ابزارهای شیطانی در زندگی انسانی
عباس مجیدی
انسان اشرف آفریدههای الهی است، ولی اکرم شدن انسان به خودش و رفتارهایش بستگی دارد؛ زیرا اگر تقوا پیشه کند و از پلیدیها و زشتیهایی که عقل و شرع میگوید پرهیز کند، آن زمان است که زندگی کریمانهای خواهد داشت و در میان آفریدهها به کرامت میرسد، وگرنه انسانی که بیتقوایی پیشه کند، نه تنها کرامتی به دست نمیآورد بلکه از اشرفیت نیز ساقط شده و پستتر از چارپایان میشود.
بیتقوایی انسان در زندگی آن است که آدمی ابزارهای شیطانی را در زندگی برگزیند و در تعامل با دیگران همانند شیطان بیندیشد و رفتار داشته باشد. نویسنده در این مطلب به برخی از مهمترین ابزارهای زشت شیطانی که انسانها از آن بهرهمند میشوند و خود و دیگران را به بدبختی و شقاوت میکشانند و شرافت و کرامت را از میان میبرند، اشاره کرده است.
ویژگیهای زندگی انسانی
خداوند انسان را موجودی دارای اراده و اختیار آفریده است. بر اساس آیات قرآنی دو نوع از موجودات از چنین ویژگیای برخوردارند که انسان و جن است و در میان همه آفریدهها، این دو نوع هستند که در قیامت باید پاسخگوی رفتارهای دنیوی خود باشند و بهشت و دوزخ برای آنان خلق شده است. (سوره الرحمن)
البته خداوند به سبب اینکه به آنان توانایی خاص بخشیده و اینان دارای اراده و اختیار و حق انتخاب هستند، دانایی خاصی نیز به آنان بخشیده است تا بتوانند با بهرهگیری از این دانایی و توانایی انتخاب درستی داشته باشند. از همین رو، در میان آفریدههای الهی تنها این دو موجود، از ویژگیهایی چون دارا بودن اسمای الهی برخوردارند، بااین تفاوت که انسان در مرتبه بالاتری از جن قرار دارد و با آنکه از نظر کیفیت مادی، جن از عصاره آتش و از انرژی ساخته شده (الرحمن، آیه 15) و انسان از گل بدبو، (انعام، آیه2؛ حجر، آیه28؛ الرحمن، آیه14) ولی از نظر کیفیت روحی و روانی، انسان یک درجه بالاتر از جن قرار دارد و وضعیت انفعال شدیدش که بهخاطر گل بودن اوست موجب شده تا بتواند از مرتبهای بالاتر از روح که فعلیت بیشتری دارد بهرهمند شود و قابلیت آن را بیابد که از روح خاصی که دارای همه اسماء و صفات الهی است بهرهمند شود و پذیرای چنین روحی (حجر، آیه 29؛ ص، آیه 72) و دارنده همه صفات الهی باشد. (بقره، آیه 31)
انسان به سبب برتری در کیفیت روانی و روحی به عنوان خلیفه الهی برگزیده میشود (بقره، آیات 30 و 31) و این امکان برای همه نوع بشر فراهم میآید تا صفات الهی را از طریق عبودیت در خود فعلیت بخشیده و رنگ خدایی گرفته (بقره، آیه 138) و مجاز شود تا در جایگاه ربانی (آلعمران، آیه 79) به خلافت بر هستی بپردازد و در همه ماسوی الله از کائنات، تصرفات ربوبیتی داشته باشد. از همین رو همه هستی تحت تسخیر انسان در آمده و همگان بر انسان سجده اطاعت بردند و فرشتگان ساحت قدس که از برترینها و در مرتبه عقول مجرد و محض هستند، در مقام تشریع نیز این سجده اطاعت را به نمایش گذاشتند، هر چند که ابلیس از این فرمان تشریعی الهی سر زد و عصیان ورزید (کهف، آیه 50)، ولی در مقام تکوین او نیز مطیع انسان است و لذا ناتوان از تصرف مستقیم بوده و تنها میتواند وسوسه کند و با بهرهگیری از خود انسان علیه خود سود برد. (ابراهیم، آیه22؛ اعراف، آیه 20؛ طه، آیه 120) ابلیس در آیه 22 سوره ابراهیم به صراحت از عدم سلطه خود بر انسان سخن میگوید و از آیات دیگر به دست میآید که او تنها وسوسه میکند و نفس انسانی را به کار میگیرد تا زمینه سلطه خودش را برایش فراهم آورد.
