۳ وظيفه مهم مغفول درحوزههای علمیه(زلال بصیرت)
قبل از انقلاب، نهايت انتظاري که مردم از طلاب داشتند اين بود که اقامه جماعت کنند و نهايتا منبر رفته و سخنراني کنند. البته در این اواخر نويسندگي در مجله مکتب اسلام که آن هم توسط بزرگان ميبايست انجام ميشد، نيز رواج پيدا کرده بود و مردم از يک روحاني انتظار ديگري نداشتند.
قبل از انقلاب، حتي شرط مطلوبيت يک روحاني در نگاه مردم، اين بود که روحاني در امور سياسي دخالت نکند،اگر يک روحاني وارد امور سياسي ميشد، مردم ارادت قلبي چنداني به وي نداشتند و وي نيز موقعيت اجتماعي بالايي پيدا نميکرد؛ به عنوان نمونه آيت الله کاشاني عليرغم اينکه از نظر علمي از علماي ديگر کم نداشت، اما موقعيت اجتماعيـمذهبي چنداني بين مردم نداشت.
با شروع نهضت اسلامي توسط امام (ره)، يک تحول اساسي در افکار و حرکتهاي اجتماعي ايجاد شد،امام (ره) در وهله اول اين تحول فکري را در روحانيت ايجاد کرد و نه تنها در سخنانش تصريح کرد، بلکه در سيره خود نيز نشان داد که عمده مسائل اسلام، مسائلي اجتماعي هستند و لذا گاه امام(ره) در مورد پرداختن به اين مسائل، به اوجب واجبات تعبير ميکردند.
تحول بنیادین در حوزهها پس از انقلاب
امام(ره) به ما آموخت آنچه زماني يک نقطه منفي براي طلبه تلقي ميشد، از واجبات است،قبل از انقلاب، درس حوزه تنها محدود به فقه و اصول ميشد و البته به صورت بسيار انگشتشمار و اندک، افرادي تابع مسلک اخباريگري بودند و در مقابل، افرادي نيز به فلسفه و معقولات ميپرداختند؛ اما بعد از انقلاب با تشکيل نظام اسلامي، نياز به ساير دروس اسلامي بيشتر مشخص شد؛ لذا برخي به دليل تشخيص وظيفه شرعي و عدهاي نيز براي اينکه بتوانند به مراجعات و سئوالات مردم پاسخ دهند، به فراگيري دروسي ديگر غير از فقه و اصول پرداختند.
بعد از انقلاب اسلامي، تحولي بنيادين در حوزههاي علميه پديد آمد، حضرت امام خميني(ره) نه تنها از کاري که ما در زمينه علوم انساني شروع کرده بوديم، استقبال کردند، بلکه فرمودند: «کار را ادامه دهيد و تا من زندهام، خودم هزينه آن را تأمين ميکنم»؛ حتي امام(ره) بقدري بر انجام سريع آن اصرار داشتند که نمايندهاي فرستادند تا از همان وسط سال به انجام آن اقدام کنیم و مبادا کار را به سال تحصيلي آينده موکول نمائیم!
3 وظیفه اساسی طلاب
امام (ره) به ما آموختند: اولا دروس حوزه فقط فقه و اصول نيست، و ثانيا غير از تحصيل و تدريس، وظايف ديگري ،از جمله وظايف اجتماعي هم برعهده داريم.
بالابردن شناخت و آگاهي از دين، بصيرت و شناخت وظايف اجتماعي و خودسازي و پرداختن به جنبه اخلاقي سه وظيفه مهم طلاب است. متأسفانه در هيچ يک از اين زمينهها کار کافي انجام نشده است؛ کارهايي را که بايد قبل از انقلاب براي آنها فکر ميکرديم، بعد از انقلاب هم عليرغم به فعليت رسيدن وظيفه، هنوز کاري براي آنها انجام ندادهايم؛ نه تنها کاري نشده است، بلکه برنامهريزي براي انجام آنها نيز وجود ندارد!
