کد خبر: ۳۲۲۰۸۳
تاریخ انتشار : ۱۹ آبان ۱۴۰۴ - ۲۲:۰۹

اخبار ویژه

با این همه خسارت‌های برجام
چگونه به قبل از برجام برگردیم؟!
آقای عراقچی اخیرا گفته «اگر برجام بد بود، اسنپ‌بک شما را برگرداند به قبل از برجام و باید از آن استقبال کنید» و این در حالی است که ۱۰ سال پیش، دولت روحانی با فریب افکار عمومی و وعده دلار هزار تومانی، برجام را به ملت فروخت. امروز تفاوت ۹۰ هزار تومانی میان آن وعده پوچ و قیمت واقعی دلار، اولین دستاورد ملموس برجام است.
رجانیوز با انتشار این تحلیل نوشت: آقای عراقچی و همفکران‌شان با این گزاره سعی دارند بگویند: «ما شما را به نقطه صفر بازگرداندیم، پس چرا شاکی هستید؟» اما ما به نقطه صفر بازنگشتیم؛ ما پس از واگذاری تمام دارایی‌های استراتژیک‌مان و پرداخت هزینه‌های جبران‌ناپذیر، به نقطه‌ای بسیار بدتر از صفر پرتاب شدیم.
آن منطق زمانی درست بود که اسنپ‌بک، ۱۱ تن اورانیوم غنی‌شده ما را بازمی‌گرداند، بتن‌های ریخته‌شده در قلب رآکتور اراک را خارج می‌کرد و هزاران سانتریفیوژ جمع‌آوری‌شده را دوباره نصب می‌کرد. شما صنعت هسته‌ای کشور را که محصول میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری و خون دانشمندان شهید بود، در ازای تقریباً هیچ (۱۹۷ تن کیک زرد خام) واگذار کردید. امروز با بازگشت قطعنامه‌ها، ما دیگر آن ابزارهای قدرت را برای چانه‌زنی در اختیار نداریم.
از سوی دیگر، ۱۰ سال پیش، دولت روحانی با وعده دلار هزار تومانی، برجام را به ملت فروخت. امروز تفاوت ۹۰ هزار تومانی میان آن وعده پوچ و قیمت واقعی دلار، اولین دستاورد ملموس برجام است. باید مدعیان «بازگشت به اوضاع آن دوران» باید پرسید: آیا حاضرند اوضاع اقتصادی را هم به همان دوران بازگردانند؟ آیا توان بازگرداندن قدرت خرید مردم و جبران این تورم ویرانگر را دارند؟
این ادعا که اسنپ‌بک ما را به دوران قبل بازمی‌گرداند، یک تحریف آشکار دیگر است. پیش از برجام، حدود ۵۰۰ تحریم علیه ایران وجود داشت. پس از مذاکرات ظریف و تیمش برای «رفع تحریم»، این عدد به نزدیک ۲۵۰۰ تحریم رسید. برجام نه تنها تحریم‌های هسته‌ای را به صورت دائمی لغو نکرد، بلکه به بهانه‌های حقوق بشری، موشکی و منطقه‌ای، مسیر را برای وضع تحریم‌های جدید هموارتر ساخت. بازگشت قطعنامه‌های قبلی، چیزی از کوه تحریم‌های جدید کم نمی‌کند.
و اما شاه‌بیت حقوقی برجام، گنجاندن بند «مکانیسم ماشه» بود. تیم مذاکره‌کننده با پذیرش این بمب ساعتی، این اختیار را به طرف غربی داد که با یک بهانه واهی، تمام تحریم‌های شورای امنیت را یک‌شبه بازگرداند و حق وتوی متحدان ایران (روسیه و چین) را عملاً بی‌اثر کند. این بند از همان ابتدا تضمین می‌کرد که تمام تعهدات ایران نقد و دائمی باشد، اما تعهدات غرب نسیه، موقت و قابل بازگشت
با یک اشاره!
وقتی که لگدهای اوباما و ترامپ هم
 نوکر خانه‌زاد را بیدار نمی‌کند
مشاور روحانی می‌گوید پزشکیان مسئولیت آغاز گفت‌وگو با دولت ترامپ را بر عهده بگیرد!
