وظیفه جنبش دانشجویی در قبال سخنان رهبری انقلاب چیست؟
چگونگی «اقدام و عمل» به منویات رهبری
یکی از دغدغههای صحیح افراد مخصوصا دانشجویان در مواجهه با بیانات رهبر معظم انقلاب، شیوه استفاده از این بیانات و تفهیم آن در جهت تعمیق گفتمان رهبری یا جریانسازی در سطح تودههای مردمی است. عدم مواجهه صحیح با بیانات رهبر انقلاب همواره به عنوان یک آسیب در میان مجموعههای فرهنگی انقلابی، خاصه مجامع دانشجویی، مطرح بوده است. بهگونهای که غالب محصولات رسانهای یا محتوای قابل ارائه چنین مجامعی، بازنشر بیقید و حاشیه بیانات رهبری است یا نهایتاً با ارزش افزوده گرافیکی، تصویری و... دیده میشود. واگویه صرف بیانات رهبری در هر سخنرانی، بدون پیگیری و استمرار، خود به عاملی فزاینده در مهجور ماندن منویات رهبری تبدیل شده است؛ بهگونهای که رهبر انقلاب، خود از اینکه جوانان بهعنوان یکی از مخاطبین اصلی بیانات ایشان گاهی به آن بیتوجهی میکنند، ابراز شکایت مینمایند: «در این سخنرانیهای ما هم گاهی حرفهای خوبی در گوشه وکنار هست، منتها غالباً دقت نمیشود و همینطور ناپدید میگردد.»
اگر بنا بر این باشد که در پژوهش منویات رهبرانقلاب، پا را از تکرار فرمایشها فراتر بگذاریم و نیز از برخورد نظری به رویکردی عملگرایانه و کاربردی گذر کنیم، نیازمندیم تا با عینکی «دانشجویی» و «دانشپژوهانه» با بیانات مواجه شویم که این خود مستلزم طی گامهایی است که در ذیل خواهیم کوشید تا مدلی کاربردی از این مواجهه ارائه نماییم. پیش از هر چیز اساساً باید توجه داشت که بیانات رهبری بهمثابه یک «مجموعه متن»، همانند سایر مجموعه متون در دسترس، از دو منظر قابل مراجعه است:
رویکرد ترتیبی و زمانی
هدف از این رویکرد، پیگیری منویات رهبر انقلاب در شرایط زمانی روز است. مخاطبین عام و آحاد مردم عموماً در فهم بیانات رهبری چنین رویکردی دارند. عنصر «زمان» در چنین رویکردی واجد اهمیت زیاد است و به تبع آن، بیاناتی که حسب شرایط روز بیان میشوند، مورد رجوع بیشتری قرار میگیرند. به تبع ضریب اهمیت این سنخ از بیانات برای عموم، در رسانههای عمومی نیز چنین برشهایی از بیانات بیشتر مورد تأکید قرار میگیرند. حالآنکه ممکن است در بیانات رهبر انقلاب مباحث عمیقتری وجود داشته باشد که عمدتاً به فراموشی سپرده میشود. این رویکرد هرچند بهمنظور جریانسازی و مطالبهگری در جامعه میتواند مفید باشد، اما عدم توجه به محتوای سایر قسمتهای بیانات رهبری، خطر غفلت از مبانی اندیشه رهبر انقلاب را در پی دارد.
رویکرد موضوعی
در این رویکرد که مستلزم تفقه و تدبر در بیانات رهبر انقلاب و پرهیز از مواجهه سطحی و گزینشی با بیانات ایشان است، باید به صورت ویژه مورد استفاده «دانشجویان» واقع شود. این رویکرد که در بسیاری از متون دینی از جمله آیات و روایات نیز به کار رفته است، منظومه فکری و هندسه آرای رهبر انقلاب را در موضوعی خاص مورد تحقیق قرار میدهد. برای مثال، موضوع «هنر انقلاب» به عنوان یک موضوع مورد پژوهش، انتخاب میشود و سیر بیانات رهبر انقلاب درخصوص آن در طول سالیان مختلف احصا میگردد. طبعاً در این مدل پژوهش، موضوعات مرتبط با شعر انقلاب، سینمای انقلابی، موسیقی انقلاب، بزرگان هنر انقلاب و نظایر اینها، در همه موقعیتها (و بهطور خاص در بیانات و پیامها با گروههای مرتبط با هنر و رسانه) باید بررسی شوند.
