مضرّات دنیوی و اخروی غفلت از خداوند
علی قنبریان
غفلت از خداوند از مهمترین عوامل ارتکاب معاصی و خسران عظیم در دنیا و آخرت است. مقاله پیش رو به بررسی مضرات و پیامدهای غفلت از خداوند از منظر قرآن کریم میپردازد.
اوّل: همراهی شیطان
(وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرينٌ) «هر كس كه از ياد خداى رحمان روى گرداند، شيطانى بر او مىگماريم كه همواره همراهش باشد» (زخرف- 36)
دوّم: سختی در زندگی و کور محشور شدن
در قیامت
(وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى) «و هر كس كه از ياد من اعراض كند، زندگيش تنگ شود و در روز قيامت نابينا محشورش سازيم» (طه- 124)
سوّم: خواری دنیوی و عذاب اخروی
در آیه ذیل خداوند متعال ستم پیشگی و عدم امنیّت و خواری دنیوی و عذاب اخروی را به افرادی وعید میدهد که مانع از یاد خداوند در مساجد میشوند زیرا که فلسفه ایجاد مسجد و اماکن مذهبی یاد خداوند متعال است.
«كيست ستمكارتر از آنكه نگذاشت كه نام خدا در مسجدهاى خدا برده شود، و در ويران ساختن آنها كوشيد؟ روا نيست در آن مسجدها جز بيمناك و ترسان داخل شوند و نصيبشان در دنيا خوارى و در آخرت عذابى بزرگ است» (بقره- 114)
ودر مورد عذاب غافلین از یاد خداوند در آیهای دیگر آورده شده است که: (لِنَفْتِنَهُمْ فيهِ وَ مَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذاباً صَعَداً) «و هر كه از ذكر پروردگارش اعراض كند او را به عذابى دشوار دراندازد» (جن- 17)
واژه صعد در آیه، صفت برای عذاب قرار گرفته است و دلالت بر بزرگی و سهمگین بودن عذاب دارد.
چهارم: نفاق
طبق آیه 142 سوره نساء «منافقان خدا را فريب مىدهند، و حال آنكه خدا آنها را فريب مىدهد. و چون به نماز برخيزند با اكراه و كاهلى برخيزند و براى خودنمايى نماز برپا میكنند و در نماز- جز اندكى- خداى را ياد نكنند» بین نفاق و عدم یاد خدا ارتباط تنگاتنگ وجود دارد. با توجّه به آیه مذکور به سه نکته دست مییابیم:
الف) منافقان در نماز اکراه داشته و سستی میکنند که نشانگر گریز از یاد خدا میباشد؛ زیرا آنکه مشتاق یاد خدا و مناجات با اوست به نماز که مصداق بزرگ یاد خداست شوق نشان خواهد داد.
ب) برای خودنمایی و ریا نماز میگذارند نه برای خدا. به عبارت دیگر برای یاد مردم نماز میگذارند نه برای یاد خدا.
ج) ارتباط و یاد خدا برای منافقان در قلّت و ناچیزی است (وَ لا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلاَّ قَليلاً) (همان)
بنابراین با توجّه به سه نکتهای که گذشت درمییابیم که هر چه یاد خدا در انسان شدّت و قوّت گیرد، به همان میزان نفاق کم رنگتر میگردد.
پنجم: هدف شیطان
خداوند در آیه 91 سوره مائده «شيطان مىخواهد با شراب و قمار ميان شما كينه و دشمنى افكند و شما را از ياد خدا و نماز باز دارد، آيا بس مىكنيد؟» سعی شیطان آنست که انسان را از مسیر بندگی و عبودیّت الهی خارج سازد و یکی از اهداف شیطان در این فرایند، کمرنگ کردن و از بین بردن یاد خداوند متعال در زندگی انسانها میباشد؛ چنانچه آیه فوق الذّکر بر آن دلالت میکند.
همچنین در آیه 19 سوره مجادله آمده است: «شيطان بر آنها چيره شده است و نام خدا را از يادشان برده است. ايشان حزب شيطانند. آگاه باش كه حزب شيطان زيان كنندگانند». این آیه نیز به وضوح میرساند که یکی از اهداف شیطان ایجاد غفلت از یاد خداست و زمانی که یاد خدا از میان رفت، شخص از حزب شیطان میگردد.
ششم: عدم همراهی پیامبر(ص)، پیروی از هوای نفس، اسراف در کار
در آیه (...وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطاً) «از آن كه دلش را از ذكر خود بىخبر ساختهايم، و از پى هواى نفس خود مىرود و در كارهايش اسراف مىورزد، پيروى مكن» (کهف ـ 28) خداوند متعال سه اثر و نتیجه را در غفلت از یاد خود مطرح میکند:
ویژگی اوّل: عبارت است از عدم همراهی پیامبر(ص)؛ (از کسی که دلش را از ذکر خود بیخبر ساختهایم) زیرا رسالت پیامبر (ص) عبارت است از یکتاپرستی و انجام دادن اعمال و مراسم مذهبی که توأم با یاد خداست و چنین رسالتی با همنشینی و اطاعت از افرادی که از یاد خداوند گریزان هستند، ناسازگار است.
ویژگی دوّم: پیروی از هوای نفس؛ (وَ اتَّبَعَ هَواهُ) در قلبی که یاد خدا نیست، خداوند محبوب آن قلب نمیباشد زیرا که یاد هر چیزی فرع بر محبّت به آن شیء است. پس ضدّ آنکه محبّت هوای نفس و دنیا است جایگزین میشود و چنین کسی از هوای نفس خویش پیروی میکند.
