اقتصاد در آینه رسانهها
محرمانه بودن قرارداد پژو، غیرطبیعی است
جام جم
جام جم درباره قرارداد با پژو گزارش داد: درحالی که قرارداد جدید پژو با ایران همچنان در صدر تیترهای رسانههای داخلی و خارجی قرار دارد، وزیر صنعت، معدن و تجارت از محرمانه بودن مفاد این قرارداد سخن گفت.
محمدرضا نعمتزاده روز گذشته درباره قرارداد با پژو گفت: منافع ایران در این قرارداد مورد توجه قرار گرفته به صورتی که حتی موضوع پرداخت غرامت این خودروساز خارجی بابت خروج بدون برنامهاش از بازار ایران به بهانه تحریمها در مفاد قرارداد جدید وجود دارد، اما این قرارداد به صورت محرمانه است و نمیتوان به صراحت درباره موارد مطرح شده در آن سخن گفت...
دکتر ابوالفضل خلخالی، استاد دانشکده خودرو، در این باره به جامجم گفت: اینکه از سوی مسئولان اعلام شده مفاد این قرارداد محرمانه است، موضوعی غیرطبیعی بوده و نمیتوان به آن استناد کرد چون قبلا هم صنعت خودروی کشورمان چنین تجربهای را داشته و اگر مشاوره کارشناسان نبود زیان گستردهتری را تجربه میکردیم. این کارشناس صنعت خودرو تصریح کرد: تجربه قرارداد ال90 ثابت کرد در صورت مطرح شدن مفاد قراردادهای تجاری، حضور کارشناسان و رسانهها میتواند برخی معضلات و مشکلات موجود را آنگونه بیان کند که مانع از ضایع شدن منافع ملی کشور باشد. بنابراین بهتر است مسئولان درباره قرارداد جدید منعقد شده پژو و ایرانخودرو نیز از این تجربه استفاده کنند و بدون اینکه به بهانه محرمانه بودن از پاسخگویی خودداری کنند، اجازه دهند شفافیت بر این روند حاکم باشد. خلخالی تاکید کرد: به جای مونتاژ خودروی از قبل طراحی شده، بهتر بود مسئولان برای طراحی یک خودروی جدید با همکاری شرکت خارجی وارد مذاکره میشدند و با اتکا به توانمندیهای کشورمان زمینه ارتقا و انتقال فناوری را به ایران فراهم میکردند. درحالی که این روش یعنی مونتاژکاری به هیچ عنوان با منافع ملی و اقتصاد مقاومتی سازگار نیست و بجز هزینه برای کشورمان چیز دیگری به ارمغان نخواهد آورد.
خطر حیف و میل پولهای بلوكهشده
آرمان
آرمان نوشت: در پسابرجام بخشي از منابع بلوكه شده و درگير ايران در كشورهاي مختلف آزاد شد كه مديريت آن ميتواند در راستاي توليد و اشتغال و صادرات اثرگذار باشد. درباره وجوه آزاد شده ميتوانيم دو نگاه داشته باشيم. نگاه سياسي كه مربوط به رضايت مقطعي مردم و هزينههاي مصرفي و كوتاهمدت شهروندان ميشود. نگاه ديگر نگاه اقتصادي است كه در آن به بازگشت سرمايه توجه ميشود. به عنوان مثال اگر كارخانه، فناوري و كالاي سرمايهاي وارد كشور شود به اين معناست كه به دنبال اشتغال و صادرات هستيم، اما اگر به دنبال كالاهاي مصرفي باشيم نشاندهنده آن است كه به دنبال مديريت بازار در راستاي كيفيت و قيمت هستيم كه اين نوع نگاه پايدار نيست.
