کد خبر: ۷۶۶۳۳
تاریخ انتشار : ۱۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۶

تعریف درست حرفه‌ای‌گری در فوتبال(نکته ورزشی)

با برگزاری فینال جام حذفی فوتبال که با قهرمانی تیم ریشه‌دار و دوباره جان گرفته ذوب‌آهن همراه بود، پرونده فصل 94-95 فوتبال ایران بسته شد واز حالا به بعد توجه اهالی فوتبال از مسئولان و برنامه‌ریزان و تیم‌ها و... گرفته تا علاقه‌مندان و تماشاگران به روزهای آینده و فصل پیش‌رو معطوف می‌شود.

سرویس ورزشی-

در آخرین روزهای فصل تازه پایان یافته در سطح مسئولان و مدیریت قبلی فدراسیون فوتبال، تغییراتی رخ داد که طی آن و با رای مجمع، آقای کفاشیان جای خود را به آقای تاج داد. انتظار می‌رود این تغییر و جابه‌جایی‌ها فقط در حد نام و فیزیک و قیافه افراد نباشد، بلکه در روش و برنامه و اجرا، شاهد تغییراتی محسوس، در حال و روز و نحوه اداره و مدیریت فوتبال کشورمان باشیم.
درباره وضعیت کلی فوتبال - به سهم خود -بارها و بارها نوشته‌‌ایم و به مناسبت‌های گوناگون در این صفحه نیز به موضوعات مختلف و مرتبط با آن پرداخته شده است. البته گاه و بیگاه علت توجه خود را به رشته فوتبال یادآور شده و تاکید کرده‌ایم، فوتبال اگر نگوئیم جذابترین، اما به جرات می‌توان گفت یکی از جذابترین و پرطرفدارترین رشته‌های ورزشی در جهان معاصر است که کارکردهای آن از حوزه ورزش فراتر رفته و در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، تربیتی، فرهنگی و... نیز نقش‌آفرین و تاثیرگذار است. به همین دلیل فوتبال نیز حربه موثری است که در کنار سایر ابزارها و امکانات مورد استفاده دولت‌ها و سیاستگذاری‌ها در عرصه داخلی و بین‌المللی، قرار می‌گیردبنابراین نه فقط ورزشی‌ها و مسئولان ورزشی، بلکه مسئولان سیاسی و غیرورزشی هم باید به اندازه لازم - نه بیش و نه کم - از این ابزار موثر و کارساز در برنامه‌ریزی‌های خود استفاده کنند و آن را از نظر دور ندارند.
متاسفانه این توجه و حساسیت هنوز درکشور ما، حتی از سوی ورزشی‌ها و کسانی که در حوزه فوتبال مسئولیت و عناوین رسمی دارند، درک نشده است و به همین دلیل جدیت و اراده لازم برای اصلاح و سروسامان دادن به وضع فوتبال در نزد آنها دیده نمی‌شود و این موضوع درجای خود تاسف‌انگیز، یکی از بزرگترین دلایل و انگیزه‌های ما برای نوشتن درباره فوتبال و هشدار پیرامون وضعیت اداره و مدیریت آن و فضای حاکم و مناسبات و روابط رایج در آن است.
ما معتقدیم با توجه به کارکردهای چندگانه و جایگاهی که این رشته ورزشی در نزد مردم و علاقه‌مندان دارد، باید آن را با همه جذابیت‌ها و نقش‌های مثبتی که دارد، در جهت منافع ملی، به کار بگیریم در حالی که امروز بدون تعارف آنقدر که فوتبال درجهت منافع غالبا غیرمشروع این و آن فرد و جریان دلالی و حتی خواست بدخواهان این ملک و ملت، فعالیت می‌کند، حرکت آن در مسیر خواست مردم و علاقه‌مندان و رعایت منافع ملی، قرار ندارد.
