نگاهی به کمیت و کیفیت سنت خانهتکانی در اسفندماه ( بخش پایانی)
موسم خانهتکانی تا چهار فصل دل تکانی (گزارش روز)
گالیا توانگر
روزهایی از اسفندماه که خورشید گرمتر میتابد، مردم به فکر خانه تکانی میافتند. در روزهای پایانی سال خانه دل و خانه محل سکونت خود را میتکانیم تا نهایتا در چهارشنبهسوری خاشاک و پلیدیها را به دل آتش بریزیم. جای تعجب دارد که برای خانه تکانی از یکماه قبل برنامهریزی داریم، وقت میگذاریم، حتی هزینه صرف میکنیم اما به رفع تیرگی و غبار دل بیتوجه ماندهایم. بهار زمانی ما را در آغوش میگیرد و برایمان برکت میآورد که زلال شده باشیم. درست مثل ماهی قرمز کوچکی که در دریای بیانتها شاد و بیغصه و بدون تنگنظری جستوخیز میکند و تنها خواستهاش شنا در بیکرانههاست. ما هر چقدر هم کوچک باشیم میتوانیم دلایل بودنمان را بزرگ انتخاب کنیم و هرچه دلایل بودنمان بزرگتر باشد، بداخلاقیهای درونمان کوچکتر خواهند شد. چون دلایل بزرگ معمولا بر پایه مادیات و حواشی دنیا بنا نهاده نمیشوند. دلایل بزرگ افق درونمان را گسترش میدهند. آن وقت همین صدای قدم زدن بهار برایمان دلیل بودن میشود و شکرگزاری.
رقص فرشها بر بلندای بالکن ها و لبه پشتبامها را دوست دارم. شاید درون هر یک از ما به یک فرش میماند که پر از گل و بوتهها و نقشهای هزار رنگ است. اما گذر زمان غبار را مینشاند روی این باغ. حالا باید دستی تکانش بدهد تا دوباره باغ زندگی شود. آهوهای معصوم دلمان میان ترنجهای رنج دنیا شاد و کودکانه بخندند و بر خود سخت نگیرند. چرا که دنیا دو روز است و این دوره و زمانه دستان رفوگر هم کم پیدا میشود. دستان رفوگر تنها دستان خود ماست که باید به خودمان کمک کنیم و گردوخاک را از صورت حجره دل بزداییم. آدمیتمان عیار پیدا کند و خود بشویم سفیر بهار. امضایمان امضای وصل باشد نه جداییها. هر جا که پا بگذاریم شکوفه بپاشیم و آشتی به راه بیندازیم. دماغ دیو کدورت که به خاک مالیده شود، دنیا زیبا میشود و بودنمان خوشتر.
با مرامهای بهار گذشت میکنند
داداشی 25 سال است که در صنف فروش لوازم بهداشتی و مایعات شوینده فعالیت دارد. وی در پاسخ به این سؤال که مردم در این ایام بیشتر چه اقلامی از شویندهها را خریداری میکنند؟ میگوید: «همه نوع شویندهای میبرند از شیشهشور چند منظوره گرفته تا مایع ظرفشویی و جرمگیر.»
وی که فروشنده خوشانصافی به نظر میرسد، مدعی است که اجناس مغازهاش را با 20 تا 30 درصد تخفیف به دست مشتریانش میدهد. برای مثال یک بسته دستمال کاغذی 9تایی را دقیقا 9هزار تومان میفروشد، این در حالی است که تا 12هزار تومان هم قیمت داریم.
وی برایمان میگوید: «چرا باید با گران فروشی هم طیف وسیعی از مشتریانم را از دست بدهم و هم عید را به کامشان تلخ کنم؟! هر چقدر جا داشته باشد تخفیف میدهم تا هم تبلیغی برای مغازه و جذب مشتری باشد و هم در شادی مردم به نوعی شریک شوم.»
این فروشنده علیرغم اینکه بازار را خلوتتر از سال گذشته توصیف میکند، ولی هیچ یک از این چالشها را دلیلی برای بداخلاقی با مشتری نمیداند.