آنچه از دولت انتظار ميرود آن است كه ميزان ميليارد دلارهايي كه به كشور وارد ميشود، صرف اموري شود كه به پايداري اشتغال و توليد و افزايش صادرات منجر شود. اگر دولت تسليم سياسيون شود و تحت عنوان آينده انتخابات، انبارهاي كشور را پر از كالاهاي مصرفي كند، دو ضرر به اقتصاد كشور وارد ميشود. يك ضرر به توليدكنندگان كالاها در داخل كشور به دليل ميزان توليد، تنزيل قيمت بدون در نظر گرفتن هزينههاي تمامشده است. ضرر ديگر در رابطه با سه تا هشت ميليون بيكاري است كه در كشور وجود دارد. دولت بايد براي ابراز صداقت خود، رويكرد استفاده بهينه از منابع ايجادشده را در دستور كار خود قرار دهد. به عنوان مثال در رابطه با افزايش توليد، افزايش ظرفيت، توسعه واحدها و حمايت از توليد بخش كشاورزي اين منابع جايگاه خود را پيدا كنند. اين وجوه ميتواند صرف بعضي از پروژههاي نيمه كاره در كشور شود، چرا كه برخي از اين پروژهها ميتوانند اثر آني در فناوري و امور دانش بنيان يا منابعي از اين دست داشته باشد. از دولتي كه ادعاي تدبير دارد، انتظار ميرود منابع را با روزمرگي هزينه نكند، بلكه تدبير يعني آيندهنگري را چاشني انتقال منابع قرار دهد و درگير گروهي كه در جامعه به تقاضا از راه مصرفزدگي ميپردازند نشود.
رشد بورس منطبق با وضعيت اقتصادي نيست
تعادل
این روزنامه اصلاحطلب نسبت به حبابی شدن بورس هشدار داده است: رشد بازار سرمايه در چند وقت اخير به دليل خوشبينيهايي بود كه در اين مدت در ميان سرمايهگذاران اين بازار رخ داده است. خوشبينيهايي كه همه ريشه در اجرايي شدن برجام دارند و اصليترين دليل رشد صعودي بازار سرمايه بهشمار ميروند. اما نكتهاي كه وجود دارد اين است كه متاسفانه بخش عمدهاي از اين رشد در صنايع و شركتهایي اتفاق افتاده كه از لحاظ بنيادي در شرايط خوبي بهسرنميبرند. صنايعی همچون خودروسازي كه از قضا نيز اصليترين محرك به ويژه رواني رشد بازار محسوب ميشوند. نكتهاي كه در اين ميان وجود دارد اين است كه تقريبا اكثر كارشناسان بازار بورس اعتراف ميكنند كه اين رشد بازار منطبق با وضعيت كلان اقتصادي كشور نيست.
ميتوان براي اين شرايط نيز نمونهاي آورد. در طول اين مدت تمام بازارهاي بورس دنيا به ويژه كشورهاي نفتمحور با ريزش شاخص همراه بودند اما ايران در ليست ريزش بازار بورس قرار نگرفته است. يعني عملا به واسطه افت جهاني قيمت نفت طي چند ماهه گذشته بورس كشورهايي كه توليدكننده نفت هستند مثل كشورهاي عربي يا حتي مثل آمريكا همه با افت شاخص مواجه شدند اما بورس تهران نه تنها ريزشي را تجربه نكرده بلكه روند صعودي نيز در پيش گرفته است.
تجربه نشان داده كه بورس ما هميشه رفتارهاي هيجاني و در اصطلاح (over reaction) دارد. يعني زماني كه يك انتظار مثبت در جامعه شكل ميگيرد، بازار بيش از آن چيزي كه در واقعيت وجود دارد عكسالعمل نشان ميدهد و رشد ميكند. اين در حالي است كه در زمانهایي كه انتظار منفي وجود دارد بازار نيز بيش از حد افت ميكند. بخش عمدهای از دليل اين اتفاق به محدوديتهاي معاملاتي كه در بورس و به ويژه در محدوديت نوسان قيمت سهام وجود دارد بازميگردد. اين عوامل با قرار گرفتن در كنار يكديگر باعث به وجود آمدن صف در بازار بورس ميشوند. صفهايي كه در واقع تنها عامل تصميمگيري سرمايهگذارها نسبت به ورود يا خروج از بازار بهشمار ميروند. البته اگر بخواهيم راحتتر از اين موضوع سخن بگوييم بايد گفت تنها عامل و پارامتر تصميمگيري سرمايهگذاران در بازار به جاي اينكه عوامل بنيادي خرد، كلان، اقتصادي و مالي باشد، صف كشيدن خريداران ميشود.