kayhan.ir

کد خبر: ۶۹۱۱۹
تاریخ انتشار : ۰۴ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۹:۰۰
دیدگاه اساتید

آسیب‌شناسی مکانیزم ارتقای اعضای هیئت علمی در آموزش عالی


حسن ملک‌زاده/ استاد دانشگاه
سخنی به گزاف نرفته است اگر گفته شود که یکی از مؤلفه‌های اساسی در امر رشد و اعتلای علم و فرهنگ یک کشور، تدوین و تصویب قوانین شفاف و همچنین وجود کارگزارانی است که صادقانه و خالصانه در راستای عمل به مرّ قانون همت گمارند.
با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و به تبع آن تحولات شگرفی که در اقلیم دانشگاهی کشور صورت گرفت؛ یکی از عمده‌ترین تحولاتی که موجد و موجب تغییرات بنیادینی در ساختار نظام دانشگاهی کشور شد، پاکسازی بسیاری از عناصر وابسته به استکبار جهانی از صحن دانشگاه‌های کشور بود. در کنار این رویداد مهم و تحول‌آفرین، می‌باید به پیشرفت‌های خیره‌کننده ایران اسلامی در عرصه‌های مختلف و متنوع علمی نیز اشاره نمود. واقعیت این است که به رغم تمامی تحریم‌های سنگین و ظالمانه قدرت‌های بزرگ در حق ملت و دولت ایران، ایران اسلامی در سایه هدایت‌ها و راهبری‌های حکیمانه مقام معظم رهبری، امروز بر تارک علم و دانش جهان می‌درخشد و تمامی کشورهای چهارگوشه جهان با دیده احترام به ایران اسلامی می‌نگرند و از خود می‌پرسند که چگونه ممکن است کشوری که با انواع و اقسام توطئه‌ها و خرابکاری‌های استکبار جهانی روبرو بوده است این چنین راست‌قامت و پر‌صلابت به رشد جهنده خویش در عرصه‌های مختلف علمی ادامه داده و گوی سبقت را از دیگر مدعیان ربوده است.
پرواضح است که تمامی شاخص‌ها و آمارهای مراکز معتبر جهانی حکایت از روند رو به رشد ایران در عرصه‌های علمی دارد اما در عین حال باید این را نیز متذکر شد که با وجود تمامی پیشرفت‌ها و اقدامات ارزنده‌ای که در حوزه علم و دانش کشور صورت گرفته است؛ هنوز در این عرصه شاهد کاستی‌ها و نقایصی هستیم که مسئولین امر می‌باید بر حل و فصل این مشکلات چاره‌ای بیندیشند. یکی از مسائل و معضلاتی که این روزها گریبان جامعه علمی کشور را گرفته و ضربات مهلکی بر پیکره علم و دانش کشور وارد ساخته است، فقدان قوانین شفاف و کارآمد در خصوص ساز و کارهای جذب و ارتقای اعضای هیئت علمی است.
امروز، شاهد و ناظر این امر هستیم که در سایه بی‌مبالاتی‌های برخی از مسئولین، بازار مکاره‌ای راه افتاده است که تقلب، فتنه‌گری و سیاه‌بازی از عمده‌ترین خصیصه‌های این بازار است.  شوربختانه باید اذعان کرد که در سایه فقدان قوانین شفاف و متعین، شماری از وابستگان به جریان‌های فتنه و انحراف به واسطه ارتباطات خارج از عرفی که با برخی از جریانات سیاسی داشته و دارند توانسته‌اند که به قلب گروه‌های آموزشی کشور رخنه کنند و با بیگاری از دانشجویان، رزومه علمی خویش را تقویت کنند. مروری هرچند گذرا به رزومه شماری از این اساتید به روشنی گویای این حقیقت تلخ است که بسیاری از مقالات و کتبی که به نام این اساتید درج شده است هیچ ارتباط معناداری با حوزه تخصصی‌شان ندارد و پدیده شوم «انتحال» عمده‌ترین ویژگی این رزومه‌سازی‌ها است. علاوه بر نبود نظارت‌های دقیق در خصوص نحوه جذب و ارتقای اساتید، شماری از این اساتید که سوابق تیره و تاری در حمایت از جریان فتنه و انحراف دارند به راحتی آب خوردن وارد نظام علمی کشور شده‌اند و در چشم برهم‌زدنی مدارج ترقی را بدون اخذ استانداردهای لازم طی نموده‌اند.
