اخبار ویژه
تهدید روحانی از سوی افراطیون /ما پیروز نشویم قید پاستور را بزن!
رئیس ستاد انتخاباتی اصلاحطلبان در تهران، روحانی را تهدید کرد اگر اصلاحطلبان در انتخابات مجلس موفق نشوند، وی در سال 96 دیگر رئیس جمهور نخواهد بود!
علی صوفی در مصاحبه با روزنامه زنجیرهای آرمان گفت: بیشترین خطر در انتظار دولت آقای روحانی است. بسیاری از نمایندگان اصولگرایی که در مجلس نهم حضور داشتند رویکرد دولت آقای روحانی را نمیپسندیدند.
به همین دلیل اگر این افراد در مجلس دهم نیز حضور داشته باشند همین سیاست را ادامه خواهند داد.
این در حالی است که دولت در وضعیت پسابرجام قرار دارد و به دلیل مشخص نبودن سرنوشت برجام ممکن است با چالشهای جدیدی مواجه شود.
وی در پاسخ این سؤال که آیا اصلاحطلبان تاکنون به مسئله انتخابات ریاست جمهوری 96 و همچنین دوران پس از روحانی اندیشیدهاند؟ میگوید: آقای عارف بارها با آقای روحانی در این زمینه صحبت کرده است. وی به آقای روحانی هشدار داده است که اگر اصلاحطلبان موفق نشوند در انتخابات مجلس دهم پیروز شوند آقای روحانی در سال 96 در پاستور نخواهد بود. آقای عارف با این منطق و استدلال تلاش کردند در دو سال گذشته اتحاد و انسجام را در همه طیفهای اصلاحطلب ایجاد کنند تا مانع از وقوع چنین اتفاقی شوند.
واکنش آقای روحانی به سخنان آقای عارف چه بوده است؟
آقای روحانی نیز هم این مسئله را تأیید کرده است. صوفی در ادامه با لحنی طلبکارانه و توهینآمیز گفت: پایگاه رأی آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و همچنین انتخابات آینده جریان اصلاحطلبی است. حتی آرای خاکستری که در انتخابات ریاست جمهوری به حمایت از ایشان به صندوقها ریخته شد نیز متمایل به جریان اصلاحات بود. آقای روحانی با سوار شدن بر موج اصلاحطلبی که در کشور آغاز شده بود به ریاست جمهوری رسیدند.
با این وجود موفقیتهای دولت آقای روحانی در زمینه مسائل داخلی مانند سیاست خارجی نبوده و ایشان هنوز نتوانسته اقدامات مهم و قابل توجهی در زمینه سیاست داخلی انجام بدهند. در نتیجه آقای روحانی هنوز دارای پایگاه رأی مستقل از جریان اصلاحات نیست و پایگاه رأی ایشان همچنان جریان اصلاحات و حامیان این جریان هستند. به همین دلیل در شرایط کنونی جریان اصلاحات به عنوان پایگاه اصلی رأی آقای روحانی از ایشان توقع دارد تلاش کند و نگذارد جریان اصلاحات به طور کلی از صحنه انتخابات کنار رود.
خطر دیگری که آقای روحانی را تهدید میکند از دست دادن پایگاه رأی اصلاحطلبان است. اگر آقای روحانی عملکرد مناسبی در مسئله رد صلاحیتها و همچنین سیاست داخلی نداشته باشد ممکن است با ریزش آرای حامیان خود در جریان اصلاحات مواجه شود که چالش بسیار بزرگی برای ایشان به شمار خواهد رفت.
به نظر میرسد قبیل همین اظهارات تحریکآمیز موجب شده تا آقای روحانی رادیکالیسم ضد قانونی را از جمله در تخطئه هفته گذشته شورای نگهبان کلید بزند و عملاً به عنوان پیاده نظام افراطیون سابقهدار قرار گیرد.
سنگ صبور جان کری نباشید!
اظهارات «جان کری» طی مصاحبه با شبکه خبری CNN در مورد بازداشت ملوانان کشورش توسط سپاه پاسداران برخوردار از یک کلید واژه است که میتواند حاکی از زیادهروی دکتر ظریف در گفتگوهای بیرون از قاعدهاش با وزیر خارجه آمریکا باشد.