ویژگی سوّم: اسراف و عدم تعادل میباشد: (وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطاً).
هفتم: هلاکت و خسران
خداوند در آیه 18 سوره فرقان میفرماید: «گويند: منزهى تو. ما را سزاوار نبوده است كه جز تو كسى را به يارى گيريم. تو خود آنها و پدرانشان را برخوردار ساختى، چنان كه ياد تو را فراموش كردند و مردمى شدند به هلاكت افتاده»
از نتایج غفلت از خداوند، هلاکت است. چنانچه ملاحظه میشود در آیه فوق، جمله (كانُوا قَوْماً بُوراً) مترتّب بر جمله (حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَ كانُوا قَوْماً بُوراً) شده و بعد از آن ذکر شده است که دلالت بر این دارد که غفلت از خداوند سبب هلاکت شده است.
در آیه دیگری چنین آمده است: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد، اموال و اولادتان شما را از ذكر خدا به خود مشغول ندارد، كه هر كه چنين كند زيانكار است» (منافقون- 9) غفلت از خدا و فراموشی او برابر با خسران و زیان دانسته شده است.
نکته جالب در این آیه آنکه: یاد خداوند به قدری اهمیّت دارد که، حتّی نزدیکترین افراد یعنی فرزندان هم نباید مانع از آن شوند. البتّه این به معنای رها کردن فرزند و عدم تدبیر امور آنها نمیباشد پس هر شخصی تربیّت و امورات فرزند را بر عهده میگیرد ولی در عین حال دلش و انسش با خداست و فرزند سبب غفلت شخص نمیگردد؛ نمونه بارز این حالت در حضرت ابراهیم(ع) نمود پیدا کرد که وقتی از طرف خداوند متعال به وی امر به ذبح فرزندش اسماعیل(ع) شد، ایشان محبّت و یاد خدا را بر محبّت فرزندش ترجیح داده و امر خداوند را اطاعت کرد. قرآن داستان را این گونه مطرح کرده است:
«چون با پدر به جايى رسيد كه بايد به كار بپردازند، گفت: اى پسركم، در خواب ديدهام كه تو را ذبح مىكنم. بنگر كه چه مىانديشى. گفت: اى پدر، به هر چه مأمور شدهاى عمل كن، كه اگر خدا بخواهد مرا از صابران خواهى يافت. چون هر دو تسليم شدند و او را به پيشانى افكند، ما ندايش داديم: اى ابراهيم، خوابت را به حقيقت پيوستى. و ما نيكوكاران را چنين پاداش مىدهيم. اين آزمايشى آشكارا بود. و او را به ذبحى بزرگ بازخريديم». (صافات- آیات 102-107)
هشتم: گمراهی آشکار
در آیه (فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولئِكَ في ضَلالٍ مُبينٍ) «واى بر سختدلانى كه ياد خدا در دلهاشان راه ندارد، كه در گمراهى آشكار هستند» (زمر- 22) دو مطلب درباره افرادی که قلب هایشان خالی از یاد خداست مطرح شده است. اوّل اینکه به چنین اشخاصی واژه «ویل» نسبت داده شده است؛ که نوعی نفرین شمرده میشود و دوّم آنکه در انتهای آیه خداوند متعال میفرمایند که این چنین اشخاصی در ضلالت و گمراهی آشکار هستند.
نهم: اعراض پیامبر(ص)
(فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنا وَ لَمْ يُرِدْ إِلاَّ الْحَياةَ الدُّنْيا) «حال که چنین است از کسی که از یاد ما روی میگرداند و جز زندگی مادی دنیا را نمیطلبد، اعراض کن!» (نجم- 29) در این آیه خداوند متعال با فعل امر (أعْرِضْ) به پیامبر(ص) دستور میدهد از افرادی که از یاد خداوند گریزان و دور هستند، اعراض کند و این مطلب به وضوح اهمیّت یاد خداوند را گواه میباشد و در ادامه آیه آمده است که (وَ لَمْ يُرِدْ إِلاَّ الْحَياةَ الدُّنْيا) گویا رابطهای بین اعراض از یاد خدا و اراده و دوستی دنیا وجود دارد که هر چقدر حبّ به دنیا افزون گردد، اعراض از یاد خدا بیشتر میشود.
دهم: ویژگی کافران
خداوند متعال در سوره کهف آیه 100 میفرمایند: (وَ عَرَضْنَا جَهَنَّمَ يَوْمَئذٍ لِّلْكَافِرِينَ عَرْضًا) (و در آن روز جهنم را به كافران، چنان كه بايد، نشان خواهيم داد) و سپس در آیه بعدی غفلت از خداوند را یکی از ویژگیهای آنها میشمارد: (الَّذينَ كانَتْ أَعْيُنُهُمْ في غِطاءٍ عَنْ ذِكْري وَ كانُوا لا يَسْتَطيعُونَ سَمْعاً) «آن كسان كه ديدگانشان از ياد من در حجاب بوده و توان شنيدن نداشتهاند» (کهف-101)
همچنین در آیه (قُلْ مَنْ يَكْلَؤُكُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ مِنَ الرَّحْمنِ بَلْ هُمْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِمْ مُعْرِضُونَ) «بگو كيست آن كه شما را شب و روز از قهر خداى رحمان حفظ مىكند؟ با اين همه از يادكردن پروردگارشان اعراض مىكنند» (انبیاء- 42) اعراض از یاد خدا از اوصاف کفّار دانسته شده است.