این واقعیتی است که برای اثبات آن دلایل و مستندات فراوان و جود دارد. با این همه نظر قاطع ما این است که فوتبال ما که پیش از این نشان داده در صورت کمی توجه و دلسوزی می‌تواند افتخارآفرین باشد و باعث شادی دل مردم شود، هنوز هم می‌تواند به روزهای اوج خود بازگردد و کارکردهای مثبت آن در خدمت جوانان و جامعه قرار بگیرد. امروز اوضاع فوتبال ما، هم در بعد فنی و هم به ویژه از جنبه فرهنگی رو‌به راه و مطلوب نیست،  و برای اینکه فوتبال در مسیر بزرگی و سرافرازی قرار بگیرد، باید در این حوزه‌ها، طرح  نووکار تازه انجام دهد. مسئولان فوتبال که هرچند به تازگی بر مناصب جدید نشسته‌اند، اما به خاطر مسئولیت‌هایی که طی سال‌های اخیر داشته هرگز با فوتبال و مسائل آن غریبه نیستند، باید بیش از هر چیز و پیش از هر کار، به ارزیابی دقیق و علمی وضعیت فوتبال،  زوایای تاریک و روشن همین لیگ و فصل تازه پایان یافته و... بپردازند و با تکیه بر شناختی لازم و کافی، راه آینده و مسیری را که لازم است فوتبال برای رسیدن به اهداف ملی طی کند، مشخص نماید. درباره فوتبال حرف بسیار است که در جای خود مطرح کرده و باز هم مطرح خواهیم کرد.
در اینجا و در پایان مطلب بر این نکته هم برای چندمین بار تاکید می‌کنیم که طی سال‌های اخیر کسانی و جریاناتی به جان این فوتبال افتاده و با اتفاقات و تبلیغات خود، ژست‌ها و اداهای علمی و دلسوزانه خود و... باعث شده‌اند که راه و هدف فوتبال به طور کلی گم شود، مفاهیم و ارزش‌ها در آن دگرگون شود و بسیاری از کارکردهای نهفته فوتبال، به ضد خود تبدیل شوند و بسیاری از ابزارهای موثر عملا صورت منفی به خود بگیرند و ویرانگر فن و اخلاق شوند و...
هفته گذشته رئال مادرید قهرمان جام باشگاه‌های اروپا شد. در خبرها داشتیم که یکی از اولین تشکیلات و سازمان‌هایی که به طور رسمی و طی بیانیه‌ای این قهرمانی را به رئال تبریک گفته باشگاه بارسلونا بوده است. اهالی ورزش و فوتبال می‌دانند که رئال و بارسلونا از دیرباز - به ویژه در سال‌های اخیر - رقابتی سخت و شانه به شانه داشته و دارند و رقابت این دو باشگاه علاوه بر ورزش، ریشه در مسائل سیاسی، قومیتی واعتقادی هم دارد. با این حال می‌بینیم بارسلونا، قهرمانی رئال را تبریک می‌گوید تا حداقل در دل خود این پیام را داشته باشد که «حرفه‌ای‌گری»، به هیچ‌وجه آن فرهنگی را ترویج نمی‌کند که عده‌ای از گرد راه رسیده، منفعت‌جو، عقب‌مانده فرهنگی، هوچی و جنجال ساز اما خوش‌دک و پز و با به کار گرفتن برخی الفاظ و اصطلاحات و در سایه خواب و غفلت و بی‌غیرتی بعضی  مسئولین که در بعد فرهنگی نقش نظارت دارند، در ایران تبلیغ می‌کنند و حرمت‌شکنی و دشمنی و کینه‌توزی و بداخلاقی و هرهری‌مسلکی  بی‌تربیتی و بدبینی و نفرت‌پراکنی و... را به عنوان «اصول حرفه‌ای‌گری» معرفی می‌کنند، بلکه حرفه‌ای‌گری؛ این رفتار و کرداری است که عملا در عالم واقعیت از غالب تیم‌ها و تشکیلات و شخصیت‌های حرفه‌ای سر می‌زند. این نمونه را آوردیم تا در این مختصر ثابت شود، وقتی می‌گوئیم این فوتبال در ابعاد فنی و به ویژه فرهنگی، خیلی کارها دارد که انجام دهد، چرا و به چه دلیل می‌گوئیم. این مثال را ذکر کردیم تا معلوم شود، فرق حرفه‌ای‌گری آنها، با حرفه‌ای‌گری ای که در کشور ما از سوی آدم‌ها و جریانات فاقد مسئولیت اما دارای بوق و بلندگو، رسانه ‌و  تبلیغ می‌شود، از کجا تا به کجاست و...
 سخن آخر اینکه برای نجات و احیای فوتبال، همه و هرکسی که کاری از دستش ساخته است، مسئول است اما به طور طبیعی و منطقی نقش مسئولان رسمی و درجه اول فوتبال بیشتر و موثرتر است.