مصداق نفوذ!
پژمان کریمی
برگزیدگان یک آیین و یا جشنواره؛ آینه اندیشه و سیاستهای حاکم بر آن است.
وقتی به یاد بیاوریم که یکی از ضرورتهای برپایی آیینها و جشنوارهها، الگودهی و ترسیم مشی بایسته در زمینه و موضوع برپایی آنهاست، دیگر نمیتوانیم میان اندیشه و سیاست و نتایج آن آیینها و جشنوارهها، مرز تمایز قائل شویم.
جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران با هدف معرفی کتابهای طراز جمهوری اسلامی و تشویق نویسندگان و پدیدآورندگان کتابهای برتر در سایه سار غایات فرهنگی نظام دینی، طراحی و به مرحله اجرا رسید. اما متاسفانه بهنظر میآید؛ این رویداد، از آفت تحریف و انحراف در هدف و غایت در امان نبوده است!
امسال، 18 بهمن، سی و سومین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران برگزار شد. دورهای که بهخوبی نشان داد، دامنه نفوذ فرهنگی بدخواهان دین و انقلاب و مردم ایران، در حوزه کتاب و در حیطه متولیان آن در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بسیار جدیتر از آن است که بتوان بدون نگرانی بدان نگریست و به تحلیل نشست.
در بخش فرهنگی مراسم یاد شده، به نام عناصری برمیخوریم که سوابق روشنی در نشر اندیشه صهیونیستی و حمایت از بهاییت دارند.
بهطور مثال یکی از تقدیرشدگان، اصغر فرهادی است. همان کسی که برای ساخت یکی از فیلمهای خود، هدیه مالی اتحادیه اروپا را پذیرفت و در آیینی رسمی برای بازگشت کارگردان مبلغ بهاییان، به ایران، اظهار امیدواری کرد!
اگر به برگزیدگان جشنوارهها وهماوردهای گوناگون فرهنگی در سطح فرامرزها نگاه کنیم بهراحتی درمییابیم که هر کجا و در بطن هر رویداد ادبی و فرهنگی، اگر یک ایرانی در جایگاه برگزیده نشانده شده است، او هیچ نسبتی با دین الهی اسلام و گفتمان انقلاب اسلامی و غیرت ملی نداشته است!
در واقع تصمیمگیران فرهنگی معارض با مردم ایران بهخوبی درک کردهاند که اگر به ترویج نام و الگودهی از عناصر هنری و فرهنگی دست بزنند، همزمان، مسیری هموار از ترویج اندیشه آن عناصر را گشودهاند!
به همین دلیل از یک سو، عناصر منطبق با جهان فکری خود را به نشان «برگزیده» و «نخبه» و«حرفهای برتر» طرح و شهره میکنند و از دیگر سو، عناصر متعهد به هنر و فرهنگ دینی و ارزشهای ملی را از دایره اعتنا حذف و منزوی مینمایند!
در داخل کشورمان، برخی - مسئول و غیرمسئول - دقیقا و در بسیاری از مواضع آگاهانه - و به ندرت ناآگاهانه - پا در جای پای معارضان خارجی میگذارند و به مثابه نمایندگان آنها رفتار میکنند.
تردید نداریم که داوران جایزه کتاب سال، همانقدر «اصغر فرهادی» را میشناسند که «محسن مخملباف» مبلغ بهاییت را و به همان حد نیز، با روزنامه صهیونیستی «آیندگان» آشنا هستند! زیرا اگر جز این بود صلاحیت حرفهای گزینششان برای داوری محل تامل است!
بنابراین انتخابها و طرح و ترغیبها بیشک آگاهانه روی داده است!
خب؛ مصداق نفوذ چیست؟
وقتی در دامن آیینی با اهمیت به نام «جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران» جماعتی با ماهیت ضد دینی و ضد مردمی و ضد ایرانی، هدف تایید و تحسین قرار میگیرند، یعنی یک جلوه از نفوذ نمایان شده است و اندیشه ضد الهی و ضد ملی، در حداقل بخشی از عرصه فرهنگ ایران ما، فارغ از مزاحمت، در حال جولاندهی است.
و افسوس که کارگزاران فرهنگی نظام - اغلب- در باتلاق مرعوبیت و دام غفلت، چشم به نفوذ و نفوذیان بستهاند!