مطبوعات و روایت پیروزی
روزی که کیهان به چاپ سوم رسید
سیدروح الله امین آبادی
سرانجام امام خمینی پس از 15 سال دوری از وطن پیش از ظهر روز 12 بهمن ماه 1357 به میهن بازگشتند تا نوید بخش یک پیروزی برقآسا در روزهای آینده شود. با بازگشت حضرت روح الله به میهن امید رژیم طاغوت به ناامیدی بدل شد .کیهان در این روز در گزارشی طول جمعیت استقبالکننده از امام را 33 کیلومتر خواند.
هر چند امام در مصاحبهای هنگام بازگشت به میهن فرموده بودند هیچ حسی ندارند ولی کیهان در گزارش صفحه نخست روز 12 بهمن مدعی شد « امام موقع ورود به کشور گریه میکرد»!
در این روز کیهان به چاپ سوم رسید تا بیانات امام در بهشت زهرا و دیگر اخبار این روز تاریخی را به اطلاع مردمی برساند که نتوانسته بودند در این مراسم عظیم حضور یابند و از سوی دیگر رادیو و تلویزیون نیز با فشار ارتش از پخش آن خودداری کرده بود.
کیهان در چاپ سوم خود بیانات امام را با این تیتر پوشش داده بود.
نطق تاریخی امام درباره شاه، دولت و مجلسین؛ امام : با پشتیبانی ملت توی دهن این دولت میزنم.
این بخش از فرمایش امام که «تا زندهایم نخواهیم گذاشت هستی ما به کام آمریکا برود» و همچنین «آقای ارتشبد، آقای سرلشکر، شما نمی خواهی مستقل باشی؟ میخواهی نوکر باشی ؟ » نیز در صفحه نخست چاپ سوم کیهان مورد توجه قرار گرفته شده است.
تلاشهای ناکام بختیار
و پاسخ تغییرناپذیر امام
در روزهای بعد نیز درخواستها و تلاشهای بختیار برای دیدار با امام به صفحه نخست روزنامهها راه مییابد و کیهان در شماره 14 بهمن با اشاره به این تلاشها مینویسد «امام: ملاقات با بختیار را تنها در صورتی میپذیرم که استعفا دهد.»
بختیار در روزهای بعدی همچنان به فریبکاری برای انحراف انقلاب ملت ایران ادامه میدهد، دستگیری 2 وزیر سابق و نیز ترساندن مردم از مسلح شدن کمونیستها و جنگ داخلی را در این راستا باید مورد ارزیابی قرار داد.
دولت شوروی نیز در روز 14 بهمن اعلام کرد ماموران سیا برای به راه انداختن جنگ مسلحانه بین ارتش و مردم تلاش میکنند.
خبرگزاری رویترز نیز در گزارشی که کیهان آن را بازتاب داد مدعی شد «فرماندهان ارتش با نمایندگان امام تماس گرفتهاند».
تلاش کیهان برای شخصیت سازی برای روزهای پس از پیروزی نیز ادامه دارد. مصاحبههای بنیصدر در مورد مسائل اقتصادی و نیز اظهارات بیاهمیت افرادی چون سنجابی از سران جبههملی در این راستا در صفحه نخست کیهان بازتاب داده میشود.
اظهار نظر مضحک مرغ طوفانزده!
در حالی که استقبال میلیونها نفر از امام و تظاهرات میلیونی مردم که هر روز ادامه داشت خواست مردم را به خوبی عیان میساخت بختیار میگوید «هر کس اکثریت داشت حکومت میکند» وی همچنین به سنت روزهای پیش مردم را از کودتای خونین و به راه افتادن حمام خون بیم میدهد!
وی همچنین مدعی میشود « کسانی از طرف من و آیتالله خمینی در گفت و گو هستند » این در حالی است که امام خمینی دولت بختیار را غیرقانونی دانسته و تاکید داشتند جز در صورت استعفا با وی ملاقات نخواهند کرد.
در روز 16 بهمن همچنین اعلام شد
« 200 وزیر و مقام عالیرتبه سابق ممنوعالخروج شدهاند».
دولت موقتی که قرار بود حزبی نباشد!