حمید ابوطالبی، معاون سیاسی دفتر رئیس‌جمهور در دولت روحانی، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: در یک‌سال و اندی گذشته، رئیس‌جمهور پزشکیان ـ به‌گواه گفتار و مواضعش ـ عملاً بنیان‌های حکمرانی را تضعیف کرده است. سخنانی که با عنوان «صداقت با مردم» بیان می‌شود؛ اما در عمل به تضعیف اقتدار قانونی دولت، بی‌انگیزه‌سازی مدیریت ملی، گسترش هراس در حکمرانی، بی‌برنامگی فراگیر، اداره‌ جزیره‌ای کشور، شکل‌گیری فدرالیسم پنهان، نابودی طرح‌های ملی، و بی‌اعتمادی کامل مردم انجامیده است. ایشان به جای حل مشکلات، با این سخنان، بار آن‌ها را بر دوش مردم نهاده و با القای حس ناتوانی، کشور را دچار «بحران ناکارآمدی قدرت» کرده است؛ یعنی ناتوانی ساختار سیاسی در تبدیل اقتدار قانونی به کنش مؤثر.
تازه‌ترین نمونه‌ها، سخنان وی درباره‌ مقصر بودن مجلس و دولت در تورم، جیره‌بندی آب پایتخت و تخلیه‌ تهران از آذرماه، پیشنهاد کاهش نیروی انسانیِ نهاد ریاست‌جمهوری از ۴۰۰۰ نفر به ۴۰۰ نفر توسط مردم! و... است. رئیس‌ِِ جمهوری، که از وعده‌های انتخاباتی خود ـ به‌ویژه در زمینه‌ تحریم‌های بین‌المللی، و بازگشت اخیر ایران به ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل در دوران وی ـ هم چشم پوشیده و از تعهداتی که شخصاً بر عهده گرفته بود نیز فاصله گرفته است.
وی در ادامه می‌نویسد: در جریان انتخابات، رئیس‌جمهور، تحریم‌ها را بزرگ‌ترین معضل ملی و عامل فروپاشی اقتصاد معرفی می‌کرد؛ اما امروز می‌کوشد از نقش تحریم‌ها هیچ سخنی نگفته و عملا آن‌ها را کم‌رنگ نشان دهد و نابسامانی اقتصادی را به اختلافات سیاسی، مدیریت جزیره‌ای، بی‌میلی کارشناسان به همکاری، یا بزرگی ساختار دولت نسبت دهد. در همین حال، دونالد ترامپ، اعلام کرده «آماده‌ اقدام برای لغو تحریم‌های ایران» است؛ تحریم‌هایی که اکنون، در واقع، «فقط برای هیچ» برقرار مانده‌اند. زیرا در کوتاه‌مدت نه تأسیسات هسته‌ای و نه غنی‌سازی در هر سطحی از صفر تا صد، به علت تخریب وسیع، قابل بهره‌برداری بوده و منفعت ملموسی برای ملت دارد.
در چنین شرایطی، چند اقدام فوری ضروری است: مردم فروپاشی اقتصاد و محیط زیست و ناکارآمدی را با چشم خود می‌بینند؛ لذا هرگونه سخن‌پردازی و دلیل‌آوری درباره‌ ناکارآمدی دولت در اداره کشور و رشد و استواری تورم، فقر، فساد و فرونشست زمین وفق اقدامات دولت باید متوقف شود، و رئیس‌جمهور شخصاً بر اجرای این امر نظارت کند.
ابوطالبی همچنین مدعی شد: رئیس‌جمهور باید شخصاً به صحنه آمده و به دور از هراس، مسئولیت آغاز گفت‌وگو با دولت ترامپ را بر عهده گیرد؛ زیرا در وضعیت «هیچ»، تنها دیپلماسی می‌تواند به گامی واقعی برای رفع تحریم‌ها و رهایی مردم از فشار اقتصادی بینجامد.
آقای ابوطالبی البته در درس نگرفتن و عبرت نیندوختن مسبوق به سابقه است. او همان کسی است که در دوران ماه عسل تعاملات با دولت ترامپ به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل (نیویورک) معرفی شد اما مورد توهین دولت آمریکا قرار گرفت و با برچسب تروریست دیپورت شد؛ به عبارت دیگر دولت اوباما حاضر نشد برای معاون دفتر روحانی در دوره برجام ویزا صادر کند.
با این همه ابوطالبی مانند نوکر خانه زاد کدخدای آمریکایی عمل کرده و همواره نسخه مذاکره و توافق پیچیده است. به همین علت هم او به یاد نمی‌آورد که دولت پزشکیان در حال برگزاری ششمین دور مذاکرات با دولت ترامپ بود که با خیانت آمریکا و همکاری در حمله اسرائیل به ایران مواجه شد. این در حالی بود که دولت پزشکیان شش ماه از فرصت خود را صرف مذاکره بی حاصل و فرصت‌سوزی کرده بود.
