kayhan.ir

کد خبر: ۶۵۶۴۵
تاریخ انتشار : ۲۳ دی ۱۳۹۴ - ۲۱:۰۱

تلاش دشمن برای نفوذ در مجلس خبرگان(زلال بصیرت)


همه اديان آسماني با آسيب‌ها و آفت هايي همراه بوده اند،غير از وجود دشمنان خدا و پيامبر، همواره کج فهمي‌ها و کج روي هايي در اديان به وجود آمده که سبب پيدايش اختلاف در پيروان اديان شده است و به همين دليل امروزه مي‌بينيم در مسيحيت و يهوديت، فرقه‌ها و مذاهب گوناگون و شاخه‌هاي مختلفي وجود دارند که به عنوان نمونه مي‌توان ديد که فقط شاخه پروتستان در مسيحيت، شامل حدود پانصد فرقه است.
چنين اختلافاتي ريشه‌ها و عوامل گوناگوني دارد،گاه اين اختلافات، ناشي از سوء برداشت‌ها و برداشت‌هاي مختلف از دين است؛ اما همان‌گونه که قرآن مي‌فرمايد، برخي از اختلافات ناشي از برتري طلبي و ظلم و ستم عده اي بر ديگران است که به صورت عمدي انجام مي‌شود.
در اسلام هم اين اختلافات بلافاصله بعد از رحلت رسول اکرم(ص) به صورت علني و آشکارا آغاز شد،ريشه اختلاف در بين مسلمانان در نحوه جواب به اين سؤال است که چرا خداوند دين را نازل کرده و با نزول دين قصد برطرف کردن چه کمبود و نيازي را از بشر داشته است؟
نگاه سکولاریستی برخی از مسئولان
 عده اي مي‌گويند انسان نيازهاي طبيعي و فطري را مي‌شناسد و براي رفع آنها اقدام مي‌کند و اصل خداپرستي نيز نيازي فطري است که دين، براي رفع اين نياز لطيف بشر است. بر اين اساس، دين ربطي به امور زندگي ندارد؛ بلکه تنها براي ارضاي ميل فطري انسان به خداپرستي نازل شده است؛ که امروزه اين نگرش را سکولاريسم مي‌گويند.سکولاريسم دين را انکار نمي‌کند، بلکه مي‌گويد، دين نبايد در کارهاي مربوط به دنيا، دخالت داده شود.چنين گرايشي تقريبا در ميان پيروان همه اديان به وجود آمده است. بسياري از شخصيت‌هاي معروف و مسئول در کشور ما نيز به اين امر معتقد شده‌اند و حتي آن را ترويج کرده و در کتاب‌ها و سخنانشان بصراحت بيان مي‌کنند که دين اسلام هم بايد سکولار باشد،‌ يعني سياست و اقتصاد و نظاير آنها ربطي به دين ندارد؛ بلکه بايد توسط رجال سياسي و اقتصادي که در اين زمينه تحصيل کرده‌اند، اداره شود؛ وگرنه عالم ديني را چه به سياست و اقتصاد؟!
آنهامعتقدند اينکه از دين توقع داشته باشيم روابط سياسي، اقتصادي، تجاري، ارتباطات و نظاير آن را بيان کند، توقعي بيش از حد و غير قابل قبول است؛ حتي برخي سکولارها مي‌گويند دين در روابط زن و شوهر و اعضاي خانواده نيز نبايد دخالت کند؛ بلکه آداب و رسوم و اقتضائات جامعه در هرزماني اين روابط را توجيه و مشخص مي‌کند. لذا مي‌بينيم در جوامع غربي زن و مردي که در دو شهر مختلف زندگي مي‌کنند و تنها گاهي همديگر را ملاقات مي‌کنند، زن و شوهر به حساب مي‌آيند، که متأسفانه اين امر در ايران نيز در حال مطرح شدن است.
منشا پیدایش اندیشه سکولاریسم در اسلام
 از روز رحلت پيامبر اکرم (ص)، سکولاريسم در اسلام ظاهر شد،هنوز پيامبر (ص)، دفن نشده بود که عده اي در صدد تعيين جانشين براي او برآمدند؛ يعني معتقد بودند که تعيين جانشين، امري غير ديني است و ربطي به دين ندارد! و لذا خودشان اقدام به تعيين جانشين پيامبر کردند. همين امر سبب شد کار به جايي برسد که فردي با عنوان خليفه پيامبر(ص)، مشروب مي‌خورد و در حال مستي هم نماز مي‌خواند! اين در حالي است که هنوز از واقعه غدير خم، زمان زيادي نگذشته بود که مردم آن را فراموش کردند! حتي در ميان کساني که علي(ع) را خليفه بعد از پيامبر(ص) مي‌دانستند، اختلاف به‌وجود آمد و حتي بين کساني که دوازده معصوم را به عنوان امام قبول دارند، درباره موقعيت دين در عصر غيبت اختلاف وجود دارد و عده‌اي معتقدند در چنين شرايطي ولي‌فقيه مسئوليت رهبري جامعه را بر عهده دارد و عده اي معتقدند که زمان غيبت ربطي به دين ندارد و دين در اين زمينه چيزي نگفته است!در حالي که در روايات، مخالفت با ولي‌فقيه در حد شرک بالله عنوان شده است، عده‌اي مي‌گويند حکومت اسلامي معنا ندارد و ما فقط امامت داريم که آن هم محدود در ائمه معصومين(ع) است.