خبرنگار سیانان از جان کری پرسیده بود از دیدن ملوانان ما که زانو زده بودند و دستشان را پشت سر گذاشته بودند، چه حسی پیدا کردید؟! و جان کری با چهرهای گرفته پاسخ داد؛ من! من واقعاً خشمگین شدم. از انتشار این فیلم خیلی نا امید و خشمگین شدم. البته ارتش ایران و سپاه پاسداران این فیلم را منتشر کردند؛ نه دولت یا وزارت خارجه ایران.
داریوش سجادی با اشاره به این ماجرا خطاب به ظریف نوشت: این بخش از اظهارات کری(ارتش ایران و سپاه پاسداران این فیلم را منتشر کردند؛ نه دولت یا وزارت خارجه ایران) مسلم است که حرف کری نیست و فرد دیگری این حرف را در زبان ایشان گذاشته و به ایشان یاد داده! فردی که پیشتر هم طی نشست در شورای روابط خارجی با فرشته توصیف کردن خود و عقبه سیاسیاش در مقابل دیو ترسیم کردن جناح مقابلش در داخل کشور خواست تا از جوار مذاکرات هستهای با دامن زدن به اخافه از جناح مقابل نزد آمریکائیان برای جناح متبوعه در انتخابات 94 از ایشان اخذ امتیاز کند!
آقای دکتر ظریف! از آنجا که در خبرها نقل شد بعد از بازداشت ملوانان مزبور، جان کری برای حل مسئله تلفنی با جنابعالی صحبت کرد لذا ظاهراً جنابعالی طی تماس مزبور کوشیدهاید با رفع مسئولیت از خود و دستگاه وزارت خارجه و احاله ماجرا به سپاه بدین طریق اسباب دلجوئی همتای آمریکایی خود و بازی در نقش پسر خوب ماجرا را عهدهداری کنید!
همکار سابق نشریات اصلاحطلب افزود: به کجا چنین شتابان!؟ قرار بود بصورت کنترل شده در پرونده هستهای طرف مذاکره با آمریکائیان باشید. نه آنکه اکنون بدون توجه به اصل «آشنایان ره عشق گرم خون بخورند- ناکسم گر به شکایت سوی بیگانه روم» کار را تا بدانجا پیش ببرید که اینک برای خود مسئولیت سنگ صبوری آمریکائیان را نیز قائل شوید.
والاستریت ژورنال: همه امید غرب با رد صلاحیت اصلاحطلبان نابود میشود
یک روزنامه آمریکایی ضمن پیشبینی دعوایی بزرگ در صحنه سیاسی و انتخاباتی ایران، از رد صلاحیت برخی نامزدهای غربگرا ابراز نگرانی و تاسف کرد.
روزنامه وال استریت ژورنال در گزارشی نوشت: نامزدهای اصلاحطلب زیادی رد صلاحیت شدهاند. نزاع سیاسی بزرگی پیش روی سیاست ایران است. دعوایی بزرگ در راه است. این غربالگری نامزدها در بررسی صلاحیتها، حتی امکان آن را دارد که تمام امیدهای غرب برای ذوب شدن یخ روابط با ایران و ایجاد زمینه برای همکاری طرفین در حل مشکلات منطقهای شامل جنگهای سوریه و یمن را تباه سازد.
این روزنامه میافزاید: هنوز چند روزی از لغو تحریمهای اقتصادی ایران نگذشته است که تندروهای صاحب قدرت و نفوذ دست به کار شده و جمع کثیری از شخصیتهای شناخته شده میانهرو را که خواهان گشایش تاریخی با غرب بودند؛ به حاشیه راندند. جریان اصلاحطلب موافق توسعه روابط با غرب است.
وال استریت ژورنال در ادامه تصریح کرد: آمریکا به دقت روند انتخابات ایران را رصد میکند اما میگوید که هنوز این فرایند به انتها نرسیده است. رد صلاحیت اصلاحطلبان، همه امیدهای غرب به اینکه شاید روحانی میانهرو بتواند پیشرو نسلی لیبرال از زمامداران در ایران باشد را نیز تباه میسازد.
