kayhan.ir

کد خبر: ۶۷۹۴۰
تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۹:۱۵
نگاهی به عملکرد ساواک (6)

اتومبیل‌های لوکس و گرانقیمت زیر پای مدیران نشریات وابسته به ساواک(وحشت آفرینان)


نشريات و روزنامه‌هاي وابسته به حكومت در قبال همكاري و مساعدت با ساواك و ديگر مراجع حكومتي مورد حمايت قرار مي‌گرفتند كه مهمترين آن اعطاي كمكهاي مالي نقدي و قبول آگهي هاي بازرگاني و ديگر گزارشهاي سازمان‌ها، دواير، وزارتخانه‌ها و مراجع دولتي بود. در همان حال برخي مديران مسئول و نيز سردبيران و نويسندگان نشريات به عنوان مستخدم دولت و ديگر شركت‌ها و دواير وابسته به حكومت، ماهيانه مبالغي به عنوان حقوق و مزايا دريافت مي‌‌‌كردند.
ساواك فهرست كاملي از نشرياتي كه همه ماهه يارانه‌هاي نقدي از آن سازمان دريافت مي‌كردند و نيز راه هاي درآمدزاي ديگري كه براي آنان در نظر گرفته بود، در اختيار داشت و براساس نظر كارشناسان سازمان هر از گاه در ميزان اين كمك‌ها تغييراتي داده مي‌شد. معمولاً صاحبان نشريات وابسته به حكومت ارتباط نزديكي با رياست ساواك داشتند و تقاضاهاي مالي و ديگر خواسته‌هاي خود را طي نامه‌هايي مستقيماً با او در ميان مي‌گذاشتند. ساواك از صاحبان نشريات وابسته در برابر مدعيان و شاكيان خصوصي و دولتي حمايت مي‌كرد. اين سازمان بسياري از موارد فساد مالي ـ اقتصادي و اجتماعي و اخلاقي را (كه بسياري از مديران جرايد وابسته، به آن گرفتار بودند) به انحاء گوناگون لاپوشاني كرده و از طرح آنها در مراجع قضايي جلوگيري مي‌‌كرد. اين‌گونه پرونده‌ها معمولاً در سوابق و بايگاني‌هاي آنان محفوظ مي‌ماند تا در موارد مقتضي به عنوان اهرم هاي فشار بر ضد آنان به كار افتد.
ساواك به نمايندگان و شعب خود در شهرهاي مختلف دستور داده بود براي افزايش فروش نشريات وابسته، تسهيلاتي در نظر گيرند و از جمله دواير مختلف دولتي و نيز دانشگاه‌ها و مراكز آموزشي را بطور غيرمحسوس به خريد دهها نسخه از اينگونه نشريات ترغيب ‌(و در واقع وادار) سازند.
از جمله دلايلي كه موجبات وابستگي و همكاري متقابل بيش از پيش ارباب مطبوعات و بسياري از نويسندگان و هيئت تحريريه روزنامه‌ها و نشريات را با ساواك فراهم مي‌آورد، فساد گسترده مالي، اخلاقي و نظاير آن بود كه گروه نخست با همدستي و زمينه‌چيني هاي ساواك در آن غوطه‌ور بودند. شيوع فساد در ميان گردانندگان نشريات وابسته به حكومت كه معمولاً با اطلاع ساواك همراه بود، از سالهاي پاياني دهة 1340 به بعد گسترش يافت. با چشم پوشي عمدي ساواك از خلاف كاري‌ها و فساد حاكم بر ارباب مطبوعات، اين گروه در حمايت از رژيم پهلوي و تبعيت از خط‌مشي تعيين شده آن سازمان ترديدي به خود راه نمي‌دادند.
با حمايتهاي ساواك از مطبوعات وابسته، بسياري از صاحبان، گردانندگان و نويسندگان اين نشريات، از قبل خلاف هاي اقتصادي ـ مالي و ديگر زد و بندهايي كه با ارباب قدرت و نفوذ داشتند، ثروت‌هاي هنگفتي به دست آوردند.  بعضي از ارباب مطبوعات وابسته (نظير علي‌اصغر اميراني، مديرمسئول مجله هفتگي خواندني‌ها) كه با ارتشبد نصيري و برخي ديگر از مديران بلندپايه ساواك ارتباط داشتند، مي‌كوشيدند با سهيم كردن آنان در برخي فعاليت‌ها، پشتيباني قدرتمند براي اعمال خلاف خود دست و پا كنند.
