اخبار ویژه
برجام برای تشدید فشار بر ایران است اما برخی مسئولان همچنان غافلند!
یکی از مشکلات اصلی برجام این است که این قرارداد ضمانت اجرایی ندارد و در آینده هم نخواهد داشت.
فواد ایزدی کارشناس مسائل سیاست خارجی در گفتوگو با شبکه اطلاعرسانی راه دانا گفت: آقای جانکری در جلساتی که قبل از برجام در کنگره داشتند، بارها گفته بودند که برجام از لحاظ حقوقی الزامآور نیست، منظور او این بوده است که به کنگره بگوید شما اجازه بدهید به توافق با ایران برسیم، اجازه بدهید در اراک بتن بریزیم، آن ده تن اورانیوم غنیشده را خارج کنیم و دیگر موارد؛ همانطور که گفته شد داستان از اول طوری طراحی شده بود که آمریکاییها هیچ پایبندی به برجام نداشته باشند و وضعیت فعلی هم قابل پیشبینی بود.
وی افزود: در آمریکا کسی برجام را پاره نخواهد کرد، چرا که برجام برای آمریکاییها چیز خوبی است و چه آقای ترامپ یا خانم هیلاری کلینتون روی کار بیایند نمیگویند که برجام را پاره خواهند کرد اما وضعیت برای ما بدتر خواهد شد و آنها با توجه به ظرفیتهایی که در درون و بیرون برجام وجود دارد، فشار خود را بیشتر خواهند کرد.
استاد دانشگاه تهران گفت: در کنگره آمریکا 102 طرح ضد ایرانی تصویب شد که 76 طرح آن بعد از برجام رخ داد؛ به قول دکتر صالحی پختوپزهایی علیه ایران دارد اتفاق میافتد.
وی ادامه داد: به نظر میرسد که باید در ایران یک آمادگی ایجاد بشود برای مقابله با این سونامی که در راه است اما متأسفانه برخی از مسئولین در کشور نقش برجام را توجیه میکنند به طوری که بعضی از افرادی که از وزارت خارجه ایران حقوق میگیرند، شبیه سخنگوی وزارت خارجه آمریکا صحبت میکنند.
فواد ایزدی با اشاره به نیاز مبرم برای مقابله با دشمنیهای آمریکا گفت: برای مقابله با این تهدیدات در گام اول نیاز داریم که در کشور یک اجماعی نسبت به آمریکا ایجاد شود؛ متأسفانه در زمانی عدهای طوری تبلیغ میکردند که اگر ایران با آمریکاییها مذاکره کند و امتیاز بدهد، طرف مقابل هم منطقی عمل میکند و در نهایت مشکلات حل میشود، اما هیچ اتفاقی نیفتاده است.
وی ادامه داد: در گام بعدی وقتی که ما متوجه شدیم که آمریکا چه موجودی است، باید با توجه به طراحی دشمن نسبت به ایران، ما هم طراحیهای خودمان را در قبال کارهایی که آمریکاییها انجام میدهند داشته باشیم؛ یعنی وقتی مسئولین در کشور میبینند که آمریکاییها برجام را نقض میکنند، سیاست خارجه ما به جای آنکه انتقاد کند نسبت به نقض برجام، طوری صحبت میکند که حرف طرف مقابل را توجیه و تأیید میکند؛ این قطعاً در راستای منافع ملی ما نیست.
وی ادامه داد: این سؤال مطرح است که وزارت خارجه ایران در ماههای گذشته آیا وضعیت فعلی را پیشبینی نمیکرده است؟ در واقع دو حالت وجود دارد یا چنین وضعیت بدعهدی آمریکا را پیشبینی میکرده است و یا پیشبینی نمیکرده است، اگر پیشبینی نمیکرده، باید پرسید که با وجود این که مباحث از طرف کارشناسان هشدار داده شده بود که برجام الزام حقوقی ندارد و دچار مشکل است، چرا به این تحلیلها گوش ندادند؟ و چرا افرادی را که این تحلیلها را دلسوزانه ارائه میکردند بیسواد میخواندند؟ و اگر هم این بدعهدی آمریکا را میدانستند، چرا قبل از مذاکرات، برجام را آن قدر بزرگ کردند و کل سیستم مملکت و حتی آب خوردن را هم وابسته به توافق کردند! دلیل آن همه اغراق چه بود؟ متأسفانه همان افراد هم به جای اصلاح اشتباهاتشان و برنامهریزی برای آینده، سعی در توجیه دارند.