داداشی درباره خانه تکانی دل قبل از سال تحویل برایمان با خنده میگوید: «هر چه کدورتها را بیشتر فراموش کنیم، خودمان آسودهتر خواهیم بود. الان در بازار شرایط به گونهای است که امکان دارد من با همکارانم که در همسایگی مغازه من قرار دارند، سر هزار و یک دلیل دلخوری داشته باشیم، اما گذشت میراث گذشتگان ماست. تا جایی که بشود مدارا کنیم و فرصت دهیم برای بهبود روابط.»
از وی سؤال میکنم: آیا در مغازه شما جنس پس گرفته میشود و یا در این شرایط کلی کام خود و مشتری را تلخ میکنید؟ این فروشنده باتجربه پاسخ میدهد: «الان هر یک از ما فروشندهها یک کارشناس مواد شوینده شدهایم. به محض اینکه سلیقه و خواسته مشتری دستمان بیاید و بدانیم برای چه کاری شوینده لازم دارد و میخواهد کدام قسمت خانه را پاک کند؟ نمونه و برند مورد نظر را به ایشان معرفی خواهیم کرد. در فروشگاه ما بعضا تعویض صورت میگیرد اما به ندرت کالایی پس گرفته میشود. آن هم به این دلیل است که از اول به مشتری میگوییم با دقت انتخاب کند و مشاوره هم میدهیم.»
فروشنده دیگری که از همسایگان مغازه آقای داداشی است، میگوید: «آن مغازه دست چپی را میبینید، الان شش ماه است که به من بدهکاره ولی من چون میدانم وضعیت بازار چطور است با او مدارا میکنم. بالاخره میآید و میدهد. اما اگر من بیتابی کنم روابط دوستانه چندین و چند سالهمان از بین خواهد رفت. چه بسا تا پایان عمر هم بخواهیم هر روز در محل کارمان چشم توی چشم هم باشیم. الان خدا رو شکر دستم باز است، احتیاجی ندارم پس به حرمت رفاقت قدری دیگر صبر میکنم. این گذشتها و صبوریها جای دوری نخواهد رفت. خدا یک جای دیگر برای آدم جبران میکند.»
دل تکانی تا همدلی
کم کم خانه تکانیها شروع میشود، اما تکلیف خانه تکانی دلها و قلبها چه میشود؟
اوضاع دکوراسیون خانه جانمان برای ورود به سال جدید چطور است؟ای کاش همینقدر که به خانه تکانی منازل توجه داریم، خانه تکانی دل هم برایمان مهم باشد.
مولایی کارشناس تعلیم و تربیت اسلامی میگوید: «در خانه تکانی برای تمیز کردن هر بخش به یک نوع شوینده خاص نیاز داریم، چون تمام وسیلهها را نمیشود فقط با یک نوع ماده تمیز کرد، در خانه تکانی دل هم اوضاع همین است. هر یک از زنگارها و گناهان با یک نوع حرکت معنوی پاک خواهند شد. مثلا برای پاک کردن زنگار دروغ و تهمت باید حلالیت طلبید و از فردی که به او دروغ بسته شده عذرخواهی کرد. برای پاک کردن زنگار مال حرام باید مسیر بازگرداندن مال به صاحب حق و در صورت در دسترس نبودن او با انفاق مال را برگرداند. ضمنا روزهداری سبب میشود مال حرام از سلولهای بدن خارج شود.
یاد خدا، اتخاذ تصمیمات معنوی برای سال جدید مثل اینکه نماز را به طور مستمر سروقت خواهم خواند، تلاوت قرآن را هر روزه ولو به اندازه قرائت چند آیه دنبال خواهم کرد، سحرخیزی و تفکر را سرلوحه آغاز روزهایم قرار میدهم و... همگی نمونههایی از تصمیمات معنوی اثرگذاری هستند که میتوانند سلامت معنوی سالی را که پیش رویمان داریم بیمه کنند. فقط یادمان باشد که خداوند از بخشی از حق خود میگذرد، اما از حق بندگانش نه!»