به هر حال، انسان به سبب همین ویژگیهای استثنایی، در مقام برتری قرار دارد، هر چند جنیان از جمله ابلیس پیش از انسان خلق شده و در مقام برتری قرار داشتند (حجر، آیه 27) و ابلیس گمان میکرد که خلافت الهی به او میرسد و پس از آنکه حضرت آدم (ع) آفریده شد و انسان به خلافت الهی رسید او از بابت غرورش این خلافت را نپذیرفت و عصیان ورزید، (اعراف، آیه 12؛ ص، آیه 76 و آیات دیگر) با این همه انسان در معرض خطری عظیم قرار دارد؛ زیرا یک دشمن درونی به عنوان هواهای نفسانی دارد که شهوتهای او را بر میانگیزد و او را به اسراف و زیادهروی در برآوردن خواستههای دنیوی و نفسانی میکشاند. (آل عمران، آیه 14) و یک دشمن بیرونی به نام ابلیس دشمن سوگند خوردهای دارد که اجازه نمیدهد تا در مسیر عبودیت قرار گیرد و بر اساس عقل و وحی عمل کرده و مظاهر اسمای الهی شده و خلافت خداوندی را به عهده گیرد. (حجر، آیه 39 و آیات دیگر).
پس انسان به سبب این ویژگیها باید خود مسیری درست را پیدا کند که عقل و وحی به او نشان میدهد (بقره، آیه 38) و آن همان صراطمستقیم عبودیت است. (ق، آیه 56)
انتخاب شیطانی
اما بسیاری از مردم در انتخاب مسیر به گمراهی میروند و همان انتخابی را انجام میدهند که شیطان انتخاب کرده و موجبات هبوط و سقوط خود و انسان را فراهم میآورند و سرانجام به دوزخ فراق اسمایی گرفتار میشوند.
اگر ابلیس به سبب خود برتر بینی در کیفیت خلقت جسمیاش، گرفتار شد و عصیان ورزید و حکم تشریعی الهی را انجام نداد و از اطاعت فرمان الهی سرباز زد، بسیاری از انسانها به سبب گرفتار شدن به غرور و فریب ابلیسی این راه را انتخاب میکنند و همانگونه که حضرت آدم(ع) گرفتار فریب و غرور ابلیسی شد و از بهشت خاص خود هبوط کرد و بسیار تلاش کرد تا خود را با توبه و بهرهگیری از کلمات الهی از این دار هبوط و خانه غرور بیرون آورد، هر فرزند آدمی، گرفتار این غرور است و اگر نتواند راه را بشناسد و انتخاب درستی داشته باشد در دوزخ خشم الهی سقوط خواهد کرد و در دوزخ فراق میسوزد (اعراف، آیه 179).
ابزارهای شیطانی
مسیری که بسیاری از انسانها به جای صراطمستقیم عبودیت و پیروی از احکام عقل و شرع و حرکت در مسیر تقوای الهی به اراده و اختیار آزادانه خود انتخاب میکنند، راههای شیطانی است که جز بدبختی و شقاوت در دنیا و آخرت نتیجهای ندارد. اینگونه است که همانند ابلیس و شیطان، هواهای نفسانی خود را معبود خویش قرار میدهند و میخواهند آن را ارضا کرده و اطاعت او را نمایند. پس به جای آنکه دین و آیین الهی را برگزینند دنیا را که بازیچهای از لهو و لعب است بر میگزینند و بدان سرگرم میشوند، (اعراف، آیه 51) و همان مسیر شیطانی را میروند. (اعراف، آیه 30)
پس در زندگی از همان ابزارهایی که شیطان برای فریب انسان استفاده کرده بهره میگیرند و تحت آموزش شیطان و ولایتش زندگی خودشان را سامان میدهند. اینگونه است که شیطانی فکر و عمل میکنند و همان ابزارهای شیطانی را علیه همنوعان خود به کار میگیرند تا به متاع اندک دنیا برسند و خلافت و آخرت خود را به بهای اندک بفروشند و تحت ولایت شیطان زندگی کنند.