در پژوهش با رویکرد موضوعی، پس از انتخاب موضوع، عمدتاً باید به سه پرسش اساسی در آن موضوع پاسخ داد که عبارتاند از: چیستی، چرایی و چگونگی. در بررسی چیستی مسئله، ماهیت موضوع و ابعاد مفهومی آن در اندیشه و نظرگاه رهبر انقلاب جمعآوری میشود. در بررسی چرایی، ضرورت موضوع، علل پرداخت به آن و آسیبهای عدم توجه به موضوع، از منظر ایشان مورد تأکید قرار میگیرد. برای بررسی چگونگی پرداختن به موضوع نیز راهکارهای عملیاتی و اجرایی برای حل مسئله از دیدگاه رهبر انقلاب مدنظر قرار میگیرند.
مدل مواجهه با بیانات رهبر انقلاب
با توجه به اینکه مجموعه بیانات رهبر انقلاب تعیینکننده مسیر حرکت انقلاب اسلامی و ترسیمکننده جهتگیری مطلوب و لازم اجتماع در برهههای مختلف زمانی است، لذا بهرهبرداری از این بیانات نیز باید «نظاممند» و «هدفمند» باشد. از قضا رهبر انقلاب مشابه همین دغدغه را نسبت به بیانات امام راحل رحمهالله دارند و مواجهه با بیانات امام را به عهده دانشجویان و تشکلهای دانشجویی میگذارند: «نظرات امام یک مجموعه است و خوشبختانه ثبت شده است و همین است که هست. مثل همه متونی که از آنها میشود تفکر گوینده را استنباط کرد، منتها با شیوه درست استنباط. شیوه درست استنباط این است که همه حرفها را ببینند، آنها را در کنار هم قرار بدهند. توی آنها عام هست، خاص هست، مطلق هست، مقید هست. حرفها را باید با همدیگر سنجید، تطبیق کرد. مجموع این حرفها، نظر امام است. البته کار خیلی سادهای نیست، اما روشن است که باید چهکار کنیم. یک کار اجتهادی است. اجتهادی است که از عهده شما جوانها برمیآید. بنشینند واقعاً گروههای کاری در زمینههای مختلف، نظر امام را استنباط کنند، از گفتههای امام به دست بیاورند.»
طبعاً مشابه همین شیوه مواجهه با بیانات حضرت آیتالله خامنهای به عنوان راهبر و تبیینکننده رئوس و وظایف بخشهای مختلف، در حالحاضر برای حراست انقلاب، مطلوب است. برای بهرهگیری هدفمند و کاربردی دانشجویان و نهادهای تبیینکننده آرا و نظرات مقام معظم رهبری، مدل زیر که برگرفته از مبانی و اصول پژوهش کاربردی و تلفیقی از دو رویکرد ترتیبی و موضوعی است، پیشنهاد میشود:
مطالعه اصل بیانات
اولین گام در فهم روشمند بیانات رهبر انقلاب، مطالعه اصل بیانات ایشان است. متأسفانه غالباً در مراجعه به بیانات رهبری، به تیترهای کوتاه و اخبار دیدارها بسنده میشود؛ حالآنکه در گزینش روزنامهای و رسانهای پیامهای رهبری، همانگونه که پیشتر اشاره شد، بسیاری از منویات راهگشا و تبیینی ایشان که نشاندهنده ابعاد و هندسه فکری رهبری است، پوشش داده نمیشود. یکی از توصیههای جدی رهبر انقلاب به دانشجویان نیز که در دیدارهای ایشان با این قشر بارها تکرار شده، همین مسئله است: «عزیزان من، سقف معرفت خودتان را سایتهای سیاسی و اوراق روزنامهها و پرسه زدن در سایتهای گوناگون قرار ندهید. سقف معرفت شما اینها نیست.»
نکته مهم دیگر در این زمینه، پرهیز از رجوع به منابع غیرمعتبر بیانات رهبری است. آسیب دیگری که در برخورد با بیانات رهبری، امام و بسیاری از بزرگان دیگر شایع است، تعمیم و گسترش اقوال غیررسمی و غیرمستند مواضع یا بیانات ایشان است که خصوصاً در موضعگیری افراد و پیروان ایشان تأثیرگذار است. بهترین راه دسترسی به بیانات رهبری، بخش بیانات پایگاه اطلاعرسانی ایشان است و رهبر انقلاب خودشان نیز از دانشجویان خواستهاند تا بیانات مندرج در سخنرانیهای ایشان را به عنوان تنها متون ثقه مورد مطالعه قرار دهند: «من آنچه که در سخنرانیها بیان میکنم، لبّ نظراتم است. اساسیترین نظراتم همانهایی است که شما در سخنرانیها از من میشنوید. هیچ نظری درباره مسائل جاری کشور و مسائل اسلام و مسلمین و مسائل اجتماعی وجود ندارد که من آن را درگوشی به کسی بگویم و نشود آن را در علن گفت.»
