داخلی خوابید، همین وضعی پیش میآید که امروز هست: جوان ما بیکار میشود، اشتغال ما کم میشود،رکود بر کشور حاکم میشود، وضع زندگی و معیشت مردم دشوار میشود. اینها را که دیگر از طریق ارتباط با آمریکا و با اروپا نمیشود حل کرد، اینها را خودمان باید حل بکنیم. اینها کارهایی است که به عهده خود ما است؛راه این است.( بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردمی 11 مرداد95)
به ردیف بلوزهای زنانه نگاه میکنم. برق منجوق و پولکها روی یقه شان چشمم را میزند. هر پیراهن زنانه مشکی را تنها دو هزار تومان میگیرد و یقهاش را منجوق و پولک میدوزد. او یک کارگر ساده تولیدی پوشاک است که البته دور کاری میکند. یعنی هر بار انبوهی از این بلوزها را برایش میفرستند تا رویشان با دست پولک دوزی کند. این همه زحمت و چشم گذاشتن آن هم فقط برای دو هزار تومان، بدون هیچ مزایایی ازقبیل بیمه و یا حتی حقوق اندک وثابتی! کمی آن طرفتر افرادی هستند که بستههای قاچاق را در بین مغازههای بازار و یا سایر مراکز خرید شهر توزیع میکنند و در یک چشم بر هم زدن بر بدنه تولید داخلی زخمهای عمیقی مینشانند. این افراد را اصطلاحا چتر باز میخوانند. اگرچه در واقعیت نه چتری وجود دارد و نه چتر بازی واین فقط یک اصطلاح برای قاچاقچیان کالاست؛ ولی گویی اصطلاح نامناسبی هم نیست، چرا که قاچاقچی بر روی تولید داخلی چتر خود را گسترانده و چون قارچی سمی است.
نزول میلیونی پول برای خرید نقدی اجناس قاچاق!
ما دو گونه قاچاق داریم؛قاچاق خرد و کلان. غرض از قاچاق خرد و قاچاقچی کوچک، آن کولهبَرِ ضعیفِ بلوچستانی یا کردستانی است که میرود آنطرف مرز یک چیزی را برمیدارد و روی کول خودش میآورد اینطرف؛ این نوع قاچاق در برابر صدها کانتینر اجناس قاچاقی که از مبادی گمرکی و غیرگمرکی رد میشوند؛ چه اهمیتی میتواند داشته باشد؟ از سوی دیگر اغلب بخشهای بازار توسط اجناس بنجل وارداتی که بخش عمده آن قاچاق محسوب میشود،قرق شده است.
حسن شعبانی 12 سال است که در کار تولید پوشاک فعالیت دارد. وی در مورد شرایط سختگیرانه پیش روی تولیدیها توضیح میدهد: «مغازه ما 35 متر است. بازرس آمده و میگوید: برای تولید 35 متر جا کم است و حداقل باید 80 تا 90 متر باشد. در حال حاضر چهار کارگر هستیم که اینجا کار میکنیم. برای هیچکدام از ما بیمه رد نمیشود. یعنی ما را کارگر تولیدی محسوب نمیکنند. اگر این کاری را که درش تخصص داریم رها کنیم، پی چه حرفهای برویم؟ به هر جهت چهار تا جوان دور هم جمع شدهایم و داریم پوشاک وطنی تولید میکنیم. آیا این جزو تشویق به تولید است یا مایوس کردن تولید کننده؟ میگویند خیاطها باید در محل حاضر باشند. ما قبلا ۲۰،۳۰ تا کارگر بودیم، اما الان به 3 تا 4 نفر رسیده ایم. اینجا در کارگاه کارها را برش میزنیم و بعد برای خیاط میفرستیم. خیاطها بیشتر در شهرستان هستند. وقتی کارها تکمیل شد، برمیگردند و بسته بندی شان میکنیم.»
وی با لحنی گلایه آمیزمی گوید: «ما شلوار برای کودک سه تا پنج سال تولید میکنیم. تولید ما 15 هزار تومان تمام میشود، ولی همین کار مشابه چینیاش در بازار فراوان وارد شده و8 تا 9 هزارتومان فروخته میشود! معلوم است که مشتری ظاهر کار و قیمت ارزان را میبیند و به جای کار تولید داخل به سمت بنجلِ نمادار قاچاق میرود. از جنس قاچاق و بنجل هم که بگذریم به داستان پرغصه موانع برسرتولید میرسیم. ازچک برگشتی گرفته تا مالیات و...درحالی که باید برای تولیدکنندگان بهویژه تولید کنندگان جوان بستههای تشویقی در نظر گرفته شود.»
