آفات ادبیات کودک و نوجوان:تکرار،بحران مخاطب!
گالیا توانگر
ادبیات کودک و نوجوان، نقشی روشن و بزرگ در امر تعلیم و تربیت نسل جدید دارد. هر آن قدر این ادبیات، بالندهتر شود بیشک، زمینه برای تعلیم و تربیت هموارتر و ثمرات آن درخشانتر است.
آنچه میخوانید دیدگاه ودغدغههای چند تن از شاعران کشورمان درباره شعر کودک و نوجوان است.
علل و زمينه هاي پيدايش ادبيات كودك و نوجوان
حامد محقق شاعر کودک و نوجوان ومولف کتابهایی مثل یک درخت (شهرستان ادب)، از خودم سوال میکنم (کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان)، مادرم شانه به سر (امیر کبیر) درباب چگونگی و زمان شکل گیری شاخه ادبیات کودک و نوجوان برایمان توضیح میدهد: «برای ادبیات کودک نمیتوان زمان شروع معین و پیشینه محدودی متصور شد.از زمانی که مادر فرزندش را درآغوش گرفته و برای آرام کردن او از کلامی آهنگین استفاده کرده شکلی از ادبیات کودک پدید آمده است.سرآغاز تمام هنرها فولکلور و فرهنگ عامه است .لالایی، متلها، ترانههای کودکان، افسانههای خردسالان، داستانهای ماجرایی و حماسی و عاشقانه واسطورهها که همه زاییده تخیل و تفکر مردم دورانهای مختلف اند،اساس ادبیات و خصوصا ادبیات کودکان و نوجوانان اند.»
وی با اشاره به کتاب «سخنی درباره ادبیات کودکان» در مورد پیدایش ادبیات کودکان میگوید: «دراین کتاب آمده است: «همراه نخستین مادران و فرزندان ادبیات کودک به وجود آمده است. مادر برای خواباندن کودکش لالایی میخوانده و قصه میگفته و به این ترتیب افسانه ها،سالها و قرنها سینه به سینه از نسلس به نسل دیگر رسیده... پدر بزرگها و مادر بزرگها که در تربیت نسل جوان وظیفه مهمی برعهده داشتند سرگذشتها و تاریخ خود را برای نوه هایشان بازگوکردهاند و بدین ترتیب هم باعث انتقال تاریخ و هم باعث به وجود آمدن داستانهای حماسی و قهرمانی ملت خود میشدند.»
از محقق شاعر کودک و نوجوان سوال میکنم: آیا همه کتابهای داستان و شعری که برای کودکان و نوجوانان نوشته میشود را میتوان ادبیات کودک خواند؟ وی پاسخ میدهد: «مهدی حجوانی تعریف ادبیات کودک را به چهار دسته یا محور تقسیم كرده است. او قسمت اول را همان تعریفی میداند که تا به حال بوده، یعنی نوشتههای خلاقی که در قالب ادبیات، از سوی بزرگترها به قصد مخاطب کودک آفریده میشوند؛ اما در مورد سه محور دیگر میگوید: سه محور دیگرکه شاید قابل خلاصه شدن در دو محور باشند به این شکل پیشنهاد میشوند: نوشتههای خلاقی که در قالب ادبیات از سوی بزرگترها، بدون توجه به مخاطبی خاص و یا با قصد مخاطب قرار دادن بزرگترها خلق شده،اما به مرور زمان و بدون اینکه از سوی بزرگترها پیشنهاد شوند، با استقبال کودکان روبهروشدهاند. نوشتههای خلاقی که در قالب ادبیات از سوی بزرگترها، بدون توجه به مخاطبی خاص و یا به قصد مخاطب قرار دادن بزرگترها خلق شده، اما توسط مربیان، متخصصان ادبیات کودک و یا کودک شناسان مطالعه و مناسب بچهها تشخیص داده شده اند. نوشتههای خلاقی که در قالب ادبیات، از سوی بچهها برای بچهها و یا بدون در نظر گرفتن مخاطبی خاص خلق و با استفاده کودکان به روز شده اند. درکل شاید بهترین تعریف از ادبیات کودک این باشد که ادبیات کودک مجموعهای از نوشتهها و سرودههایی است که بزرگسالان برای آموزش، سرگرمی و تهییج کودکان تهیه کردهاند.»