بنابراین ریشه بسیاری از مشکلات چه از اواسط دولت روحانی و چه در یک سال اخیر حاصل اعتماد به مذاکره با آمریکا بوده و نه مذاکره نکردن. اما متاسفانه امثال ابوطالبی نشان داده‌اند که نه از خدعه و عهدشکنی و توهین‌های دولت اوباما عبرت می‌گیرند و نه از پایمال شدن توافق برجام توسط ترامپ و بمباران شدن میز مذاکره توسط ترامپ.
یدیعوت آحارونوت: باران موشک‌های ایران
اسرائیل را غرق می‌کند
ایران در حال بازسازی توان نظامی و موشکی خود است و اسرائیل را در باران موشک غرق خواهد کرد.
روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت در گزارشی نوشت: پیش‌بینی‌های مقامات صهیونیست درباره وقوع درگیری جدید با ایران افزایش یافته و بسیاری بر این باورند که این رویارویی تنها مسئله‌ای زمان‌بر است.
در این گزارش آمده است: علی‌رغم حملات اخیر آمریکا، ایران با سرعت در حال نوسازی زرادخانه موشکی خود است و توانسته بخش بزرگی از برنامه هسته‌ای‌اش را حفظ کند.
منابعی که این روزنامه به آنها استناد کرده، اذعان کرده‌اند تهران در مسیر بازسازی قابلیت‌های نظامی خود قرار دارد و در صورت بروز درگیری، قادر است اسرائیل را در باران موشک غرق کند.
یدیعوت آحارونوت نوشت: پیش‌بینی‌ها درباره اینکه رویارویی جدید با ایران تنها مسئله وقت است، افزایش یافته است؛ در حالی که نشانه‌هایی وجود دارد دال بر اینکه تهران موفق شده بخش بزرگی از برنامه هسته‌ای‌اش را حفظ کند. ایران علی‌رغم حملات اخیر آمریکا، با شتاب در حال نوسازی زرادخانه موشکی‌اش است.
یدیعوت آحارونوت افزود: اورانیوم ۶۰درصد ایران به سایتی محرمانه منتقل شده است. صنعت موشکی ایران شبانه‌روز فعال است. پاسخ ایران به هر حمله اسرائیل، بسیار شدیدتر از قبل خواهد بود.
در همین حال، روزنامه آمریکایی نیویورک‌تایمز هم گزارش داد: مقامات ایرانی گفته‌اند کارخانه‌های موشک‌سازی ایران ۲۴ساعته در حال تولید موشک هستند و ایران در جنگ بعدی به صورت همزمان ۲۰۰۰ موشک را در یک لحظه شلیک خواهد کرد تا دفاع اسرائیل را درهم بشکند، و نه شلیک ۵۰۰ موشک طی ۱۲ روز.
به گفته علی واعظ، مدیر پروژه ایران در گروه بین‌المللی بحران در آمریکا، اگر اسرائیل دوباره حمله کند، ایران احتمالاً بسیار تندتر از حمله ماه ژوئن واکنش نشان خواهد داد. 
مقام‌های ایرانی کارخانه‌های موشکی به‌صورت شبانه‌روزی کار می‌کنند، و اگر جنگی دیگر درگیرد، آنها امیدوارند ۲۰۰۰ موشک را به‌طور همزمان شلیک کنند.هیچ مدرکی دال بر قریب‌الوقوع بودن حمله‌ای تازه وجود ندارد، اما واعظ گفت: «اسرائیل احساس می‌کند که کار ناتمام مانده و دلیلی برای خودداری از ادامه نبرد نمی‌بیند، در نتیجه ایران در حال دو برابر کردن آمادگی خود برای دور بعدی است.»
در همان حال، به گفته سانام وکیلی، مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در اندیشکده «چتم هاوس»، کشورهای منطقه در تلاشند روابط خود را با ایران نیز حفظ کنند. آنها خواهان جنگی تازه در منطقه نیستند و همچنان به توانایی ایران در ایجاد بی‌ثباتی از طریق نیروهای نظامی و نیابتی در لبنان، عراق، یمن، خلیج‌فارس و جاهای دیگر احترام می‌گذارند.
به گفته واعظ، هر دو جناح در ایران معتقدند دور جدیدی از تقابل با اسرائیل اجتناب‌ناپذیر است. بنابراین کشور در حال دوچندان کردن آمادگی خود برای دور بعدی است و می‌خواهد از دل آن، توازن جدیدی پدید آورد.