این تولیدکننده جوان با حالتی بسیار غمانگیز و تاثربرانگیز میگوید: «کم کم به این نتیجه میرسیم که جنس وارداتی بیاوریم و توزیع کنیم! گاهی هم شیطان به فکرهایمان رخنه میکند که آوردن جنس قاچاق بد نیست! افرادی را در بازار میشناسم که 100 میلیون تومان پول نزول کردهاند تا نقدی جنس قاچاق بخرند و توزیع کنند! باید با این مظاهر فساد اقتصادی مبارزه کرد.»
مشتری ظاهر زیبا و قیمت ارزانتر را میبیند
«جهان تیر» کارگر برش کار و دکمه زن درتولیدی پوشاک است. وی صراحتا میگوید: «تا دو ماه پیش دکمه را به بیرون میدادیم تا برایمان بزنند؛ اما الان با مشکلاتی که وجود دارد و کسادی بازار مجبوریم خودمان دکمه را به شلوارها نصب کنیم، بلکه هزینه به کارگر نداده و تولید با قیمت کمتری تمام شود.»
وی در ادامه میگوید: «قبلا ماهیانه 3 تا 4 میلیون تومان درآمد داشتم، اما الان به سختی به یک و نیم تا دو میلیون تومان میرسد. مثلا امروز بعد از دو هفته سر کار آمدهام. ما باید در طول سال دستکم یک میلیارد تومان فروشمان باشد، اما فروش شش ماهه اول امسالمان به سختی به دهمیلیون تومان میرسد! بیشتر فروشمان هم چکی است و به ندرت نقدی میخرند. یک سری از چکها نیمه اول سال نوشته و نیمه دوم سال پاس میشوند؛ بعد باز نیمه دوم سال یک سری دیگر چک نوشته شده ونیمه اول سال آینده پاس میشوند. همیشه هم از هر ده تا چک یک سریشان برگشت میخورند.»
این کارگر برش کار در مورد جنس بنجل قاچاق که بازار را قرق کرده در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «ما عمده فروشیم. همین امروز یک مشتری آمد و پرسید؛قیمت این شلوارک چقدر است؟ هزینه تولید هر کدام برایمان 12 هزار تومان تا 14 هزار تومان تمام میشود. مشتری نخرید و با گلایه گفت: خب کار چینی میخرم که قشنگتر و ارزانتر است! کار چینی مشابه این کار قیمتش هفت هزار تومان است! البته این را هم بگویم که خود من قبلا برای بچه هایم شلوار چینی خریده ام؛درست است که ظاهرش زیباتر وارزان تراست، ولی دو ماهه سر زانویش جا میاندازد و بعد از یکی دو بار شستن کاملا از قیافه میافتد. برای دوختن هر کدام از این شلوارها متری 3500 تا 4500 تومان پول پارچه میدهیم، حالا بماند که هزینه برش، دوخت، دکمه، زیپ و... هم هست.»
وی در حالی که درز پهن شلوار ایرانی را با دوخت نامرتب وارداتی مقایسه میکند، برایمان توضیح میدهد: «ما درزهای پهنی برای کار هنگام دوخت میگذاریم،اما کار قاچاق و بنجل که تنها ظاهر زیبایی دارد، درز پهن نمیدهد. در پارچه نهایت صرفه جویی را میکنند که هزینه تولید کمتر تمام شود، با این حال دو روزه درزها در پای بچه شکافته میشوند!»
اصناف باید چشم نظارتی کیفیت کالا باشند
یکی از دغدغههای بزرگ اقتصاد کشور مسئله قاچاق است، چرا که سالانه بیش از 40 میلیارد دلار کالای قاچاق و غیرضرور وارد کشور میشود.
احمد نیکبخت یک کارشناس اقتصادی در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «واردکنندگان کالا باید استاندارد پیشبینی شده را مد نظر داشته باشند. قاچاق میتواند ضربه مهلکی به اقتصاد کشور وارد کند و به همین خاطرلازم است که وزارتخانههای مربوط دراین زمینه برنامه و نقشه راه تعریف کنند. البته در این زمینه بخش دولتی به تنهایی نمیتواند نظارت داشته باشد و به همین خاطر باید بخش خصوصی و اصناف اقدامات جدی انجام دهند تا مشکلات در این زمینه به حداقل برسد. در واقع اصناف خودشان باید چشمهای نظارتی باشند و نهادهای کنترل و نظارت را یاری رسانند؛ اگر اصناف مختلف کشور کالای قاچاق را عرضه نکنند عرصه برای قاچاق کالا تنگ میشود.»
