يادداشت ميهمان
درباره ورود اسپانسرها به برنامههايکودک
محمود سلاميان*
چندي است که مقوله ورود اسپانسرها به برنامه سازي کودک در شبکه هاي تلويزيوني اذهان دوستان دغدغه مند را درگير کرده است. مي گويم دغدغه مند چون که اين بحث چيزي نيست که در اين روزها ذهن هر هنرمند يا مسئول و مديري را درگير کند. اين روزها ديگر خيلي از آقايان مدير و حتي برنامهساز در حوزه برنامه هاي کودک به چيزي غير از توليد پشت سرهم (اصطلاحا سري دوزي) و پر کردن آنتن به هر ضرب و زوري فکر نمي کنند. اگر معتقديد اشتباه مي کنم يک نيم نگاهي به برخي برنامه هاي در حال پخش از شبکههايي که برنامه هاي ويژه مخاطب کودک و نوجوان توليد مي کنند بيندازيد. اگر چيزي غير از کلام و تصور بنده دستگيرتان شد پيشاپيش عذرخواهي و ندامت بنده را پذيرا باشيد!
از دوستان دغدغه دار يا دغدغه ندار! که بگذريم به ذهنم رسيد حالا که ما همين چند وقت پيش دست رد به سينه چند اسپانسر براي برنامه مان زديم– و بماند که بخشي از اين عمل از ترس آبرو و اعتبار ناچيز حرفه اي و البته همين دوستان دغدغه دار بود– بياييم ماجراي ورود اسپانسرها را از اين طرف خط (طرف خود برنامه سازان کودک) بررسي کنيم. چه چيزي باعث شده تا برنامه سازان دست دوستي که نه آغوش دوستي به طرف هر شرکت و کارخانه و مغازه اي باز کنند؟ قبلا مراوده تهيه کنندگان با اسپانسرها چگونه بود؟ قبلا تهيه کنندگان دنبال اسپانسرها مي دويدند يا اسپانسرها دنبال تبليغ کالا و خدمات خود در برنامه ها رايزني مي کردند؟ شايد جواب اين سوالات را با نگاهي گذرا و دنباله دار به توليدات همين چند سال اخير بهدست آوريم. برنامه سازان برنامه هاي محبوب و پرطرفدار ، شأن حرفه اي و هنري آثارشان را خيلي بيشتر از اينها مي دانستند که بخواهند از محبوبيتشان بين مخاطب معصوم و تاثيرپذير کودک سوءاستفاده کنند و به شکلي فجيع به خاطر مقداري پول، کالاي خوب يا بي مصرف کارخانه ها و شرکت ها را به خورد مخاطب دهند. حضور اسپانسرها در توليدات تلويزيوني البته به شکل معقول و ملايم نه عيب است و نه نامردي، بلکه آن چيزي که ماجراي بحث ما را دچار حساسيت کرده اين است که مخاطب برنامه هاي کودک با تمام مخاطبان تلويزيون فرق اساسي دارد. مخاطب کودک دو صفت مهم دارد که در برنامه سازي بايد به شدت به آنها توجه کرد: معصوميت و پاکي - تاثيرپذيري سريع. هر اشتباهي و هر قدم نادرستي در توليد برنامه براي اين مخاطب دو خصيصه کودک را خدشهدار و تخريب مي کند. تبليغ نامناسب و بي پرده کالاها بهويژه محصولات غذايي با عنايت به اين خصايص کودکان، سوءاستفاده مطلق تلقي مي شود. کودکي که سالهاست با مجري يا مجريان محبوبش ارتباط عاطفي برقرار کرده و تلاش ميکند لحظه به لحظه از آنها الگوبرداري کند در معرض هجوم اين تبليغات به اصطلاح تابلو قرار مي گيرد و به وضوح تاثير گرفته و والدين را مجبور به خريدن و مصرف کالاي تبليغ شده توسط عموي تلويزيوني محبوبش مي کند. تبليغ و تشويق و ترغيب کودک به مصرف آنچه برايش مفيد است اشکالي ندارد. اما اينکه کالاي خاصي با برند خاصي توسط مجري خاصي که محبوبيت و ستارگي اش را مديون اذهان و چشمان پاک و بي آلايش مخاطبان اش در طول سالهاست، اشکال دارد. مدتهاست در بين برنامه هاي کودک، تيزرهاي تبليغاتي که به پيام هاي بازرگاني موسوم هستند پخش مي شود. بنظر بنده حداقل اينگونه تبليغات که در واقع استفاده از برنامه تلويزيوني و محبوب مخاطبان است ميتواند جلو سوءاستفاده و آسيب هاي بعدي را در جامعه بگيرد. تبليغ مستقيم و بيپرده کالاها توسط چهره هاي تلويزيوني کودکان بخاطر همين نکته که چهره تلويزيوني و رسانه اي هستند قطعا اشتباه است. نمونه بارز اين کلام، قانوني بود که چندي پيش از سوي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي وضع گرديد و در آن به چهره ها و ستارگان سينمايي اجازه تبليغ و استفاده از عکس خود در تبليغات سطح شهر داده نمي شد. درست است که مدتي است بودجه توليد برنامه هاي کودک دچار فراز و نشيب زيادي شده اما اين فراز و نشيب نبايد منجربه هر عملي از سوي اعضاي رسانه ملي گردد. مجريان سرشناس کودک تلويزيون به خوبي در حال کسب درآمدهاي هنگفت از اجراهاي صحنهاي خارج از فضاي تلويزيون هستند اما آنتن تلويزيون بايد پاک تر و منزه تر از اين باشد که از علايق کودکان به نفع کسب درآمد و توليد برنامه به هر قيمتي از يکسو و از سوي ديگر خالي کردن انبارهاي کارخانهها و فروش محصولات جديدشان، بهره برده شود. مگر اين کودکان چه گناهي کرده اند که صادقانه و بي هيچ شرط و قراردادي حرف ها و رفتارهاي عموها و خاله هاي محبوب تلويزيوني شان را قبول کرده و تاثير مي پذيرند. يادش بخير قبلا به ما گوشزد مي کردند که براي آموزش هاي فرهنگي و صحبت درباره مهارت هاي زندگي به هيچ وجه براي کودکان مستقيم گويي نکنيد! جالب اينکه اين حرف درباره موضوعات عادي و عمومي برنامه ها بود ولي همان اساتيد،کارشناسان و دوستان دلسوز الان کجا هستند که بيايند و ببينند عموجان ها و خاله جان هاي ما با چه روي گشاده و به دور از هيچ خجالتي بسته هاي خوراکي را با هياهو و داد و فرياد همچون دوره گردهاي دست فروش تبليغ مي کنند؟!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*تهيه کننده تلويزيون