یک مقام ایرانی اعلام کرد که تعداد 4700 نامزد، تائید صلاحیت شدهاند. معلوم نیست چه تعداد از این تائید صلاحیت شدهها از یاران «حسن روحانی» رئیسجمهوری نسبتا میانهرو هستند که دولتش پیشگام به جریان انداختن مذاکرات هستهای و نزدیکی با غرب بود.
وال استریت ژورنال همچنین از بازداشت برخی وابستگان به فتنه سبز در هفتههای اخیر ابراز ناخرسندی کرده است.
روحانی طوری حرف بزند که محل اعتراض مردم نشود
وقتی اصلاحطلبان در رقابت کامل با اصولگرایان وارد گود انتخابات شوند، افکار عمومی بر سخنان روحانی خرده خواهند گرفت.
به نوشته تابناک، مهمترین قوام دهنده دموکراسیخواهی، حاکمیت قانون است. بنابراین هر تحرکی برای این امر در بستری غیر از قانون شکل بگیرد لاجرم بنیانهای دموکراسی را لرزان خواهد کرد.
هر چند رئیس جمهور در آخرین سخنرانیاش، تلاش کرد به عنوان رئیس جمهور و بر مبنای قانون سخن گوید، در بخشهایی به سمت طرفداری از یک جناح سیاسی لغزید و گویی رئیس جمهور محترم مملکت برای تبلیغ یک جناح خاص سیاسی پا در عرصه سیاست نهاده بود! وی نخست احراز صلاحیت واقعی را کار مردم دانست، در حالی که خود رئیس جمهور بنا به گفتههای چندین سال پیش میداند که احراز صلاحیت ساز و کار خود را دارد و مردم از بین کسانی که شرایط کاندیداتوری دارند، انتخاب میکنند.
رئیس جمهور در جایی میگوید اگر قرار است مجلس برای یک جناح خاص باشد، چه لزومی به برگزاری انتخابات است؟ در حالی که روزهای آینده خواهیم دید که گروههای سیاسی مختلف در جامعه- چه در تهران و چه در شهرستانها- لیستهای انتخاباتی خود را کامل خواهند بست و به ویژه در روزهای آینده ایرانیان خواهند دید که اصلاحطلبان - اگر چند فهرست سی نفره برای انتخابات تهران ندهند- حداقل یک فهرست کامل سی نفره ارائه خواهند کرد و رقابت کاملی با رقبا و از جمله اصولگرایان خواهند داشت و آن زمان است که بیشتر افکار عمومی بر گفتههای انتخاباتی رئیس جمهور خرده خواهند گرفت.
شاید بهتر باشد رئیس جمهور محترم- همان گونه که در آخرین سخنرانی خود اشاره کرد- هم خود و هم دولتش، عمل به مرّ قانون را سرلوحه کار خود قرار دهند و شائبه دخالت دولت در انتخابات را به حداقل ممکن کاهش دهند.
جوابیه علی مطهری و پاسخ کیهان
در پی درج دو خبر ویژه درباره علی مطهری، وی توضیحی به این شرح ارسال کرد:
جناب آقای شریعتمداری
مدیر مسئول روزنامه کیهان
با سلام، در شماره یکشنبه 94/11/4 آن روزنامه، صفحه 2، بخش خبر ویژه، این جمله از قول من نقل شده بود که «نباید از این ترسید که مجلسی بر ضد نظام تشکیل شود» و چنین القاء شده بود که مقصود من این است که تشکیل مجلسی بر ضد نظام امری مستحسن و نیکوست و نباید از آن ترسید، در حالی که اگر نویسنده «خبر ویژه» به خود زحمت میداد و جملات قبل از این جمله را میخواند و از هول حمله به اینجانب در دیگ بیانصافی و توهین نمیافتاد، مقصود را که بسیار روشن است در مییافت. جملات قبل از این جمله چنین است: «ریشه اینگونه بررسی صلاحیتها ترس بیجایی است که از فریب خوردن مردم وجود دارد. برخی تصور میکنند که مردم آن رشد لازم را ندارند و فریب میخورند و شاید افرادی را انتخاب کنند که در مقابل نظام و ولیفقیه بایستند. این ترس، بیهود بوده و موجب ضربه خوردن نظام میشود.»
