وقتی دولت بودجه نمیدهد و تلویزیون به لاتاری تن میدهد!(نکته)
امیر شریفی
«یک جوک بشنوید، یک اتومبیل برنده شوید، فقط با یک تماس!»، «پاسخ یک سوال را اساماس کنید، یک خانه برنده شوید!!»، «پیامک بدهید که آقای ایکس بهتر است یا خانم ایگرگ، یک لب تاپ برنده شوید!!!»، «بیایید روی صحنه فلان برنامه و دلقک بازی درآورید، یک تبلت ببرید»!!!، «پیامک بدهید و در مسابقهای نامعلوم شرکت کنید، یک اتومبیل 400 میلیونی خارجی برنده شوید»!!!!
این جملات، دروغهای سال یا جملات طنز و یا تبلیغات انتخاباتی نیستند بلکه تبلیغاتی هستند که مدتی است برنامهها و بخش آگهیهای بازرگانی تلویزیون ما را اشغال کردهاند و جماعت خوش خیال زیادی را به دنبال آرزوهای دور و دراز کشانده تا پولهای اندک خود را (با تماس یا پیامک) به حساب مشترک اپراتورهای مخابرات و شرکتهای نامشخصی که جوک میفرستند یا سوال ارائه میکنند و یا ... و همچنین بخش بازرگانی صدا و سیما واریز کنند تا از طریق این پولهای اندک، پولهای درشت به وجود آید و سرمایههای کلان و ... که نمونههای قبلی اش اینک در کشورهای دیگر مشغول خوردن پول ملت و خوشگذرانی هستند.
سوال اینجاست که چرا دولت بایستی با کاهش بودجه صدا و سیما، این دانشگاه را به سمت قبول این آگهیهای سخیف و مبتذل بکشاند؟ و چرا مسئولین صدا و سیما به خاطر تامین بودجه خود به هر وسیلهای متمسک میشوند؟!!
به جز این، امروزه برای فروش هر کالایی، جوایز نفیس تبلیغ میشود. برای پودر لباسشویی، برای مایع ظرفشویی، برای چای، برای خمیر دندان، برای آدامس و برای دستمال کاغذی و ... و کارخانههایی که حتی برای حقوق کارگران خود، گرفت و گیر دارند و هر چند ماه و بطور اقساط آن را میپردازند، به راحتی وعده اتومبیلهای چند صد میلیونی و خانههای میلیاردی برای جوایز خود میدهند!
شنیدن و دیدن مداوم و مسلسل وار این تبلیغات، آنچنان سرسام آور و سوهان روح شده که اگر وارد بازی آنها نشویم (که در آن صورت هم سرخوردگیها و یاسهای خاص خود را دارد)، قطعا دچار ضعف اعصاب شده و بیماریهای مختلف روحی گریبانمان را خواهد گرفت. مگر اینکه تلویزیون را خاموش کرده و عطایش را به لقایش ببخشیم!
این کشاندن وسیع و همه جانبه مردم به قرعهکشی و لاتاری و شانس و جایزه و قمار (که خاطره بلیطهای بخت آزمایی دوران طاغوت را زنده میکند) چه تناسبی با مفاهیم و مظاهر اقتصاد مقاومتی دارد؟! در این قرعه کشیها و اهدای جوایز (مثلا اتومبیل در مقابل یک پیامک) تا چه حد بر تشویق تولید و به کارانداختن سرمایههای مختلف در جهت آن تاکید میشود؟ جوک شنیدن، فالگیری، دانستن سن فلان بازیگر و یا شباهتهای فلان خواننده چقدر در تولیدات داخلی و به کارگیری سرمایههای راکد برای جریان تولید موثر است؟!!!
آیا اقتصاد مقاومتی (که به کرات مورد تاکید رهبر معظم انقلاب قرار گرفته و عمل به آن شعار اصلی امسال است) تنها بایستی در همایشها و کنفرانسها و سمینارهای خستهکننده و کسالت بار مطرح شود؟ کدام رسانه میبایست این مفهوم مهم اقتصادی را به مردم بشناساند؟ آیا تنها برگزاری سخنرانی و میزگردهای پیچیده و سنگین (که حتی بعضا کارشناسان امر نیز تمایلی به دیدن و شنیدن آنها ندارند) کفایت میکند؟ آیا نمیتوان حداقل این جوایز و پیامکها را برای تبیین و تشریح مفاهیم و معانی اقتصاد مقاومتی صرف کرد و هزینههای آن را به کارگاههای کوچک و کارخانههای مختلف و تولیدات داخلی (که در سختترین شرایط اقتصادی کار میکنند) اختصاص داد تا مفهوم اقتصاد مقاومتی در عمل تبیین شود؟ آیا نمیشود حداقل در سوالات پیامکها به جای جوک و فال و سن فلان بازیگر و مدل لباس فلان خواننده، از شیوه مصرف مناسب سوال کرد و درست مصرف کردن را به مخاطبان آموزش داد؟