مفهوم جری و اطباق(پرسش و پاسخ)
پرسش:
مقصود از «جری و تطبیق» در علوم قرآنی و کتابهای تفسیری چیست؟
پاسخ:
یکی از مراحل کشف معانى پیدرپى آیات قرآن؛ مرحله تطبیق مفاهیم کلّى کشف شده، بر افراد و مصادیق خارجى آن است، که از آن به «جرى و تطبیق» یاد شده است.
معنای جرى و تطبیق
منظور از «جرى و تطبیق» در اصطلاح علوم قرآنى؛ عبارت است از تطبیق مفاهیم به دست آمده از آیات قرآن، بر موارد دیگرى که مشابه مورد شأن نزول است. (آسیبشناسى و روششناسى تفسیر معصومان(ع)، ج 1، ص 160)
توضیح اینکه: قرآن براى فرد یا گروه خاص و یا زمان خاصى نازل نشده است؛ مثلاً اگر شأن نزول آیهاى در ارتباط با جریانات مرتبط با بنى اسرائیل باشد، نمیتوان گفت که این آیه قابل انطباق بر هیچ مورد دیگری نیست. به تعبیر دیگر؛ اگر آیهاى در رابطه با منافقى در عصر پیامبر(ص) نازل شده است، اینگونه نیست که با مرگ آن منافق، آن آیه نیز کاربرد خویش را از دست دهد، بلکه مفاهیم آیات قرآن جریان دارند و مخصوص به زمان خاصی نیستند.
علامه طباطبائی(ره) در اینباره میگوید: «قرآن، از نظر انطباق مفاهیمش با مصادیق و نمونههاى خارجى و تبیین وضعیّت (هدایت یا گمراهى) آنان، گستره ویژهاى دارد؛ زیرا آیات آن منحصر به مورد نزولش نیست، بلکه در هر مورد دیگرى که ملاک و ویژگى مورد نزول را داشته باشد، جارى میشود، آیات قرآن مانند ضربالمثلها است که نخستین بار، در مورد خاصّى گفته شده ولى در هر مورد مشابه دیگرى نیز بهکار میرود. این معنا همان چیزى است که در روایات به «جرى» قرآن، نامگذارى شده است». (المیزان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 67)
جری و تطبیق از نگاه روایات
جرى و تطبیق در تفسیر و علوم قرآنى امرى مسلّم بوده و دلیل آن روایاتى است که میگویند: قرآن «یجری کما تجرى الشّمس و القمر»؛ (تفسیر عیاشی، ج 2، ص 203) یعنی قرآن همانند آفتاب و ماه در حال حرکت بوده و در هر عصرى مصادیقی را تحت پوشش قرار خواهد داد.
فضیل بن یسار میگوید تفسیر این روایت که «آیهای در قرآن نیست، مگر آنکه ظاهر و باطنی دارد» را از امام باقر(ع) جویا شدم، آن حضرت در پاسخ فرمود: «ظاهر قرآن همان تنزیل آن و باطن قرآن تأویل آن است و بعضى از آن تأویلها گذشت ولى بعضى دیگر هنوز نیامدهاند؛ [زیرا قرآن] همانند آفتاب و ماه در حال حرکت بوده و به زمان خاصى مقیّد نیست و هر تأویلى که براى مردگان میآید براى زندهها نیز میباشد و خداوند فرمود: «تأویل قرآن را جز خداوند و راسخان در علم نمیدانند و ما [چون از راسخان در علم هستیم] آنرا میدانیم (آل عمران ـ 7) (بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد(ص)، ج 1، ص 196)
همچنین امام باقر(ع) میفرماید: «آیهای از قرآن، که درباره گروه خاصّى نازل شده، اگر با مردن و از بین رفتن آن گروه، عمر آیه نیز به پایان رسد [و به گذشتگان محدود شود]، دیگر اثرى از قرآن به جاى نمیماند، حال آنکه قرآن، آغاز تا پایانش، به درازاى عمر آسمانها و زمین، جارى خواهد شد و براى هر قوم و گروهى، [در آینده] آیهاى در قرآن وجود دارد که آنرا تلاوت میکنند [و مییابند که وضعیّت آنان مشابه وضعیّت کسانى است که آیه درباره ایشان نازل شده]، و آنان در قلمرو یکى از دو دسته آیات خیر یا شرّ قرار خواهند گرفت». (تفسیر عیاشی، ج 1، ص 10)
علامه طباطبائی(ره) در اینباره مینویسد:
«واژه جرى، که در این کتاب(تفسیر المیزان) آن را بسیار به کار خواهیم برد، اصطلاحى است برگرفته از سخنان اهل بیت(ع)» (المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 41)
«آنچه از معارف نظرى در قرآن آمده است، حقایقى است که به شرایط و زمان خاصّى اختصاص ندارد، فضایل و رذایلى را که یادآورى کرده و احکام عملى را که وضع نموده، منحصر به افراد و دوران ویژهاى نمیباشد؛ زیرا قوانین آن فراگیر است». (همان ـ ص 42)
ادامه دارد