اظهارات ضدمنافع ملی هاشمی خطاست یا خط است؟!
تلاش ناشیانه تیم رسانهای زنجیرهای برای سرپوش گذاشتن بر ماجرای توئیت جنجالی و خلاف منافع ملی هاشمی رفسنجانی ابعاد جدیدی از این ماجرا را افشا کرد.
چندی پیش «حساب رسمی پایگاه اطلاعرسانی هاشمی رفسنجانی» در توئیتر اقدام به نشر توئیت بیسابقهای کرد که در آن با آزمایشهای موشکی سپاه پاسداران و فراتر از آن یعنی صنایع موشکی کشور، نوشته بود: «دنیای فردا، دنیای گفتمانهاست نه موشکها...»!
رهبر معظم انقلاب روز 11 فروردین 1395 در دیدار مداحان صراحتاً فرمودند «این که بعضیها بیایند بگویند «فردای دنیا، فردای مذاکره است، فردای موشک نیست»، این حرف اگر از روی ناآگاهی گفته شده باشد، خب ناآگاهی است، اگر از روی آگاهی گفته شده باشد، خیانت است. چطور ]چنین چیزی[ ممکن است؟ اگر چنانچه نظام جمهوری اسلامی دنبال علم برود، دنبال فناوری برود، دنبال مذاکره سیاسی برود، دنبال کارهای گوناگون تجاری و اقتصادی برود- که همه اینها لازم است- اما قدرت دفاعی نداشته باشد، توانایی دفاع کردن نداشته باشد، هر بیسروپایی و ]هر[ دولت فزرتی کذاییای او را تهدید میکند که اگر فلان کار را نکردید، ما موشک میزنیم؛ خب اگر شما امکان دفاع نداشته باشید، مجبورید عقبنشینی کنید.»
ایشان در قسمتی دیگر از بیاناتشان با اشاره به مواضع یکی از رجال دولت موقت در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی که معتقد بود جنگندههای اف-14 به کار کشور نمیآید و باید آنها را پس بدهیم، پیام هاشمی را با آن مقایسه کردند و افزودند: «چند صباح بعدش، جنگ ایران و عراق پیشامد کرد و حمله کردند به ما و معلوم شد که ما چقدر احتیاج داریم به همین وسایلی که داریم؛ همین اف-14 و همین اف-4 و امثال اینها. امروز هم بعضیها همین آهنگ را پیش گرفتهاند که موشک چیست، موشک میخواهیم چه کار کنیم، روزگار روزگار موشک نیست! پس روزگار چیست آقا؟!»
به گزارش رجانیوز به دنبال این اظهار نظر صریح، سایت انتخاب وابسته به جریان مدعی اعتدال، ارتباط حساب توئیتری هاشمی با وی را به کلی منکر شد و آن را بیارتباط با هاشمی و دفترش دانست!
در این اقدام که در دیگر رسانههای حامی هاشمی همچون ایسنا و عصر ایران هم بازنشر یافت، توجه به این مسئله نشده است که در شناسنامه توئیتر هاشمی، لینک سایت رسمی دفتر او به ثبت رسیده و عنوان شده که این حساب توئیتری، «حساب رسمی پایگاه اطلاعرسانی آیتالله هاشمی» است. متقابلاً تبلیغات و لینک این حساب توئیتری در پایگاه اطلاعرسانی آقای هاشمی یافت شد که به کلی ناقض عقبنشینی رسانههای حامی هاشمی رفسنجانی بود و حال آنکه سایت رسمی هاشمی بارها به این حساب کاربری استناد کرده بود.
پس از روشن شدن رسمیت حساب توئیتری مذکور، تیم رسانهای هاشمی رفسنجانی در اقدامی متناقض در حسابی که «جعلی» و «خودسر» نامیده شده بود، پیام اصلاحیهای را با این مضمون منتشر کرد که «توئیت قبل تقطیع شده بود: دنیای فردا، دنیای گفتمانهایی نظیر انقلاب اسلامی است، نه موشکهای قارهپیما و بمبهای هستهای...» اما نکته قابل توجه آنجا بود که رسانههایی که پیش از این، حساب کاربری هاشمی را بیارتباط به او و دفترش دانستند، شروع به انعکاس توئیت اصلاحی این حساب که پیش از این جعلی میخواندند کردهاند! به نظر میرسد لازم باشد بجای تلاش ناشیانه تأیید و تکذیب، هاشمی رفسنجانی و تیم او دست به یک بازبینی در مبانی نظری و اعتقادی خود بزنند تا روشن شود که کدام مبانی این جریان فکری و سیاسی را به اعلام و تبلیغ مواضعی اینچنین خلاف منافع ملی کشانده است.
آنچه در این میان قابل تأمل است اینکه انتشار موضع سؤالبرانگیز هاشمی بازتاب منفی بسیاری در محافل بیگانه پیدا کرده بود اما با این وجود و تا قبل از عتاب رهبر معظم انقلاب، تیم رسانهای هاشمی کمترین تلاشی برای تغییر و اصلاح آن سخن دشمنپسند هاشمی درباره موشکها نکرده بودند. از سوی دیگر آنچه تردید و بدگمانی را بیشتر میکند، سوابق مشابه در رفتار و گفتار هاشمی است؛ از راه دادن عبدالحسین هراتی (فتنهگر هتاک علیه امام خمینی و حامی نهضت آزادی) به عنوان مشاور ویژه در ملاقاتهای خارجی هاشمی و انتصاب وی به مدیرکلی مرکز اسناد دانشگاه آزاد تا وساطت فائزه هاشمی و ملاقات شماری از اعضای ضد انقلاب گروهک موسوم به انجمن دفاع از آزادی مطبوعات با هاشمی.