در روز 15 بهمن همین سال امام خمینی سه روز پس از بازگشت به میهن دولت موقت را تشکیل دادند. امام خمینی در حکم خود خطاب به مهندس بازرگان تاکید کردند «بنا به پیشنهاد شورای انقلاب، برحسب حق شرعی و حق قانونی ناشی از آرای اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که طی اجتماعات عظیم و تظاهرات وسیع ومتعدد در سراسر ایران نسبت به رهبری جنبش ابراز شده است ... جنابعالی را بدون در نظر گرفتن روابط حزبی و وا بستگی به گروهی خاص، مامور تشکیل دولت موقت مینمایم تا ترتیب اداره امور مملکت وخصوصا انجام رفراندوم و رجوع به آرای عمومی ملت درباره تغییر نظام سیاسی کشور به جمهوری اسلامی و... بر طبق قانون اساسی جدید را بدهید. مقتضی است که اعضای دولت موقت را هر چه زودتر با توجه به شرایطی که مشخص نمودهام، تعیین و معرفی نمایید.»
هر چند امام خمینی در این حکم بازرگان را بدون وابستگی به حزب و گروهی خاص یعنی نهضت آزادی که بازرگان از سران و شاخصین آن محسوب میشد به این سمت منصوب کردند ولی ترکیب دولت موقت نشان از آن داشت که اکثریت وزیران منتخب وی یا از اعضای نهضت آزادی بودند و یا جبهه ملی، افرادی که به اسلامی بودن نظام و انقلاب ملت ایران اعتقاد و اعتمادی نداشتند و این خود زمینه ساز مصائب فراوان بعدی شد.
تحصیل کردههای آمریکا توسط بازرگان به دولت راه یافتند و این افراد امید آمریکا برای آینده ایران بودند تا منافع غرب چنانچه در گذشته بود تضمین شود.
یک ماه از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود که در روزهای پایانی اسفند ماه 1357 روزنامهها گزارشی را منتشر کردند که براساس آن آمریکای دل نگران از تحولات ایران چشم امید به برخی دولتمردان وقت کشور دوخته بود. براساس گزارشی که در شماره 21 اسفند همین سال در کیهان منتشر شد؛ «جیم بیل معاون وقت مرکز پژوهشهای مربوط به خاورمیانه دانشگاه تگزاس در میزگردی که مجله تایم برای بررسی تحولات خاورمیانه و بهخصوص ایران ترتیب داده بود»، انقلاب ایران را نه تنها از بابت از دست رفتن منابع غنی نفت بلکه از آن رو برای آمریکا ناگوار دانست که امکان ردیابی و جاسوسی از فعالیتهای نظامی شوروی را از آمریکا سلب کرده است. این گزارش در ادامه و ضمن پرداختن به نگرانیهای آمریکا از پیروزی انقلاب به نکته بسیار مهمی اشاره کرده بود؛ «جیم بیل در این میزگرد از عدهای نام برد که در آمریکا تحصیل کرده و محافظهکار هستند، مردانی که آمریکا میتواند با آنها کنار آمده و برای جریان یافتن دوباره نفت ایران به غرب از کمک آنها بهرهمند شود.»
جیم بیل در سخنان خود از هشت نفر نام برده بود که ابراهیم یزدی و عباس امیرانتظام از جمله آنان بودند ؛ دو شخصیتی که پس از پیروزی انقلاب نقش بسیار مهمی در دولت موقت داشتند، اولی مدتها وزیر خارجه بود و دومی نیز ابتدا سخنگوی دولت و بعدها به عنوان سفیر به کشورهای حوزه اسکاندیناوی اعزام شد. امیرانتظام در سال 1360 به اتهام جاسوسی برای آمریکا محاکمه و به حبس ابد محکوم شد.
گفتنی است نگاهی به اسناد لانه جاسوسی نشان از آن دارد که دولت آمریکا که از پیروزی انقلاب شوکه شده بود برای نفوذ در سیستم جدید راهی بهتر و مقبولتر از حمایت همه جانبه از دولت موقت و شخص بازرگان نمیدید.
از این رو بود که تلاش داشت از هر اقدامی که موقعیت دولت موقت در ایران را متزلزل میسازد اجتناب کند و دیدارهایی نیز میان مقامات آمریکا با اعضای کابینه بازرگان صورت میگرفت.