هرکس ذرهای انصاف و به قول خود نویسنده «خبر ویژه» ذرهای شعور داشته باشد میفهمد که مقصود این است که مردم هرگز به چنین مجلسی رای نخواهند داد، بنابراین ترس از تشکیل چنین مجلسی و به دنبال آن سختگیری در بررسی صلاحیتها ضرورتی ندارد.
متاسفانه در شماره پنجشنبه اول بهمن آن روزنامه نیز در همین ستون مطلب ناقصی از اینجانب نقل شده بود که «التزام به اسلام قابل تشخیص نیست» و بعد نویسنده این ستون آسمان ریسمان کرده و خود را به تکلف انداخته بود برای پاسخ دادن به آن، در حالی که اصل سخن من این بود که مسلمانی هر شخص به گفتن شهادتین است و اعتقاد و ایمان فرد به اسلام نیز امری قلبی است و قابل تشخیص نیست و عدم التزام عملی شخص به اسلام نیز به این معنی است که مثلا او بر یک گناه کبیره مثلا شرب خمر اصرار دارد. آیا کسانی که به استناد این امور رد صلاحیت شدهاند اینگونهاند و آیا این استنادها درست است؟
از نویسنده این ستون میخواهم زمانی که دست به قلم میبرد ببیند برای خدا میخواهد بنویسد یا برای هواهای نفسانی خود، اگر اولی است بنویسد و الا دست نگه دارد که به قول معصوم حرمت آبروی مومن از حرمت کعبه بالاتر است.
مستدعی است این مطلب مطابق قانون مطبوعات در اولین شماره آن روزنامه در همان محل و به طور کامل درج گردد. قبلا سپاسگزارم.
کیهان: درباره جوابیه آقای مطهری برخی توضیحات ضروری است:
1- هر دو اظهارنظر مورد اشاره، از سایتهای حامی آقای علی مطهری (خبر آنلاین و انتخاب) نقل شده و از جمله خبر آنلاین تیتر زده است «نباید از این ترسید که مجلسی علیه نظام تشکیل شود». دفاع مصداقی وی از مجلس ششم که در ضدیت با نظام شهره است، سند دیگری است درباره دفاع از مجلس علیه نظام، آنجا که میگوید: «اینکه برخی مجلس ششم را نامطلوب معرفی میکنند شاید به خاطر تبلیغاتی است که علیه آن انجام شده است. مجلس ششم غیر از مسئله تحصن، مجلس ناموفقی نبود و در اجرای فصل سوم قانون اساسی گامهای مهمی برداشته و در حوزههای اقتصادی فرهنگی تلاش کرده است. نباید از این ترسید که مجلسی برضد نظام تشکیل شود؛ متن نامه نمایندگان مجلس ششم به رهبری هم بد نبود.» در خبر ویژه کیهان تصریح شده بود که آقای روحانی در خاطرات خود به رویکرد مجلس ششم در زمینه برنامه هستهای و مذاکرات اعتراض میکند و حتی تهدید به استعفا مینماید؛ چرا که دشمن همین فشارهای مجلس برای عقبنشینی و تسلیم را ابزار فشار در مذاکرات قرار میداد.
