kayhan.ir

کد خبر: ۷۴۳۲۸
تاریخ انتشار : ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۲۳:۰۹

زیباکلام: هاشمی می‌داند که خبرگان به ریاست او رأی نمی‌دهد(خبر ویژه)

چرا هاشمی گفت «حال که مردم به آگاهی رسیده‌اند می‌توانم با خیال راحت بمیرم»؟


روزنامه آفتاب یزد با طرح این سؤال نوشت: این جمله هاشمی که «حالا که مملکت به اینجا رسیده و مردم به این سطح از آگاهی رسیده‌اند، الحمدلله می‌توانم راحت سر بر بالین مرگ بگذارم.»، خیلی سرو صدا کرد. به راستی بیان کردن مرگی آرام بر بالین، از سوی هاشمی رفسنجانی، ناشی از توهم پدرانه اوست بر سر ملت ایران؟ یا مظلوم‌نمایی سیاستمدارانه‌اش در بزنگاه مجلس خبرگانی دیگر؟
آفتاب یزد می‌افزاید: نکند آسودگی‌ هاشمی ریشه در بی‌انگیزگی و خستگی روزافزون دارد و شاید هم نشانی است از یاس او؟ باورش سخت است اینکه بپذیریم او آنقدر به آرامش رسیده که مرگ را هم با آغوش باز می‌پذیرد. مگر می‌شود پسر در زندان باشد و آن وقت پدر از مرگی به دور از دغدغه سخن بگوید؟
این روزنامه اصلاح‌طلب نوشت: شاید شعارگرایی هاشمی اینبار آن قدر توی ذوق می‌زند که بسیاری برای حرف‌هایش تره هم خرد نکنند اما در کنار این عده، گروه زیادی نیز برایشان این پرسش پیش آمده که از چه روی، هاشمی اینچنین مظلومانه و شاید هم پدر مآبانه به گونه‌ای حرف می‌زند که انگار در تمام این سه دهه و نیم، هدفی جز به حد اعلا رساندن مردم کشورش نداشته و حالا که ملت به این مرز رسیده‌اند او چشمانش را برای همیشه می‌تواند به روی هم بگذارد بی‌آنکه دیگر به قدرت بیندیشد!
آیا این گفته‌ها صرفاً یک پلیتیک برای آن است که هاشمی در آستانه جدال‌های انتخاباتی بر سر ریاست خبرگان، خود را بی‌نیاز به جایگاه و مقام نشان دهد؟ یا اینکه او با این کلام سعی دارد خود را به مانند ناجی بر حق مردم معرفی کند.
آفتاب یزد پس از طرح این موضوعات از قول صادق زیباکلام درباره سخنان هاشمی نوشت: سیاستمداران بعضاً از گزاره‌هایی استفاده می‌کنند که اگر بعداً به آن فکر کنند، ترجیح می‌دادند که آن گزاره را به شکل دیگری بیان می‌کردند. شاید این جمله هاشمی از همین دست است یعنی وقتی خود هاشمی به آن فکر می‌کند بگوید شاید بهتر بود این موضوع را به گونه‌ای دیگر می‌گفتم تا از آن معانی و تعابیر مختلفی حاصل نشود.
وی ادامه می‌دهد: مطمئن باشید آقای هاشمی تا روزی که زنده هست و حواس پنجگانه‌اش کار می‌کند نه ساکت می‌نشیند و نه دست از سیاست می‌شوید و نه اعلام بازنشستگی خواهد کرد.
زیباکلام گفت: هاشمی خوب می‌داند که بسیاری از اعضای خبرگان و روحانیون همگام با او نیستند و حاضر نمی‌شوند به ریاست وی برای خبرگان رأی دهند.
زیباکلام با بیان اینکه هاشمی اگر احساس کند برای ریاست مجلس خبرگان باید بایستد، می‌ایستد حتی اگر بداند که فقط یک رأی - که آن هم رأی خود اوست- بیشتر نخواهد آورد، می‌افزاید: بعید به نظر می‌رسد که ایشان در شرایط عادی رأی لازم را بیاورند مگر آنکه تغییر و تحولاتی در بیرون از مجلس خبرگان اتفاق بیفتد.
یادآور می‌شود زیباکلام 12 خرداد 92 در مصاحبه با روزنامه زنجیره‌ای بهار گفته بود: «حاکمیت اپوزیسیون نمی‌خواهد اما ما نمی‌توانیم اپوزیسیون را از دید حاکمیت تعریف کنیم. همان گونه که ما می‌بینیم هاشمی به اپوزیسیون تبدیل می‌شود، حاکمیت هم این را می‌بیند و به هاشمی می‌گوید آشیخ اکبر باید تکلیفت را معلوم کنی؛ از شما بهره‌برداری می‌کنند و هل می‌دهند تا چهره‌ای بسازند که در مقابل نظام قرار بگیری. ضرورت دموکراسی خواهی، اینها (نهضت آزادی، سازمان مجاهدین انقلاب، دفتر تحکیم) را پشت سر کسی سوق خواهد داد که شنل اپوزیسیون را به تن کند. هاشمی که عمر نوح ندارد. 5 یا 10 سال دیگر با ما نخواهد بود اما جنبش ادامه پیدا می‌کند. اگر هاشمی،‌خاتمی و هر کسی نتواند حداقل خواسته‌های این جنبش را لبیک بگوید، جنبش آنها را پس می‌زند. نگران نباشید که آقای رفسنجانی می‌تواند پا به پای ما بدود یا نه، اگر نتواند همپا با جبهه اپوزیسیون بدود، حذف می‌شود... مهم نیست هاشمی چه می‌کند. او یا می‌تواند پا به پای این قطار باشد یا نه. اگر حذف شد هیچ اتفاقی نمی‌افتد، اپوزیسیون یک شخصیت دیگر را درون نظام پیدا می‌کند.»
زیباکلام همچنین در مصاحبه با روزنامه آرمان گفته بود ایده‌آل ما روحانی و حتی عارف و خاتمی هم نیست بلکه واسلاو هاول و آنگ سان‌سوچی و بازرگان است.