هاشمی پیش از این نیز در مصاحبهها و اظهارنظرهای مخدوش، بازی جنجال خلاف رسانهای و سیاستمداران آمریکایی برای انتساب کاربرد تسلیحات شیمیایی به دولت سوریه را خورده و همین ادعا را تکرار کرده بود همچنان که در ماجرای سربرآوردن داعش در موصل، هاشمی با ادبیاتی مشابه ادبیات آمریکایی مدعی شد ظهور داعش محصول سیاستهای فرقهگرایانه دولت عراق است؛ در حالی که داعش به سنیها و کردها نیز رحم نکرد.
هاشمی رفسنجانی چندی بعد در مصاحبهای ادعا کردحمله صدام به ایران به خاطر این بود که افراطیون در ایران ]که طبیعتاً امام پیشاهنگ آنهاست[ از صدور انقلاب سخن گفتند و صدام ترسید و حمله کرد(!) اما بدتر از همه مصاحبه وی با سایت امید هستهای بود که برای ادعای دروغ محافل غربی مبنی بر اراده ایران برای تولید سلاح هستهای، بهانه جور کرد و به طور ویژه مورد استقبال نشریات صهیونیستی قرار گرفت. هاشمی در این مصاحبه مدعی شده بود: در سفر پاکستان میخواستم با عبدالقدیرخان دیدار کنم اما به من نشان ندادند. او معتقد بود کشورهای اسلامی باید بمب اتم داشته باشند»، «در سال 61 ذهنیت مان این بود که باید خود را به عوامل بازدارنده مسلح کنیم» و «درست است که ما اجازه رفتن به طرف سلاح هستهای را نداریم، ولی اگر شرایطی پیش بیاید و ضرورتی پیدا کند و یا دشمنی پیدا کنیم که بخواهد از این سلاح استفاده کند، قدرت ما محفوظ است.»
در پی این سخنان روزنامه صهیوینستی هاآرتص نوشت: رئیس جمهور پیشین ایران اعتراف کرد که ایران همواره، به طور پنهانکارانهای به دنبال بمب اتمی بوده است. اکبر هاشمی هدف از برنامه هستهای ایران را بازدارندگی در سایه جنگ طولانی مدت با عراق اعلام کرده است.
پایگاه رادیو سراسری رژیم صهیونیستی نیز در گزارشی با عنوان «گزارشات نشان میدهد یک رئیس جمهور سابق اعتراف کرده ایران به دنبال بمب هستهای است» نوشت: «رفسنجانی در مصاحبهای گفت که برنامه هستهای ایران با قصد کسب قابلیت ساخت سلاح هستهای شروع به کار کرده است و گفته که «اوایل که شروع کردیم، در جنگ بودیم و دنبال این بودیم که چنین امکانی برای روزی که دشمن ما بخواهد از سلاح هستهای استفاده کند، داشته باشیم.»
تکرار پالسهای غلط به دشمن و سخنان مسئلهساز برای کشور از جنس این گفتار و رفتار، نگرانیهای جدی نسبت به آلوده بودن محیط تغذیه اطلاعاتی و خبری هاشمی (دفتر و مشاوران) را در کنار علاقه گاه و بیگاه شخص وی برای متمایز و متفاوت دیده شدن از سوی بیگانگان را به وجود آورده است.
یادآور میشود در پی انتشار توئیت اخیر هاشمی، پاسخهای قابل تأملی در فضای مجازی منتشر شده است از جمله اینکه:
- آقای هاشمی گفته است دنیای آینده، جهان گفتوگوست نه موشک. پیشنهاد میشه ایشون بهمراه جناب روحانی و ظریف برای گفتوگو با داعش و جلوگیری از نزدیک شدنشان به مرزهای ایران به عراق یا سوریه اعزام بشن. هرچی نباشه اساتید گفتوگو و مذاکرهاند آقایون.
- متأسفانه آقای هاشمی درک درستی از مفهوم «گفتمان» ندارد و یحتمل مرحوم میشل فوکو با شنیدن این جمله قصار (دنیای آینده دنیای گفتمانهاست نه موشک) در گور خود در حال ویبره زدن است. در بین آن همه خدم و حشم نیز کسی نبوده است که به او بگوید، موشک نیز خود محصول گفتمان است؛ گفتمان قدرت نظامی و چنگال و دندان نشان دادن حیوانیت مدرن که از آن سو ضرورت آمادگی و مقابله با این حیوانیت را اقتضا میکند.
آیتالله که از قضای روزگار مفسر قرآن هم هست، آیه «واعدوا لهم مااستطعتم من قوه وَمِن رِباطِ الخَيلِ ترهبون به عدوالله و عدوکم» را چگونه تفسیر میکند؟ با همان درک غلط و عوامانه از مفهوم گفتمان همچنین باید پرسید از کدام شواهد به این نتیجه رسیدید که دنیای آینده دنیای گفتمان! است. از حملات تروریستی؟ از موج توهین به اسلام و اسلام هراسی؟ از سرکوب مسلمانان در بحرین و یمن و نیجریه؟ از اعدام شیخ نمر؟ اتفاقاً دنیای آینده دنیای مواجهه صریحتر و بیپردهتر حق و باطل است.