نیاز ورزش به رفتارهای نظارتی(نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
انتخابات ریاست فدراسیون کاراته که قرار بود یکی از روزهای هفته گذشته برگزار شود، با بیانیهای که از سوی معاونت توسعه ورزش قهرمانی وزارت ورزش صادر شد به تعویق افتاد. «وجود شائبه در تأیید صلاحیت تعدادی از کاندیداهای ثبتنام شده»، دلیلی است که وزارت ورزش را مجاب کرده تا انتخابات این فدراسیون عقب بیفتد، در بیانیه ذکر شده بر «ضرورت تکمیل مراحل بازرسی و دریافت تأیید کتبی صلاحیت ها» برای تشکیل مجمع فدراسیون کاراته و انتخابات آن، تأکید شده است.
هفته گذشته خبری که البته هنوز به طور رسمی تأیید نشده به دست ما رسید مبنی بر اینکه با مداخله و دستور مستقیم وزارت ورزش، چند عنصر فعال در ورزش و فدراسیونهای ورزشی- به ویژه یکی از فدراسیونها- از کار برکنار شده و از فدراسیون و مجموعههای مربوطه خواسته شده تا این دستور وزارتخانه را هر چه سریعتر عملی نمایند در غیر این صورت با مسئولان آن فدراسیون و مجموعه برخورد میشود! جالب است بدانیم بعضی از این افراد عزل شده، با اصرار فدراسیونهای مربوطه و البته با وجود اعتراضهای شدید اهالی آن رشته، قرار بود به «ریو» هم اعزام شوند!
در خبری دیگر که رسماً و صریحاً اعلام شد، مطلع شدیم سازمان بازرسی ویژه در وزارت ورزش با حضور سرزده و ناگهانی به باشگاه استقلال و حسابداری این باشگاه، وضعیت مالی و قراردادهای منعقد شده با بازیکنان برای فصل 95-96 را، مورد بررسی و ارزیابی قرار دادهاند و...
یکی از حرفهایی که ما همواره به ویژه طی سالهای اخیر درباره ورزش و آسیبشناسی ورزش ایران مطرح کردهایم، موضوع مدیریت است. به طور مختصر حرف ما در این باره این بوده است که ریشه و علت بسیاری از مشکلات و موانع موجود بر سر راه پیشرفت ورزش ایران را باید در موضوع «مدیریت ورزش» جستوجو کرد. از این موضوع غافل شدن و به عوامل و مسائل دیگر پرداختن و آنها را بزرگ شمردن، یا از سر نابلدی در تحلیل و عوضیگیری است یا آگاهانه و مغرضانه برای انحراف اذهان و افکار عمومی است. «مدیریت ورزش» ما علیرغم نیت خیری که تقریباً در همه مقاطع و دورهها در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی داشته، آن طور که انتظار میرفت و سزاوار ورزش مستعد ایران بود، نتوانسته وظایف خودش را در قبال آن انجام دهد و این موضوع دو علت اساسی داشته، علت اول اینکه اکثر قریب به اتفاق این مدیران که برای ورزش و مدیریت ارشد و راهبردی آن تعیین شده بودند، «ورزشی» نبوده و از بد حادثه! سر از این عرصه درآورده بودند، و علت دوم اینکه چه مدیرانی که ورزش نبوده و چه قلیلی که از خانواده ورزش بودند، «اصول مدیریتی» را در عمل رعایت نمیکردند و... که در این مختصر قصد بررسی و بازگویی تاریخی این ماجرا را نداریم، میخواهیم این نکته را عرض کنیم که خوشبختانه مدیریت فعلی ورزش، چه شخص وزیر و چه اکثر معاونان و همکاران نزدیک ایشان، از جنس ورزش و برآمده از خانواده ورزش هستند، بنابراین علت اول ناکارآمدی مدیریتی در گذشته، در مقطع فعلی وجود ندارد، میماند علت دوم که اساسیتر و مهمتر است و آن عمل نکردن به اصول مدیریتی است. همان طور که بارها نوشتهایم انتظار بزرگ اهالی ورزش به ویژه کارشناسان این عرصه، از مسئولان فعلی ورزش، این است که با توجه به شناخت کافیای که از جامعه ورزش، ساختار و عناصر و مناسبات و واقعیات و سرمایهها و...ی آن، دارند، به «اصول مدیریتی» و از مهمترین آنها اصل نظارت عمل کنند. واقعیت غیرقابل انکار این است که بر ورزش ما نوعی بیبندوباری و لاابالیگری حاکم است که این موضوع چه در ابعاد مدیریتی و چه از جنبه فنی و اخلاقی، ورزش را تحت تأثیر قرار داده است. همان طور هم که اشاره شد، ریشه اصلی و علتالعلل این وضعیت که بدون تردید مانع پیشرفت ورزش میشود، روشهای مدیریتی بر ورزش است. برای جمع کردن این وضوع، سروسامان دادن به ورزش کشور و به حرکت درآوردن چرخهای آن روی ریل پیشرفت و ترقی، باید در نحوه مدیریت ورزش آن هم در کلیه سطوح مدیریتی تجدید نظری اساسی صورت بگیرد. این انتظاری است که از مسئولان محترم فعلی ورزش- که عرض کردیم از خانواده ورزش و درس خوانده و متخصص در این حوزه هستند و مهمتر از اینها، بارها از عزم جزم خود برای اصلاح وضع ورزش و در افتادن با خرابیها و جریانات مخرب ورزش سخن گفتهاند- میرود.
آنچه در ابتدای مطلب آوردیم، نمونههایی است که از حضور و نظارت مسئولان ارشد ورزش در حوزههای مختلف ورزشی، حکایت میکند. آن چند نمونه را آوردیم تا به نوبه خود بنویسیم وتأکید کنیم، ورزش ما برای اینکه رو به راه شود، سامان بگیرد، به سمت اصلاح و آبادی حرکت کند، به این گونه اقدامات، حرکات و رفتارهای قاطعانه نیاز دارد. این نوع رفتارها، نشانه وجود مدیریت متعهد و هشیار و ناظر است نه دخالت، چنانکه بعضی افراد پرت یا مغرض میگویند. نباید اجازه داد ورزش و جامعه ورزش که در جای خود و به سهم خود از سرمایهها و فرصتهای این کشور هستند، بازیچه دست جریانات منفعتجو، مغرض و هدفدار قرار بگیرد.
بارها به سهم خود نوشتهایم دشمن برای همه حوزهها و عرصههای این سرزمین ظلم ستیز و انقلابی نقشه و برنامه مفصل دارد، تردید نکنید که «ورزش» با توجه به نوع مخاطب آن که جمعیت جوان و سالم پرهیجان است، از چشم و نگاه نقشههای دشمن دور نمانده و در خیلی از خرابکاریها، ولنگاریها، در جازدنهای ورزش مستقیم و غیر مستقیم دست و فکر او در میان است. با این وضعیت خیلی سادهاندیشی است اگر به وظیفه مدیریتی و ملی و انقلابی خود با جرأت و شجاعت تمام عمل نکنیم و از ترس اینکه مبادا از سوی مشتی هرهری مسلک و مغرض به مداخله و دموکرات و جنتلمن نبودن و..! متهم شویم از مسئولیت خود غافل شویم و میدان را به بدخواهان و منفعتجویان بسپاریم!