وی درادامه میگوید: «دردوران خیلی قدیم کتاب داستانی نبود.مردم جای مطالعه، به افسانههایی که نقالها درباره قهرمانان جنگهای بزرگ و پادشاهان و ملکه هایشان نقل میکردند، گوش میدادند. این افسانهها بدون اینکه نوشته شوند سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر میرسیدند. البته باید به این نکته توجه داشت که وقتی از مبداء تاریخ پديده اي سخن مي رود منظور زماني است كه آن پديده رشد مي كند و در ديگر امور اجتماعي تاثير مي گذارد. به همین خاطر عموم پژوهشگران ابتدای ادبیات کودکان را هم دوره با انقلاب صنعتی در اروپا و اختراع و رواج صنعت چاپ و نیز فراگیر شدن سواد و سوادآموزی میدانند.»
این شاعر کودک و نوجوان در باره چگونگی شکل گیری ادبیات کودک و نوجوان در ایران توضیح میدهد: «امروزحوزهای به نام ادبیات کودک و شعر کودک در ادبیات تمام ملل وجود دارد ودر شعر فارسی تا حدود 60 سال پیش کسی به فکر این مسئله نبود. میرزا محمد ملک الکتاب شیرازی حدود 15 سال پیش از امضای فرمان مشروطیت با انتشار کتاب «تربیت نامه و اندرزنامه» نکات مهمی را در خصوص زبان و محتوای کتب درسی رایج در مکتب خانهها بیان کرده است. تاثیر نوشتههای میرزا محمد را میتوان در شعر شاعران نوظهور آن زمان در شاخه کودک به خوبی دید.بعد از آن «عبدالرحیم طالبوف» در سال 1311هـ.ق کتاب «سفینه طالبی» یا همان «کتاب احمد» را در دوجلد منتشر کرد. این کتاب که گفتگوی پدری با فرزند پنداری خود است که در آن با زبانی ساده و قابل فهم برای کودکان به بیان موضوعات مختلف علمی میپردازد؛ اما آنچه در کتابهای تخصصی و پژوهشی ادبیات کودک آمده این است که ادبیات کودک در ایران پس از مشروطه و به وسیله علمای تعلیم و تربیت حیات یافته است.»
تکرار، مهمترین آفت ادبیات کودک و نوجوان
مریم زندی شاعره کتابهای حوصله ام پیش تو جامانده (کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان)، وقت گل برف (امیر کبیر)، تولدت مبارک(دار الحدیث قم)، دفتر گل باز شد (فصل پنجم) و دو کتاب در دست چاپ توسط سوره به نامهای «مشق آسمان» و «خرسم یکی یک دانه» در حال حاضر مدیریت جلسات شب ادبیات کودک و نوجوان همدان را عهدهدار است.
وی در باب مهمترین چالشهای پیش روی ادبیات کودک نوجوان در همدان و نیز در سطح کشور میگوید: «یکی از اصلیترین چالشهای ما در استان خودمان این است که ما حتی یک انتشارات فعال، شناخته شده و خوب نداریم.مجبوریم آثارمان را برای چاپ به قم یا تهران بدهیم. اگر زمینه فعالیت یک انتشارات در همدان فراهم میشد، بدون شک آثار با کیفیت بهتر و در روند سریعتری برای چاپ مهیا میشدند.»
این شاعره ضمن اشاره به اینکه بخش اصلی ادبیات کودک و نوجوان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تقویت شد و به شکوفایی رسید، درباره چالشهای کلی پیش روی ادبیات کودک و نوجوان در کشور توضیح میدهد: «نسل اول شاعران انقلابی کودک و نوجوان نظیر رحماندوست، ابراهیمی شاهد، محقق، بانو قاسمی و... بسیار خوب درخشیدند و کار کردند. اگر چه تعداد شاعران کودک و نوجوان به مراتب کمتر از غزلسراهاست و معمولا شاعران به دلیل سختی این شاخه کمتر استقبال میکنند، ولی باز هم همان روند با آهنگ نسبتا خوبی تا به امروز ادامه پیدا کرده است. در واقع شاعران نسل اول (دهه 60) به نسل بعد خود انگیزه دادند. البته سفره ادبیات کودک و نوجوان فراخ است؛ اما برای ارتقای کیفی آن باید یک نکته را مدنظر داشت و آن این است که بر بُعد تخصصی و پژوهشی آن افزوده شود. باید هستههای پژوهشی در ادبیات کودک و نوجوان سوژههای مورد تقاضای گروههای سنی مختلف را استخراج کرده و در اختیار شاعران و نویسندگان این شاخه ادبی قرار دهند. «تکرار» چالش مهم ادبیات کودک و نوجوان امروز ماست.این تکرار آفت است. باید هرکس زبان و سبک شعری خاص خود را داشته باشد. لازمه اش این است که اصولیتر و پژوهشیتر کار کرد؛ تا در سایه کار تخصصی، کتابهای بازاری پسند با سوژه و زبان نازل به حاشیه رفته و کتابهایی با زبان و ایدههای مناسب برای بچهها جای آنها را بگیرند.»