آدرس غلط کلاپر درباره تأثیر حوادث ترکیه بر داعش
رئیس سازمان امنیت ملی آمریکا، عملیات پاکسازی ارتش در ترکیه را سدی در راه جنگ با داعش توصیف کرد.
جیمز کلاپر، رئیس سازمان امنیت ملی ایالات متحده آمریکا، اعلام کرد: عملیات پاکسازی در ارتش ترکیه مانع مبارزه با شبه نظامیان داعش است. به گفته کلاپر مسئولان نظامیای که تاکنون آمریکا در رابطه با تصمیمگیریهای مهم درباره اقدامات مشترک با آنان همکاری داشته، یا دستگیر یا از کار برکنار شدهاند.
به گزارش دویچهوله رئیس سازمان امنیت ملی آمریکا در یک کنفرانس امنیتی که در ایالت کلرادو برگزار شد، در این رابطه گفت: «این امر بیشک همکاری ترکیه با کشورهای عضو ناتو را دشوار میسازد.» جیمز کلاپر این روند را «یک عقبگرد» خواند و یادآور شد که مشکلات ناشی از تأثیرات منفی «پاکسازی» در ارتش ترکیه، «کل دستگاه امنیتی» کشورهای عضو را در بر میگیرد.
برخلاف ادعای کلاپر، ارتش ترکیه در حالت جنگ با داعش نبود بلکه برخی مراکز دولتی و نظامی،عملاً به پشتیبانی همه جانبه از این گروه تروریستی و مشابههای آن میپرداختند که با اتفاق اخیر ترکیه، کم رمق شده است. بنابراین باید جمله کلاپر را این گونه تصریح کرد که حوادث ترکیه مانع از پشتیبانی نسبت به داعش شده است.
اردوغان در ماههای اخیر اعلام کرد دنبال عادیسازی روابط با همسایگانی نظیر ایران و سوریه است.
حکایت ننه و زن بابا شدن مدعیان اصلاحطلبی
«روزنامه آفتاب یزد اخیراً توئیت انگلیسی نوشته شده منتسب به سعید جلیلی را بهانه تخفیف جلیلی و جبهه سیاسی جلیلی کرده است.»
داریوش سجادی همکار سابق روزنامههای اصلاحطلب با اشاره به این موضوع نوشت: هر چند انتساب توئیتی مزبور به جلیلی تکذیب شد اما جنس استهزای آفتاب یزد و عقبه فکری متحد آفتاب یزد را قبل از دغدغه با حسن نیت باید از جنس همان شعار زننده بعد از انتخابات 92 گذاشت که در عنیفترین شکل ممکن یک جانباز جنگ و سردار دیپلماسی مملکتشان را بدین شکل بدرقه کردند که «بدون هیچ دلیلی- خا... تو سر جلیلی!». امری که به وضوح نشاندهنده برونریخت غیظ عمیق این اقشار از انقلاب اسلامی و فرزندان و حاملان انقلاب اسلامی است.
وی با تأکید بر مغلوب شدن روشنفکرانی که ادبیات انقلابی و اسلامی جلیلی را نمیشناسند نوشت: این مغلوبیت ناشی از بیاطلاعی و ناآشنایی ایشان با مفاهیم قرآنی و دینی است که اصلیترین شاخص برای سیاستورزانی است که قرار است در عمق دیپلماتیک جمهوری اسلامی در مقابل دشمنان و رقبای مملکت مدافعی ایدئولوژیک با فهمی بصیر از مواضع و سرحدات عقیدتی و سیاسی مملکتشان باشند! نمونه برجسته آن را در ادبیات و مفاهیم و گویش افرادی مانند دکتر سریعالقلم میتوان به وضوح ردیابی کرد که علیرغم برخورداری از تبحر در زبان انگلیسی و عمق مطالعاتی و آکادمیک، در هیچ کدام از امریهها و نسخهنویسیهای سیاسی ایشان نمیتوان ارزنی از مفاهیم و مبانی انسانشناسانه و جهانشناسانه برگرفته از منابع دینی و قرآنی را ردیابی کرد.
طنز ماجرا نیز آنجاست که چنین شخصیتهایی با نان نحافت اندیشه دینشناسانهای قرار است با زبان شیوای انگلیسی مدافع و تأمین و تحصیلکننده منافع ملی و دینی و عقیدتی مملکت شوند!
