kayhan.ir

کد خبر: ۷۳۷۷۴
تاریخ انتشار : ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۲۲:۲۷

بهشت؛ پاداش فداکاران برای مردم(خوان حکمت)


عزيزاني كه خودشان را در راه خطر مي‌اندازند تا جلوي سيل را بگيرند يا آتش را بگيرند،اينها مشمول روايات ماست. روايات ما تنها درباره عبادات نيست، اين روايات را بنگريد كه ائمه فرمودند: «مَنْ رَدَّ عَنْ قَوْمٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ عَادِيَةَ مَاءٍ أَوْ نَارٍ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّه»؛(1) يعني اگر جايي سيلي آمده، آب فراواني آمده يك عده فداكاري كردند و جلوي اين طغيان آب را گرفتند، اهل بهشتند، اگر جايي آتش‌سوزي شده دارد خطر ايجاد مي‌كند، عده‌اي را آسيب مي‌رساند وعده‌اي تلاش و كوشش كردند و آتش را خاموش كردند، اهل بهشتند.اگر آتشي تجاوز كرد و طغيان كرد، آبي تجاوز كرد و طغيان كرد، تعدّي كرد، عدو را عدو مي‌گويند؛ براي اينكه از جاي خود و از موقعيت خود و از حريم خود بيرون مي‌آيد و به حريم ديگري تعدّي مي‌كند؛ لذا دشمن را عدو مي‌گويند. در اين روايت فرمود: اگر كسي جلوي آبي را كه تعدّي كرده، جلوي آتشي را كه تعدّي كرده بگيرد: «وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّه». اين عزيزاني كه در آتش‎نشاني تلاش و كوشش مي‌كنند يا در راه‌هاي ديگر خدمات مي‌كنند اگر «قربه الي الله» كار كنند در حال عبادت به سر مي‌برند. همين دستور را به ما هم دادند که اگر كسي چيزي نوشته، حرفي زده، آتشي دارد روشن مي‌شود، ما فوراً خاموش كنيم، حرفي زده كه دارد فتنه ايجاد مي‌شود،ما فوراً جلويش را بگيريم، نه كاري كنيم كه كسي را برنجانيم، نه اجازه بدهيم كسي ديگري را برنجاند تا اين نظام، پاك در اختيار صاحب اصلي‌اش باشد.
پستی دنیا از نگاه امام علی (ع)
يك بيان نوراني حضرت امير(ع) دارد که در نهج‌البلاغه است، فرمود: «من هوان الدّنيا علی اللّه أنّه لا يعصی إلّا فيها، و لا ينال ما عنده إلّا بتركها »(2)در خواری دنيا نزد خدا همين بس كه جز در آن، نافرمانی خدا نكنند و جز با ترك آن، به آنچه نزد خداست دست نيابند.ما اوّل بايد بدانيم كجا هستيم،از كجا آمديم،حساب ما سر جايش محفوظ است،به كجا مي‌رويم حساب ما محفوظ است،ما با جلال و شكوه، اين راه قوس نزول را طي كرديم و آمديم پائين، ـ إن‌شاءالله ـ با جلال و شكوه اين قوس صعود را طي مي‌كنيم بالا مي‌رويم؛ اما اين چند روزي كه اينجا هستيم، اين بيان نوراني حضرت در نهج‌البلاغه هست فرمود: عالَمي پَست‌تر از دنيا نيست از اينجا بدتر ديگر نيست؛ يعني بايد مواظب باشيم. اگر كسي در زندان هست چه توقعي دارد. فرمود جهاني پَست‌تر و بدتر از دنيا نيست. عوالم قبلي فراوان است، عوالم بعدي فراوان هست، مگر عالم‌هايي كه خدا خلق كرد محدود است، مگر ما مي‌دانيم عوالم قبلي چقدر بود عوالم بعدي چقدر است؛وجود مبارك حضرت امير كه، هم از گذشته باخبر است، هم از آينده، فرمود: نه در گذشته عالَمي به اين پَستي بود، نه در آينده، در هيچ عالم خدا معصيت نمي‌شود مگر در دنيا «ألا إنَّ مِنْ هَوَانِ الدُّنْيَا عَلَي اللَّهِ أَنَّهُ لاَ يُعْصَي إِلاَّ فِيهَا». ما در اين عالم هستيم، در اين عالم بايد خيلي مواظب باشيم، توقع نداشته باشيم كه همه ما سلمان و اباذر باشيم، اگر كسي بود «طوبي له و حسن مآب», اگر نبود سعي كنيم او را سر راه بياوريم؛ ولي منظور اين است كه وقتي ما بدانيم در زندان زندگي مي‌كنيم،مواظب زبانمان خواهيم بود.
فراموشی مشکلات  و غم واندوه دنیا در بهشت