امام(ره)، احیاگر اسلام
 قبل از انقلاب، نيمي از احکام اسلامي که مربوط به احکام اجتماعي است، مورد غفلت قرار گرفته بود،خداوند به برکت سيدالشهدا(ع) بر ما منت نهاد و شخصي مانند امام خميني(ره) را بر ما ارزاني داشت تا اين بخش اعظم از اسلام را احيا کند؛ امام(ره) به ما فهماند که اموري مانند نماز و روزه و حج و نظاير آن که تمام اسلام دانسته مي‌شدند، تنها بخشي از احکام اسلام است که مربوط به زندگي فردي مي‌باشد و احکام اجتماعي فراواني نيز وجود دارد که بايد به آنها پرداخت.
تا قبل از نهضت اسلامي، مسئله ولايت‌فقيه به صورت مستقل مطرح نمي شد؛ هر چند در لا بلاي کتب فقهي اشاره هايي به آن شده بود، اما کسي که بحث مستقلي از آن ارائه و بر آن ايستادگي کرد و در عمل نيز براي تحقق آن تلاش نمود و دربرابر حکومت طاغوت مقاومت کرد و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي نيز بر گنجاندن اين اصل در قانون اساسي اصرار داشت، تنها امام خميني(ره) بود.
عده اي عليرغم اينکه به احکام اجتماعي اسلام علم دارند، اما به خاطر برتري‌طلبي و پست و مقام، آنها را کتمان مي‌کنند.
تلاش دشمنان برای ضربه زدن به اصل ولایت فقیه
امروز نظام اسلامي برپا شده است و قانون اساسي نيز براساس اسلام و ولايت‌فقيه نوشته شده است؛ حال نوبت ماست که قدر اين نعمت را دانسته و امتحان خود را پس بدهيم؛ و اولين شرط امتحان اين است که بدانيم چه کسي، چرا و چگونه مي‌خواهد آن را از ما بگيرد؛ و چگونه بايد از اين ميراث محافظت کنيم؟
دشمن مي‌داند که بزرگترين خطر عليه آمريکا و غرب، اسلام است و مهمترين گروه از مسلمانان نيز شيعه است و در اين بين شيعيان خميني(ره) بيش از همه براي منافع غرب خطرناکند. لذا از همان زمان برنامه‌ريزي کردند که براي مبارزه با انقلاب اسلامي بايد اين تشيع را از بين ببرند و البته محور آن تشيع نيز ولايت‌فقيه است، که بايد اول آن را تضعيف کنند.
دشمن قصد دارد ‌ابتدا با تضعيف ولايت‌فقيه و شخص ولي‌فقيه زمينه را فراهم کند و کار بعدي آن‌ها زمينه‌سازي براي حدف ولايت‌فقيه با رفراندوم است؛ لذا راهکارهايي هم براي تضعيف ارائه داده‌اند!
نوک پيکان حملات دشمنان متوجه ولايت‌فقيه است،دشمنان از طرفي سعي مي‌کنند با کساني که فريب دادن آنها ساده‌تر است، ولايت‌فقيه را تضعيف کنند؛ از طرف ديگر نيز سعي مي‌کنند تا با به‌دست آوردن نقطه ضعفي از شخص ولي‌فقيه يا خانواده‌اش، آن را بزرگنمايي کنند؛ البته خداوند متعال بقدري اين بزرگ مرد را حفظ کرده که دشمنان حتي يک نقطه ضعف کوچک هم نمي‌توانند از وي بيابند.
امروز بايد اولا آگاهي خود را بالا ببريم تا در برابر شبهات، اعتقادمان را از دست ندهيم و در وهله بعد آن‌ها را پاسخ داده و جوانان را نيز آگاه کنيم.مهمترين مسئله اي که بايد نسبت به آن به جامعه آگاهي داد، همان چيزي است که دشمن بيشترين هجمه را به سوي آن دارد و آن مسئله ولايت‌فقيه است که امروز به عنوان ستون خيمه اسلام و عامل حفظ تشيع و اسلام است.
دشمن، روز به روز نسبت به کارآيي نظام مبتني بر ولايت فقيه آگاه‌تر شده و با هزاران توطئه به دنبال تضعيف ولايت‌فقيه است،حتي افرادي در داخل به دنبال اين هستند که از طريق قانوني و با عنوان نمايندگان خبرگان رهبري، زمينه رفراندومي براي کنار گذاشتن ولي‌فقيه را آماده کنند؛ البته بايد توجه داشت کساني که زمينه رفراندوم را فراهم مي‌کنند، براي بعد از آن هم برنامه‌ريزي کرده‌اند؛ لذا توجه داشته باشيم که خطر امروز خطر نظامي نيست، خطر فرهنگي و فکري است.
نسل آينده بايد اسلام را بشناسد و به صورت مستدل و مستند آن را بپذيرد و شما به عنوان «هاديان» بايد خود را براي اجراي چنين مسئوليتي مجهز کنيد و توجه داشته باشيد که امروز ستون فقرات اسلام، ولايت‌فقيه است.
سخنرانی آيت‌الله مصباح يزدي (دام ظله) درديداربا جمعي از
 هاديان سياسي سپاه پاسداران از سراسر کشور؛ قم ؛ 1/10/94
زلال بصیرت روزهای  پنج شنبه منتشر می‌شود.