 اين‌گونه نشريات از هر فرصت ممكن براي ستايش و تمجيد رؤساي وقت ساواك بهره مي‌بردند. چنان‌كه وقتي نصيري - رئيس وقت ساواك ـ در مهر 1351 به درجه ارتشبدي رسيد، علي‌اصغر اميراني طي مقاله‌اي به تعريف و تمجيد از او پرداخته و با شرح سابقه خدمات درخشان او به حكومت پهلوي، رياست او را بر ساواك فرصتي بس مغتنم براي توسعه كمي و كيفي اين سازمان ارزيابي كرد و حاصل فعاليت او را در رياست ساواك ارزنده و سودمند دانست.
از جمله پاداش هايي كه ساواك و شخص شاه براي برخي مديران نشريات وابسته اختصاص داده بودند، اعطاي اتومبيلهاي سواري لوكس و گران‌قيمت بود. چنان‌كه علي‌اصغر اميراني در شهريور 1355 به دريافت يك دستگاه اتومبيل بنز SEL 450 مدل 1977 مفتخر شد.
بر اساس همين تعهدات دوجانبه، نشريات وابسته به حكومت در وقايع دوران انقلاب، در حمايت از حكومت و انتقاد و حمله به مخالفان رژيم از هيچ تلاشي فروگذار نكردند. با اين احوال بسياري از نويسندگان نشريات، خبرنگاران و روزنامه‌نگاراني كه به دليل اعمال فشار ساواك فعاليت كژدار و مريزي در مطبوعات داشتند، با آغاز حركت هاي دوران انقلاب، آشكارا سياست‌هاي سركوب ساواك را در عرصه مطبوعات مورد انتقاد قرار داده، خواستار پايان سانسور در سراسر كشور شدند.
در 27 اسفند 1356، 90 نفر از اهالي مطبوعات طي نامه‌اي سرگشاده خطاب به جمشيد آموزگار - نخست‌وزير وقت - مراتب اعتراض و انتقاد خود را به سانسور گسترده نشريات و روزنامه‌هاي كشور اعلام كرده، خواستار پايان نظارت و كنترل ساواك بر مطبوعات شدند. در دوم ارديبهشت 1357 هم نامه ديگري براي نخست‌وزير ارسال شد كه خواستار رفع هر چه بيشتر و سريع‌تر سانسور شده بود.
از جمله اقداماتي كه گروهي از اهالي مطبوعات و نويسندگان و روزنامه‌نگاران و خبرنگاران انجام دادند، تشكيل سنديكاي نويسندگان و خبرنگاران بود و هدفي صنفي داشت. اين سنديكا خواستار حمايت از حقوق روزنامه‌‌نگاران و خبرنگاران بود. اما ساواك به تدريج در اين سنديكا نفوذ كرد و گروهي از ارباب مطبوعات و روزنامه‌نگاران وابسته به ساواك در آن عضو شدند و در دهه‌هاي 1340 و 1350 كنترل آن را برعهده گرفتند. مديران مسئول نشريات و روزنامه‌هاي پرشمارگان مهم پايتخت چون اطلاعات، كيهان و آيندگان كه ارتباط نزديكي با ساواك داشتند، بر اين سنديكا مسلط بودند. از جمله مهم‌ترين كساني كه در مديريت و هدايت سنديكاي نويسندگان و خبرنگاران نقش قابل توجهي داشت، داريوش همايون، مديرمسئول روزنامه آيندگان، بود اين روزنامه به ساواك وابسته بود و همايون نيز ارتباط نزديكي با اين سازمان داشت. اين روزنامه از مهم‌ترين قطب‌هاي مطبوعاتي ـ تبليغاتي رژيم پهلوي به شمار مي‌رفت و در دوره انتشار، مورد حمايت و در عين حال توجه خاص حكومت و ساواك بود. داريوش همايون توسط ساواك تقويت مي‌شد و ساواك براي توسعه كمي و كيفي اين روزنامه از هيچ تلاشي فروگذار نكرد.