امثال آفتاب یزدیان(!) آیا میتوانند پاسخگوی این پرسش باشند که چگونه طبع نازکاندیششان میتواند از قبل ناآشنایی امثال جلیلی با زبان انگلیسی برنجد اما بابت همین ناآشنایی و ناانگلیسیدانی رئیس جمهور مملکت که ادعای برخورداری از دکترای حقوق از دانشگاه کلدونین گلاسکو در انگلستان را دارند؛ طبع لطیف ایشان جریحهدار نمیشود!؟
وی با انتشار ویدئویی از روحانی که با مشقت انگلیسی صحبت میکند نوشت: آیا باید باور کنیم جناب روحانی با چنین سطحی از انگلیسیدانی از رساله دکترای خود با زبان انگلیسی در مقابل اساتید دانشگاه گلاسکو دفاع فرمودهاند؟! آیا جز این است که دوستان گرانقدر در مواجهه با انگلیسینادانان، به صورتی پارادوکسیکال برای برخی «ننهاند» و برای برخی دیگر «زنبابا»!؟
توکلی: حقوقهای نامشروع را به جهانگیری گفتم اما اعتنا نکرد
احمد توکلی به کار بردن تعبیر «نامتعارف» برای حقوقهای نامشروع نجومی را تخطئه کرد.
در حالی که برخی مقامات دولتی اصرار دارند این تعبیر را جا بیندازند، توکلی در مصاحبه با تابناک به این تعبیر اعتراض کرد و گفت: نامتعارف یعنی چه؟ اینها حرامخواری است. این ادبیات زشتی و پلشتی این آزمندی بیشرمانه را میپوشاند. اما به طور کلی من از اول توصیه کردهام این روزها به دنبال مقصر نگردیم. اول باید جلوی آن را بگیریم. مثل وقتی که در ماهشهر آتشسوزی شد، کسی فکر نکرد چه کسی دستگاه آتشنشانی را بیرون برده است. اول آتش را خاموش کردند و بعد به دنبال عوامل و مقصران گشتند. الان یک سیلی آمده است که سیل بابرکتی است.
وی میافزاید: از این اتفاق میمون و مبارک باید استفاده کرد. این اتفاق باعث شد تا ارزش افکار عمومی معلوم شود. دولت هم اولش گفت ما تقصیر نداشتیم بقیه تقصیر داشتند. اما دولت در استقبال از این ماجرا نسبتا خوب عمل کرد. وقتی میگویم دولت منظورم حکومت است. ولی سرعتش کافی نبود. مثلا اولین بار من اوایل اردیبهشت بود که در مورد حقوق ماهانه 35 میلیونی یک مدیر دولتی در رسانه گفتم و البته اسمش را نیاوردم. فردای آن روز رئیس دفتر آقای جهانگیری به من زنگ زد که این فرد چه کسی است. من گفتم فلانی است. آقای جهانگیری همان زمان میتوانست با یک تلفن خبر را ارزیابی کند و پس از اطمینان فورا اقدامی موثر انجام دهد، ولو موقت، و آن را رسانهای کند. در این صورت وقتی فیش حقوقی بیمه 10 روز بعد منتشر میشد، توپ زیر پای دولت بود. اما این تاخیر این ضرر را به دولت زد حالا هم باید دولت در برخورد و مجازاتها خوب عمل کند. مثلا باید این مدیران عزل شوند نه اینکه دولت استعفایشان را بپذیرد. استعفا یعنی او نمیخواهد با ما کار کند، در صورتی که این ما هستیم که میگوییم او لایق کار با ما نیست. استدلال حقوقی محکم وجود دارد که دریافتکنندگان این حقوقها، خیانت کردهاند و با خائن هم باید مثل خائنها برخورد کرد.
بعد ما باید سراغ علتهای اصلیتری برویم که باعث این موارد شدهاند. مهمترینش انتصابات نامناسب است. یعنی وقتی کار دست آدمهایی باشد که حریص و بیلیاقت باشند و به جای رقابت به واسطه رفاقت بالا آمده باشند، اگر نتیجه غیر از این بشود تعجبآور است. لذا قدم بعدی باید برخورد با انتصابات غیرشفاف و غیرمناسب باشد.
عبدی: رقیب روحانی خود و اطرافیانش هستند
عباس عبدی میگوید ساختار رسانهای دولت فشل است و روحانی خود رقیب اصلی خویش است.