بحران مخاطب در شعر کودک و نوجوان
محمد صارمی شهاب، شاعر کتابهای مثل رود عاشقم (مدرسه)، شناسنامه مشترک (هزاره ققنوس)، رویای کودکان بیسرزمین (سوره مهر- دردست چاپ) که در عین حال برگزیده دو دوره جشنواره شعر فجر (دورههای هفتم و هشتم ) در شاخه شعر کودک و نوجوان نیز هست، درباره مهمترین چالشهای پیش روی ادبیات کودک برایمان توضیح میدهد: «یکی از مهمترین چالشها بحران مخاطب است. کتابهایی که در این شاخه چاپ میشوند، معمولا به دست مخاطب نمیرسند. یا در کتابفروشیها خاک میخورند و یا روی دست ناشرمی مانند. شرایط به گونهای رقم خورده که گویی شاعران کودک و نوجوان برای هم شعر میگویند وازهم نظر میپرسند؛در حالی که باید بازخورد مخاطب کودک و نوجوان را دریافت کرد و آنها هستند که به عنوان مخاطبین اصلی، نظردهنده محسوب میشوند.»
این شاعر کودک و نوجوان در ادامه به چالشهای دیگری اشاره کرده و میگوید: «محدودیت سوژه و قالب باعث شده که شاعران کودک ونوجوان به تکرار درافتند. از میان حجم زیادی از آثار تنها یک تا دو اثر متفاوت را میتوان یافت.»
وی ضمن خوب ارزیابی کردن درخشش استعدادهای نوجوان و جوان در این شاخه ادبی میگوید: «خوشبختانه شاعران کودک و نوجوانی که خود در همین گروه سنی قرار دارند، شعر را خوب میشناسند. باهوشاند و حتی به ما شاعران بزرگسالی که برای کودک و نوجوان شعر میسراییم، سر نخهای سوژهای میدهند. دلیلش هم این است که این بچههای شاعر، دغدغههای همسن و سالان خود را بهتر میشناسند و بالطبع بهتر هم در شعرشان اجرا میکنند.»
توصیه این جوان شاعر کودک و نوجوان به شاعران بزرگسال کودک و نوجوان این است که تمام دغدغه شان چاپ کتابهای بیشتر نباشد و واقعا برای مخاطب در گروه سنی کودک و نوجوان بسرایند.
وی تاکید میکند: «اگر ما تنها یک شعر خوب و ماندگار بسراییم بسیار بیشتر از چاپ کتابهای متعدد وظیفهمان را در قبال ادبیات کودک و نوجوان انجام دادهایم.»
با زبان معیار شعر بگوییم
مریم زرنشان در سه گروه سنی خردسال، کودک و نوجوان دارای مجموعههای شعری متعددی است. وی تا کنون 25 جلد کتاب شعر برای گروه سنی کودک و نوجوان به طبع رسانده است.
وی در مورد مهمترین چالشهای فعلی پیش روی ادبیات کودک و نوجوان میگوید: «متاسفانه در برخی آثار زبان و ساختار شعر آشکارا به هم ریخته است. به بهانه اینکه میخواهیم برای کودک اثری خلق کنیم، نباید زبان و ساختار را آشفته کنیم. اتفاقا باید برای کودک با زبان معیار سرود تا بعدها با خواندن کتاب فارسی اش دچار مشکل نشود و از قبل از طریق شعرهای کودکانه با زبان معیار آشنایی حاصل کرده باشد.سوژههای تکراری و نگاه مربی محوری از دیگر چالشهای پیشروست. باید در شعر کودک و نوجوان از مستقیم گوییها پرهیز کرده و تنها در لفافه و در لایههای زیرین اثر به نکاتی اشاره کرد. بچهها آنقدر شنیدهاند که دیگر از مستقیمگوییها خسته و دلزده هستند. یک شاعر کودک و نوجوان خوب برای دغدغههای همین گروه سنی در دهه 90 میسراید و شعرش شبیه دهه 60 نمیشود. بنگرید فضای زندگی و دغدغههای کودک و نوجوان دهه 90 کدامند؟ مطمئنا گرایش به فضای مجازی، زندگی محدود آپارتمان نشینی در برجها و نیز آلودگیهای زیست محیطی میتواند در زمره شاخصه دغدغههای ایشان در دهه 90 شمسی باشد.»