kayhan.ir

کد خبر: ۶۸۱۱۴
تاریخ انتشار : ۲۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۱:۴۲
وقتی تقدیر و شانس جای برنامه‌ریزی را می‌گیرد

تلاش همه جانبه برای ایجاد تحول در ورزش(نکته ورزشی)

اگر میانگین کسب مدال و دوره‌هایی را که در آن ]المپیک[ حضور داشتیم بگیریم، حدود 4، 5 مدال را در بر می‌گیرد که البته این سطح ورزش ایران است نه ورزشکاران ما و...».

سرویس ورزشی-

این جمله بخشی از اظهارات وزیر محترم ورزش در نشست خبری است که ایشان در سفر خود به شهر اصفهان و بازدید از ورزشگاه نقش جهان با خبرنگاران مطرح کرده است.
دو هفته پیش در تحلیلی به بهانه ناکامی تیم فوتبال امید نوشتیم و تیتر زدیم که «فوتبال ایران از ژاپن 3 گل عقب نیست، این مدیریت فوتبال ماست که ده سال از ژاپنی‌ها عقب‌تر است!»
این نوشته و تیتر ما تقریباً هم معنی با جمله‌ای است که بالاتر از زبان وزیر ورزش آوردیم و خوشحالیم که ایشان هم به عنوان عالی‌ترین مقام اجرایی ورزش و به عنوان فردی ورزش‌شناس و دارای تجربه و شناخت کافی مثل خیلی از کسانی که سال‌ها با ورزش ایران زندگی کرده و فراز و نشیب‌های آن را دیده، معتقد است، ورزش ایران از لحاظ استعداد، امکانات، سرمایه‌های مادی و انسانی و... بسیار غنی و توانمند است و جایی که امروز ورزش کشور ما در آن قرار دارد، با جایگاهی که این ورزش در پرتو یک روند سالم و برنامه‌ریزی قوی، می‌تواند در آن قرار بگیرد، فاصله‌ای عمیق و بسیار بعید دارد. این نحوه تحلیل و این سطح شناخت از مسائل و بالاخره این گونه صریح و بدون تعارف سخن گفتن از واقعیت‌های ورزش، این امیدواری را ایجاد می‌کند که بر پایه این شناخت درست و اعتراف به واقعیات و... می‌توان حداقل به این امیدوار بود که مسئولان ورزش به «وضع موجود» اکتفا نکنند و از فرصتی که برای خدمت در اختیار دارند برای اصلاح خرابی‌ها و سر و سامان دادن به وضع ورزش استفاده کنند.
ناگفته پیداست که امروز و در حال حاضر آنچه تکلیف ورزش ما را تعیین می‌کند، نتایج آن را شکل می‌دهد و تعداد مدال و میزان افتخارات آن را معلوم می‌دارد، نه تدبیر و برنامه‌ریزی و کاری حساب شده و هدفدار، بلکه بیشتر «تقدیر» و شانس و حادثه و قرعه و... این طور حرف‌ها و عوامل است. تأکید می‌کنیم- نمی‌گوئیم اصلاً برنامه و تدبیر نیست- می‌گوئیم کافی نیست و سرنوشت ورزش ما و داشته‌های ورزشی ما در میادین بین‌المللی و جهانی و رقابت با دیگران، بیشتر از طریق «تقدیر» و شانس، رقم می‌خورد. در حالی که این معادله باید برعکس باشد. اتفاق و قرعه و حادثه و... هم از عوامل تعیین کننده رقابت‌های ورزشی است، اما نباید ورزش یک کشور و نحوه اداره آن، به گونه‌ای باشد که سرنوشت آن یکسره به عوامل این چنینی وابسته باشد و متأسفانه و بدون تعارف ورزش ما نه حالا، بلکه همیشه، در چنین وضع و حالتی به سر می‌برده است. این است که در آن «پیش‌بینی» و «برآورد» و «ارزیابی» و... بنای علمی و مستند ندارد، بلکه این هم بر اساس «شانس» و