وی ادامه میدهد: «گاهی در نگاه اول به خانه گمان میکنید نیاز چندانی به نظافت ندارد، اما همین که دست به کار میشوید و بخشی را تمیز میکنید، بخشهای دیگر خود را نشان میدهد و تازه میفهمید کار سنگینی در پیش است. اوضاع دل انسان هم چنین است. وقتی حرف از توبه و استغفار و اصلاح عیبها پیش میآید، شاید خیلیهایمان در نگاه اول خود را بیگناه و کمعیب میدانیم، اما اگر کمی بیشتر به اوضاع و احوال دلمان دقت کنیم، تازه میفهمیم چقدر آلوده شده و چه راه طولانیای برای غبارروبی از این خانه خاک گرفته در پیش داریم. خیلی از چیزهایی که مدتهاست گم شده و دنبال آن میگشتیم، در خانه تکانی پیدا میشود. خانه تکانی دل هم همینطور است. کافی است کمی وقت بگذاریم و با خودمان خلوت کنیم، مروری روی اخلاق و رفتار خود داشته باشیم، تازه میفهمیم چه گم کردهایم و کجا گمش کردهایم؟»
این کارشناس تعلیم و تربیت اسلامی ما را به دقت در عناصر پاکی اطرافمان فرامیخواند و میگوید: «گاه یافتن تسبیح پدربزرگ و یا سجاده معطر مادربزرگ در چمدان اشیای خاطرهانگیز ما را به دوران کودکیمان سوق میدهد. آن وقتها چه دل بیکینهای داشتیم. بزرگترین گناهمان همان قهرهای یک دقیقهای بود و بس! نه چیزی از غیبت و خوردن گوشت برادر مؤمن سرمان میشد و نه کمفروشی و احتکار و...»
قدم به قدم تا دسته گل شدن!
«خداپناه» لیست مطالبات بانو را در دست گرفته و در بین مغازهها صبورانه چرخ میزند تا عینا همانچیزی که خواسته شده را خریداری کند. لیستش را نیمنگاهی میاندازم. در آن آورده شده: «گاز پاککن، پاککننده قوی، جرمگیر مارک...، شیشهشوی چندمنظوره مارک ...، دستمال نانو 3 بسته و...».
این شهروند میگوید: «چون آپارتمان نشینیم چارهای جز سپردن فرش به قالیشویی نداریم.پتوها را هم به خشکشویی میبریم چون به ماشینلباسشوییمان فشار میآید. تنها میماند تمیزی سطوح مختلف که آن را هم با کمک این پاککنندههای متنوع موجود در بازار انجامش میدهیم.»
از ایشان سؤال میکنم: کمی زود شروع نکردهاید! وی با لبخند پاسخ میدهد: «خب، ما با برنامه پیش میرویم که به یکباره حجم زیادی از کارها برای روزهای آخر سال باقی نماند. اینگونه هم از نظم دادن کارها راضی هستیم و هم اتاق به اتاق پیشروی کرده و کارها را اساسی و درست به سرانجام میرسانیم.»
خانم داودی نیز شهروند دیگری است که برای تهیه لیست شویندههای مورد نیازش به بازار آمده تا هم برند ایرانی بخرد و هم تخفیف بگیرد. وی یکی از دلایل خرید خود را از برندهای ایرانی اینگونه بیان میکند: «شویندههای ایرانی هم ارزانتر هستند و هم نمونههای زیادی از آنها را میتوان کیلویی (فلهای) تهیه کرد. چرا در این اوضاع اقتصادی برندهای خارجی بخرم که گاه تا 5 برابر قیمتشان بیشتر است؟»
وی که 4 فرزند دارد و همگیشان دانشآموز و دانشجویند این قبیل صرفهجوییها را لازمه زندگی خود دانسته و معتقد است که اگر کارهای خانهتکانی بر پایه تقسیم وظایف و همکاری همه اعضای خانواده صورت پذیرد یکی از قشنگترین سنتهای ایرانی است.
