مقام توسل و اضطرار
خداوند دنیا را براساس نظام اسباب آفریده به طوری که هر چیزی نیازمند سبب خاص خود است. سبب در لغت همان ریسمان و طناب است که آدمی آن را میگیرد و چیزی را بر میدارد یا از جایی بالا میرود. البته این طنابی که در هستی به کار میرود، یک طناب افتاده یا انداخته نیست، بلکه یک ریسمان آویخته است که یک سر آن همواره در دست خدا است.
خداوند در آیات 80 تا 90 سوره کهف از اسباب برای هر کاری سخن گفته است. در روایات آمده است: ابی الله ان تجری الامور الا باسبابها؛ خداوند نمیخواهد که امور جز از راه اسباب آن جاری شود. (بحارالأنوار، ج2، ص 90، باب 14، حديث 14 و 15).
البته این غیر از توسل است؛ توسل یعنی وسیله جستن؛ وسیله همان سبب خاص را میگویند. پس اگر واژه سبب یک نام عام برای هر وسیلهای باشد، وسیله همان سبب خاص و مخصوص است. از این رو خداوند میفرماید: برای هر کاری وسیله مخصوص آن را بجویید. پس اگر میخواهید به سوی خدا بالا روید، باید وسیله مخصوص آن را بشناسید و از آن بهره گیرد: وابتغوا الیه الوسیله.(مائده/ 35)
در قرآن، خود قرآن، نماز، روزه و دیگر عبادات و همچنین اولیای الهی از جمله پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) به عنوان اسباب و ابزار و وسیله خاص معرفی شدهاند.
پس مقام متوسلین یک مقام عام برای همگان است؛ زیرا همگی در هر کاری نیاز دارند تا از وسیله مناسب آن کار استفاده کنند.
اما مقام مضطرین یعنی مقام ضرورت، یعنی اینکه انسان در حالتی قرار میگیرد که هیچ سبب عام و وسیله خاصی ندارد تا بدان اسباب به مقصود خود برسد.
در این حالت که باید حالت غریق از آن یاد کرد، انسان در حالتی است که هیچ سبب عام و وسیله خاصی ندارد. کسی که در دریا کشتیاش غرق شده و یک تخته پاره ندارد و حتی دستها وپاهایش به خاطر دست و پا زدن زیاد خسته شده و عضلهها گرفته و دارد غرق میشود و همین طوری موج بر موج میآید و او را فرو میکشد، در این زمان مانند کسی است که به اضطرار در حالت انقطاع گرفتار آمده است؛ چون چیزی ندارد تا به آن توسل جوید و خودش را روی آب نگه دارد. در اینجا فقط آب است و آب و حتی دست و پا ندارد و مانند تختهای در آب است که موج او را این سو و آن سو میبرد. در این حالت که از همه کس و همه چیز بریده فقط و فقط خداست که به دادش میرسد. در اینجاست که شخص در مقام اضطرار و در مقام مضطرین قرار گرفته است. خداوند تنها کسی است که آنجاست و اوست تنها کسی که میتواند او را نجات دهد. خداوند درباره این مقام میفرماید: امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء؛ یا آن کسی که جواب مضطر را هنگامی که دعا میکند میدهد و بدی را بر میدارد.(نمل/ 62)