وی در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت: به طور کلی نظام و ساختار رسانهای این دولت فشل است. به جای آنکه از توان نیروهایش استفاده کنند، این نیروها هستند که دولت را هل میدهند. دولتی تماماً بروکراتیک و فاقد ظرفیت و اقدامات سیاسی و تبلیغی است، و همین پاشنه آشیل آن است. بنابراین مشکل مطرح شده از طرف شما نیز به شکلی بازتاب این واقعیت است.
عبدی در ادامه گفته است که به دولت روحانی به طور مستقیم بر فساد و میراث ویرانگر دولت سابق تأکید کند، ضرر میکند، آنها باید بر دستاوردهای خودشان تأکید کنند. بیان و تحلیل آن میراث را بگذارند برای نیروهای سیاسی. نکته مهم این است که دولت در این زمینهها هم مثل افراد سیاسی برخورد میکند، در حالی که باید گزارشهای کارشناسی مستدل ارایه کند.
او خاطرنشان میکند: رقیب اصلی روحانی عملکرد خودش است و اینکه مجموعه اطرافیانش تا چه حد کارآمد و با سلامت عمل کنند.
اسرائیل نشنال نیوز: ایران بزرگترین قدرت موشکی منطقه است
یک روزنامه صهیونیستی نسبت به قدرت موشکی ایران ابراز نگرانی کرد.
اسرائیل نشنال نیوز در گزارشی نوشت: براساس آمار مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی، ایران دارای ذخایر موشکی و راکتی زیادی است و تهدیدی جدی محسوب میشود.
این روزنامه میافزاید: ایران در دهه 1980 توسعه زرادخانه موشکی خود را آغاز کرد و اکنون بزرگترین نیروی موشکی و راکتی را در خاورمیانه دارد. برآورد میشود ایران حدود یک هزار فروند راکت و موشک با بردی از 90 تا هزار و 200 مایل داشته باشد.
اسرائیلنشنال نیوز اضافه میکند: هم اکنون کشورهای غربی بعد از توافق هستهای با ایران، تلاش میکنند این کشور رامتقاعد کنند فعالیتهای موشکی خود را محدود کند. این موضوعی است که ایرانیها آن را به شدت رد کردهاند.
بعد از توافق هستهای با ایران موشکهای ایران همچنان به قوت خود باقیست وتوان ایران را برای استفاده از نیروهای نامنظم خود در منطقه تقویت میکند تا از این طریق جریان نفت را در خلیج فارس تهدید کند. برنامه موشکی و توانمندیهای نامنظم ایران، همگی توان این کشور را برای دنبال کردن اهداف ژئوپلتیک خود در منطقه تقویت میکند.
اکونومیست: کودتا در ترکیه بشار اسد را در جنگ سوریه قویتر کرد
مجله اکونومیست مطرح کرد اقدامات اردوغان موجب تقویت بشار اسد در سوریه میشود.
«اکونومیست»، با اشاره به اقدامات انتقامجویانه اردوغان علیه کودتاچیان، تاکید کرد این شرایط پیامدهایی منفی برای «مخالفانی» خواهد داشت که ترکیه از آنها در سوریه حمایت میکند.
اکونومیست یادآور شد: در حالی که اردوغان مشغول امتحان راههای مختلف برای انتقامگیری از دشمنان خود در داخل ترکیه است، «مخالفان» سوری به دلیل کاهش حمایتهای ترکیه از آنان در حال متحمل شدن شکستهای پیاپی هستند. برای نمونه، آنان گذرگاه مرزی «بابالهوی» را که دروازه اصلی ارسال کمکهای ترکیه برای مخالفان در سوریه است، از دست دادهاند.
از سوی دیگر، دو روز پس از تحرکات ارتش ترکیه، ارتش سوریه و همپیمانانش توانستند چندین پایگاه برای خود در جاده مهم «کاستلو» ایجاد کنند. این جاده آخرین راه امدادی «مخالفان» به سوی شرق حلب بود. ارتش سوریه و همپیمانانش پس از این دستاورد، مناطق تحت کنترل «مخالفان» را کامل در محاصره قرار داده است. اکونومیست افزود در حالی که حمایتهای بینالمللی از «مخالفان» در حال کمتر شدن است، حمایت موافقان دولت سوریه از آن با قدرت ادامه داد.