هر جواني که به خاطر کمکاري ما در مواجهه با شبهات، دينش را از دست بدهد، ما نيز در بيديني او سهيم هستيم؛ چرا که در عين حالي که انقلاب شده و وظيفه ما نيز حفاظت از اسلام است، کم کاري کردهايم و قطعا روزي در مورد اين کم کاريها، مورد بازخواست قرار ميگيريم.
خودسازی؛ اولویت نخست طلاب
علم و بصيرت سياسي لازم است ولي کافي نيست،خودسازي و تربيت اخلاقي و معنوي از همه مهمتر و در درجه اول اهميت قرار دارد؛ چه بسا افرادي که فقيه کامل و مجتهد تمام عيار باشند و حتي مسائل سياسي را هم خوب درک کرده و وظيفه خود را بشناسند، اما هوي و هوس و حب مال و مقام سبب شود تا بگونه ديگري عمل کنند.
روحانيت و حوزه در اين سه بعد وظيفه شرعي دارد، متأسفانه در هيچ يک از اين زمينهها، حتي طرح و برنامهريزي مناسب و کاملي نداريم؛ بلکه گاهي فقط کارهايي سليقهاي و فردي انجام ميشود که تأثير آن نيز کم است.
امروز بايد با توجه به وظايف حوزه، برنامه جامعي آماده و طرح حوزه ايدهآل تهيه شود. البته رسيدن به ايدهآل زمانبر است، اما اگر واقعا با اخلاص و جديت شروع کنيم، خداوند متعال نيز ما را کمک خواهد کرد و به کار ما برکت خواهد داد؛ بايد به ياد داشته باشيم که قرار نيست ملائکهاي از آسمان نازل شوند و براي ما برنامه و طرح آماده کنند، بلکه خودمان بايد شروع کنيم.
حتي مسيحيان و بزرگان آنها نيز متوجه خطر بزرگ اخلاقي و عقيدتي در جوامع بشري شدهاند و درخواست ميکنند تا با کمک حوزه علميه به جنگ اين فسادها بروند؛ اين در حالي است که ما نه خود برنامهاي آماده کردهايم و نه حتي نحوه تعامل و برخورد با آنها را آموختهايم؛ هنوز براي خودمان روشن نشده است که چگونه بايد با آنها تعامل کرد و در برابر مواضع سياسي و بينالمللي ايشان چگونه بايد رفتار کنيم.
لزوم همفکري انديشمندان دردآشنا
امروز دلهاي پاک و مشتاقي در جهان وجود دارند که آماده دريافت نور حقيقت اسلام هستند،در کشور آرژانتين، يک يهودي از برخي مسيحيان پول ميگرفت تا اسلام را به آنها بياموزد! اگر روزي از ما پرسيده شود – که پرسيده هم خواهد شد – که براي اين دلهاي آماده چه کردهايد، چه جوابي خواهيم داشت؟
جلسات علما با يکديگر سابقهاي طولاني در حوزههاي علميه دارد و چنين جلساتي بايد تداوم يابد، زيرا جلساتي که براي خدا و خدمت به اسلام تشکيل ميشود، قطعا مورد عنايت خداوند است و خداوند حقائق و راه صحيح را نيز الهام خواهد کرد.
برگزاري جلسات با حضور علما نيز از ابتکارات امام (ره) بود؛ ايشان نامهاي به علماي شهرستانها نوشتند و از آنها خواستند تا شبهاي يکشنبه دور هم جمع شوند؛ زيرا همين که علماي يک شهر دور هم جمع شوند، در روحيه دشمن اثر دارد؛ چه رسد به اينکه با هم بحث و هم انديشي کرده و بر نيکي و تقوي همکاري کنند.
سخنرانی آيتالله مصباح يزدي (دام ظله) در ديدار جمعي از اساتيد ومدیران مدارس حوزه علميه استان قم ؛ 9/12/94
زلال بصیرت روزهای پنج شنبه منتشر میشود.