2- حتما مردم از تجربهها عبرت میآموزند اما این هم واقعیتی است که ابوالحسن بنیصدر مامور کددار لانه جاسوسی آمریکا با فریبکاری روی کار آمد همانگونه که برخی مدعیان فریبکار اصلاحطلبی در مجلس ششم در عاقبت کار سر از آمریکا و اروپا در آوردند و پناهندگی گرفتند و تبدیل به همکاران رسمی VOA و BBC و مستخدم مراکز اطلاعاتی و سیاسی غربی شدند. 3- درباره موضوع التزام به اسلام به اندازه کافی در همان خبر کیهان (اول بهمن 94) استدلال شده است؛ اینکه اردوگاه مقابل امیرمومنان(ع) در جمل و صفین و جبهه مقابل امامحسین(ع) در کربلا هم اهل شهادتین و نماز و عبادت بودند و شمشیر بر جانشین رسول خدا(ص) کشیده بودند، بلکه حتی سوابق جهاد و رزمندگی و جانبازی داشتند. از طرف دیگر در منطق اسلام و قرآن، منافق و نفوذی و فتنهگر، خائنی است که شهادتین میگوید و تظاهر به اسلام میکند اما سربزنگاه زهر خود را میریزد. با چنین فردی در انتخابات چه معاملهای باید کرد. آیا فقط باید شرابخوار را از ورود به مجلس منع کرد یا آسیب عناصر فتنهگر و منافق به مراتب ویرانگرتر است؟
4- برای خدا یا هوای نفسانی کار کردن، توجه و تذکر مهمی است که آقای مطهری مطرح کرده است. او 24 اسفند گذشته در مصاحبهای قابل تأمل با روزنامه اعتماد و در پاسخ به این سوال که به نظر خودتان علی مطهری از کی علی مطهری شد و در منظر افکار عمومی صرفا فرزند شهید مطهری نبود؟ میگوید: «فکر نمیکنم علی مطهری چیزی شده باشد که شما این سؤال را مطرح میکنید. در عین حال پاسخ اینگونه سؤالها یک مقداری مستلزم تعریف از خود است. شاید بهتر باشد دیگران این سؤال را پاسخ بدهند. اما من خودم فکر میکنم همیشه مردم وقتی احساس کنند فردی به اصطلاح عرف از خودش وجود دارد و میتواند گاهی برخلاف فضای غالب بر اجتماع حرکت کند، او را فرد مستقلی میدانند. هر چند فرزند شخصیت بزرگی باشد. اما برای خود او هم در ذات خودش یک شخصیت قائل میشوند. به جای اینکه بگویند فرزند فلان کس است، روی خود او حساب باز میکنند. یکی از دوستان به شوخی میگفت کمکم دارد طوری میشود که به جای اینکه بگویند علی مطهری فرزند شهید مطهری، خواهند گفت شهید مطهری پدر علی مطهری»(!)
خب! این شهرت از کجا و به چه قیمتی فراهم شده است؟ فقط کافی است قضاوت افراطیون نشاندار را درباره مجلس ششم مرور کنیم و سپس با اظهارات علی مطهری تطبیق دهیم.
طی یک دو سال اخیر حتی افراطیونی مانند عبدالله نوری، محمد قوچانی، عبدالله ناصری و... بارها تصریح کردهاند مایل به تکرار مجلس ششم نیستند. مجلس ششم نماد سیاسیکاری و باندبازی و بیاعتنایی به مردم در ازای اولویت قرار دادن خواستههای چند گروهک بود و تا مرز برخی خیانتهای بزرگ نظیر انتشارنامه جام زهر و لزوم تسلیم در برابر آمریکا، تحصن و تهدید به استعفاء پیش رفت.
قدرت علیخانی در مصاحبه با روزنامه شرق (17 خرداد 94) ضمن اذعان به افراطیگری مجلس ششم میگوید: مجلس ششم اگر عاقلانه عمل میکرد اصلاحات به آن روز نمیافتاد ولی متاسفانه درست عمل نشد.
ابراهیم امینی عضو هیئت رئیسه مجلس ششم 6 اردیبهشت 94 در گفتوگو با روزنامه اعتماد تصریح میکند: اصلاحطلبان دیگر اشتباه استراتژیک مجلس ششم را تکرار نمیکنند. در مسیر، برخی جاها پیچهای خطرناکی وجود دارد. در پیچ خطرناک اجازه ندارید بیشتر از 10 یا 20 کیلومتر سرعت داشته باشید. اگر بیش از این سرعت داشته باشیم واژگون میشویم.
فیضالله عرب سرخی عضو بازداشتی مرکزیت سازمان مجاهدین (انقلاب) 19 آبان 93 به ایلنا میگوید: انتظار ما از شورای نگهبان تأیید صلاحیت نمایندگان مجلس ششم نیست. من توقع ندارم چهرههای شاخص اصلاحطلب تأیید شوند و فکر هم نمیکنم تأیید شوند.