علیرغم تأکیدات مکرر مقام معظم رهبری مبنی بر ضرورت به‌کارگیری اساتید انقلابی و مؤمن، جو حاکم بر دانشگاه‌های کشور نسبتی با ارزش‌های انقلابی ندارد. واقعیت این است که مسئولین امر می‌توانند ساعت‌ها در باب شفاف‌سازی قوانین جذب و ارتقای اساتید و مهندسی فرهنگی صحبت کنند و سمینار برگزار کنند اما تا زمانی که این صحبت‌ها و سمینارها جامه عمل به خود نگیرد، هرگز نمی‌توان چشم‌انداز روشنی را برای آینده نظام علمی کشور متصور بود.
زمانی که قانون به جای آنکه مأمنی جهت احقاق حق مظلومین و مستضعفین باشد به ابزاری جهت حذف جریان‌های نخبه حزب‌اللهی بدل شود آن وقت است که می‌باید زنگ خطر را به صدا درآورد و به مسئولین این نهیب را زد که بار اصلی انقلاب بر دوش جریان‌های نخبه حزب‌اللهی است و اگر متولیان نظام آموزشی کشور نتوانند و یا نخواهند که از ظرفیت‌های عظیم این جریان‌ها به نفع پیشبرد آرمان‌های انقلاب استفاده کنند، آن وقت است که باید فاتحه علم و دانش در این دیار را خواند. بررسی میدانی ساز و کارهای ارتقای اعضای هیئت علمی دانشگاه‌های کشور حاکی از آن است که نخبه‌ترین و مؤمن‌ترین سرمایه‌های علمی و فرهنگی کشور به دلیل ناکارآمدی قوانین و حب و بغض‌های برخی اشخاص مسئله‌دار که اتفاقاً قدرت زیادی هم در جامعه علمی کشور دارند به گوشه انزوا کشانده شده‌اند و در عوض این فتنه‌گران و منحرفین طلبکار و مدعی هستند که چهار اسبه می‌تازند و هر آنچه را که دل تنگشان می‌خواهد به مرحله عمل در می‌آورند و در این میان هیچ مرجع نظارتی هم پاسخگوی یکه‌تازی‌های این عناصر و محافل نفوذی و فتنه‌گر نیست.
وقتی می‌بینیم که در اثر اعمال نفوذ برخی نفوذی‌ها، بی‌سوادترین و معاندترین عناصر مثل آب خوردن در دانشگاه‌های کشور جولان می‌دهند دیگر چگونه می‌توان به سلامت ساز و کارهای جذب و ارتقای اعضای هیئت علمی امیدوار بود؟! پرواضح است که اگر مسئولین، خدای ناکرده، حقی را ناحق بکنند و چشمشان را به مظالم برخی مدیران و اساتید دانشگاه‌های کشور ببندند، فردای فردا باید در پیشگاه خداوند متعال پاسخگوی خون شهدایی باشند که بی‌هیچ چشمداشتی و تنها به خاطر احقاق حق مستضعفان و عظمت انقلاب اسلامی، جانبازی و پاکبازی نمودند.
البته ذکر این نکته ضروری است که به رغم وجود نهادهایی چون شورای عالی انقلاب فرهنگی، کمیسیون آموزش مجلس و نهادهای مرتبط با وزارت علوم، در مقام عمل این نهادها جز صدور اطلاعیه‌ها و بخشنامه‌های کلی اقدام مؤثر و کارآمدی جهت نظارت دقیق بر نحوه جذب و ارتقای اعضای هیئت علمی به عمل نمی‌آورند و شوربختانه باید به این حقیقت تلخ نیز اذعان کرد که هم‌اکنون تعدادی از گروه‌های آموزشی فعال در دانشگاه‌های کشور به شکل مافیایی اداره می‌شوند.