خیانت جدید
 پس از دروغ «سرمایه‌گذاری 2500 میلیارد دلاری»
ناف بعضی فعالان سیاسی را گویا با غربزدگی و غربگرایی به هر قیمت بریده‌اند؛ مثل همین دبیرکل حزب کارگزاران که با وجود خیانت و جنایت چندباره آمریکا و غرب در مذاکرات می‌گوید: نزدیکی به شرق، باید تاکتیکی باشد، نه استراتژیک!
حسین مرعشی در سرمقاله روزنامه سازندگی، خواستار استفاده از برگ شرق برای جلب توجه دوباره غرب شده و نوشت: «با توجه به فشارهای خارجی، تحریم‌ها و تهدیدات نظامی، نزدیکی به شرق، به‌ویژه چین و روسیه، باید تاکتیکی هوشمندانه باشد نه استراتژی‌ای جایگزین. هدف از این رویکرد، آگاه‌سازی غرب از این واقعیت است که فشار و تهدید به تسلیم ایران منجر نخواهد شد و می‌تواند ابزاری برای فشار متقابل و متقاعدسازی غرب جهت بازنگری در رفتارهای زیان‌بار خود باشد. این وضعیت فرصتی است برای نشان دادن تدبیر ایران در جلوگیری از بازگشت سازوکارهایی چون اسنپ‌بک، درحالی‌که واکنش غرب کند و محتاط بوده است. اما اگر نزدیکی به شرق به‌جای تاکتیک، به راهبرد بلندمدت تبدیل شود، کشور از منافع واقعی خود دور خواهد شد.
سیاست خارجی مطلوب، همکاری همزمان با شرق و غرب بر پایه منافع ملی است، نه وابستگی به یک بلوک واحد. به ‌بیان‌ دیگر، شرق ابزاری برای ایجاد توازن و تقویت قدرت چانه‌زنی در برابر غرب است، نه پایان راه تعامل جهانی. همکاری با شرق باید بر دو محور اقتصادی و نظامی متمرکز باشد. در بعد نظامی، تقویت توان پدافندی و آفندی برای افزایش بازدارندگی ضرورت دارد و در بعد اقتصادی، این تعامل می‌تواند به خروج از رکود تورمی، تقویت تولید، اشتغال و کاهش فشارهای معیشتی بینجامد؛ البته به‌شرطی که روابط بر پایه منافع ملی و به‌صورت دوسویه تنظیم شوند. هرچند روسیه در حوزه اقتصادی توان کمک گسترده‌ای ندارد و چین نیز تاکنون همکاری کامل نشان نداده است، اما تحولات بین‌المللی به‌ویژه جنگ اوکراین، موجب نزدیکی بیشتر چین و روسیه و در نتیجه ارتقای جایگاه ایران در محاسبات راهبردی مسکو شده است. در چنین شرایطی، بازی تاکتیکی با «برگ شرق» باید دو هدف همزمان را دنبال کند: نخست، تقویت بنیه دفاعی و اقتصادی کشور به‌گونه‌ای که توان بازدارندگی افزایش یابد؛ و دوم، ارسال پیام روشن به غرب مبنی بر اینکه تداوم فشار و تهدید بی‌نتیجه و هزینه‌زا خواهد بود. تحقق این دو هدف می‌تواند غرب را به تعامل عقلانی‌تر وادار کند و زمینه بازگشت به میز گفت‌وگو بر اساس منافع ملی ایران را فراهم آورد.».
این مغالطه تحلیلی در حالی منتشر می‌شود که آمریکا پس از پایمال کردن حقوق ایران در برجام، در مذاکرات اخیر نیز خیانت کرد و به اذعان ترامپ، مدیریت اصلی حمله به ایران را برعهده داشت. در واقع ترامپ از مذاکرات صرفاً به عنوان عملیات فریب و گمراه‌سازی استفاده کرد. نکته تلخ‌تر اینکه همزمان با عملیات فریب آمریکا (و نهائی‌شدن نقشه اقدام تروریستی با همراهی اسرائیل)، حسین مرعشی هم مشغول بزک‌کاری همین عملیات فریب بود و ادعا می‌کرد به واسطه توافق قریب‌الوقوع با ترامپ تاجر، 2500 میلیارد دلار سرمایه خارجی وارد ایران خواهد شد!
فردی با این میزان از فهم سیاسی یا همراهی خائنانه به فریبکاری ترامپ، اکنون ادعا می‌کند که باید نگاه تاکتیکی به روابط با روسیه و چین و شرق داشت و نه راهبردی! مفهوم دیگر این کار، تقلای نیابتی برای بی‌اعتماد کردن چین و روسیه به روابط پایدار با ایران است!