ابلیس به عنوان بزرگ شیاطین، همه ابزارهای بدبختی و پلیدی را به کار میگیرد و به انسان میآموزد که چگونه شیطانی فکر و عمل کند و به جای ابزارهای خوب و خیر از ابزارهای بد و زشت بهرهمند شود.
این گونه است که انسانهای شیطانی از ابزارهای بدی چون اختلاف و تفرقه در میان هم نوعان استفاده میکنند (بقره، آیه 208)، و میکوشند تا با بهرهگیری از تفرقه و اختلاف، اهداف شوم و پلید خودشان را پیش برند؛ زیرا وحدت و اتحاد میان مردم اجازه نمیدهد تا آنان به ظلم و ناروا، از دیگران بهرهکشی نمایند؛ اما وقتی اختلاف هست میتوانند از این آب گلآلود استفاده کنند؛ چنان که استکبار جهانی امروز با اختلافافکنی میان مردم جهان و بهویژه مسلمانان و بر طبل اختلاف شیعه و سنی کوبیدن و یا قومیتها و نژادها بر آن است تا بر جهان اسلام و منابع مادی و غیر مادی آن مسلط شود.
خداوند در آیه 100 سوره یوسف و 52 سوره اسراء و نیز 34 و 36 سوره فصلت بیان میکند که افساد و اخلالگری در روابط انسانها، از دامهای شیطان است. پس اجازه داده نشود که شیاطین جنی و انسی از این ابزار و دام برای رسیدن به مقاصد خودشان استفاده کنند بلکه انسانها باید با اتحاد خود، اجازه هرگونه سوءاستفاده را از آنان سلب کنند.
انسان ابلیسی در حوزه اقتصادی به جای آنکه بر تولید و کار تاکید کند، به قمار و ربا و کم فروشی و گرانفروشی تاکید میکند؛ زیرا در چنین فضایی است که میتواند بیهیچ رنجی از دستاوردهای دیگران سود برد و به ظلم و ناروا بر منابع مادی و مالی دیگران مسلط شود و به عیش و عشرت بپردازد. (مائده، آیه 90)
خداوند بارها به مسائل اقتصادی اهتمام میورزد زیرا بیشترین سوءاستفاده در این حوزه صورت میگیرد و ابلیس و شیاطین جنی و انسی همراه و تحت ولایش همواره از این حوزه برای رسیدن به مقاصد پلید و زشت خود بهره میگیرند. با نگاهی به سوء استفادههای شیاطین از این حوزه از طریق ابزارهای پیش گفتهای چون ربا و قمار و همچنین تبذیر و اسراف در مصرف (اسراء، آیه 27) میتوان دریافت که باید مسائل اقتصادی را یکی از مهمترین ابزارهایی دانست که شیطان به امید سوء استفاده از آن در کمین بشر است.
اسراف و تبذیر رویهای است که در آن امکان استفاده از برکات و نعمتهای الهی به دیگران داده نمیشود و به جای آنکه نعمت صرف رشد و بالندگی و بهرهمندی انسان شود بیهوده تباه میشود و انسانهای دیگر بیبهره از آن نعمت میمانند. این رویه و ابزار شیطانی در جوامع بشری میان اشراف و طبقات بالای جامعه به شدت رواج دارد. در حقیقت رویه و ابزاری شیطانی که جزو عادات ملتهای به ظاهر متمدن و طبقات اشراف و مترف در آمده است.