 اگر كشوري ميليون‌ها جمعيت دارد، باغ‌ها و راغ‌ها وقصور و بروج دارد، زندان هم دارد، انسان كه در زندان هست نبايد به مملكت اشكال كند. فرمود كلّ جهان را شما حساب كنيد،عوالم بيكراني را پشت‌سر گذاشتيم، عوالم بيكراني را هم در پيش داريم. ابديت يك كار عادي نيست، به قول بعضي آقايان اگر شما اينجا بنشينيد، يك رقم نُه بنويسيد، بعد از آن هم صفر بگذاريد به عدد نجومي تا ستاره كيوان و رقم‌ها هم رقم نجومي باشد، باز اين متناهي است چون حدّ دارد؛ ولي جريان ابد، حدّ ندارد: (خالِدينَ فيها أَبَداً)(3) مائيم و موجود ابدي، در برزخ براي ما ـ إن‌شاءالله ـ جز راحتی چيز ديگر نيست،در قيامت جز نور که (يَسْعي‏ نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْديهِمْ)(4) هيچ خبري نيست، كسي در قيامت عليه ما حرفي نمي‌زند، كسي در بهشت خيال بد نمي‌كند: (لا لَغْوٌ فيها وَ لا تَأْثيمٌ)(5) اين (لا لَغْوٌ) «لا»ي نفي جنس است؛ منتها چون تكرار شده مرفوع است، اصلاً خيال بد در آن نيست. عالمي است كه انسان به ياد چيزي هم نمي‌افتد. مي‌بينيد ما در دنيا هر چند در راحتي باشيم،مقداري مشكلات را گذرانديم،اگر هر لحظه‎ای كه به ياد آن مشكلات باشيم،يك مقدار اندوهگين مي‌شويم؛ اما در بهشت عالَمي است كه به فكر كسي نمي‌آيد. از وجود مبارك امام(ع) سؤال كردند در بهشت كه حزن و اندوهي نيست كه مي‌گويند: (الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ)؛(6) خدایا شکرت که حزن و اندوه و غم را برداشتي، فرمود بله اين‌طور است! عرض كرد: نوح(ع) در بهشت دارد متنعّماً به سر مي‌برد، پسرش در جهنم دارد دست و پا مي‌زند، اين پدر چگونه محزون نيست؟ فرمود اصلاً ياد نوح نيست كه چنين پسري داشت، چه كسي در قلب اثر مي‌گذارد؟ چه كسي اين ياد را از قلب مي‌برد؟ آ‌ن «مقلّب ‌القلوب» است. اگر ـ خداي ناكرده ـ در بهشت، جريان كار حُرّ(ع) يادش بيايد كه اوّلين عذاب روحي براي او است، اصلاً ياد او نيست كه با سيدالشهداء چه كرد، اين كار خداست! مقدور احدي از ما نيست كه چنين كاري بكنيم. اگر كسي نسبت به ما بد كرد حداكثر اين است كه ما به رويش نياوريم، به كسي نگوئيم، نسبت به او احسان و لطف كنيم! اما او بين خود و خداي خود هر وقت متوجه اين نكته مي‌شود كه نسبت به ما بد كرده است شرمنده است. ما بخواهيم اين شرم را از دل او برداريم مقدور ما نيست، ما چه كار مي‌توانيم بكنيم؟ ما كه «مقلّب‌القلوب» نيستيم. آنها كه بد كردند، معصيت كردند، جنايت كردند و توبه كردند و توبه آنها مقبول شد، اصلاً در بهشت به يادشان نيست كه معصيت كردند تا خجالت بكشند. اگر ـ خداي ناكرده ـ اين صحنه براي حُرپيش بيايد، اوّلين جهنم براي او است؛ ولي اصلاً يادش نيست كه با سيدالشهداء چه كرد، اصلاً وجود مبارك نوح يادش نيست چنين پسري داشت، در دنيا عرض كرد: (وَ إِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ)؛(7) اما در آنجا اصلاً به ياد پسر نيست،چنين عالمي است، آن هم با ابديّت همراه است، بسياري از اسرار بهشت به ياد ما نمي‌آيد.
دنیا؛ سرائی برای آزمایش
 بنابراين ما چند روزی در زندانيم، از اين بدتر نه در گذشته بود نه در آينده، شما تمام جوامع روايي ما را بررسي كنيد، ببينيد خدا عالَمي شبيه دنيا در پَستي خلق كرد يا نه؟ شبيه زندان جاي ديگر نيست،اينجا ما را براي آزمايش آوردند.از اين طرف كه وارد برزخ مي‌شويم تا ابد هيچ معصيت نيست، از آن طرف از عرش تا به زمين بيائيم هيچ معصيت نيست، فقط همينجاست كه زندان است و جاي آزمون است كه اميدواريم ذات اقدس الهي عنايت كند ما در اين زندان نه بيراهه برويم نه راه كسي را ببنديم، هر جا آتشي ديديم خاموش كنيم، هر جا طغيان آبي ديديم آرام كنيم، قلم تند، بيان تند، كار تند كه باعث اختلاف و نگراني است جلويش را بگيريم. ما هر اندازه كه مقدور ماست انجام بدهيم،بقيه را ذات اقدس الهي براساس (مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها)(8) انجام مي‌دهد تا اين نظام را صحيحاً و سالماً به دست صاحب اصلي‌اش تقديم كنيم!
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (دام ظلّه) در جمع گروهی از طلاب، دانشجویان واعضای سپاه وبسیج /قم/15/11/1394
پایگاه اسراء نیوز
____________________________
(1). الکافی(ط ـ الإسلاميه)،ج5، ص55.
(2). نهج البلاغه(صبحي صالح)، حکمت385.
(3). نساء، 57 و 122      (4). حديد، 12.        (5). طور، 23.
(6). فاطر، 34.              (7). هود،45.           (8). انعام، 160.