در این سبک مدیریتی مافیایی، یک یا دو نفر از اعضای متنفذ گروه با بهره جستن از لابی‌های قدرت خویش در داخل و خارج دانشگاه عموماً از جذب و ارتقای اساتید نخبه و مؤمن ممانعت به عمل می‌آورند؛ مضافاً اینکه فتنه‌گران قانون‌شکن برای موجه جلوه دادن اقدامات مافیایی خویش به جذب اساتید همسو با جریان متبوع خویش نیز مبادرت می‌ورزند تا از این طریق نه تنها حائز اکثریت عددی در گروه آموزشی متبوعشان شوند بلکه به محض اینکه استاد حق‌طلبی صدای خویش را به نشانه اعتراض به تبعیض‌ها و حق‌کشی‌های حاکم بر دانشگاه بلند کند، فوراً با سونامی عظیمی از تهمت‌ها و تخریب‌های اعضای وابسته به باندهای قدرت و ثروت روبرو می‌شود. واقعیت این است که در شرایط امروز دانشگاه‌های کشور علیرغم تمامی ادعاهایی که مبنی بر عدم تبعیض و پارتی‌بازی در امر جذب و ارتقای اعضای هیئت علمی صورت می‌گیرد، متأسفانه همچنان اردوگاه وابسته به مثلث زر و زور و تزویر با فراغ بال به یکه‌تازی خویش در دانشگاه‌های کشور ادامه می‌دهد و احدی را هم یارای مقابله با این جماعت غوغا‌سالار نیست.
وقتی از گوشه و کنار کشور خبر می‌رسد که شماری از نخبه‌ترین و مؤمن‌ترین جوانان این مرز و بوم به دلیل حب و بغض‌های شخصی برخی از اساتید و مدیران بداخلاق و بی‌انصاف از حق استخدام و ارتقای اعضای هیئت علمی محروم می‌شوند دیگر چگونه می‌توان از شایسته‌گرایی و قانون‌مداری دم زد؟! وقتی قانون، ابزاری در خدمت بی‌قانونی و دور زدن قانون شود آن وقت است که دیگر نه از تاک نشانی خواهد ماند و نه از تاک نشان.
تجربیات پس از پیروزی انقلاب اسلامی این نکته را ثابت نموده است که نخبگان متخصص و متعهد دانشگاهی یکی از مهم‌ترین ستون‌های پیشرفت و اعتلای کشور در سطح کشور و جهان هستند و طبیعی است که هر نوع بی‌اعتنایی و بی‌مبالاتی نسبت به دغدغه‌ها و خواست‌های برحق این عزیزان ضربات مهلکی بر پیکره نظام علمی کشور وارد خواهد ساخت. سؤالی که از مسئولین باید پرسید این است که چرا به رغم تذکرات پی در پی رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر برحذر داشتن مسئولین از اقدام در راستای حذف جریان‌های مؤمن از عرصه دانشگاهی، همچنان در سیاستگذاری‌های مسئولین بر همان پاشنه بی‌توجهی به نیازها و دغدغه‌های نخبگان حزب‌اللهی و بی‌توجهی به دستورات مقام عظمای ولایت می‌چرخد.
به نظر می‌رسد در شرایط کنونی کشور، هیچ عزم جزم شده‌ای از جانب مسئولین دولتی جهت حل و فصل مشکلات نخبگان حزب‌اللهی وجود ندارد. امید است که تا دیر نشده متولیان نظام آموزشی و پژوهشی کشور چتر حمایتی خویش را بر سر نخبگان متعهد این دیار بگسترانند و اجازه ندهند معاندین بدطینت، دانشگاه‌های کشور را به محملی جهت تسویه حساب‌های سیاسی و جناحی بدل نمایند.