تحلیل محتوا
با مطالعه بیانات رهبری و اشراف کلی نسبت به یک سخنرانی، اکنون با عینک «پژوهشگرانه» میتوان بیانات رهبری را واکاوی نمود. استفاده از شیوههای تحلیل محتوا و تحلیل گفتمان، از جمله کاربردیترین این روشهاست. در این شیوه، که در زمره روشهای پرکاربرد پژوهش محسوب میشود، دادههای کلیدی متن کدگذاری میشوند و کلیدواژهها استخراج میگردند. سپس حسب بسامد کاربرد در دیدار رتبهبندی میشوند. با این کار میتوان بیشترین تأکیدات رهبری را در هر سخنرانی استخراج کرد. به اینترتیب ارزشگذاری دقیقتر و دیدی بسیطتر نسبت به منویات رهبری به دست میآید؛ چراکه ممکن است بیشترین مانورهای رسانهای رایج بر قسمتهایی از بیانات رهبری قرار گیرد که بخشهای اصلی و محوری سخن را تحتالشعاع قرار میدهند. با این کار میتوان تأکید اصلی رهبری را در هر دیدار یا پیام معین نمود. پایگاه اطلاعرسانی رهبری، بخشهایی تحتعنوان «جستار» و «کلیدواژه» برای استفاده دانشجویان و دانشپژوهان تعبیه نموده است که تا حدودی امکان تحلیل محتوای بیانات رهبری را ساده میکند. برای افرادی که با دقت بیشتر یا مقاصد آکادمیک و پژوهشی قصد تحقیق دارند، استفاده از روشهای پیشرفته تحلیل محتوا و تحلیل گفتمان کیفی پیشنهاد میشود.
مفهومشناسی و زمینهپژوهی
مفهومشناسی عبارت است از شناخت مفاهیم مورد استفاده در بیانات رهبری و پیدا کردن یک زمینه ذهنی نسبت به یک مسئله مطرح شده در بیانات. به عنوان مثال، در مفهومی نظیر «اقتصاد مقاومتی» که در بیانات رهبری به عنوان یک کلید واژه اصلی قابل مشاهده است، نیازمند آنیم که پیش از تلاش برای مطالبه منویات رهبری در این زمینه، موضوع را به درستی بشناسیم؛ چرا که درک عامیانه از مفاهیم و موضوعات ممکن است به راهکارهای عملیاتی غلطی نیز منجر گردد. کما اینکه نتیجه یک پژوهش میدانی نشان میدهد درک عمومی از واژه اقتصاد مقاومتی هنوز تا حدود زیادی برای عموم، معادل «ریاضت اقتصادی» است و لذا مقاومت نسبت به پذیرش این مفهوم وجود دارد.
برای شناخت مفاهیم، بهتر است پیش از مراجعه به سایر منابع، از تفسیر متن به متن بیانات (استفاده از سایر بیانات رهبری برای تبیین دیگر بیانات) استفاده شود؛ چرا که معمولاً رهبر انقلاب پیش از ارائه موضوعات و مفاهیم مرتبط با نیازهای جامعه، تا حدودی به چیستی این مفاهیم میپردازند و ابعاد و حدود و ثغور تعریف آن را مشخص مینمایند. در رویکرد دانشپژوهانه نسبت به این بیانات، میتوان علاوه بر اصل کلید واژه، واژههای مرتبط (دارای رابطه ترادف، شمول یا تضاد) را نیز بررسی نمود تا نگرش جامعتری نسبت به کلید واژگان به دست دهد. همچنین پیشنهاد میشود پس از تبیین مفاهیم مورد مطالبه رهبر انقلاب در سایر سخنان ایشان، در صورت لزوم به بررسی این مفهوم یا مفاهیم متناظر در متون و منابع دینی، گفتمان انقلاب اسلامی، قول بزرگان یا تحلیل و تبیینهای پژوهشگران از بیانات رهبری پرداخته شود.
این گام از پژوهش برای دانشجویانی که میخواهند به تولید منطق حاکم بر بیانات رهبر انقلاب در جمعهای دانشجویی و غیرآن بپردازند، بسیار کلیدی است؛ چراکه جایگاه رهبر انقلاب این اقتضا را ندارد که الزاماً برای بیان یک گزاره، منطق حاکم بر آن را نیز بیان کنند، بلکه این وظیفه دانشجویان است که تعاریف، علل و زمینههای آن را بررسی کنند و در گامهای بعدی، برای تحقق آن تلاش کنند. اتفاقاً رهبر انقلاب نیز در پاسخ به دانشجویی که خواستار تبیین مفهوم برخی از کلید واژگان بهکاررفته توسط رهبری شده بود، چنین پاسخ دادند: «شما جوانانی که گفتیم افسران جوان مقابله با جنگ نرم هستید، از من نپرسید که نقش ما دانشجویان در تخریب مسجد ضرار کنونی چیست. خوب، خودتان بگردید نقش را پیدا کنید.»