عدهای از این مردم به جای اینکه در برآورد خواستهها و غرایز طبیعی از مسیرهای طبیعی استفاده کنند، از روشها و ابزارهای زشت و پلید و غیر طبیعی بهره میبرند، آنان مثلا برای برآورد نیازهای طبیعی جنسی از طریق ازدواج و مانند آن به فحشاء و منکرات دامن میزند تا بتوانند از زنان و مردان سوء استفاده جنسی کنند. (بقره، آیات 168 و 169).
در این آیات همچنین بیان شده که شیاطین برای رسیدن به مقصود خویش از افترا و بدعتآفرینی استفاده میکنند، زیرا اگر جامعه در سلامت روانی باشد هیچ کس نمیتواند با ظلم کردن، به استثمار مادی و جنسی بپردازد ولی با بدعتآفرینی و استحمار تودهها این امکان برای آنان فراهم میشود که از منافع دیگران بیهیچ رنجی بهره برند.
بدعتآفرینی به معنای آن است که راههای جدیدی را که عقل و شرع آن را نمیپذیرد و طبیعت انسان بدان عادت ندارد، ایجاد کنند و به سبب اینکه طبیعت آدمی جدید پسند است، بیتوجه به سود و زیان آن از آنها استفاده کند.
از دیگر ابزارها و رویههای شیطانی که در زندگی بشر مورد استفاده قرار میگیرد و موجبات تباهی فرد و جامعه را فراهم میآورد، میتوان به خمر و شراب (مائده، آیات 90 و 91)، ایجاد دشمنی و درگیری در میان انسانها (همان؛ یوسف، آیه 100)، شبههافکنی در اعتقادات و باورها (زخرف، آیات 61 و62)، فحشاء و منکرات (بقره، آیات 168 و 169)، گفتارهای ناپسند و فریبنده (انعام، آیات 111 و 112؛ اسرا، آیه 53)، نجواها و توطئهگری در انجمنها و محافل (مجادله، آیه 10) و مانند آن اشاره کرد.
با نگاهی به افکار و اعمال خود و دیگران میتوانیم بفهمیم که تا چه میزان گرفتار دام ابلیس و شیاطین بوده و از ابزارها و رویههای آنان بهره میگیریم. برخی عادت کردهاند که در بعضی امور همیشه اهل فریب و افترا باشند و برخی هم اهل اسراف و تبذیر باشند در حالی که خود را مسلمان میدانند. ما باید همواره از خود شیطانی و شیطان، به خدا پناه بریم و با استعاذه به خداوند و توکل بر او، مانع تسلط شیطان و افکار و رفتارهایش بر خودمان شویم (نحل، آیات 98 و 99)؛ زیرا اگر این گونه نباشیم نمیتوانیم از شر هواهای نفسانی درونی و وسوسههای شیطان بیرونی درامان باشیم. (آلعمران، آیات 37 و 38).
بسیاری از مردم با مجادله و پافشاری بر عقاید موهوم و غیر علمی همان راه شیطان را میروند (حج، آیات 3 و 4) و از ابزارهای شیطانی برای فجور و عبور از خطوط قرمز الهی استفاده میکنند و به ظاهر شبهه علمی دارند در حالی که گرفتار شهوت عملی و هواهای نفسانی هستند. (قیامت، آیات 4 و 5).
به هر حال، باید مراقب بود در دام شیطان نیفتیم و در زندگی، روش و ابزارهای شیطانی را به عنوان ابزار کارآمد استفاده نکنیم و موجبات بدبختی خود و دیگران را فراهم نیاوریم. هوشیاری و بیداری، لازمه موفقیت و گذر از گردنه عصر دنیا در مدت کوتاه عمر است. باشد که با توکل و ایمان و حرکت در مسیر عبودیت صراطمستقیم عقل و وحی شرافت خود را حفظ کرده و به کرامت خود بیفزائیم و اکرم آفریدهها شویم. (حجرات، آیه 13).