وی با اشاره به کیفیت نازل کالاهای بنجل قاچاق میگوید: «معمولاً خیلی از استانداردهای وارداتی اعم ازبهداشت، ضوابط ایمنی وکیفیت کالا در واردات باید اعمال شود، اما کالای قاچاق فاقد اینگونه استانداردها و دارای نازلترین کیفیت است وبه این ترتیب موجب ایجاد خلل دراقتصاد ملی میشود. شبکههای سازمان یافتهای برای قاچاق کالا وجود دارد، منابع مالی که در این شبکهها جا بجا میشود،کلان بوده و میتواند در بسیاری از سیاستهای اقتصادی دولت خلل ایجاد کند.»
آمار مبارزه با قاچاق چه میگویند؟
سردار اسکندر مومنی جانشین نیروی انتظامی با اشاره به اینکه در چهار ماهه نخست امسال ارزش ریالی کالای قاچاق کشف شده، 6 هزار و 500 میلیارد تومان بوده است، میگوید: «یکی از سه قرارگاه جدیدی که راه اندازی شده قرارگاه مقابله با قاچاق است. با توجه به اینکه امسال از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی به نام «اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل» نامگذاری شده و با توجه به اینکه اقتصاد مقاومتی به تولید داخلی و رونق کسب و کار کمک میکند، موضوع مقابله با کالای قاچاق در دستور کار جدی نیروی انتظامی قرار دارد.»
جانشین نیروی انتظامی ادامه میدهد: «آمار کشف کالاهای قاچاق در مقایسه با مشابه سال گذشته رشد 21 درصدی داشته است. در این بازه زمانی 17 باند بزرگ نیز متلاشی شده که نشانگر رشد 30 درصد بوده و از سوی دیگر پروندههای کشف شده بالای 500 میلیون تومان، 83 درصد رشد داشته است. بیشک کالای قاچاق نباید به چرخه تولید بازگردد چون در آینده اثر معکوس و سوء خود را خواهد گذاشت.»
تولید، نیازمند حمایت همه جانبه
سید خلیل حسینی بالای 40 سال است که در کار تولید تلاش دارد. حتی کولر مغازهاش را روشن نکرده، بلکه از هزینههای قبض آب و برق مغازه بکاهد.
وی در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «با اینکه مغازه ما برقش صنعتی محسوب میشود،این ماه 70 هزار تومان قبض برق آمده است. ما حتی در تابستان کولر مغازه را از ترس هزینه بالا روشن نمیکنیم!»
وی با تاکید بر اینکه رونق چرخه تولید نیازمند حمایت همه جانبه است، برایمان میگوید: «الان در این کارگاه برشکاری پارچه که میبینید از دو نفر کارگر بازنشسته آموزش و پرورش استفاده کردهام، چرا که توان پرداخت حق بیمه به کارگران جوان را ندارم.»
وی با اینکه دوتولیدی داشته که مجبور به تعطیل کردن یکی از آنها شده و دیگری نیمه تعطیل به حساب میآید، در حالی که چکهایی برگشتی را از گاو صندوقش در آورده و روی میز کار ردیف میکند، در باب چالشهای پیش روی تولید اینگونه توضیح میدهد: «ازهر ده چک، تعداد زیادی برگشت میخورد. مشتریهای نقدیمان انگشت شمارند. مجبوریم با چک بفروشیم. وقتی چکی برگشت میخورد، هیچ مرجعی پاسخگو نیست. فقط باید پولی خرج کرده، در صف بینهایت طلبکاران قرار بگیریم.»
طرحی نو در اندازیم
البته ناگفته نماند که با یک نیم نگاهی به پوشاک داخلی کاملا میتوان به خلأ مدل و نگاه جدید پی برد.
مطمئنا در سایر شاخههای تولید داخلی نیز نیازمند ورود فکر و اندیشه جوان در قالب طراحیهای بکر و نوین هستیم. به جرات میتوان گفت در بازدید از تولیدیهای پوشاک میتوان دقیقا بطور محسوس لمس کرد که اغلب مدلها کپی و فاقد جذابیت لازم برای جلب نظر مشتری با سلیقه امروزیاند. شاید اگرهمین نکات ریز توسط تولیدکننده داخلی رعایت میشد، بازار تکانی میخورد و اقبال به سمت خرید تولید داخلی توسط مشتری سخت پسند امروزی رونق میگرفت.