در همین حین آتشپنجه فروشنده ابتدا لیست مشتری اولش خداپناه را میگیرد و چند باری به انبار پشت مغازهاش هم سرمیزند تا اقلام ذکر شده در لیست را یافته و خرید مشتریاش را تکمیل کند.
وی در پاسخ به این سؤال که خود برای خانوادهاش کدام اقلام را به خانه میبرد؟ میگوید: «بیشتر شویندههایی که عیب و ایرادی پیدا کردهاند - درشان شکسته یا ظرفشان ترک برداشته- و جزو مرجوعیها محسوب میشوند را به خانه میبرم. اینها را به دست مشتری نمیدهم یا دور از چشم او لابهلای خریدهایش نمیگذارم.»
دلتکانی در خانه
شما باید به عنوان یک نفر از اعضای خانواده از وضع بهداشت و سروسامان داشتن و نداشتن خانه باخبر باشید. اگر خانم خانه هم هستید که دیگر به عنوان یک کدبانو وظیفهتان سختتر است. اما من نمیخواهم به شما توصیههای بهداشتی داشته باشم. این که چطور یخچال را تمیز کنید و با چه مادهای فرشها را بشویید؟ بلکه توصیههای سال نویی ما کمی متفاوت است. سیدمحمدرضا موسوی زاهد یک فرهنگی از خطه اصفهان ضمن بیان مطالب بالا میگوید: «ما از امروز میخواهیم خانه دلمان را بتکانیم؛ خانه روابطمان، احساسمان و دوست داشتنهایمان را. حیف است چهاردیواری زیبای ما، زیباتر و تمیزتر شود، اما دلمان پر از کدورت و سوءتفاهم باقی بماند. حیف است آینههای خانهمان را تمیز کنیم، اما آینه احساسمان پر از لکههای بیاعتمادی باشد. حیف است دیوارهای خانه برق بزند، اما دیوارهای دوری و تنهایی بین ما و همسر و فرزندانمان فرو نریزد.»
این صاحب نظر مسائل اخلاقی ادامه میدهد: «این سنتها هر کدام با خود دلایلی بیشتر از آنچه ما در ظاهر میبینیم دارند. بگذارید به خانه برگردیم و قدم اول خانه تکانی.
قرار شد برای تکاندن خانه، اول به همه جای آن سری بزنیم. جاهایی که ممکن است در سال چندبار به آنجا برویم مثل انباری و جاهایی که هر روز چندبار به آنجا سرک میکشیم مثل آشپزخانه. حالا از چهاردیواری خانه به خودتان برگردید. به همه جای قلب و احساستان سرک بکشید؛ به دلخوریهایی که باقی مانده، به احساس تنهایی که گاهی به سراغتان میآید، به نارضایتیهایی که بیخیالش میشدید؛ اما هرازگاهی آزارتان میدهد، به رابطهتان با همسرتان و آنجاهایی که فکر میکنید باید به شکلی دیگر باشد.»
موسوی زاهد ما را به دقت در رابطهمان با خانوادهمان و مشکلاتی که ممکن است ما را از همسر و فرزندانمان دور کرده باشد، فراخوانده و میگوید: «تصمیم بگیرید با آغاز سال 93 رابطههای خانوادگیتان بوی تازگی داشته باشند. ببینید در طول روز چقدر دلتنگ همسرتان میشوید و وقتی او را میبینید چقدر حرف برای گفتن دارید؟ بچههایتان بودن در جمع خانواده را دوست دارند و یا ترجیح میدهند در اتاقشان پای کامپیوتر باشند؟ موقع خشم هر یک چه عکسالعملی نشان میدهید؟ وقتی چرخی در خانه درونتان زدید و مشکلات و ناهماهنگیها را پیدا کردید، اولین قدم را در مسیر خانهتکانی دل محکم برداشتهاید.»