پیش از وی عبدالله ناصری خاطرنشان کرده بود: مجلس ششم دیگر در جمهوری اسلامی قابل تکرار نیست.
بهمن 1392 نوری در ملاقات اصلاحطلبان مشهد ضمن اشاره به اهمیت انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی گفته بود: در خبرگان ما اصلا به دنبال این نیستیم که افرادی را به داخل این مجلس بفرستیم که حکومت و ارکان آن احساس خطر کنند. میشود در انتخابات خبرگان از افراد معقولی که حکومت نیز نسبت به آنها حساسیت نداشته باشد حمایت کرد و در انتخابات مجلس نیز باید همین روش را در پیش گرفت و نباید از کسانی حمایت کرد که حکومت فکر کند قرار است مجلس ششم تکرار شود.
در چنین شرایطی چگونه علی مطهری حاضر میشود از مجلس ششم دفاع کند؟! او تا کجا سقوط کرده است؟ سقوط عبارت سنگینی است اما نه هنگامی که روزنامه زنجیرهای و اجارهای بهار (روزنامه هتاکیکننده به ولایت امیرمؤمنان علیهالسلام) بنویسد «حضور علی مطهریها در مجلس دهم ضرورت دارد. او از هر اصلاحطلبی اصلاحطلبتر است.»
همین روزنامه از قول افراطیون نشانداری مانند کیانوش راد و مرتضی حاجی مینویسد «ما به مطهری رای میدهیم... نمایندگانی چون او باید در مجلس باشند». چرا شبکه دولتی انگلیس به علی مطهری لقب اصلاحطلب جدید میدهد؟ و چرا فردی با مختصات عباس عبدی (مدعی خروج از حاکمیت) در سال 1393 در هفتهنامه صدا تصریح میکند «نیروهای برانداز در قبال علی مطهری سازشکار محسوب میشوند... اگر مواضع آقای مطهری را با مواضع اصلاحطلبان یکسان کنیم، نه تنها از اثرگذاری آن کاسته میشود، بلکه در بیفایده و حتی مضر بودن آن نیز نباید تردیدی روا داشت. در این صورت آقای مطهری هم مثل سایر اصولگرایانی میشود که از درون و حلقه مرکزی اصولگرایان بیرون آمدند و حتی اکنون به جایی رسیدهاند که برای اصلاحطلبان هم نسخه میپیچند و نیروهای برانداز هم جلوی آنان سازشکار محسوب میشوند! و در عین حال نه تنها فاقد هرگونه اثرگذاری هستند، بلکه به نفع کسانی عمل میکنند که ادعای مبارزه با آنان را دارند.»
عبدی میافزاید: «مسئله حصر نه در سطح کنشهای سیاسی آقای مطهری است و نه حتی در سطح کنش سیاسی دولت... اصلاحطلبان خیلی نمیتوانند روی مخالفتهای آقای مطهری حساب کنند مگر اینکه بخواهند این مسیر را تا پایان ادامه دهند که در این صورت جز بحران برای کشور نتیجه دیگری ندارد.»
این سقوط تا کجاست که فرد بدنامی با مختصات عیسی سحرخیز (حامی نامزدی همجنسبازان و بهاییها و سر پل ارتباط رسانههای ضد انقلاب داخلی و خارجی) آذر 93 در سایت روز آنلاین از تحصن افراطیون در مجلس ششم - که برخی از آنان در آمریکا و اروپا پناهندگی گرفتهاند - ستایش میکند و مینویسد: نمایندگان اصلاحطلب مهر سکوت بر لب زده و ماموریت خود را در پیگیری وضعیت نامزدهای انتخاباتی خویش در انتخابات 88 به نمایندهای محافظهکار اما شجاع به نام علی مطهری سپردهاند.
سؤال این است که علی مطهری با چه حجم از ندانمکاری و تجاهل و یا خدای ناکرده.... توانسته از محافل ضد نظام و انقلاب - که هر روز وی را بر صدر مینشانند - دلبری کند؟ آیا اینها برای خداست؟!