حدس و... بیان می‌شود! و وجود چنین حال و وضعی است که یک روز ناکامی در المپیک پکن را برای ورزش ایران به همراه می‌آورد، و روز دیگر کامیابی در المپیک لندن را در حالی که بدون تعارف نتایج و خروجی این دو میدان مثل اغلب میادین و رویدادهای دیگر، از قبل قابل پیش‌بینی نبود و تقریباً غافلگیر کننده بود. این است که امروز هم در آستانه شروع المپیک ریو، وقتی اینجا و آنجا از نگارنده درباره «پیش‌بینی» کارنامه و نتایج کار مردان ایران، سؤال می‌شود، وی هم مثل هر فرد  حقیقی و حقوقی دیگری، نمی‌تواند در این باره حتی ارزیابی حداقلی داشته باشد.
براساس وظیفه و در حد فهم و بضاعت خویش، قبلاً نوشته و باز هم می‌نویسیم که این ورزش، علی‌رغم نکات مثبتی که دارد، به چرخه‌ای تکراری و دوری دورانی دچار شده است، و دیگر وقت آن است که در ورزش روحی تازه دمیده شود، به آن جان دوباره بخشیده شود و آن را به حرکت در مرحله تازه‌ای وادار کرد.
همان طور که وزیر محترم ورزش هم تلویحاً تأکید کرده است، ورزش ما برای رشد و پیشرفت، از توان و ظرفیت بالقوه و مناسبی برخوردار است که اگر از آن استفاده نشود و این توانایی‌ها با اراده‌ای منسجم و تدبیری کارساز و برنامه‌ریزی حساب شده و بالاخره مدیریتی جهادی، به فعلیت در نیاید، عملاً و بدون هیچ تعارف و گفت‌وگویی، قدر نعمت‌ها را ندانسته و آن را به نقمت تبدیل کرده‌ایم.
در این باره، فقط وزارت و تشکیلات و مدیران ورزش، مسئولیت و نقش ندارند. البته نقش و مسئولیت آنان خیلی مهم و تعیین کننده است، اما درباره اصلاح وضع ورزش، خیلی‌ها، چه کسانی که مستقیم و به انحاء مختلف و تحت نام و عناوین گوناگون با ورزش درگیر هستند، و چه افراد و تشکیلاتی که کار و وظایفشان «ورزش» نیست، اما می‌توانند و باید به ورزش کمک کنند، باید به سهم و توان خویش به مسئولیت خود عمل نمایند. برای نمونه، مثل کاری که نمایندگان مجلس شورای اسلامی، علی‌رغم مشغله‌ها و امور مختلفی که در سطح حوزه انتخاباتی یا کل مملکت درگیر آن هستند- درباره فوتبال و جریانات فاسد و اقدامات مفسده‌انگیزی که در این رشته و درباره آن اتفاق می‌افتد، انجام دادند و... البته توقع این است که آن را و نظیر آن را ادامه دهند. در این باره و برای اصلاح ورزش، دیگران از صدا و سیما گرفته- که متأسفانه و حتماً ناخواسته، بعضی از برنامه‌های ورزشی‌اش هموار کننده کجروی‌ها و بسیاری از شکست‌های ورزش است و... البته بعد از شکست و ناکامی، در کمال تعجب همین برنامه‌ها و دست‌اندرکاران آن نقش مصلح و منتقد و دلسوز و...! را بازی می‌کنند و...! تا وزارت ارشاد و رسانه‌ها و... بالاخره دولت و دولتمردان، باید وارد میدان شوند، کمک حال و مددکار مسئولان درستکار و دارای برنامه و هدف ملی در ورزش باشند و... در نهایت کمک کنند آرمان‌های ملی و انقلابی و به حق مردم بزرگوار ایران در ورزش هم، متحقق شود و حرکت ورزش در مسیری که در شأن این مردم شریف و این سرزمین سربلند و مقاوم باشد، جریان پیدا کند.