مطالبهگری
واپسین گام و البته مهمترین گام در مواجهه دانشجویی با بیانات رهبر انقلاب، مطالبهگری است. به منظور مطالبه منویات رهبری، پیش از هرچیز بایستی مراجع و مصادیق مطالبات معین گردند. برخی مطالبات رهبری به مطالبات اجتماعی ایشان بازمیگردد که مخاطب آن تودهها، گروههای مختلف مردمی یا فعالان عرصههای مختلف (فعالان دانشجویی، نخبگان علمی و فعالان اقتصادی، فرهنگی و...) هستند.
البته در یافتن رئوس مطالبات رهبری، نکته بسیار حائز اهمیت، تخصصی کردن مطالبات در راستای توانمندی یا نیازهای تخصصی است. به این معنا که شیوه رایج مطالبهگری بیانات رهبری که صرفاً با نقل عین منویات رهبری همراه است، کماثرترین شیوه مطالبهگری است. رهبر انقلاب خود از این شیوه برخورد سطحی با بیاناتشان، از جمله اقتصاد مقاومتی و غیرآن، بارها ابراز گلایه کردهاند: «از وقتی که این عنوان مطرح شده، شاید هزار مرتبه از طرف مسئولین (با کموزیادش) تأیید شده. مسئولین مختلف، فعالان اقتصادی، حتی فعالان سیاسی، مسئولین دولتی، مجلس، غیره، مکرر گفتهاند اقتصاد مقاومتی، اقتصاد مقاومتی. خب، خوب است، لکن با اسم و با تکرار زبانی هیچ اتفاقی نمیافتد، هیچ اتفاقی نمیافتد. با بردن اسم دارو و تکرار اسم دارو هیچ بیماری خوب نمیشود. دارو را باید مصرف کرد.»
این دقیقاً همان مسئلهای است که دانشجویان و مجموعههای دانشجویی باید از آن احتراز کنند و خود را به مثابه تصمیمسازانی برای تحقق این مطالبات بدانند. از قضا این مطالبهگریِ بخشی و تخصصیشده برحسب دایره تأثیرگذاری و محل فعالیت یا رشته تحصیل و... یکی از مطالبات جدی رهبری از دانشجویان است. به عبارتی این دقیقاً همان نقشی است که رهبری به عنوان «افسران جوان جنگ نرم» برای دانشجویان متصورند: «شما افسران جوان جبهه مقابله با جنگ نرمید. اینکه چه کار باید بکنید، چه جوری باید عمل کنید، چه جوری باید تبیین کنید، اینها چیزهایی نیست که من بیایم فهرست کنم. بگویم آقا این عمل را انجام بدهید، این عمل را انجام ندهید. اینها کارهایی است که خود شماها باید در مجامع اصلی فکریتان، در اتاقهای فکریتان بنشینید، راهکارها را پیدا کنید.»آخرین نکته در خصوص شیوه مطالبهگری که مورد پرسش بسیاری از دانشجویان نیز هست، مصداقیابی در تبیین و مطالبه بیانات رهبری است. همانطور که گفته شد، قرار نیست دانشجویان و مجموعههای دانشجویی، بیانات رهبری را صرفاً بازنشر و تکرار کنند. در راستای تبیین بیانات، بایستی مصادیق عمل یا عدم عمل به این منویات، مطالبه شوند. به عنوان مثال، به جای تأکید صرف دانشجویان بر توقع رهبری در خصوص «حمایت از کالای داخل»، عدم عمل به این توصیه توسط دانشگاه و تجهیزات مورد استفاده در آن باید مد نظر قرار بگیرد. یا حتی در سطح بالاتر، وقتی سخن از تحریف امام رحمهاللهعلیه میرود، میتوان مصادیق تحریف اندیشه امام و ابعاد آن را برای عموم تشریح کرد.
دست آخر اینکه اگر دانشجویان دغدغهمند، که خود را موظف به پیگیری و تحقق منویات رهبر معظم انقلاب میدانند، با یک رویکرد عالمانه و دانشپژوهانه با این بیانات مواجه شوند، میتوان به پیشبرد منویات رهبر انقلاب، چه در سطح دانشگاه و چه در فضای عمومی جامعه و بین نهادهای مسئول (با تکیه بر روحیه مطالبهگری عالمانه دانشجویان) امیدوار بود.